بازخوانی خاطرات ولایتی ـ ۵| پیشنهادهای میانجیگران برای پرداخت غرامت جنگ چه بود؟
بر مبنای خاطرات علیاکبر ولایتی وزیر اسبق امور خارجه در کتاب «آن سوی دیپلماسی» به این سؤال پاسخ داده شده است؛ پیشنهادهای میانجیگران برای پرداخت غرامت جنگ (یکی از شرطهای ایران برای صلح) چه بود و ایران چه واکنشی نشان داد؟
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم ـ علیاکبر ولایتی باسابقهترین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است. او که هماکنون مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب اسلامی است در دورهای حساس که جنگ ایران و عراق جاری بود و با پذیرش قطعنامه 598 به پایان رسید، مسئولیت وزارت امور خارجه را بهعهده داشت و تا سال 76 (پایان دولت سازندگی) عهدهدار این سمت بود.
ولایتی پس از اینکه در سالهای گذشته کتاب «تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران» را با نگاه به نقش دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه در جنگ به انتشار رساند، اکنون کتاب «آن سوی دیپلماسی؛ سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی بر پایه یادداشتهای دوران وزارت امور خارجه» را مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس آماده انتشار ساخته است که جلد اول آن درباره رویدادهای سالهای 60 و 61 است که در چند گزارش به بازخوانی بخشهای مهم این کتاب خواهیم پرداخت:
یکی از موضوعات مهم در سالهای 60 و 61 فعالیت هیئتهای صلح و گفتگوی مقامات کشورمان با میانجیگران بود. ایران برای پایان یافتن جنگ و برقراری صلح سه شرط داشت که ولایتی در دیدار با وزیر خارجه لیبی در روز 28 بهمن 1360 این شرطها را یادآور شد: «ما برای پایان جنگ شرطهایی داریم، به کویتیها و الجزایریها هم گفتهایم و این شرطها را از آغاز جنگ بارها تکرار کردهایم و به حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی هم گفتهایم. این شرطها عبارتند از: 1. بازگشت بیقیدوشرط نیروهای صدام به مرزهای قبل از جنگ. ما وجود هیچ نیروی واسطی را بین خود و آنها نمیپذیریم.
2. صدام خسارات جنگی را بپردازد.
3. تجاوز صدام به ایران در مجامع بینالمللی بررسی و اعلام شود که متجاوز و متعدی است.»
همانطور که ولایتی گفته است این شروط از ابتدای جنگ بارها اعلام و تکرار شد. زمانی هم که ولایتی این شروط را در دیدار وزیر خارجه لیبی یادآوری کرد، رزمندگان ایرانی عملیاتهای ثامنالائمه(ع) (شکست حصر آبادان) و طریق القدس (آزادسازی بستان و جبهه میانی استان خوزستان) را انجام داده بودند و در تدارک اجرای عملیات بزرگتری بهنام فتح المبین بودند.
آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت هم در دیدار اولاف پالمه نماینده سازمان ملل متحد در تاریخ 8 اسفند 1360 این شروط را تکرار کرد: «ما شرطهای بسیار ساده و منطقی را بارها برای شما تکرار کردهایم. اولین شرط خروج بیقیدوشرط نیروهای متجاوز است که طبیعیترین موضوع لازم برای صلح است. دوم تأمین خسارتها از کسی که خسارت بر ما وارد کرده است و سومین شرط مجازات متجاوز است.»
موضوع این گزارش بررسی شرط دوم یعنی پرداخت خسارت یا غرامت از سوی کشور عراق و پاسخ به این دو سؤال است؛ آیا پیشنهادی از سوی هیئتهای صلح و میانجیگران برای پرداخت غرامت به ایران مطرح شد؟ و اگر مطرح شد، ایران چه واکنشی نشان داد، پذیرفت یا نپذیرفت؟
اولاف پالمه نخستوزیر سوئد و نماینده و میانجی از سوی سازمان ملل در جنگ ایران و عراق بود. او اسفند ماه سال 1360 در سفر به ایران پیشنهاد داد تا خسارات جنگ از طریق کمکهای داوطلبانه کشورها پرداخت شود. پالمه چند سال بعد ترور شد که برخی ترور او را مرتبط با ماجرای مکفارلین و فروش اسلحه میدانند.
ولایتی در خاطرات مربوط به همان روزی که اولاف پالمه به ایران سفر کرد و به آیتالله خامنهای رفت، نوشته است: «در جلسه شورای عالی دفاع مطرح شد که اولاف پالمه در مورد خسارات اصل موضوع را پذیرفته ولی گفته این خسارات از طریق کمکهای داوطلبانه کشورهای زیر نظر سازمان ملل انجام شود. نظر اعضای جلسه این بود که ما چنین چیزی را نمیپذیریم و خسارات خود را از متجاوز میخواهیم. البته هر کشوری میخواهد به صدام پول بدهد، اشکالی ندارد ولی ما فقط از صدام این خسارات را قبول میکنیم.»
نظر سازمان ملل این بود که صندوقی با مشارکت داوطلبانه اعضا زیر نظر آنها تشکیل شود و پس از تشکیل کمیتهای و بررسی توسط آنها به یک طرف یا طرفین درگیری پول داده شود. این پیشنهاد هیچ تضمینی نداشت، چرا که ممکن بود هیچ کشوری داوطلب کمک نشود و ایران برای دریافت بخشی از خسارات جنگ از عراق باید دست به دامان و مدیون دیگران میشد. ضمن اینکه آن کمیته باید تشخیص میداد که این کمکها به چه کشوری داده شود.
پس از اجرای عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر فعالیتهای هیاتهای صلح افزایش یافت. در آن برهه برخی از میانجیگران صلح مدعی شدند که صدام حاضر است خسارات جنگ را بپردازد یا اینکه برخی کشورهای دیگر حاضرند خسارتهای صدام را پرداخت کنند. ولایتی در حاشیه اجلاس وزرای خارجه غیرمتعهدها در دیدار با اعضای کمیته صلح غیرمتعهدها شامل وزرای خارجه کوبا، زامبیا و هند گفت: «از زمان فتح خرمشهر تا دو سه روز ما جنگ جدی نداشتیم، چون شنیده بودیم که عراق ممکن است خسارت بدهد و فکر میکردیم شرایط ما در حال تحقق است. اما وقتی دیدیم خبری نشد، مجبور به اقدام شدیم.»
ولایتی در خاطرات مربوط به روزهای 24 و 25 تیر 1361 نیز نوشته است: «در دیدار با وزرای خارجه هند و سریلانکا آنها در پی این بودند که اگر ما وارد خاک عراق شویم آیا آماده برقراری صلح هستیم یا خیر؟ آنها پرسیدند: اگر عراق به مرزهای پیش از جنگ بازگردد و دست از بمباران شهرها بردارد و پرداخت غرامت از سوی کمیتهای مورد بررسی قرار گیرد، آیا ایران آماده صلح است یا خیر؟ پاسخ دادم: اولاً ما خواستار صلح دائمی هستیم نه صلحی که در خلال آن صدام به تقویت خود بپردازد. ثانیاً اگر خواستههای ما تحقق پذیرد دلیلی برای ادامه جنگ نداریم. ثالثاً پرداخت غرامت چرا به عهده کمیتهای گذاشته شود؟ دلیلی برای این کار وجود ندارد. مشخص است که صدام متجاوز است و خسارات هم مشهود است، نیاز به کمیته بررسی ندارد.»
سازمان ملل و میانجیگران پیشنهاد دادند که برای پرداخت غرامت ابتدا کمیتهای تشکیل شود و در آن کمیته پرداخت خسارت به ایران بررسی شود که ولایتی پاسخ داد پرداخت غرامت چرا به عهده کمیتهای گذاشته شود؟ دلیلی برای این کار وجود ندارد. مشخص است که صدام متجاوز است و خسارات هم مشهود است، نیاز به کمیته بررسی ندارد.
ارائه این پیشنهاد از سوی وزرای خارجه هند و سریلانکا در ادامه همان طرح سازمان ملل بود که کمیتهای تشکیل شود و پس از بررسی به یک طرف یا طرفین درگیری خسارتهایی با کمک داوطلبانه کشورها پرداخت شود.
تلاشگران برای برقراری صلح از پرداخت غرامت حرف میزدند، اما هیچ پیشنهاد عملی ارائه نمیدادند، اما ایران همچنان خواستار پرداخت غرامت بود. آیتالله خامنهای در ملاقات نخستوزیر ترکیه در 15 مرداد 1361 بیان داشت: «آتشبس پیشنهادی شما هیچ تضمینی برای تامین خسارات ما نیست و اگر میخواهید یک مجموعه اقدامات کلی انجام دهید، از تامین خسارت شروع کنید.»
آیتالله خامنهای همچنین با رد پرداخت خسارت ایران از صندوق تعاون اسلامی گفتند: «حاضر نیستیم برای دریافت غرامت خسارت از همسایه نامهربانمان، به در خانه دیگران برویم و مطمئنم شما آن را به خوبی درک میکنید.»
صدام که آغازگر جنگ بود، مدعی بود خسارت جنگ به او هم پرداخته شود! وزیر خارجه الجزایر 14 شهریور 1361 در دیدار با آیتالله خامنهای گفت: «با صدام صحبت شد. او گفت باید خرابیهای ناشی از جنگ هم در عراق و هم در ایران ترمیم شود و برای تامین خرابیها نیز باید یک صندوق بینالمللی ایجاد شود، اما از بیانات شما فهمیدهایم و از آن هم دفاع میکنیم که عراق باید برای خرابیهای ناشی از جنگ غرامت بپردازد. البته ممکن است برخی کشورهای خلیج فارس در پرداخت غرامت او را یاری کنند.»
وی در دیداری هم که ولایتی در روز 19 مهر 1361 داشت، گفت: «ما میکوشیم که صندوق مشترک بینالمللی برای پرداخت غرامت تاسیس کنیم.» ولایتی مینویسد: «فردای آن روز وزیر امور خارجه الجزایر در پاسخ پرسش من که در مورد موضوع غرامت تا چه مرحلهای پیش رفتهاند، گفت: ما به دنبال راهکاری هستیم که وقتی صندوق تشکیل شد پول را از عراق دریافت کنید.»
سازمان، میانجیگران و صدام در ظاهر به دنبال تشکیل صندوقی بودند تا خسارتهای جنگ از آن صندوق پرداخت شود، اما هیچ اقدام عملی انجام ندادند؛ آن هم صندوقی که هم به ایران و هم به عراق پول دهد و اصلاً معلوم نبود که پولی داده شود یا خیر.
آیتالله خامنهای در دیدار هیات صلح سازمان کنفرانس اسلامی در 1 آبان 1361 گفت: «به هیچ وجه غرامت از غیر کسی که غرامت بر ما وارد کرده مطالبه نمیکنیم. طرف ما صندوق نیست، بلکه صدام جنایتکار است که باید غرامت را پرداخت کند و کاری هم نداریم که از کجا فراهم خواهد کرد.»
آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت در واکنش به پیشنهاد پرداخت غرامت از سوی دیگر کشورها و یا صندوق تعاون اسلامی گفت: طرف ما صدام جنایتکار است که باید غرامت را پرداخت کند و کاری هم نداریم که از کجا فراهم خواهد کرد... خسارات خود را از متجاوز میخواهیم. البته هر کشوری میخواهد به صدام پول بدهد، اشکالی ندارد ولی ما فقط از صدام این خسارات را قبول میکنیم.
اما همه آن چیزهایی که در مورد صندوق و کمک دیگران گفته شد، حرف بود و نهضت آزادی بر مبنای همین حرفها در سالهای گذشته ادعا کرد که حامیان صدام میخواستند غرامت جنگ را پرداخت کنند، اما ایران نپذیرفت و جنگ را ادامه داد. ولایتی در مصاحبه مطبوعاتی در مادرید در 18 دی 1361 در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه "ایران چهمقدار غرامت تقاضا میکند، در حالی که عربستان حاضر است مقداری را بپردازد؟" گفت: «تا به حال از طرف عراق به ما هیچ پیشنهادی نشده و غرامت را باید عراق پرداخت کند. ما این چیزهایی را که شما میگویید در روزنامه خواندیم، ولی چنین چیزی نوشته نشده، ما غرامت را از عراق میخواهیم.»
او سه روز بعد در دیدار با وزیر خارجه یوگسلاوی نیز گفت: «هنوز در موضعگیری عراق هیچ تفاوتی ایجاد نشده و اینکه در مطبوعات گفته میشود که آنها حاضرند خسارات ما را بپردازند، فقط در مطبوعات بوده و رسماً چیزی به ما گفته نشده است.»
ولایتی سالها بعد نیز درباره شایعه پیشنهاد عربستان برای پرداخت غرامت به ایران پس از فتح خرمشهر در گفتگویی، بیان داشت: «من به عنوان کسی که در دوران هشت سال دفاع مقدس و دو سال مذاکرات سیاسی بعد از آن در جریان قضایا بودم، اعلام میکنم این ادعا صحت ندارد.» هاشمی رفسنجانی نیز در سال 78 گفت: «این حرفها که گفته میشود به ما پول پیشنهاد دادند، درست نیست. هیچ پیغامی در این زمینه به ما نرسید.»
پس از فتح خرمشهر نه تنها هیچ پیشنهاد عملی برای پرداخت غرامت مطرح نشد، عراق به مرزهای قبل از جنگ نیز بازنگشت و تجاوز صدام به ایران هم در مجامع بینالمللی بررسی نشد. در نتیجه ایران برای دستیابی به حقوقش به دفاع ادامه داد.
ولایتی در خاطرات آخرین روزهای سال 61 نوشته است: «رائو وزیر خارجه هند گفت: شما وقتی از هند دیدن میکردید به من گفتید که عراق باید خسارت جنگی به ایران بپردازد. آیا موضع شما هنوز هم همین است؟ پاسخ دادم: آن شرط به جای خود باقی است و عراق باید خسارات وارده را به ما پرداخت کند. اگر شما میتوانستید، مناسب بود که از نزدیک میزان خرابیها در طول بیش از یک هزار کیلومتر مرز را ببینید که چه خساراتی وارد آوردهاند و چه شهرها و روستاها را ویران کردهاند؟»
انتهای پیام/