غفلت از نظارت بر کیفیت آموزش و ضعف خواندن دانشآموزان
یکی از مؤلفین کتابهای درسی با اشاره به اینکه متأسفانه نظارتها بر کیفیت آموزش در کشور کم است، گفت: برای متناسبسازی کتابهای درسی با تحوّلات و رشد زبانی و ادبی، باید محتوای آنها را بازنگری و بهینه کنیم.
دکتر علیاکبر کمالینهاد، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران، دبیر اتحادیه انجمنهای علمی معلمان ادبیات کشور و از مؤلفین کتابهای درسی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم درباره امکان تعدیل محتوای کتاب ادبیات فارسی اظهار کرد: طبق بررسیها و گزارشهای موجود، دانشآموزان در یادگیری و کاربرد مهارتهای زبانی نمرات مطلوب و قابل قبولی ندارند و این وضعیت باید ریشهیابی و بررسی شود.
وی افزود: این موضوع میتواند دلایل متعددی داشته باشد؛ از جمله اینکه: عوامل کمرغبتی به مطالعه چه هستند؟ جاذبهها و مشوّقهای بیرونی برای دور شدن دانشآموزان از درس و مطالعه چه هستند؟ تجهیزات و امکانات موجود آموزشی در چه حدی هستند؟ محتوای کتابهای درسی چگونه است؟ میزان اهمیت جامعه به کسب دانش چقدر است؟ و دانشآموزان چقدر انگیزه برای درس خواندن دارند؟ باید تمام عوامل دخیل را با یکدیگر در نظر گرفت تا پس از آن، سهم و اهمیت هر یک از عوامل را بدانیم.
کمالینهاد گفت: آیا دانشآموز انگیزه لازم برای درس خواندن دارد؟ اگر انگیزه از او سلب شود، بهترین معلم و بهترین کتاب درسی نیز تأثیری ندارد.
نظارتی بر افت عملکرد دانشآموزان میشود؟
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران ادامه داد: ارزیابی از کیفیت و نحوه تدریس معلمان و افزودن مشوّقها و انگیزهدهندهها در این حوزه کم است. ارزیابی، رصد و نظارتها جزو عوامل مهم دیگر هستند. آیا مسئولان و نهادهای نظارتی نسبت به افت عملکرد دانشآموزان نظارت ویژه دارند؟ آیا بر جریان آموزشی کشور، نظارت ویژهای اعمال میشود تا اگر عملکرد دانشآموزان در مدرسهای یا استانی ضعیف بود و آموزش بهخوبی محقق نشد، دلیل این اتفاق مورد پرسش قرار بگیرد؟ متأسفانه نظارتها بر کیفیت آموزش در کشور کم است.
کمالینهاد مطرح کرد: عواملی که باعث مطلوب بودن کیفیت آموزشی بهویژه در آموزش مهارتهای زبانی میشوند، متعدد است. ارزیابی نمرات و دلایل افت آنها، عملکرد معلمان، کتابهای درسی، شیوههای آموزش معلمان و میزان انگیزه و جدّیت دانشآموزان باید رصد شود تا بدانیم آیا کافی، روزآمد و مطلوب هستند؟ آیا مؤلفان و کتابهای نوشته شده با دقّت و مستمر ارزیابی میشوند تا کتابهای تألیف شده علمی، روزآمد و قوی باشند؟ آیا امکانات و تجهیزات فراهم است؟ یعنی هیئت علمی به اندازه کافی وجود دارد یا بودجه تأمین شده است تا اگر کتاب درسی نیاز به بررسی و بازنگری دارد، انجام شود.
این مؤلف کتابهای فارسی، نگارش و علوم و فنون ادبی درباره کیفیت محتوای کتابهای درسی گفت: اگر در شرایط کنونی برخی عوامل در حد عالی و بیعیب نیستند، نباید انتظار داشته باشیم، که سایر زمینهها مجزّا از شرایط کنونی باشند. برای مثال نمیشود امکانات، تجهیزات و شرایط اقتصادی محدود باشد، امّا مثلاً مؤلفان و برنامهریزان آموزشی بیهیچ دغدغه و مشکلی باشند و کتب درسی در حد عالی باشد یعنی اگر انگیزه دانشآموز به کسب دانش خوب نباشد و رغبت شغلی معلمان به دلایلی کاهش یابد یا امکانات به میزان مطلوب نباشد یا محدود باشد، این عوامل بر کیفیت آموزشی تأثیر میگذارد.
توجه به کتاب فارسی در 3 محور
وی ادامه داد: در سالهای اخیر با توجه به مطالعات انجام شده برای بهبود کیفیت آموزشی، با رویکرد درست خواندن، خوب خواندن و تقویت مهارتهای زبانی به کتابهای درسی فارسی توجه ویژهتری شده است.
کمالینهاد بیان کرد: در کتابهای درسی دوره ابتدایی سعی شده است همه فعالیتها و محتواها با نگاه به تقویت مهارتهای زبانی باشد، در کتاب فارسی و نگارش به خواندن و نوشتن تأکید ویژه شده است؛ اما برای اینکه مهارت خواندن و نوشتن به خوبی شکل بگیرد و مهارتهای زبانی تقویت شود، نیاز است تا معلمان به خوبی آموزش ببینند و بهخوبی آموزش دهند. همچنین دانشآموز برای یادگیری انگیزه داشته باشد.
پاسخ به انتقاد معلمان درباره متنهای طولانی
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران درباره این انتقاد معلمان ادبیات به متنهای طولانی کتابهای فارسی دوره اول متوسطه که متناسب با توان دانشآموزان نیست، اظهار کرد: یک دلیل اصلی این نکته پایین آمدن سطح مطالعه و محدودیت دایره واژگان و سطح دریافت دانشآموزان است.
مطالعه اندک و ضعف خواندن
وی ادامه داد: مطالعه کم از دلایلی است که دانشآموزان را در مهارتهایی مانند خواندن با ضعف مواجه کرده است، اگر دانشآموزان کمتر مطالعه میکنند، دلایل مختلفی دارد؛ از جمله: روی آوردن به فضای مجازی و فناوریهای جدید. البته شاید در جنبههای دیگر قوی شده باشند؛ به عنوان مثال اگر از یک دانشآموز بخواهید نرمافزاری را نصب کند یا یک موضوعی را در اینترنت جستجو کند یا مطلبی را در سامانهای بارگذاری کند به آسانی آن را انجام میدهد اما برای اموری مانند کتاب خواندن زمان کمی اختصاص میدهد؛ به همین دلیل در برخی تواناییها مانند مهارت خواندن یا نوشتن قوی نیستند.
چرایی کمرنگ بودن ردپای شاعران نامدار
وی درباره نقد معلمان به کمرنگ بودن اشعاری از شاعران نامدار کشور در کتابهای درسی و تمرکز بیشتر بر موضوع ادبیات پایداری مطرح کرد: در دوره اول متوسطه هر چند نمیشود گفت حضور شاعران و ادیبان نامدار در آنها کمرنگ است؛ اما باید اقرار کرد که هنوز تمرکز بیشتر کتاب بر مباحث زبانی است یعنی دانشآموز هنوز نیاز دارد تا مهارت و دانش بیشتری در شناخت زبان و مهارتهای آن کسب کند تا بتواند به صورت تخصصی به سراغ زبان و ادبیات فارسی، شعرا و نویسندگان برود و آنها را بشناسد.
کمالینهاد گفت: در دوره اول متوسطه تاحدود زیادی رنگ و بوی مهارتهای زبانی را در کتاب فارسی داریم و به دنبال تقویت آن هستیم، اگر شعر، متن و داستانی ذکر شده که جنبه ادبی دارد، حتماً باید از متون سادهتر و قابلفهمتر باشد تا با هدف تقویت مهارتهای زبانی نزدیک باشد و طبیعی است که هنوز قدرت دریافت و فهم کامل متون ادبی و آثار شعر و نثر بزرگان ادب فارسی برای آنان دشوار باشد.
ادبیات پایداری باید در کتاب درسی مشهود باشد
وی متذکر شد: البته این نکته فراموش نشود که افتخار ما به نظام جمهوری اسلامی است و کتاب درسی به عنوان یک سند در پیشانی نظام جمهوری اسلامی نشاندهنده عقاید و اندیشههای نظام است و قطعاً در کشوری که پایه و اساس امنیت، حکومت و جامعه براساس شهید، شهادت و اعتقاد به پایداری و مقاومت نهاده شده است، باید این مباحث هم در کتاب درسی مشهود باشد.
این مولف کتابهای فارسی ادامه داد: باید تنوع شاعران و نویسندگان را در کتابهای درسی داشته باشیم؛ اما بخشهایی از آثار و اندیشههای آنها در کتاب درسی لحاظ میشود که با برنامه درسی، اهداف و رویکردهای آموزشی و زمان و فرصتهای کلاس همراه باشد؛ وگرنه ما که در کتاب درسی قصد نداریم مجموعه اشعار یا جُنگی پُر از شعر و داستان به دانشآموز ارائه دهیم.
ملاکهای انتخاب اشعار
وی گفت: دانشآموز باید واژه، دستور زبان، سخن گفتن و سایر مسائل زبانی را فرا بگیرد. اینها را با یک نمونه از شعر فردوسی یا متنی از ملکالشعرای بهار میتوان آموزش داد. با این متون در دوره اول متوسطه مهارتهای زبانی، نوشتن و خواندن همراه با درک مطلب را آموزش میدهیم و در کنار آن، شاعر و نویسندهای هم معرفی میشود؛ اما به شکلی که متناسب با همه اجزای برنامه درسی باشد نه آنکه صرفاً بخواهیم شاعر یا نویسنده بیشتری را معرفی کنیم.
کمالینهاد در پاسخ به این پرسش که آیا کاستن از محتوای کتابهای کنونی فارسی امکانپذیر است، گفت: نمیتوانیم مدعی شویم که محتوای فعلی بهترین است، در کتابهای فارسی به سراغ متون ادبی گذشته میرویم و این متون گسترده هستند؛ بنابراین انتخاب یک متن محدود از اقیانوس بزرگ ادب فارسی کار دشواری است و از هر بخش انتخاب کنیم، ممکن است برخی بگویند سلیقه شما خوب نبوده است. محتوای کتاب فارسی هدفمند انتخاب شده و رویکردهای زبانی در آن لحاظ شده است و یقیناً برای متناسبسازی کتابهای درسی با تحوّلات و رشد زبانی و ادبی، باید محتوای آنها را بازنگری و بهینه کنیم.
سطح نامطلوب سواد خوانداری
وی در پاسخ به این پرسش که برای طراحی آزمون استاندارد مهارتهای زبان فارسی آیا اقدامی انجام شده است، متذکر شد: فعلاً آزمون استاندارد ملی و دقیقی نداریم و در آزمون بینالمللی پرلز هم که سواد خواندن و نوشتن دانشآموزان را ارزیابی میکند، وضعیت مطلوبی نداریم و یکی از دلایلی که کتابهای درسی ما بیشتر به سمت مهارتهای زبانی حرکت کرده، عملکرد ضعیف دانشآموزان در این آزمون و سطح نامطلوب سواد خوانداری در جامعه بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران بیان کرد: البته ضعف دانشآموزان در زبان فارسی تنها به دلیل کتابهای درسی نیست. اگر بهترین کتاب هم موجود باشد؛ اما معلمان آموزش مناسب ندیده باشند، نتیجه مطلوب حاصل نمیشود. در دهه گذشته که کتابهای درسی تغییر کرد، برای اشاعه و ترویج و آموزش تدریس کتابهای جدید دورههای ضمن خدمت کافی برگزار نشد.
انتهای پیام/