مسئولان ناکارآمد مانع تحقق کامل نهضت امام(ره)| یادداشت حمید روحانی

"هدف نخست امام خمینی(ره) از آغاز نهضت اسلامی نجات کشور از چنگ جهان‌خواران و نفت‌خواران بین‌المللی بود که مانند زالو به جان ملت افتاده بودند، دارایی‌های ملت را به‌یغما می‌بردند و مردم را در فقر نگه داشته بودند."

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ـ حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم سی و سومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) سؤال مهمی مطرح کردند که آن سؤال این بود: «این مکتبی که امام طرّاحی کرد، در زمان خود امام یا بعد از امام چقدر تحقّق پیدا کرد؟ این سؤال مهمّی است؛ این سؤالی است که در دنیا هم ممکن است از ما بکنند.»، ایشان در ادامه فرمودند: «پاسخی که من می‌دهم از روی اطّلاع و دقّت در حقایق کشور؛ جواب من این است که می‌گویم ما در همه‌ی این سرفصل‌ها موفّقیّت‌های بزرگی پیدا کرده‌ایم؛ اگر کسی موفّقیّت‌ها را انکار کند، قطعاً بی‌انصافی کرده؛ در همه‌ی این‌ها، هم در زمینه‌ی مردم‌سالاری، هم در زمینه‌ی پیشرفت‌های علمی، هم در زمینه‌ی مسائل دیپلماسی، هم در زمینه‌ی موقعیّت کشور در دنیا، هم در زمینه‌ی اقتصادی، هم در زمینه‌ی خدمات عمومی، ما پیشرفت‌های بسیار زیادی داشته‌ایم.البتّه ناکامی‌ها هم کم نداشته‌ایم؛ هم پیشرفت داشته‌ایم، هم ضعف و ناکامی داشته‌ایم.»

 

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی که از یاران امام خمینی(ره) بود، در یادداشتی شفاهی به شرح میزان دستیابی به اهداف مکتب امام خمینی(ره) پرداخت است:

هدف نخست امام خمینی(ره) از آغاز نهضت اسلامی نجات کشور از چنگ جهان‌خواران و نفت‌خواران بین‌المللی بود که مانند زالو به جان ملت افتاده بودند، دارایی‌های ملت را به‌یغما می‌بردند و مردم را در فقر نگه داشته بودند، هدف نخست این بود که کشور را نجات بدهد.

 

هدف دوم این بود که امام(ره) می‌خواستند با دشمنانی که کمر بسته‌ بودند تا اسلام را از رسمیت بیندازند، مقابله کنند. از روزی که رضاخان روی کار آمد، هدف انگلیس این بود که ریشه اسلام را در ایران برکند؛ چراکه ضربات سنگینی از اسلام خورده بود. در تمامی قراردادها اعم از رژی، رویتر و...، علمای اسلام مقابله کردند. انگلیس ابتدا با سرنیزه رضاخانی تلاش کرد اسلام را از رسمیت بیندازد، اما موفق نشد. در دوران محمدرضا شاه نیز سعی کردند با شیوه نرم، سیاست غیرمرئی و آب‌زیرکاه کارشان را پیش ببرند. امام(ره) احساس کردند که خطر جدی است، از این جهت هدف دومشان مقابله با اسلام‌زدایی بود.

خطر سومی که امام(ره) احساس کردند باید با آن‌ها مقابله کنند، صهیونیست‌ها بودند. در شهریور 1341 موشه‌دایان به ایران آمد و 10 روزی در ایران ماند، با شاه ملاقات کرد و تصمیم گرفتند چند برنامه اجرا کنند که یکی از آن‌ها در مورد اصلاحات ارضی بود. کارشناسان اسرائیلی آمدند، طرحی دادند که هم به سرمایه‌داران و ملّاک‌ها آسیبی نرسد و هم مردم را به‌صورت فرمالیته به‌نوعی راضی کنند، همچنین در آن جلسه تصمیم گرفته شد در خرداد ماه سال 42 سفارت اسرائیل در ایران به‌طور رسمی آغاز به کار کند. سفارت ایران در تل‌آویو هم ایجاد شود؛ یعنی ارتباطشان را به‌طور رسمی علنی کنند. امام با احساس خطر از سوی صهیونیست‌ها به‌شدت به صحنه آمدند.

هدف چهارم امام(ره) این بود که ملت را از فقر، گرسنگی و بدبختی نجات بدهند. مردم روی نفت نشسته‌اند، منابع زرخیزی دارند، اما دشمن این‌ها را می‌برد و مردم پشت در بیمارستان‌ها جان می‌دهند. مردم شهرهای دور و نزدیک از گرسنگی می‌مردند. روزنامه‌های زمان این‌ها را می‌نوشتند. در سال 1349 یا 1350 در فسا، چند نفر از گرسنگی مُردند. در سیستان و بلوچستان، خیلی‌ها علف هرز و گیاهان بیابان را می‌خوردند و مُردند. امام برای نجات ملت و کشور و برای اینکه ملت به حق خودش برسد، عدالت حاکم شود و زمینه برای آسایش و آرامش مردم فراهم شود، قیام کرد. نجات ملت از فقر و گرسنگی و نجات ملت از ذلت و سرشکستگی از اهداف امام بود.

امام(ره) هرچه گفتند از قرآن گرفتند. امام(ره) فرزند قرآن و تربیت‌یافته مکتب قرآن بودند. تا وقتی که قرآن در ایران حاکم است، خط، مکتب و آرمان‌های امام نیز حاکم است و وجود دارد. اکنون بسیاری از اهداف انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی(ره) محقق شده است، اما کاستی‌ها و نواقصی هم وجود دارد و مردم هنوز به حق خودشان نرسیده‌اند، در برخی جاها تبعیض، فقر و ناراحتی‌هایی وجود دارد که این برمی‌گردد به نااهل بودن کسانی که در بعضی مواقع متأسفانه در مسئولیت قرار گرفتند. امام هشدار دادند که نگذارید، انقلاب در دست نااهلان بیفتد.

اما با وجود این، انقلاب در چهار دهه گذشته پیشرفت‌های بسیاری داشته است که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. متأسفانه امروز واقعیت‌های دوران پهلوی به‌خوبی بیان نمی‌شود، از برج آزادی (شهیاد) می‌گویند، اما از مردمی که در بدبختی و فقر در حاشیه آن برج زندگی می‌کردند و به نان شب محتاج بودند و بچه‌هایشان در گل‌ولای بازی می‌کردند، سخن نمی‌گویند. اگر به گفته‌های مسئولان اقتصادی رژیم پهلوی و نشریات و روزنامه‌های آن دوره رجوع کنیم، عمق فاجعه را خواهیم فهمید که مردم از گرانی‌ها، گرسنگی‌ها، عدم وجود ساده‌ترین امکانات درمانی و خدماتی حتی در شهرها محروم بودند؛ چه رسد به روستاها و مناطق محروم.

البته اکنون نیز مشکلاتی داریم و در زمینه رفاه، آسایش، حقوق مردم و به‌خصوص موضوع عدالت عقب‌ماندگی‌هایی داریم که به‌نظرم این‌ها هم ناشی از مدیریت کسانی بود که چوب لای چرخ انقلاب و حرکت مردم گذاشتند و به‌تعبیر امام نااهل بودند؛ این‌ها ضررهای سنگینی زدند.

البته توطئه‌های دشمنان را هم نباید فراموش کرد. وقتی انقلاب پیروز شد، امام(ره) اعلام کرد پول فروش هر روز نفت در یک استان صرف شود. اگر این برنامه اجرا می‌شد، کشور گلستان می‌شد. جنگ تحمیلی ما را به جایی رساند که نتوانستیم یک قطره نفت در راه منافع مردم خرج کنیم. این جنگ تحمیلی مانند آتش که هیزم را می‌سوزاند، دارایی مردم را سوزاند و از بین برد، اکنون نیز تحریم اقتصادی، جنگ است.

عامل سوم اختلافات است، این جمله حضرت امام(ره) خیلی معنا دارد که حب الدنیا رأس کل خطیئه. تا روزی که من به فکر این هستم که این صندلی از دستم نرود، این مبل را داشته باشم، این میز و قدرت را داشته باشم، نمی‌توانم برای مردم کاری بکنم. کسی می‌تواند برای مردم کار کند که از خود گذشته باشد، خود را نبیند و خدایی شده باشد.

امام(ره) قبل از اینکه نهضت را آغاز کند، افرادی را تربیت کرد. از سال 1318 و از همان دوره سیاه حکومت رضاخانی، امام در مدرسه فیضیه درس اخلاق برپا کرد، علاوه بر تدریس فقه و اصول، هفته‌ای یک روز (عصر پنج‌شنبه) درس اخلاق گذاشت و وقتی با استقبال زیادی روبه‌رو شد، به دو روز افزایش یافت (عصرهای پنج‌شنبه و جمعه). در مکتب او شخصیت‌هایی مانند شهید مدنی، شهید مطهری، شهید محلاتی و... تربیت شدند، این‌ها را دشمن از ما گرفت. آن‌هایی که تربیت‌یافته مکتب امام بودند، خودساخته و ازخودرسته بودند، می‌توانستند به کشور خدمت کنند و انقلاب را به بار بنشانند، مردم را از فقر و بدبختی برهانند، شهید شدند.

به همان نحوی که امیدواریم اسلام یک روز جهانی شود و پرچم اسلام بر بام جهان به اهتزاز درآید، اهداف امام(ره) و انقلاب از قرآن است، مسلماً هرگز از بین نمی‌رود و این راه به بن‌بست نمی‌رسد، راه امام(ره)، راه قرآن است و راه قرآن تداوم دارد و هر روز اوج می‌گیرد، البته دشمنی‌ها هم وجود دارد، شما ببینید اسلام در یکهزار و چهارصد سال گذشته چقدر در چنگال اموی‌ها و عباسی‌ها گرفتار شد، چقدر در چنگال شاهان صفوی و... گرفتار بود. اگرچه اسلام در مقاطعی ضربه خورده، اما در عین حال اوج گرفته است. در هر فرصتی می‌بینیم مانند گلی که جوانه می‌زند، جوانه زد. اکنون صدای امام(ره)، پیام امام(ره) و خط امام(ره) در اقصی نقاط دنیا منعکس است و اوج گرفته است، ملت‌های جهان را جذب کرده است.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط