«خودباوری ملی در برابر ارتجاع غربی» مهمترین آموزه در مکتب امام خمینی (ره)| یادداشت مسعود رضایی
امام خمینی (ره) با آن نگاهی که بر جامعه حاکم کردند، در عمل ثابت کردند ارتجاع به هیچ وجه در اسلام واقعی نیست. اسلام واقعی، اسلام پیشرفت، مبارزه با ظلم، رفتن به سمت مرزهای دانش، تلاشگر در عرصه عدالت اجتماعی، مدافع منافع ملی ایران و ملت‌های مسلمان است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- رهبر معظم انقلاب در مراسم سی و سومین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) سخنان مهمی در موضوعات مختلف بیان کردند که بخش پایانی آن سخنان بیان هفت توصیه به فعالان عرصه‌ی انقلابی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود.
ایشان در یکی از توصیه‌ها فرمودند: «نگذارید رده‌های ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر بشوند. «مرتجع» یعنی چه؟ ما وقتی میگوییم «مرتجع»، ذهن بعضی‌ها میرود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است. این [وضع] در کشور ما بود؛ در دوران حاکمیّت فاسد و وابسته‌ی پهلوی، سبک زندگی غربی در کشور بود، انقلاب آمد آن را پس زد؛ هر کس به آن برگردد مرتجع است. ممکن است این شخصی که مرتجع است تی‌شرت و شلوار لی و پاپیون و اودکلن فرانسوی هم بزند، امّا مرتجع است. هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ و سبک زندگی غربی برود، او مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود؛ نگذارید ارتجاع در بدنه‌ی کشور جاگیر بشود و نفوذ کند.»
مسعود رضایی کارشناس سیاسی و پژوهشگر تاریخ معاصر در یادداشتی که با عنوان «خودباوری ملی در برابر ارتجاع غربی؛ مهمترین آموزه در مکتب امام خمینی (ره)» در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داد، در خصوص این توصیه رهبر انقلاب نوشت:
امام خمینی (ره) یک اسلام‌شناس برجسته بود و تمام عمر خود را صرف اسلام کرد و برای تحقق اهداف اسلامی به کار برد. شناخت واقعی از اسلام ما را به راهبردی می‌رساند که همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند دوگانه‌هایی همچون حکومت و اخلاق را که دشمنان ما قابل جمع نمی‌دانستند، در کنار هم قرار بدهیم. دشمنان در طول چندین سال به افکار عمومی مردم مسلمان در کشورهای مختلف اینگونه القا کردند که برخی دوگانه‌ها قابل جمع نیستند.
آن‌ها همواره در تبلیغات‌شان اسلام را به عنوان دینی واپس‌گرا و مخالف تمدن، علم و پیشرفت معرفی کردند و متاسفانه این تبلیغات در برخی جوامع و در برخی دوره‌ها موثر بود و کسانی که همراه با آن‌ها بودند و در جوامع اسلامی هم زندگی می‌کردند، این افکار و ایده‌های غلط را پذیرفتند. برخی نیز مبلغ این دیدگاه‌ها شدند که از آن‌ها با عنوان «غرب‌زده‌ها» یاد می‌کنیم. آن‌ها همگام با غربی‌ها، اسلام را به عنوان یک دین مخالف علم معرفی کردند.
امام خمینی (ره) باتوجه به شناختی که از اسلام داشتند، تصویر واقعی و حقیقی از اسلام در عصر حاضر ارائه دادند. در عمل نیز اثبات کردند که اسلام هیچ‌گونه مغایرتی با علم، پیشرفت و مبارزه برای ساخت یک جامعه قوی ندارد. از سال 1341 که امام خمینی(ره) قیام و نهضت خود را آغاز کردند، نمونه‌های بسیاری در این رابطه می‌توانیم ببینم.
در دوران رژیم پهلوی که یک حکومت غربی بر سر کار بود و شاه کاملاً وابسته به آمریکا و غرب بود، وابستگی رژیم پهلوی تا حدی پیش رفت که می‌خواستند به نظامیان آمریکایی در ایران مصونیت قضایی تحت عنوان «کاپیتولاسیون» بدهند؛ یعنی اگر یک آمریکایی، یک ایرانی را در کشورمان می‌کُشت، دادگاه‌های ایرانی حق محاکمه وی را نداشتند.
شاه چون وابسته به آمریکا و غرب بود، نظامیان آمریکایی را برخوردار از یک حقوق دیپلماتیک غیرمتعارف کرد. امام به عنوان یک مسلمان، مجتهد و مرجع تقلید در برابر این خفت ایستاد و بر مبنای تعالیم اسلامی و نفی سبیل که در قرآن آمده است، با این اقدام خلاف حقوق جامعه اسلامی ایران مخالفت کردند.
در این نگاه امام، استقلال، تاکید بر هویت ملی ایرانیان و مبارزه با ظلم و ستم وجود داشت. امام به دنبال هویت‌بخشی به ملت ایران بود تا مردم خود را در مقابل ملت‌های دیگر به خصوص ملت‌های غربی کمتر ندانند و برابر بدانند. غربی‌ها خودشان را برتر و ملت‌های دیگر را پایین‌تر می‌دانستند و از این رو برای خودشان امتیازات ویژه قائل بودند. امام قائل به برابری حقوق ملت‌ها بود. این نگاه امام به معنای واقعی روشنفکرانه بود؛ نه آن روشنفکری که به معنای خودباختگی در برابر غربی‌ها باشد.
در مسیر نهضت امام نمونه‌های بسیاری از هویت‌بخشی، استقلال‌خواهی و مبارزه با ظلم می‌بینیم. در آن 15 سال، اصل و اساس مقاومت حضرت امام در برابر رژیم پهلوی و آمریکا، دفاع از منافع ملی و هویت ملی و اسلامی مردم ایران و ملت‌های مسلمان بود؛ این اصل یک اصل بسیار مترقی است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با برقراری حکومت اسلامی، دوره جدیدی آغاز شد. امام خمینی (ره) در این دوره بر پیشرفت‌های علمی و صنعتی در ایران بسیار تاکید کردند. بر مبنای همین تاکیدات روح جدیدی در جوانان انقلابی دمیده شد و دست به ابتکارات و اختراعاتی زدند که برای جهانیان و دنیای غرب تعجب‌آور بود. آن ابتکارات و اختراعات دستاوردهای بسیاری برای مردم ایران داشت. جامعه ایران هم که تصور می‌کرد همه چیز را باید از غرب بگیرد، متعجب شد.
این ابتکارات از نقاط ابتدایی و ساده شروع شد و به تدریج به موضوعات پیچیده‌ای در دانش‌های نوین و پیشرفته رسید. آن خودباوری که در جامعه و جوانان به وجود آمد، ایران را به قله‌هایی از پیشرفت‌های علمی رساند و رشد تکاملی صنعتی و علمی ایران را رقم زد. اکنون ایران در بسیاری از حوزه‌های علمی، صنعتی، پزشکی و... به مرزهای دانش رسیده است.
تمام این نکات بیانگر آن بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب است که فرمودند غربی‌ها می‌خواستند ملت‌های مسلمان را عقب نگه دارند و ملت‌های درجه دو و وابسته بدانند و این را هم ناشی از اسلام بدانند؛ چراکه اسلام واپس‌گرایی را تبلیغ می‌کند و در اسلام عقب‌ماندگی وجود دارد.
امام خمینی (ره) با آن نگاهی که بر جامعه ما حاکم کردند، این تلقین‌ها را از بین بردند و در عمل ثابت کردند ارتجاع به هیچ وجه در اسلام واقعی (نه آن اسلام آمریکایی که در کشورهایی مانند عربستان سعودی حاکم است) نیست. اسلام واقعی، اسلام پیشرفت، مبارزه با ظلم در عرصه ملی و جهانی، رفتن به سمت مرزهای دانش، تلاشگر در عرصه عدالت اجتماعی و مدافع منافع ملی ایران و ملت‌های مسلمان است.
بنابراین امام خمینی (ره) را باید احیاگر تفکر اسلام ناب محمدی در دوره معاصر به حساب آورد که امام خامنه‌ای ادامه‌دهنده راستین آن نوع نگاه هستند.
انتهای پیام/
