دستاوردهای راهبردی مقاومت در نبرد «وحدت میادین»/ جهاد اسلامی چگونه اشغالگران را در غزه ناکام گذاشت؟
رژیم صهیونیستی با ۳ انگیزه و برای رسیدن به ۳ هدف اصلی تجاوزی را علیه غزه آغاز کرد که مجبور شد بدون هیچ دستاوردی بعد از ۳ روز برای اعلام آتشبس دست به دامن مصر شود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «امین محمد حطیط» کارشناس امور راهبردی منطقه در یادداشتی به بررسی تحولات اخیر فلسطین و درگیریها در نوار غزه پرداخته و نوشت، بر اساس برنامهریزی قبلی، رژیم صهیونیستی مرتکب جنایت ترور یکی از فرماندهان جنبش جهاد اسلامی فلسطین شد؛ تروری که موجب روشن شدن جرقه آتش جنگ میان نوار غزه و ارتش صهیونیستی گشت ، جنگی که اسرائیل میخواست از طریق آن بر شکستهای خود سرپوش بگذارد و قدرت بازدارندگی فرسوده شده خود را برگرداند.
در اینجا سوالات متعددی درباره انگیزه رژیم صهیونیستی برای آغاز تجاوز علیه نوار غزه مطرح میگردد؛ تجاوزی که بیش از 3 روز دوام نیاورد و صهیونیستها برای آتشبس نهایتا دست به دامن قاهره شدند. در اینجا میتوان 3 علت اصلی برای آغاز تجاوزات اسرائیل علیه فلسطینیان در غزه ذکر کرد.
علت اول به بنبست سیاسی رژیم صهیونیستی برمیگردد که اشغالگران را مجبور کرده برای پنجمین بار طی دو سال گذشته به سمت انتخابات زودهنگام بروند.
علت دوم مربوط به شکست اسرائیل در ایجاد یک ائتلاف نظامی متشکل از این رژیم و کشورهای عربی در منطقه علیه محور مقاومت و به طور ویژه ایران است.
علت سوم نیز به معادلاتی مربوط میشود که مقاومت لبنان در برابر تجاوزات صهیونیستها به حقوق دریایی این کشور ترسیم کرده است.
رژیم صهیونیستی بنا به این دلایل تهاجمی را علیه نوار غزه و به طور خاص جنبش جهاد اسلامی آغاز کرد که یکی از نزدیکترین گروههای فلسطینی به محور مقاومت به رهبری ایران است. گذشته از انگیزههای ذکرشده برای اسرائیل جهت آغاز این تجاوز، اشغالگران 3 هدف را نیز از حمله به غزه دنبال میکردند.
هدف نخست صهیونیستها در این زمینه برهم زدن معادلات حاصل از نبرد شمشیر قدس در مه سال 2021 بود؛ نبردی که در آن گروههای مقاومت نوار غزه برای حمایت از قدس و مسجدالاقصی به میدان آمدند.
اما هدف دوم رژیم صهیونیستی از این تهاجم ایجاد شکاف میان جنبش جهاد اسلامی و سایر گروههای فلسطینی به ویژه جنبش حماس بود و نهایتا هدف سومی که اشغالگران در این تهاجم دنبال میکردند نابودی توانمندیهای نظامی جهاد اسلامی بود.
بنابراین رژیم اشغالگر سفر «زیاد النخاله» دبیر کل جنبش جهاد اسلامی به ایران را فرصت مناسبی برای آغاز تجاوزات خود علیه غزه دانست. در واقع اسرائیل تلاش داشت وانمود کند تجاوز آن به غزه حمله به یک گروه وابسته به ایران است نه فلسطینیان ساکن غزه یا سایر گروههای فلسطینی در این منطقه. این حیله و فریبکاری صهیونیستها موضوع تازهای نیست و اشغالگران به آن عادت کرده و از این فریب برای گسترش توافقهای عادیسازی خود با کشورهای عربی نیز استفاده میکنند.
این موارد مربوط به انگیزهها و اهداف رژیم صهیونیستی در آغاز جنگ علیه غزه بود اما مهمتر از این، نتایجی است که در نهایت حاصل شد؛ نتایجی که هیچگونه سازگاری با تصورات صهیونیستها و متحدانشان نداشت. برای درک این مطلب بهتر است نگاهی به قواعدی که تعیین کننده پیروزی یا شکست یک طرف در جنگ است بیاندازیم تا متوجه شویم چرا اشغالگران به اهداف متجاوزانه خود نرسیدند و همچنین موفقیتهایی که جهاد اسلامی به دست آورد کدام است.
-درباره هدف اول رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ یعنی برهم زدن معادلات حاصل از نبرد شمشیر قدس روشن است که این هدف محقق نشد؛ زیرا اسرائیل نتوانست امنیت روانی شهرکنشینان صهیونیست را که بعد از جنگ سال 2021 غزه آسیب شدیدی دیده بود به آنها برگرداند و حتی شرایط برای آنها بدتر نیز شد؛ جایی که شهرکنشینان مجبور شدند از ترس موشکهای مقاومت مجددا به پناهگاهها فرار کنند. از آن گذشته صهیونیستها دیدند که این ترس و وحشت برای آنها تنها طی 3 روز به وجود آمده آن هم درحالی که در همین مدت کوتاه فقط جهاد اسلامی در تقابل با ارتش اسرائیل بود و هنوز سایر گروههای فلسطینی به میدان نیامده بودند.
این مسئله سران نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی را به شدت تحت فشار قرار میدهد. به ویژه اینکه آنها در آستانه انتخابات کنست هستند و «یائیر لاپید» نخستوزیر کابینه موقت صهیونیستی به امید کسب یک دستاورد وارد این تجاوز شده بود. همچنین ناتوانی ارتش اسرائیل در رهگیری موشکهای مقاومت و جلوگیری از رسیدن آنها به شهرکهای صهیونیستی بار دیگر ثابت شد.
-اما درباره هدف دوم صهیونیستها یعنی برچیدن وحدت مقاومت در فلسطین و ایجاد شکاف میان جهاد اسلامی با سایر گروهها نیز باید گفت که آگاهی و تدابیر عمیق جهاد اسلامی مانع از افتادن آن در این دام اشغالگران شد. مقامات جنبش جهاد اسلامی و شاخه نظامی آن به خوبی میدانستند که عدم ورود حماس به این درگیریها یک ابتکار از جانب این جنبش است که در وهله نخست برای محافظت از جان غیرنظامیان انجام میگیرد و اگر جنگ طولانی میشد قطعا حماس و سایر گروههای فلسطینی به میدان میآمدند.
-هدف سوم اشغالگران یعنی تضعیف یا نابودی توانمندیهای نظامی جنبش جهاد اسلامی نیز تلاشی بیهوده بود که به نتیجه نرسید. جهاد اسلامی ثابت کرد که سیاستهای تکراری اسرائیل همچون ترور فرماندهان و شخصیتهای برجسته این جنبش مانع تقویت قدرت نظامی آن نمیشود و نتیجه معکوس خواهد داشت. آماج موشکهای جهاد اسلامی که شهرکهای صهیونیستی را یکی پس از دیگری هدف قرار میداد ثابت کرد که این جنبش حتی در صورت طولانی شدن جنگ نیز توانایی لازم را برای پاسخ به تجاوزات دشمن دارد.
اما علاوه بر موارد ذکر شده یک مسئله راهبردی دیگر نیز در درگیری اخیر نوار غزه و ارتش رژیم صهیونیستی روشن شد که آن هم مربوط به جایگاه جنبش جهاد اسلامی در فلسطین و کل محور مقاومت است.
در حالی که قبل از سال 1982 رهبری فلسطین یا نهاد تصمیم گیری آن تنها محدود به سازمان آزادی بخش و جنبش فتح بود امروز میبینیم که گروههای مقاومت چگونه موقعیت نظامی و سیاسی خود را در ساختار فلسطین تثبیت کردهاند.
بعد از ظهور حماس، امروز میبینیم که جهاد اسلامی نیز به عنوان یکی از طرفهای اصلی فلسطینی در موضع دفاع از فلسطین قرار داشته و طرفهای منطقهای و بینالمللی مجبورند با این جنبش بر سر میز مذاکره برای آتشبس بنشینند و این اولین باری است که چنین اتفاقی از زمان تاسیس جهاد اسلامی در چهار دهه گذشته رخ میدهد.
در مجموع می بینیم که نبرد «وحدت میادین» که با پیروزی مقاومت فلسطین همراه بود و این پیروزی توسط جهاد اسلامی محقق شد اجازه دستیابی رژیم اشغالگر به اهداف متجاوزانهاش را نداد. این شکستی آشکار برای صهیونیستها بود که رسانههای اسرائیلی نیز به آن اعتراف کردند.
انتهای پیام/