نقطهضعف جاماندگان کاروان امام حسین (ع) در کلام حجتالاسلام عالی
حجتالاسلام عالی میگوید برخی از افراد به اهل بیت علیهم السلام محبت داشتند، اما اقدام بهنگام نداشتند. ابنعباس به اهل بیت محبت داشت، اما زمانی که امام حسین قصد عزیمت از مدینه داشت، فقط ایشان را نصیحت کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام عالی در دومین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در حسینیه امام خمینی(ره) که با حضور رهبر معظم انقلاب همراه بود، بالاترین مقام غیر معصوم را همراهی با امام معصوم و ولیّ خدا معرفی کرد و گفت: ما میتوانیم در خدمت اهداف و برنامههای ائمه قرار گیریم؛ لذا در دعاها به ما یاد دادهاند که «وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْیَاعِهِ»؛ خدایا ما را جزو انصار و شیعیان و یاوران امام قرار بده. در دعای عهد فراتر از این را به ما یاد دادهاند؛ «اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَىٰ عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً كَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی»؛ خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی کردی، حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور و رجعت بده. یعنی حتی یک مؤمن نباید راضی شود که مرگ بین او و سربازی در حریم ولیّ خدا فاصله اندازد و حتی از خداوند متعال درخواست کند که پس از ظهور رجعت کند.
وی افزود: معیت و همراهی با ولیّ خدا شرایطی دارد. در زیارت عاشورا فرازی وجود دارد که شرط معیت با ولیّ خدا بیان شده است «فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیائِكُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ یجْعَلَنِی مَعَكُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»؛ برای معیّت با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت سه چیز را طلب میکنیم: «أَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ»، و «معْرِفَةِ أَوْلِیائِكُمْ» و «الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ»؛ یعنی معرفت به اهل بیت، معرفت به اولیای ایشان و تبری و تنفر از دشمنان اهل بیت.
خوارج فهم خود را بر خواست امام ترجیح دادند
حجتالاسلام عالی با اشاره به اینکه معرفت حجت خدا و حجت زمان در این است که شأن و رتبه او را در حد بضاعتمان بشناسیم، گفت: یک شیعه باید اهداف و رسالت امام را بداند؛ به این صورت که ولیّ خدا چکار میخواهد انجام دهد؟ مأموریت او چیست؟ توقعات و انتظارات او از ما چیست و وظایف ما در قبال او چیست؟ اگر این معرفتها نباشد، انسان نمیتواند یار او باشد هرچند کنار او قرار گیرد؛ بلکه گاهی اوقات باری برای او و خواری پیش پای امام است. خوارج یک زمانی جزو یاران امیرالمؤمنین بودند، اما چون این معرفتها را نداشتند، فهم خود را ملاک حقانیت میدانستند. یعنی امیرالمؤمنین و اقدامات ایشان را با فهم خودشان تطبیق میدادند. اگر امیرالمؤمنین خلاف فهمشان کاری میکرد، حضرت را تخطئه میکردند. در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله بارها فرموده بود «علی با حق و حق با علیست» و میفرمود خود او صراط و میزان است.
وی ادامه داد: ما باید خودمان را با معصوم تطبیق دهیم نه اینکه او خودش را با فهم ما تطبیق دهد؛ لذا زمانی که دشمن با نیرنگ، قرآن را سر نیزه کرد، خوارج دور امام را گرفتند و گفتند با قرآن میخواهی بجنگی؟! امیرالمؤمنین میفرمود توطئه است. در این هنگام گفتند این موضعگیری تو کفر است و از امیرالمؤمنین جدا شدند و از همان جا بود که خوارج شکل گرفت و چه فتنههای عظیمی درست کردند. شبیه تکفیریها و یا داعشیهای زمان ما.
خوارج زیر پرچم امام حق نبودند
این کارشناس مذهبی افزود: ما باید بدانیم که ولیّ خدا مانند قطبنما در کشتی است. نماز، روزه، حج و زکات، روح را قوی میکنند. هر کدام از اینها ریاضت و پا گذاشتن روی نفس است، اما سمت و سو نمیدهد. اگر امامِ حق جلودار باشد و زیر پرچم او دینداری کنیم و اعمال انجام دهیم، ما را به سمت خدا قوی میکند و اگر امام باطل و امامِ نار جلودارمان باشد، اعمالمان ما را قوی میکند منتها پشت به خدا و به سمت شیطان. خوارج اعمال بسیار سنگینی انجام میدادند؛ سجدهها و نمازشبهای آنچنانی داشتند. قرآن را در دو سه شب ختم میکردند، اما چون زیر پرچم امام حق نبودند و هدایتگرشان امام حق نبود، از این جهت اعمالشان به نفع شیطان تمام میشد. شکم زن حاملهای که محب امیرالمؤمنین بود میدریدند، جنین را جلوی چشم او خارج میکردند و سر میبریدند. اقداماتی کردند که اگر داعش در زمان ما این کارها را انجام نمیداد، باورمان نمیشد انسان میتواند به این اندازه پست شود.
عمل بهنگام یکی از ویژگیهای کاروانیان بود
حجتالاسلام عالی اقدام بهنگام را یکی از ویژگیهای شیعه توصیف کرد و گفت: برخی از افراد به اهل بیت علیهم السلام محبت داشتند، اما اقدام بهنگام نداشتند. ابنعباس به اهل بیت محبت داشت، اما زمانی که امام حسین قصد عزیمت از مدینه داشت، فقط ایشان را نصیحت کرد و گفت به سمت کوفه نرو که مردمان آن به پدرت وفا نکردند. پس از اینکه امام فرمود مشیت خدا بر این است که بروم، گفت پس همسر و فرزندانت را نبر. جناب ابنعباس نصیحت کردی، خدا خیرت دهد، اما وقتی امام حرکت میکند، فهم و تحلیلت را کنار بگذار و همراه شو، اما همراه نشد. سن او هم شاید کمتر از امام حسین علیهالسلام بود. معرفت وقتی کامل نباشد، اینگونه میشود. «طِرمّاح بن عدی» از شاگردان اهل بیت است. نامه امیرالمؤمنین را با شجاعت و صراحت لهجه به معاویه داده بود، اما در قضیه کربلا وقتی امام حسین علیهالسلام به سمت کوفه میرفت، او از کوفه خارج شده و در یکی از منازل با اباعبدالله علیهالسلام برخورد کرده بود. حضرت به او فرمود از کوفه چه خبر؟ طرماح گفت حکومت نظامی شده و شرحی از ماجرای کوفه را گفت. به امام گفت آنجا نرو و به سمت قبیله ما بیا که بیست هزار شمشیرزن داریم. حضرت فرمود راهی داریم و همان را میرویم. طرماح گفت یکسری آذوقه برای خانواده خریدم؛ آنها را میرسانم و باز میگردم. حضرت فرمود اگر میخواهی به کاروان ملحق شوی، شتاب کن. او که محاصره حرّ را شکسته بود و خدمت امام رسیده بود، در آن شرایط حضرت را رها کرد. اما زمانی رسید که سر از تن امام جدا شده بود. وجود مقدس حضرت عباس و حضرت علی اکبر علیهما السلام و اصحاب امام حسین علیهالسلام معرفت داشتند، دلداده رفتار کردند. اقدام و عملشان کاملاً بهنگام و به موقع بود.
انتهایپیام/