روایت یک پزشک از دنیای اسرارآمیز "بیماران اعصاب و روان"/ اینجا هر بیمار یک کلاس درس است
روانپزشک و رئیس بیمارستان روانپزشکی رازی داستان پذیرفته شدن در این رشته تحصیلی و دنیای اسرارآمیز "بیماران اعصاب و روان" را روایت میکند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ وقتی سخن از پزشکی و پزشکان به میان میآید؛ شاید اولین تصویری که در ذهن همه ما نقش میبندد، فرد روپوشسفیدی است که در اورژانس یا در بخشهای بستری و جراحی در حال ویزیت کردن بیماران بدحال و تصادفی و مبتلا به بیماریهای مختلف است و یا در مطب و درمانگاه حضور دارد و بیمارانی را که برای بررسی وضعیت سلامتی خود مراجعه میکنند ویزیت میکند، اما کمتر کسی با واژه "پزشک" به یاد افرادی میافتد که در بیمارستانهای مخصوص بیماران اعصاب و روان در حال ارائه خدمت هستند.
روز "پزشک" امسال بهانهای شد که وارد بیمارستان روانپزشکی رازی امروز و "امینآباد" سابق شویم و پس از دو سال سخت کرونا و پشتسر گذاشتن روزهای پرالتهاب بیماری، این بار تصمیم گرفتیم بهسراغ مدافعان سلامتی برویم که کارشان، مواجهه با برخی از بیمارانی است که حالوهوایی متفاوتتر دارند و البته در ایام کرونا نیز از خدمت به بیماران مبتلا به این ویروس، دریغ نکردهاند.
آقای دکتر امید رضائی، پزشک متخصص روانپزشکی متولد سال 1352 و اصالتاً اهل اصفهان است که پس از پشتسر گذاشتن دوره پزشکی عمومی، وارد تخصص روانپزشکی میشود و پس از اتمام این دوره، بهعنوان عضو هیئت علمی و سپس رئیس بیمارستان روانپزشکی رازی فعالیت خود را در عرصه پزشکی ادامه میدهد.
دکتر رضایی چگونگی ورودش به رشته پزشکی را اینطور روایت میکند: «در دبیرستان در رشته ریاضی درس خواندم؛ راستش را بخواهید جرقه زدن فکر ورودم به رشته پزشکی از آنجا شروع شد که یک روز در امتحانات سال یازدهم و پیش از ورود به سالن امتحانات، دوست صمیمیام از من پرسید "اینهمه درس میخوانی میخواهی چهکاره شوی؟"، من تا آن روز خیلی به آینده رشته تحصیلیام فکر نمیکردم اما بهسبب آنکه پدرم داروساز بود و با فضای علوم پزشکی آشنایی داشتم، در نهایت تصمیم گرفتم پزشک شوم، همین شد که برای قبولی در رشته پزشکی درس خواندم و در این رشته نیز پذیرفته شدم. دوره پزشکی عمومی را نیز در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به پایان رساندم».
دکتر رضائی از آن رئیسهای پشتمیزنشین نیست؛ میگوید "حدود نیمی از بیماران این مرکز درمانی، ساکنین دائمی اینجا هستند و وقتی مدت زمان زیادی را با بیمارانت میگذرانی، به بودنشان و سر زدن به آنها عادت میکنی."، برای همین ترجیح میدهد برای بازدید از فضای بیمارستان و ادامه مصاحبه، گشتوگذاری در فضای مرکز داشته باشیم؛ بیمارستان مساحت بسیار زیادی دارد؛ آن طور که دکتر رضائی میگوید وسعت این مرکز درمانی به حدود 100 هکتار میرسد. اینجا با همه فیلمهای رمزآلود و ترسناکی که از بیمارستانهای روانپزشکی میبینیم تفاوت دارد و از کودک 9ساله تا فردی 101ساله در آن بستری هستند. فضای بیمارستان صمیمی است و نمیتوان در رفتار و نگاههای مهربان کارکنان بیمارستان چیزی جز عشق و علاقه به این شغل، دید.
ماجرای جذاب ورودبه عرصه روانپزشکی
از دکتر رضائی میپرسم "چه شد که روانپزشکی را انتخاب کردید؟"
میخندد؛ میگوید: «دست سرنوشت من را به اینجا رساند؛ قرار بود برای تحصیل در تخصص دیگری به یکی از کشورهای خارجی سفر کنم؛ اما در آخرین روزی که میخواستم بروم از رفتن منصرف شدم. همان روز همزمان آخرین مهلت ثبتنام برای شرکت در آزمون تخصصی بود؛ مدت کمی تا برگزاری آزمون مانده بود اما ثبتنام کردم و تمام رشتههای تخصصی موردنظرم را انتخاب کردم و در نهایت در رشته روانپزشکی پذیرش شدم. چون اهل اصفهان بودم؛ منطقه امینآباد تهران را تا آن روز ندیده بودم و برای همین تصوری نیز از اینجا نداشتم؛ پس از قبولی، مدتی را در اینجا سپری کردم و بهتدریج به رشته و محل کارم علاقهمند شدم و سپس ساعتهای بسیاری را برای آزمون بورد درس خواندم و با نمره خوبی پذیرفته شدم».
ورود به دنیای اسرارآمیز بیماران اعصاب و روان
میپرسم: "از کار کردن در بخش روانپزشکی چه احساسی دارید؟"
میگوید: «بخش روانپزشکی دنیای اسرارآمیزی دارد؛ شاید روزهای اول ورودم به این رشته اینطور نبود اما الآن وقتی مریضها مشکلشان را بهزبان خاص خودشان میگویند؛ منظورشان را میفهمم. وقتی این بیماران را درک میکنی مانند این است که آدم یک فیلم دوبلهشده را میبیند و معنیاش را میفهمد».
در همین حین یکی از بیماران که در حال ترخیص شدن است پیش دکتر میآید تا دوباره توسط او ویزیت شود، میپرسم "خاطره جالبی هم از بیمارانتان دارید؟"
تلخترین خاطرهاش از بستری شدن یک دانشجوی پزشکی است؛ میگوید: «اینجا دو نفر را داریم که هر دو در سال 1366 در بندرعباس در حال تحصیل در رشته پزشکی و با یکدیگر همکلاس بودهاند، یکی از آنها پزشکی را ادامه داده و در تخصص روانپزشکی پذیرفته شده و در این بیمارستان در حال ارائه خدمت است و یکی دیگر از آنها نیز به اسکیزوفرنی مبتلا شده و از ادامه تحصیل بازمانده است؛ حالا هر دوی این همکلاسیها که در رشته پزشکی تحصیل میکردند اینجا هستند اما یکی پزشک و درمانگر مرکز است و یکی دیگر بیماری مبتلا به اسکیزوفرونی است که اینجا بستری شده است».
خاطره جالب دیگری هم از دنیای اسرارآمیز بیماران روانی دارد؛ میگوید: «یک آقایی دچار هذیان بود و تصور میکرد که کاپیتان تیم ملی است؛ پس از مدتی وضعیتش رو به بهبودی رفت و قرار شد مرخص شود و صرفاً برای بررسیهای دورهای مراجعه کند؛ مریض در روزهای آخر نزدیک به ترخیصش، دیگر پذیرفته بود که کاپیتان تیم ملی نیست و علائم هذیان و توهمش کمتر شده بود برای همین تصمیم به ترخیص او گرفته شد تا ادامه درمانش در منزل ادامه پیدا کند؛ پس از آن که از بخش مرخص شد و لباسهایش را پوشید؛ از کارکنان بیمارستان خواهش کرده بود که یکبار دیگر هم من را ببیند؛ وقتی برای دیدنم آمد؛ گفت؛ "دکتر من ترخیص شدم اما اگر از تیم ملی آمدند سراغم؛ بهشون چی بگم؟"، همین چیزهاست که دنیای بیماران روان را عجیب و اسرارآمیز میکند».
هر بیمار یک کلاس درس است
او که با علاقه زیادی از شغل و بیمارانش صحبت میکند؛ میگوید: «اینجا مدرسه بزرگی است؛ هر بیمار برای ما یک کلاس درس است؛ بیماران از طیفها و با تحصیلات مختلفی اینجا بستری هستند و اختلالات مختلفی دارند؛ دانشجویان بسیاری از مسائل را بهصورت تئوری در کتابهای پزشکی میخوانند اما وقتی وارد امینآباد میشوند و بیماران را میبینند از نزدیک این مباحث پزشکی را درک میکنند».
امید رضائی بزرگترین هدفش در این بیمارستان را بهرهبرداری از پروژه باغ بیمارستان امینآباد مینامد تا علاوه بر درمان دارویی بیماران، محلی برای درمان غیردارویی آنها نیز فراهم شود: «پس از موجهای اولیه شیوع بیماری کرونا، به درمانهای غیردارویی برای افرادی که بهدلیل کرونا و یا شرایط خاص این دوران، دچار مشکلات و اختلالات اعصاب و روان شدند، توجه بیشتر شد، بهطوری که بیماران از بخشهای بستری، به انجام فعالیتهای ورزشی و حرفهآموزی در کارگاههای توانبخشی تشویق میشوند و در کارگاههای موسیقیدرمانی، تئاتردرمانی و صنایع دستی مانند نقاشی، حصیربافی، جوراببافی، پلاستیکزنی، شمعسازی و سفالگری شرکت میکنند، ضمن آنکه طی دو سه هفته اخیر نیز "باغدرمانی" برای بیماران فعال شده است و بیماران در این محیط، به گلکاری و سبزیکاری مشغول هستند و امیدوارم این پروژه به سرانجام خوبی برسد».
بیمارستان روانپزشکی رازی اگرچه یک مرکز تخصصی برای بیماران اعصاب و روان بوده اما کارکنان و پزشکان این بیمارستان، کنار خدمترسانی به بیماران روان، به کمک بیماران مبتلا به کرونا نیز آمدهاند.
رضائی درباره فعالیت مرکز در ایام کرونا میافزاید: «بیمارستانها در بخشی از ایام کرونا پر بودند و ما نیز بهدلیل داشتن پزشکان متخصص، در این ایام پذیرش بیماران کرونایی را انجام دادیم و سالن ورزشی بیماران را تبدیل به یک بخش بیمارستانی کردیم و بیماران کرونایی را در آنجا پذیرش کردیم».
گفتوگو از: پریسا حیدری
انتهای پیام/+