آخرین گفتوگو با امین تارخ درباره تلویزیون، سریال و سوپراستارها
بازیگر فراموشنشدنی سینما و تلویزیون برای جعبه جادو، پرده نقرهای، سوپراستارها و سریالهای تلویزیونی نکاتی داشت که در آخرین گفتوگویش با تسنیم مطرح کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تماس گرفتیم و امین تارخ برای بازی در سریالِ رمضانی «رهایم نکن» درخواست مصاحبه را رد نکرد. همیشه با خبرنگاران رفتارِ خوبی داشت اما بیشترِ اوقات ترجیح میداد به جایِ صحبت کردن، هنرمندیاش را به نمایش بگذارد و رضایت مردم را داشته باشد نه اینکه در فضایِمجازی به سبکِ امروزیها و گلایه کردن و پیغام و پسغام دادن به سبکِدیروزیها عمل کند. اما آن روز دعوت به گفتوگویمان را پذیرفت.
همین چندی پیش هم میخواست درباره سریالهای مناسبتی و ساختِ کارهای خوب در تلویزیون صحبت کند. اما از اینکه داود میرباقری مشغولِ «سلمان فارسی» و چند اثرِ دیگر در حال ساخت ابراز خشنودی کرد. مدتی بعد هم خبردار شدیم که در بیمارستان بستری شده برایِ او آرزوی سلامتی کردیم. خانوادهاش خیلی دوست نداشتند بیماریاش در بوق و کرنا شود و خبرگزاری تسنیم هم به خاطرِ اینکه این رضایت وجود نداشت ترجیح داد خبری از بیماری او کار نکند.
اما امروز خبرِ تلخِ درگذشت او منتشر شد. مسعود کرامتی دوستِ شفیقش با حالت گریه و ناراحتی این خبر را تأیید کرد. خبری که حالِ جامعه هنری را خراب کرده است؛ شاید توصیهها و اظهاراتِ قابل تأمل و دوستداشتنی و حرفهای او در آخرین گفتوگویش با تسنیم به کارِ این روزهای سریالسازان، مسئولان تلویزیون و حتی بازیگران بیاید.
هنرمند 69 سالهای که 21 مردادماه 1332 در شیراز متولد شد. علاوه بر بازیگری مدرس رشته بازیگری هم بود. از معروفترین نقشهایی که او بازی کرده نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابن سینا است. او در سال 1356 از دانشکده هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در سال 1363 با کسب مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت فرهنگی به پایان برد. تارخ در نقش ابن سینا یکی از نقشهای ماندگاری که در خاطره مخاطبان مانده است.
امین تارخ نقشهای زیادی را در فیلمها و سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کرده است. تارخ هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیأت داوری در جشنوارههای ملی بیشمار و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشته است.
او در سال 1373 اولین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود. فارغ التحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تارخ، امروزه جزو مهمترین بازیگران سینمای کشور هستند و تعدادی از جوایز هنرپیشه برتر را به خود اختصاص دادهاند. در سال 1379 این مؤسسه اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بین المللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال با عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد.
تارخ بازیگر تأثیرگذاری بود که نسلی از مهمترین بازیگران تئاتر و سینمای کشور از دل کارگاه های او بیرون آمدهاند. تارخ در سال 1376 به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت. امین تارخ در سال 1378 موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.
سریال تلویزیونی اغما یکی از سریالهای به یادماندنی بود که امین تارخ در آن در نقش دکتر پژوهان به ایفای نقش پرداخت و یکی از بازیهای خوب خود را به اجرا گذاشت.
اما مشروح گفتوگوی او با خبرنگار تسنیم به قرار زیر آمده است:
پشت سر هم کار کردن بازیگر، اعتبارش را ضایع میکند
* این روزها از گزیده کار بودن شما حرفهای زیادی به میان میآید. چرا که اعتقاد دارند قبلاً بیشتر در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی نقشآفرینی میکردید. دلیل این حساسیت در انتخاب به کمکیفیت شدن فیلمنامهها یا پیشنهاد سوژهها و نقشهای تکراری برمیگردد یا دلایلی دیگر دارد؟
واقعیت این است که من همیشه گزیده کار بودم. چرا که من اصراری برای تند تند کار کردن ندارم. اما اگر فیلمنامههای خوب برای سریال تلویزیونی و یا فیلم سینمایی وجود داشته باشد که عوامل کار تشخیص بدهند اگر من بازی کنم اتفاق درستی است حتماً آن نقش را میپذیرم. یعنی قطعاً بایستی اول فیلمنامه بازیگر را ترغیب و تشویق کند تا کار را بپذیرد. اگر بنا باشد همین طور پشت سر هم کار قبول کند، محض اینکه فقط معیشت خود را سر و سامان دهد، طبیعتاً بعد از مدتی یک سر سوزن آبرو و اعتباری که دارد به بازی گرفته میشود. واقعیت این است که من زیاد هم کم کار نیستم.
سال گذشته در فیلم سینمایی "پشت دیوار سکوت" مسعود جعفری جوزانی بازی کردم. فیلم "بنبست وثوق" حمید کاویانی هم سینمایی دیگری بود که در آن نقشآفرینی داشتم. قبل از آن سریال 30 قسمتی "گاهی به پشت سر نگاه کن" مازیار میری را کار کردم، امسال هم که در "رهایم نکن"، حضور داشتم. با این اوصاف، خیلی هم کم کار نیستم. این روزها هم سه سریال و یک فیلم سینمایی به من پیشنهاد شده که نتوانستم خودم را برای بازی در این کارها، قانع کنم. دلیل نپذیرفتن این کارها هم این است که فیلمنامه خوبی ندارند و یا نقشها مشکل دارند که مرا برای نقشآفرینی ترغیب نمیکنند.
هیچگاه به دنبال همبازی شدن با سوپراستارها نبودم
* پس برخی میگویند برای انتخاب کارها به خصوص در تلویزیون با طیف خاصی از کارگردانان کار میکنید درست است؟ یعنی به عبارتی بیشتر کارگردان برایتان مهم است یا آن فیلمنامهای که در اختیار شما قرار میدهند؟
طبیعی است که کارگردان مهم است؛ اول فیلمنامه، دوم کارگردان و در وهله بعد عوامل و بازیگران. خیلی مهم است که چه کارگردانی قرار است این اثر را خلق کند و در نقطه بعدی باید به فیلمنامه توجه کرد. برای بنده بازیگران هم حائز اهمیتند که قرار است با چه کسانی همکار باشم. البته هیچگاه به دنبال همبازی شدن با سوپراستارها نبودم و یا برایم دغدغه نبوده است. اما اهمیت دارد که بازیگران مقابلم اگر شاخص هم نیستند لااقل بازیگر باشند.
فیلمنامه خوب فیلمساز فیلم اولی را میپذیرم
*جنابعالی اشاره کردید که فیلمنامه، انتخاب بازیگر و کارگردان مهم برای یک انتخاب اثر مهم است. فیلمسازان جوان هم دوست دارند با امثال شما کار کنند، تکلیف این فیلمسازان جوان چه میشود؟
من یک کار خوب با فیلمنامه از سوی فیلمساز جوان نبوده که رد کرده باشم. یادم میآید در اولین فیلم بهرام توکلی بازی کردم با این که نقش اول هم نبود. چون بسیار فیلمنامه خوب بود و در یک نشست یکی دو ساعته احساس کردم که با یک کارگردانی روبرو هستم که آینده روشن و خوبی دارد. بعد دیدیم که پیشبینیام درست از آب درآمد. مثلاً با حمید کاویانی فیلم "بنبست وثوق" را کار کردم که که کار اولش بود. تصورم بر این است که حضور فیلمسازان فیلم اول و جوان، برای سینمای ایران یک اعتبار دگرگونه ایجاد میکند.
مصداق بارز آن یک فیلمسازی به نام سعید روستایی را سینما کشف میکند و او حضور خودش را با درخشش فیلمسازیاش اعلام میکند یا بهتاش صناعیها که تصادفاً از هنرجویان کارگاه آزاد بازیگری بوده، فیلم "احتمال باران اسیدی" را میسازد که کلی جشنوارهها از آن استقبال کردند. من خوشحالتر میشوم از اینکه میبینم جوانان به عرصههای حرفهای سینما آنقدر شکوهمندانه و هنرمندانه ورود میکنند و این یک فرصت مغتنم است.
یادتان باشد وقتی قیصر ساخته شد مسعود کیمیایی یک جوان 22 ساله بود و خیلی از بازیگران با تجربه با ایشان کار کردند. یا مثلاً داریوش مهرجویی زمانی "گاو" را ساخت که 23 سال بیشتر نداشت. همیشه ورود جوانان به طور تاریخی ثابت کرده که میتواند در سینما یک انقلابی ایجاد کند یا به تعبیری یک تحول میتواند نصیب سینما کند. من بیشتر استقبال میکنم از یک فیلمساز فیلم اولی فیلمنامه خوب دریافت کنم و به یقین آن کار را میپذیرم.
برخی دوست دارند در فضای مجازی چالش ایجاد کنند
* برخی از منتقدین اعتقاد دارند که امین تارخ در رسول تکراری شده است؛ شما قبول دارید؟
این نظر را مطلقاً قبول ندارم. کسانی که اهل بازی کردن در فضای مجازیاند دوست دارند سوژههای با نمکی خلق کنند از جمله اینکه این روزها میگویند "در همه ماه رمضانها گول میخوری مرد، حواست رو جمع کن..." مردم در واقع یک تخیّلی میکنند و مزاحی با اهل هنر دارند که پسندیده است و اصلاً انگاره توهینآمیزی ندارد. اما نقش "رسول" اصلاً تکراری نیست.
شما ببینید تا الان سریال "اغما"، "جراحت"، "گاهی به پشت سر نگاه نکن" و "رهایم نکن"، چهار سریالی است که در طول این سالها جزء کنداکتور رمضان تلویزیون قرار گرفت. البته در این بین اثری مثل "گاهی به پشت سر نگاه کن" مازیار میری هم بنا نبود در ماه رمضان پخش شود به شکل اتفاقی سریال رمضانی شد که بنده هم نقش اول داشتم. واقعاً در سریال "جراحت" کجا من از شیطان گول خوردم؟ یا در سریال "گاهی به پشت سر نگاه کن" کجا ابلیس نقش داشته است.
نکته این است که اصلاً "رسول" با دکتر پژوهان سریال "اغما" قابل قیاس نیست. پژوهان دکتر جراح مغز است که به او پنجه طلایی میگفتند. "اغما" یک نگاه سمبلیک و استعارهای و یک معنا و مفهوم شیطان درون را به تصویر میکشد، اما در "حاج رسول" رهایم نکن ابلیسی وجود ندارد یک آدمی در جوانی خطایی مرتکب شده و احساس میکند حرام خواری کرده، خیلی این مفاهیم متفاوت است. گاهی اوقات برخی از دستاندرکاران، روزنامه نگاران و بعضاً افرادی در فضای مجازی دوست دارند یک نکتهای را پررنگ کنند.
اصولاً به این نوع افراد میگویند دنبال چالشاند مگرنه این چهار سریال مطلقا هیچ ارتباطی به میزان معنا و مفهوم با هم ندارند. راجع به چهره و گریم، چهره پرداز، چهره پردازی می کند کسی مثل مهرداد میرکیانی که چند کارتن جایزه دارد و ایشان این انتخاب را کرده است. این که محاسن دارد به دلیل اینکه حاجی است و در نقش دکتر پژوهان هم محاسن نشانه مذهبیبودن شخصیت این کاراکتر است.
یا در "جراحت" نقش بزرگ را بازی کردم به خاطر اعتقادات مذهبیاش این نکته وجود داشت. کاراکترها در یک مورد وجه مشترک دارد و قابل چالش نیست. حقیقتاً خصوصیات رسول دنیایی متفاوت با بزرگ جراحت دارد. خصوصیات کاراکتری دکتر پژوهان بسیار متفاوت است با کاراکتری که در سریال "گاهی به پشت سر نگاه کن" ارائه شد.
مدیران یک مقداری مراقب سطح سلیقه مردم باشند
منتها میگویم بعضاً گاهی دوست دارند از روی مزاح در فضای مجازی اظهارنظری داشته باشند. البته این کار هم هیچ اشکالی ندارد. آن چیزی که برای من اهمیت دارد این است که این سریالها در واقع ثابت کرد چنانچه کار مورد علاقه مردم بدون شعار ساخته شود و مردم بتوانند مسائل، معضلات و جواب سوالات خودشان را از طریق آن بگیرند و یک طوری با آن سریالها همزادپنداری کنند به تمام سریالهای پررنگ و لعاب سراسر جنسی ترکیهای، ترجیح داده میشوند.
مردم از سریال متوسط وطنی بیشتر استقبال میکنند تا بهترین سریالهای خارجی از نوع ترکیهای و کرهای و این اتفاقات خوشایندی است. به نظرم قابل توجه صداوسیماست که مردم همیشه آماده پذیرش یک کار خوب هستند. شایسته است که این مدیران یک مقداری مراقب سطح سلیقه مردم باشند و پیوسته این سطح سلیقه را در جهت مثبت افزایش دهند. از طرفی دیگر تماشاگر را به لحاظ نیازهایی که دارد، اغنا کنند.
حرامخواری را تبلیغ نکنیم!
*موضوع بعدی محافظهکاری در رسانه ملی است که بسیاری درباره آن صحبت میکنند. از طرفی میگویند فضا را بازتر کنید تا هنرمندان بیشتری به میدان بیایند؛ نظر شما درباره این موضوع چیست؟
تلویزیون بایستی به هنرمند جماعت اعتماد کند. بیشتر از اعتماد به هنرمند، به مردم اعتماد کند. یعنی برای مردم انتخاب نکند کجا را ببینید؟ یا درباره چه مسئلهای راجع به آن صحبت کنید؟ قیچی سانسور هرگز به بالا بردن تفکر مردم، ارتقاء کیفیت کار هنری و یا متعاقب آن در واقع اتفاق مثبتی هرگز اتفاق نیفتاده است. در واقع قیچی سانسور به مفاهیم قابل اعتنا در سریال لطمه میزند. رسولِ سریال «رهایم نکن» سالیان پیش یک اشتباهی کرده که هنوز کماکان آثار این خیانت و جنایت را در روزگارش به چشم میبیند از جمله تجاوز و دعوای زن و شوهر، اتفاقات ناگواری که برای پسر خودش میافتد یا پیشامدی که منجر به فلجشدن شوهرخواهرش میشود.
مسبب همه این اتفاقات، خیانتهایی است که در یک خانواده رخ داده و همه دارند تقاص پس میدهند. آن تجاوز هم در این ارتباط است. بنابراین بایستی حرام خواری را به سمع و نظر مردم برسانیم اما اگر قیچی سانسور را وسط بیاوریم مثل اینکه داریم راجع به حرام خواری تبلیغ میکنیم.
باید افکار جدیدی به بدنه مدیریت صنفی سینما تزریق شود
*قبلاً در خانه سینما بیشتر فعالیت داشتید دلیل خاصی دارد که این روزها دیگر این فعالیت ادامه ندارد؟
همگان میدانند بیش از دو دهه پیش من اولین رئیس انجمن بازیگران بودم. همچنین به عنوان اولین عضو هیئت مدیره خانه سینما برگزیده شدم. دومین بازیگری بودم که مسئولیت دبیری جشن خانه سینما را برعهده گرفتم. برای دومین بار به خواست دوستان و همکاران در انجمن بازیگران یک بار دیگر مدیریت این انجمن را پذیرفتم. در واقع فکر میکنم که به لحاظ وظیفه هنری تمامی آن چیزی که به گردنم بود، انجام دادم و احساس میکنم به قدر کفایت در این عرصه فعالیت کردم. بهتر است نیروهای تازه نفس که تجربه کار صنفی دارند وارد شوند تا شاهد خون تازهای باشیم که به رگهای فعالیتهای صنفی از نوع اندیشه و دیدگاه، تزریق میشود.
*به عنوان سوال پایانی بفرمایید چرا کارگردانی نمیکنید؟
تا الان جرأت نکردم. همین بازیگری را بتوانم انجام بدهم کلی کار کردهام. همیشه دست به دعا میشوم فیلمنامه خوب، کارگردان و عوامل درست همراه با نقش تأثیرگذار برایم اتفاق بیفتد. برای من همین زبان بازیگری در دنیای تصویر و هنر از هرچیزی مهمتر است. من اصولا خیلی تعجیل ندارم اما کار خوب باشد هر روز دوست دارم کار کنم.
گفتوگو از مجتبی برزگر
انتهای پیام/