صنایع دستی ایران در هزارتوی مشکلات تئوری و عملی
یک پژوهشگر صنایع دستی مشکلات موجود بر سر راه توسعه صنایع دستی را در دو بعد تنوری و عملی دانست و گفت: هنر صنایع دستی محکوم به پویایی و تحرک است، اما متأسفانه غالب هنرمندان حال حاضر این رشته صرفاً به تکرار مکرر آثار قبلی بسنده کردهاند.
هیاس حسینی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ضمن احصای برخی از مهمترین موانع توسعه و رشد حوزه صنایع دستی بر ضرورت بازتعریف برخی از مفاهیم نظری در این حوزه تأکید کرد و خواستار ایجاد خلاقیت و نوآوری در تولید آثار صنایع دستی توسط هنروران این حوزه شد.
وی با بیان این مطلب که در خصوص صنایع دستی ما دچار یک تعارض و دوگانگی در طول زمان شدهایم، گفت: تا قبل از مواجهه و برخورد ما با غرب به هرکسی که چیزی خلق میکرد و یا میساخت هنرمند اطلاق میشد.
این پژوهشگر صنایع دستی ادامه داد: این مفهوم بعد از رنسانس در غرب و آشنایی با مفاهیم غربی تغییر کرد؛ به این صورت که به هر آنچه بر مبنای هنر ایجاد ولی کاربردی بود صنایع دستی تلقی میشد و بقیه همگی تحت عنوان هنر تعریف شد.
این هنرمند شیشهگری این موضوع را یک معضل و مشکل تئوریک در زمینه صنایع دستی دانست و بیان کرد: مفهوم صنایع دستی مفهومی نیست که به وسیله فرهنگستان ادب فارسی تعریف شود یا در لغتنامه برای آن تعریفی در نظر گرفت؛ بلکه باید مانند سایر نقاط دنیا این رشته توسط هنرمندان و به وسیله آثاری که خلق میکنند تجلی پیدا کرده و تعریف شود.
حسینی افزون بر این موضوع از بعد نظری یکی دیگر از معضلات صنایع دستی را در بعد عملی سکون و ایستایی این حوزه دانست و تصریح کرد: هنر صنایع دستی محکوم به پویایی و تحرک است، اما متأسفانه غالب هنرمندان حال حاضر این رشته صرفاً به تکرار مکرر آثار قبلی بسنده کردهاند.
این پژوهشگر صنایع دستی معتقد است که برای ایجاد هر نوع تحول در صنایع دستی باید الزاماً برای این دو مشکل یا به تعبیر دقیقتر دو معضل مذکور راه حلی مناسب پیدا کرد.
وی با تأکید بر لزوم ایجاد تحول و پویایی در صنایع دستی تصریح کرد: انسان معاصر در دوره کنونی اگر شاهد تکرار در صنایع دستی باشد ناخودآگاه به این سمتوسو میرود که این امر از طریق ماشین نیز به مراتب بهتر قابل انجام است و لذا برای این اثر هنری ارزش خاصی قائل نمیشود.
راز مانایی "شام آخر" داوینچی یا "شاهنامه" فردوسی چیست؟
این هنرمند شیشهگری با اشاره به اینکه در غرب برای حل این معضل با تعریف دقیق و تفهیم و تفکیک دو مقوله هنرمند و هنرور مانع از ایجاد این نگرش و تبادل ایستایی به ذهن مخاطب شدهاند، اظهار کرد: متأسفانه در ایران اگر ما به خالق صنایع دستی بگوییم که تو هنرمند نیستی و کار تو در واقع ایجاد یک اثر صنایع دستی است، این موضوع را بیاحترامی و توهین به خود تلقی میکند.
حسینی همچنین در ادامه صحبتهای خود توضیح داد: در سایه این تعاریف این مفهوم تبیین میشود که هرچند ممکن است ماشین یا دستگاه نیز بتواند یک اثر ایجاد کند اما اساساً خالق یک اثر نیست، چون در ماشین مقولههایی همچون شعور، احساس و عشق مفقود است و این انسان است که صرفاً میتواند احساساتی مانند شوق و امید و عشق را همراه با اثر خود خلق کند.
این پژوهشگر صنایع دستی با بیان این مطلب که هنر یک دستاورد جمعی است و در هنر صنایع دستی باید الزاماًً همه لایحههای جامعه تکامل و پیشرفت پیدا کرده باشد؛ در غیر این صورت خالق اثر نمیتواند به اتکا یک ماده خام صرف، اثری در خور ایجاد کند، عنوان کرد: قبل از آثاری مثل "شام آخر" داوینچی یا "شاهنامه" فردوسی آثار متعدد و مشابه وجود داشت، اما هیچ کدام نتوانست خالق احساس و ارتباطی باشد که این دو اثر با مخاطب برقرار کرد و رمز مانایی و محبوبیت این دو اثر یا به تعبیر دقیقتر اثر هنری ماندگار همین است.
هنروران صنایع دستی ایران از نیاز مخاطب و طراحی محصول متناسب با آن غافل هستند
وی یکی از نکات مهم و قابل توجه در خلق آثار صنایع دستی را توجه به خلاقیت و ایجاد ارتباط احساسی دانست و افزود: هنروران صنایع دستی در کشور ما از موضوع نیازسنجی و طراحی محصول متناسب با آن غافل شدهاند؛ مثال مناسب این غفلت این است که وقتی شخصی مبلمانی برای منزلش میخرد قطعاً تمایل به خرید پرده، میز پذیرایی و حتی قاشق و چنگال متناسب با هارمونی آن مبلمان دارد، اما به دنبال خرید مثلا یک گلدان قلمکاری نمیرود چون این گلدان جایی در این هارمونی ندارد و این موضوعی است که هنرور صنایع دستی باید موقع خلق اثر به آن دقت کند.
این هنرمند شیشهگری با تأکید بر ضرورت توجه ویژه به نیاز مخاطب و در نظر داشتن نگاه چیدمان محور در عرصه تولید صنایع دستی در دنیا گفت: برای مثال در طراحی یک لوستر باید ضرورتاً وسایل همراه آن مثل دیوارکوب یا آباژور نیز طراحی شود و این موضوع به شدت اهمیت دارد.
حسینی با تأکید مجدد بر ضرورت تطابق هنر و آثار صنایع دستی با نیازهای روز و مقتضیات جامعه و زندگی مدرن امروزی، یادآور شد: موضوع ایجاد تطابق بین آثار تولید شده صنایع دستی با نیازهای امروزی نیاز مبرم، اساسی و حیاتی امروز حوزه صنایع دستی است.
وی یکی از دیگر نیازهای مهم و درخور توجه این حوزه را وجود نگاه آیندهنگر به حوزه صنایع دستی ضمن توجه کامل به نیازهای مخاطب دانست و اذعان کرد: در ایران متأسفانه به صرف برگزاری و فروش نمایشگاه صنایع دستی اکتفا شده است و هیچگونه اقدام سازندهای برای شناساندن و ایجاد بازار فروش در سطح بینالملل انجام نشده است.
جای خالی تخصصگرایی و خلق آثار نوآورانه در حوزه صنایع دستی
این هنرمند شیشهگری یکی از معضلات مهم صنایع دستی را نیز عدم آشنایی مدرسان این حوزه با این امر دانست که اساساً باید بر مبنای چه نگاهی مباحث این حوزه را به علاقمندان آموزش دهند.
حسینی با تأکید بر ضرورت وجود منابع علمی و تخصصگرایی در حوزه صنایع دستی گفت: اکنون کمتر هنروری را میتوان در حوزه صنایع دستی یافت که از به صورت تخصصی از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد.
این پژوهشگر صنایع دستی یکی از دلایل عدم استقبال از تحصیلات آکادمیک در این رشته را جدای از مشکلات معیشتی و اقتصادی هنروران، عدم فرهنگسازی و ایجاد احترام و شأن برای هنروران این رشته در اذهان عمومی جامعه دانست و تصریح کرد: موضوع ایجاد احترام و جایگاه اجتماعی برای یک شغل تأثیر بسزایی در ایجاد علاقه و استقبال در فراگیر کردن آن دارد، برای همین اکنون غالب دانشآموزان علاقمندند تا در آینده فرضاً دکتر شده، چراکه این شغل از مزیت اجتماعی بالای احترام در جامعه برخوردار است. اما شاید هیچ علاقهای برای هنرمند صنایع دستی شدن ندارند.
وی تلاش برای افزایش مطالعه در بین هنروران صنایع دستی را نیز از عوامل توسعهدهنده این حوزه عنوان کرد و خاطرنشان کرد: عدم وجود مطالعه کافی باعث میشود تا ذهن و بینش هنرور صنایع دستی از عمق لازم برای خلق آثار نوآورانه برخوردار نباشد.
انتهای پیام/