ائتلاف آنگلاساکسون‌ها در پیمان امنیتی «آکوس» و نگاه چین و روسیه

هرچه آمریکا بیشتر بر چین فشار بیاورد، پکن به روابط خود با مسکو و همچنین تجارت و همکاری‌های نظامی - امنیتی - سیاسی با روسیه اهمیت بیشتری می‌دهد.

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پژوهشگر: سید فواد علوی:

جمهوری خلق چین در یک دهه گذشته و به خصوص در دو سال اخیر (پس از همه گیری ویروس کرونا و بروز بحران اوکراین) توانسته  با سرعت چشمگیری قدرت اقتصادی-نظامی و به تبع آن جایگاه خود را در نظام بین‌الملل ارتقا دهد. چین اکنون اقتصاد دوم و قدرت سوم نظامی جهان (دارای سلاح هسته‌ای) است. این روند باعث شده تا ایالات متحده درصدد کند کردن این روند و کاهش و نفوذ چین به منظور حفظ جایگاه خود برآید. واشنگتن مدتهاست که اعلام می‌کند قصد دارد توجه خود را از غرب آسیا به شرق این قاره معطوف کند، هر چند که تا به امروز این روند به کندی پیش رفته است.

 روابط واشنگتن - پکن تا اواخر دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما نسبتاً بدون چالش بود. اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ که بخشی از کمپین انتخاباتی خود را بر ضدیت با چین استوار کرده بود، اوضاع به‌کلی دگرگون شد. در زمان زمامداری دونالد ترامپ جنگ تعرفه‌ای علیه پکن به راه افتاد و همچنین واشنگتن تحریم‌هایی را نیز علیه برخی از اشخاص حقیقی و حقوقی چینی وضع کرد، پکن نیز با وضع تعرفه به آن پاسخ داد. پکن امیدوار بود با رفتن ترامپ از میزان تنش‌ها کاسته شود، حال با آمدن جو بایدن اما نه‌تنها از میزان این تنش کم نشده بلکه دموکرات‌ها موضوع اویغورها را نیز به‌عنوان اهرم برای کنترل و محدودکردن پکن به کار گرفتند. در ادامه این روند ایالات متحده، پیمان سه‌جانبه‌ای را به‌منظور کنترل چین با استرالیا و انگلیس منعقد کرد که حواشی زیادی را نیز در دنیا موجب شد. حال که حدود هشت ماه از انعقاد این قرارداد گذشته لازم است در فضایی به‌دوراز هیجانات رسانه‌ای به کم‌وکیف این قرارداد پرداخته شود. در این مطلب سعی شده تا ضمن بیان علت انتخاب استرالیا و انگلیس توسط آمریکا برای همکاری، به شرح موضع‌گیری احتمالی چین و روسیه مخصوصا با توجه به بحران اوکراین پرداخته شود.

سه بیشتر از چهار: بدون شک هدف اصلی این پیمان این است کهایالات متحده قصد دارد همچنان به محاصره استراتژیک علیه چین در شرق آسیا ادامه دهد. آنها قبلاً یک قالب برای مهار نظامی - سیاسی جمهوری خلق چین داشته‌اند، متشکل از ایالات متحده، استرالیا، ژاپن و هند (QUAD) و اکنون یک قالب جدید "بیشتر آنگلوساکسون" به آن اضافه شده است. ایالات متحده، استرالیا و انگلستان (AUKUS) در ضمن انعقاد این پیمان، اعلام کردند که در آن قصد همکاری در مسائل سیاسی، مشارکت در تحقیقات دفاعی و تأمین امنیت منطقه هند - آرام (Indo-Pacific) دارند. یعنی به زبان ساده، سه طرف به طور فعال چین را مهار کنند. یعنی دقیقاً همان کار QUAD ولی به شیوه‌ای بسیار فعال‌تر.

اولین اقدام مشترک اعضای این پیمان نیز، تأمین زیردریایی‌های هسته‌ای استرالیایی‌ها بود که به‌ویژه باید در آب‌های دریای جنوبی چین حرکت کنند. استرالیا نیز به‌منظور نشان‌دادن این پیمان، قرارداد با فرانسه برای تهیه زیردریایی را لغو کرد که این امر باعث خشم پاریس شد. کاری که البته هیچ‌کدام از کشورهای هند یا ژاپن به‌احتمال زیاد حاضر به انجام آن نبودند.

چرا فقط استرالیا و انگلیس؟ پاسخ این سؤال این است که آمریکایی‌ها فقط به سراغ کشورهایی رفته‌اند که پیش‌بینی می‌کنند همراهی کامل را با سیاست‌های ایالات متحده داشته باشند. بریتانیا پس از خروج از اتحادیه اروپا، قصد داشت تا عظمت جهانی خود را بازگرداند، به گفته لندن، این تنها در زیر سایه سیاست خارجی آمریکا قابل انجام است؛ بنابراین، انگلیسی‌ها انضباط موردنظر را به‌شدت رعایت خواهند کرد. شاهد این مسئله نیز کارشکنی‌های مداوم و اقدامات ضدروسی انگلستان در بحران اوکراین را می‌توان درنظر گرفت.

استرالیایی‌ها نیز مشکلی نخواهند داشت. با وجود این واقعیت که چین شریک تجاری اصلی این کشور است و باقی می‌ماند، اما کانبرا اکنون خود را به‌عنوان یک موش آزمایشگاهی احساس می‌کند که بر اساس آن پکن اصول جدید روابط خود با کشورهای "غربی" را تدوین می‌کند. علاوه‌برآن، از سال 2020، چین مجموعه زیادی از تحریم‌ها را علیه استرالیا اعمال کرده است زیرا دولت استرالیا "غیرمحترمانه" نسبت به چین رفتار کرده است – از جمله این بی‌احترامی‌ها این بوده که استرالیا به خواسته‌های آمریکا برای تحقیق در مورد دخالت چینی‌ها در شیوع ویروس کرونا پیوسته است.

درمورد فرانسه و دیگر کشورهای برجسته اتحادیه اروپا مانند آلمان، باید گفت که وفاداری آنها نسبت به سیاست‌های آمریکا صددرصدی نیست. پاریس و برلین به بیانیه‌های مختلف هشداردهنده علیه چین می‌پیوندند، اما آنها هیچ عجله‌ای برای تبدیل کلمات به پیامدهای اقتصادی ندارند. این موضوع یعنی عدم همراهی صددرصدی را می‌توان درمورد اوکراین نیز مشاهده کرد، در بحث بحران اوکراین نیز فرانسه برخلاف انگلستان تا روزهای آخر سعی در جلوگیری از جنگ داشت و آلمان نیز جز آن دسته از کشورهای اروپایی است که کمترین علاقه را به تحریم نفتی و گازی روسیه نشان داده و همچنین بیشترین مقاومت را برای ارسال ادوات سنگین به اوکراین کرد. علاوه بر این، در سال 2020، اتحادیه اروپا با چین برای امضای یک توافقنامه تجاری و سرمایه‌گذاری در مقیاس بزرگ توافق کرد و تنها تحت‌فشار شدید ایالات متحده در سال 2021، مجبور به متوقف کردن آن شد. بااین‌حال، نه توقف توافق اقتصادی بین چین و اروپا، و نه تمایل به اعمال تحریم‌ها علیه جمهوری خلق چین به دلیل مسائل سین‌کیانگ، اروپا را تبدیل به دشمن واقعی چین نکرد. علاوه بر این، استراتژی اروپایی "هند و اقیانوسیه" بیان می‌کند که: «اگرچه اتحادیه اروپا ارزش‌های خود را در منطقه ترویج می‌کند، اما همچنین می‌خواهد یک توافق چندجانبه با چین بسازد و از نیز چین دعوت می‌کند تا نقش خود را در تضمین صلح و توسعه اقتصادی در منطقه هند و اقیانوسیه ایفا کند».

موضع چین و روسیه: اقدامات پکن در سالیان گذشته نشان‌دهنده این واقعیت است که جمهوری خلق چین اجراکننده یک سیاست خارجی بسیار محتاطانه است و تا جای ممکن سعی دارد از بروز هرگونه تنش جلوگیری کند. حال اما به نظر می‌رسد سطح تنش به میزانی بالا رفته که چین مانند جنگ تعرفه‌ای مجبور به پاسخ‌دادن باشد. احتمالاً چین نیز ضمن محکوم‌کردن اقدامات ایالات متحده در منطقه با امضای برخی توافق‌های مشابه با کشورهایی مثل روسیه و اجرای رزمایش‌های مشترک و حل منازعات خود با کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا (نظیر ویتنام) به‌منظور جلوگیری از نفوذ بیشتر آمریکا بپردازد. همچنین سعی خواهد کرد تا ضمن کمترین حضور در تنش‌های بحران اوکراین با انعقاد قراردادهای تجاری با روسیه به تقویت موضع روسیه بپردازد و روند انتقال به شرق ایالات متحده را کند و رشد اقتصاد اروپا را وارد چالش کند. علاوه‌برآن احتمال می‌رود چین از کره شمالی نیز به‌عنوان اهرمی در مقابل ایالات متحده استفاده کند.

در باب روسیه نیز باید گفت که منافع روسیه، به طور کامل با AUKUS مطابقت دارد. هرچه ایالات متحده بیشتر بر چین فشار بیاورد، پکن به روابط خود با مسکو و همچنین تجارت و همکاری‌های نظامی - امنیتی - سیاسی با روسیه اهمیت بیشتری می‌دهد، این مسئله باتوجه‌به فشار تحریمی شدیدی که بعد از شروع عملیات ویژه در اوکراین علیه این کشور اعمال شده است اهمیت بیشتری پیدا کرده است (به‌عنوان‌مثال، روسیه می‌تواند جای استرالیا را در تأمین تعدادی مواد معدنی و سنگ معدن به بازار چین بگیرد). نکته دیگری که در باب موضع روسیه باید بدان توجه کرد این است که تمرکز سیاسی – نظامی غربی‌ها بر دونقطه یعنی شرق آسیا و شرق اوکراین باعث می‌شود تا آنها نتوانند در هیچ‌کدام از مناطق مذکور با تمام قوا ظاهر شوند و خود این مسئله نیز شاید به‌مثابه کاتالیزوری برای حمله روسیه به اوکراین عمل کرده و ابتکار عمل بیشتری برای روس‌ها فراهم کرده است؛ بنابراین، به طور رسمی، مقامات روسی از آمریکا برای تشدید تنش انتقاد می‌کنند، اما در واقع، آنها احتمالاً  برای بایدن کف خواهند زد.

منابع:

1. The EU strategy for cooperation in the Indo-Pacific

2. Тимофеев И. Администрация США против КН / Международный дискуссионный клуб «Валдай», 25.06.2020. URL: https://ru.valdaiclub.com/a/highlights/administratsiya-ssha-protiv-knr/.

3. Афонцев С. Воздействие американо-китайского «расцепления» на мировую экономику и риски для оссии / оссийский совет по международным делам, 2020. URL: https://russiancouncil.ru/activity/policybriefs/vozdeystvie-amerikano-kitayskogo-rastsepleniya-na-mirovuyu-ekonomiku-i-riski-dlya-rossii/.

4. Understanding the US-China Trade Relationship. Prepared for the US-China Business Council by Oxford Economics / The US China Business Council.01.2017. URL: https://www.uschina.org/sites/default/files/Oxford%20Economics%20US%20Jobs%20and%20China%20Trade%20Report.pdf

5. Сhina Global Investment Tracker / American Enterprise Institute. URL: https://www.aei.org/china-global-investment-tracker/

انتهای پیام/