"عوامل اجتماعی" در جامعه امروز ایرانی چطور مانع فرزندآوری شده‌‌اند؟!

سرپرست مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور گفت: تغییرات ساختار اجتماعی، هزینه­‌های اضافیِ فرزندپروری را بر خانواده­‌ها تحمیل کرده است؛ این هزینه­‌ها خود را در قالب فشارهای اقتصادی نشان می­‌دهند، درحالی­ که ریشه و ماهیت اجتماعی دارند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا، با توجه به کاهش رشد جمعیت کشور، مدتی است مسئله کاهش ازدواج، فرزندآوری و سالمندی و علل آن در سطح رسانه­‌ها مطرح می­‌شود؛ به‌طور کلی، در باب علت این پدیده دو تفکر وجود دارد؛ عده­‌ای ریشه آن را تغییرات فرهنگی می­‌دانند و عده­‌ای دیگر فشارهای اقتصادی.

تغییرات فرهنگی عمدتاً به کاهش اهمیت مادری و لذت پرورش فرزند، گسترش فردگرایی، اولویت موفقیت حرفه­‌ای نسبت به توفیقات خانوادگی، ترجیح لذت­جویی بر ایثار و کمک، تغییرات الگوی مصرف مانند هر فرزند یک اتاق و شبیه آن اشاره دارد اما نوع دیگری از علل در سایه علل تغییرات فرهنگی، قرار می­‌گیرند و کم­تر دیده می­‌شوند و می‌توان آن­ها را «علل اجتماعی» نامید.

به­‌زبان ساده و مختصر، فرهنگ و تغییرات فرهنگی، به اندیشه، آموزه­‌ها، تفکرات، باورها و نگرش­‌ها اشاره دارد اما علل اجتماعی، به پیوندها و روابط اجتماعی و الگوها و ساختارهای حاکم بر آن و به­‌طور خاص هنجارها، عرف­‌ها و قوانین و مقررات می­‌پردازد؛ چند مثال در این باره موضوع را روشن می‌سازد؛

تا چند دهه قبل، زندگی خانوادگی به­‌گونه­‌ای بود که وقتی برادر کوچک­تر صاحب فرزند می­‌شد، می­‌توانست برخی وسائل بلااستفاده فرزند برادر بزرگ­تر مانند کالسکه و... را به‌امانت بگیرد درحالی­ که امروز باید مجدداً آن­ها را بخرد و از جیب خود بابت آن­ها پول پرداخت کند.

یک زن هنگام بیرون رفتن به­‌راحتی و با اطمینان خاطر می­‌توانست کودک خود را نزد مادر یا خواهر خویش بگذارد اما امروز باید هزینه مهدکودک را پرداخت کند؛ به­‌عبارتی تغییرات ساختار اجتماعی، هزینه­‌های اضافیِ فرزندپروری را بر خانواده­‌ها تحمیل کرده است؛ این هزینه­‌های اضافی خود را در قالب فشارهای اقتصادی نشان می­‌دهند در حالی­ که ریشه و ماهیت اجتماعی دارند.

اما موضوع به­ همین­‌جا ختم نمی­‌شود! در ساختار اقتصادی ـ اجتماعی گذشته، زن می­‌توانست کنار مرد خانواده، درآمدزایی اقتصادی داشته باشد و کنار آن به وظایف خانوادگی خود نیز رسیدگی کند؛ زیرا واحد اقتصادی (مزرعه، دامداری، قالیبافی یا...) کنار و نزدیک واحد خانواده بود اما سبکی از شهرنشینی که محل سکونت خانواده را از محل کار با فاصله زیاد جدا کرد، باعث شد حفظ شغل و خانواده با همدیگر برای زنان سخت شود و لذا زنان شهری عموماً مجبور به انتخاب میان این دو شدند و همین عاملی برای کاهش فرزندآوری شد.

اصولاً الگوهای روابط اگر به­‌گونه­‌ای سخت، نیازها را برآورده سازند، فرزندآوری هم کاهش پیدا می­‌کند؛ الگوی شهری اگر به­‌گونه­‌ای باشد که برای پزشک و درمان فرزند به یک طرف شهر و برای مدرسه به طرف دیگر شهر و برای بازار و هر یک از نیازها، باید مسیر طولانی و خسته­‌کننده­‌ای را طی کرد، در آن­ صورت پرورش فرزند، همراه با عسروحرج می‌شود! یعنی طراحی شهر، فشارهایی را به روابط فی­‌مابین جامعه تحمیل می­‌کند که خانواده­‌ها ناچار به کاهش فرزندآوری می­‌شوند.

می‌توان مثال­‌های بسیاری از این­ دست را برشمرد اما راه‌حل، بازگشت به گذشته نیست بلکه می­‌توان در دنیای امروزی زندگی کرد و در عین­ حال با طراحی­‌های متفاوتِ واحدهای اقتصادی ـ اجتماعی، چه در سطح خُرد و چه در سطح کلان، با تسهیل و روان­‌سازی تأمین نیازها، فرزندآوری و فرزندپروری را تسهیل کرد، آن­گاه مردم به­‌طور طبیعی و با میل و رغبت فرزندان بیشتری به­ دنیا خواهند آورد.

مسعود عالمی نیسی؛ سرپرست مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور

 
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط