شعرخوانی "مهران رجبی" برای حضرت علی اصغر در برنامه زنده/ یک سوال مادرانه، تیر خیلی درد داشت؟!
مهران رجبی مهمان نمایشگاه «عطر سیب» بود. او گفت: بیشتر شعرهایی که حفظم، اشعار آیینی است و به شاعران آیینیمان غطبه میخورم که چه سعادت بزرگی دارند!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهران رجبی بازیگر سینما و تلویزیون، در بیستمین نمایشگاه «عطر سیب» حضور پیدا کرد. او با حضور در استدیوی شبکه افق در گفتوگوی زنده تلویزیونی درباره حال و هوای محرم سخن گفت.
وی با اشاره به برگزاری این نمایشگاه گفت: در اینجا صحنهای را دیدم که برایم بسیار شیرین بود. دیدم که صحنهای آماده شده و گروهی از تعزیهخوانان عراقی در حال اجرا هستند. خوشحالم که در میدان امام حسین، همه چیز حسینی است.
این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به عزاداری محرم خود در دوران کودکی گفت: در دوران کودکی در روستای «واریان» زندگی میکردم و مراسمات عزاداری سیدالشهدا به صورت بسیار خاص و ویژه در آنجا برگزار میشد. جالب است بدانید تنها راه ارتباطی روستا با بقیه روستاهای اطراف یک قایق بود. در ابتدا آن قایق را سیاهپوش میکردیم و یک پرچم «یا حسین» بزرگ روی آن نصب میکردیم. با این کار به روستاهای اطراف و کسانی که رفت و آمد داشتند اعلام میکردیم که ماه محرم آمده و روستای ما عزادار است.
وی اضافه کرد: همیشه در مسجد روستا نیز مراسمات ویژهای برگزار میشد. خاطرم هست چند پیرمرد در مسجد داشتیم که واگویههای جالبی در سوگ امام حسین میگفتند. شبیه به این واگویهها را در روضههایی میبینید که مرحوم کوثری میخواند و انگار که این روضهخوانیها از سوی این پیرغلامان حس و حال دیگری به ما میداد.
رجبی گفت: تقریباً بیشتر شعرهایی که حفظ هستم، اشعار آیینی است و در بیشتر موارد که سوار ماشینم، این اشعار را گوش میدهم. گاهی اوقات به شاعران آیینیمان مثل سیدحمیدرضا برقعی غطبه میخورم که چه سعادت بزرگی دارند! البته من فکر میکنم خداوند چنین حظی را به آنان داده است تا ما بشنویم و لذت ببریم.
وی سپس شعری را از سرودههای سیداعظم حسینی خواند. این اشعار در سوگ شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام سروده شده است.
پردههای خیمه را پایین و بالا میکشید
کودکانه، چنگ به گیسوی بابا میکشید
عمه را دنبال خود هرجای صحرا میکشید
گوشه دستار اکبر را ولی تا میکشید
دشت هم زل میزند بر قد رعنای کسی
خواب بد دیده، شبیه عربا عربا کسی
کودکی، هر های و هوی را دست میکوبی بهم
مشق شمشیر عمو را دست میکوبی بهم
طبلهای روبهرو را دست میکوبی بهم
تیر میآید گلو را، دست میکوبی بهم
کاش دشت روبهرویت لااقل یک مرد داشت
یک سوال مادرانه، تیر خیلی درد داشت؟!...
او در بخش پایانی این برنامه درباره فعالیت این روزهای خود گفت: این روزها درگیر سریال «آزادی مشروط» آقای دهنمکی هستم که در کرج تصویربرداری میشود.
بیستمین رویداد «عطر سیب» با هدف تامین محصولات و خدمات محافل حسینی شهر تهران از دوم تا نهم مردادماه از ساعت 16 تا 23 به همت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در میدان امام حسین (ع) در حال برگزاری است.
انتهای پیام/