روایتی متفاوت از جلسات عزاداری حاج منصور ارضی
کتاب «پرچم در اهتزاز» روایتی متفاوت از شبهای عزاداری در مسجد ارک تهران را روایت میکند؛ آن هم زمانی که اولین دغدغه بچه هیئتیها شد: محرم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در سه سال گذشته که جهان با بحران جدیدی به نام همهگیری کرونا مواجه شد، آثار متعدد و متنوعی در اینباره منتشر شد که تغییر سبک زندگی زیر سایه ویروسی جدید را به تصویر میکشید. در جامعه ایرانی، هرچند عمده آثار منتشر شده در این مدت برپایه خاطرات و مستندنگاری است، اما همین آثار تاحدودی توانستهاند اضطرابها، خلاقیتها و پرسشهای موجود در ذهن هرکدام از ما در مواجهه با شرایط جدید را روایت کند.
برگزاری هیئات مذهبی در شرایطی که جهان تازه با پدیده کرونا آشنا شده بود، از جمله دغدغههایی بود که جوامع مذهبی مانند ایران با آن مواجه شد. شیوع ویروس کرونا در ایران، آیینهای عزاداری محرم را نیز همچون دیگر مراسمها و برنامههای ملی و مذهبی تحت تأثیر قرار داد اما آحاد مردم تلاش کردند با تغییر در شکل ظاهری این عزاداریها و با رعایت دستورات بهداشتی برای جلوگیری از ابتلا به بیماری کووید 19 پرچم آزادیخواهی شهدای عاشورا را زنده نگاه دارند.
کتاب «پرچم در اهتزاز» که به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و با استقبال مخاطبان به چاپ دوم رسیده، روایتی است از جامعه مذهبی ایران در مواجهه با بحرانی به نام کرونا و تغییراتی که در سبک برگزاری مجالس عزا در زمان همهگیری ایجاد شد. کتاب حاضر که نوشته سمیه جمالی است، در واقع روایتی است از 10 شب عزاداری در مسجد ارک.
مسجد ارک که با حضور حاج منصور ارضی همواره به عنوان یکی از پایگاههای اصلی در عزاداریهای محرم شناخته میشود، از مساجد قدیمی است که در قلب تپنده شهر تهران، یعنی بازار قرار دارد و هر ساله میزبان شمار زیادی از عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) است. حضور حاج منصور ارضی با سبک خاص مداحی خود و قرار گرفتن این مسجد در بخش سنتی شهر، دو جاذبه اصلی است که این مسجد را در طول دهههای متعدد به عنوان یکی از مراکز اصلی در برپایی اقامه عزای حسینی تبدیل کرده است. با این همه، آنچه از رسانهها درباره آیین عزای حسینی در این مسجد منتشر شده، عمدتاً روایتی مردانه و از بخش عزاداری مردان بوده است. کتاب «پرچم در اهتزاز» از این منظر یک روایت متفاوت از جلسات را پیش چشم مخاطب خود میگشاید. نویسنده تجربیات خود از حضور در مراسم عزای حسینی در این مسجد در بخش زنان آن هم زیر سایه کرونا را روایت میکند.
جمالی درباره چرایی نگارش کتاب «پرچم در اهتزاز» میگوید: این کتاب در سال 99 نوشته شده، اما انتشار آن تا سال جاری به طول انجامید. در سال 99 برای اولینبار قرار بود که محرم را در کنار کرونا تجربه کنیم؛ این در حالی بود که نسل ما و نسل قبل از ما چنین تجربهای نداشت. در واقع فشردگی و شلوغیها در هیئات با شیوهنامههای بهداشتی معمولاً جور در نمیآید.
او ادامه میدهد: من سالها به مسجد ارک میرفتم، اما در سال 99 دیدم که تمام آن چیزهایی که ما به آنها عادت کرده بودیم و آنها وارد زندگی ما شده بودند، تغییر کرده است. با دیدن همین تفاوتها و به توصیه دوستان، به ذهنم رسید که این روایتها را بنویسم.
به گفته جمالی؛ کتاب «پرچم در اهتزاز» شامل 12 روایت است که ساختار آن براساس برپایی عزاداری در هر شب دهه محرم سال 99 تنظیم شده است. در این مجموعه سعی کردهام روایتهایم زنانه باشد و عطر زنانگی، مادرانگی و ... بدهد. من به همراه خواهرم و فرزندانمان در این جلسات حاضر میشدیم و وقتی از هیئت برمیگشتیم، اصل داستان را هر شب مینوشتم، اما برای اینکه به چاپ برسد، مجدداً بخشهایی را به آن اضافه کردم.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: روزی که کووید 19 جهان را فراگرفت و نسل ما تازه با مفهوم همهگیری از نزدیک و خارج از کتابهای تاریخ مواجه شد، اولین دغدغه بچه هیئتیها شد: محرم. در صفحات مجازی خودشان نوشتند، در هیئتهای شخصیشان ناله و شکوه کردند، شعر گفتند و متوسل شدند. ته حرفهایشان این بود که فرض ماه رمضان و شبهای قدر را پای تلویزیون گذراندیم، با محرم چه کنیم؟ من خیال جمع میگفتم: بابا اینها چقدر بدبیناند. تا محرم هوا گرم میشود. دکترها قول دادهاند در گرمای تابستان ویروس کرونا از بین برود؛ و هیچ نگران محرم بدون ارک نبودم. اصلاً ماه محرم بدون پسوند ارک برای من چیزی خارج از شکل طبیعی است؛ مثلاً فرض کنید انسان کبد نداشته باشد یا ریه. ارک برای خانواده من یک فرهنگ است؛ بخشی از جریان و سبک زندگی...»
در بخشی از روایت شب اول میخوانیم:
دوتا کیسه کفش در دستم و زینب هم بغلم است. چادرم از سرم افتاده. خودم را پیشقراول رساندم. حتی چند ثانیه زودتر یا دیرتر رسیدن در پیدا کردن جای مناسب خیلی تأثیر دارد. روی فرشها جای هر نفر را با چسب قرمز ضربدر زدهاند. خادمها مدام تذکر میدهند ماسک بزنید. شب اول به خاطر رعایت فاصله در پشت بام سوم، که محبوبمان است، جا نشدیم. اگر کرونا نبود که جا فراوان بود و دیگر لازم نبود درخواست کنیم «یه کم جمعتر بشینید ما هم جا شیم».
پشتبام سوم، که بالای سر حاج منصور بود، تقریباً افرادش ثابت بود. گمانم همهجای ارک به همین شکل است. کسی اتفاقی جایی را برای نشستن انتخاب نمیکند.
بچهها هنوز ننشسته تقاضای خوراکی میکنند. هر سال کیسه بزرگی از تنقلات برای بچهها ها همراهمان است که امسال ژل ضدعفونی، ماسک و دستکش هم به آن اضافه شده است. سمانه دست بچهها را ژلمالی میکند. پارچه تمیزی زیرشان میاندازد و تنقلات را جلویشان میگذارد. پرده اول، که گویی همان دستیابی به گنج است، با موفقیت انجام شد.
هر سال اینجا بعد از اذان و نماز، لقمههای کوچک و گاه فلاسک چای از کیسهها بیرون میآمد. بیشتر جوانها یا روزه بودند که افطاری مختصری میخوردند یا از سر کار و درس میآمدند و کمی تهبندی میکردند.
انتشارات سوره مهر چاپ دوم کتاب «پرچم در اهتزاز» را در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
انتهای پیام/