نگاهی به "زمین حاصلخیز دیپلماسی فرهنگی" از فراز قلل مرتفع فرهنگ و ادب فارسی
بازهم هشتم مهرماه از راه رسید و طبع شعر ایرانی با نام مولوی آشنا شد، روزی که اگرچه یک برگ از تقویم سال را به خود اختصاص داده اما عظمت آن آنچنان است که میتوان از آن به عنوان فرصتی برای دیپلماسی فرهنگی یاد کرد.
بهگزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، نام فردوسی، مولوی، حافظ، سعدی و دیگر قلههای شعر و ادبیات فارسی آنچنان مرتفع است که هر کدام از آنها به تنهایی برای معرفی غنای فرهنگی یک ملت کافی است.
به گفته کارشناسان، موضوع فرهنگ در ایران مثل سایر نقاط جهان بخشهای مختلفی دارد اما ادبیات و البته خوشنامی و شهرت ادبایش نقطه عطفی است که نباید نادیده گرفته شود. شاعرانی بلند آوازه نامهایی آشنا نه تنها برای ایران زمین بلکه برای سایر نقاط جهان هستند که لازم است از آنها نه فقط در یک روز خاص بلکه تمامی ایام سال استفاده مناسب داشته باشیم.
تصمیمگیران و سیاستگذاران در اقصی نقاط جهان برای دستیابی و گسترش روابطشان با سایر نقاط از کمترین داشتههای فرهنگی خود استفاده میکنند تا بتوانند جریانی از تبادلات گسترده را برنامهریزی کنند و ایران با اتکا به همین نامهای پرآوازه در این زمینه یکی از غنیترین کشورهاست و بنمایه فرهنگی آن میتواند فرصتی برای توسعه روابط دیپلماتیک با معرفی واقعیت داخل مرزهایش شناخته شود.
با توجه به اهمیت فرهنگ و جایگاه ارتباطات فرهنگی در گسترش روابط دیپلماتیک میان کشورها مدتی است که یک عبارت به عنوان "دیپلماسی فرهنگی" به واژگان سیاسی کشورها در روابط بینالمللی آنها افزوده شده است. واژهای که اگرچه رنگ و بوی سیاست به خود گرفته اما واقعیت امر اینجاست که ضمیر و نهادش فرهنگی است و میتوان از آن بخوبی در حال حاضر استفاده کرد.
به گفته بسیاری از کارشناسان استفاده از ابزار فرهنگی برای بسط و گسترش روابط دیپلماتیک در گوشه و کنار جهان نه تنها از سوی کشورهای قدرتمند در دستور قرار دارد بلکه آنهایی که به دنبال ارتقای جایگاه بینالمللی خودشان نیز رفتهاند یا قصد دارند تصویری دقیق از آنچه داخل مرزهایشان میگذرد نیز اکنون به فکر استفاده از این سبک و شیوه فرهنگی برای تحکیم روابط بینالمللی افتادهاند.
جای تأمل است که در این زمینه برخی سوء مدیریتها و کمکاریها در گذشته باعث شده که اگرچه برخی از این افراد مشهور ایرانی بودهاند و تمام شهرتشان در داخل مرزهای تاریخی ایران شکل گرفته، اما عمده استفاده از این شهرت کشورهایی صورت میگیرد که حتی زبان ملی و رسمی آنها فارسی نیست و نمونه بارز آن مصادره مولانا جلالالدین بلخی (مولوی) و بزرگداشت او در کشور ترکیه است.
تغییر رویه کسب نام و آبرو با استفاده از ستارههای درخشان سرمایههای فرهنگی ایرانی توسط کسانی که میخواهند خود را به هر بهانهای به این ستارههای درخشان منتسب کنند، فقط از طریق فعال شدن داخل کشور در بزرگداشت آنها و همچنین تلاش نمایندگان فرهنگی ایران در خارج از کشور برای معرفی آنها به مردمان سایر نقاط جهان میسر است.
در همین راستا برخی از رایزنان فرهنگی کشور دست بهکار شدهاند تا مفاخر شعر و ادبیات ایران را بیش از پیش به مردمان سایر کشورها معرفی و از این رهگذر، فرهنگ غنی و انسانساز نهفته در شعر و ادبیات فارسی را به آنها عرضه کنند.
در همین راستا سمینار «حافظ و نذرالاسلام: شاعران همنوا و همدل» با حضور جمعی از ادبا، فرهیختگان، شعرا و علاقهمندان به شعر و ادب فارسی با مشارکت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در داکا و مؤسسه مطالعات قاضی نذرالاسلام برگزار شد.
هدف از برگزاری این سمینار مقایسه آرا و اندیشههای دو شاعر نامدار ایرانی و بنگالی و به گفته حسن مبارک، رئیس انجمن فیلم کوتاه بنگلادش "ایجاد فرصتی برای معرفی نویسندگان بزرگ جهان مانند نذرالاسلام و حافظ به جوانان امروز" بوده است.
کمرول حسن، استاد گروه زبان و ادبیات عربی از دانشگاه اسلامی کوشتیا نیز با ارائه مقالهای با عنوان "نذرالاسلام و حافظ: همنوا و همدل" گفته است "شاعرانی که به عشق خالق معتقدند متعلق به کشور و قشر خاصی نیستند. فرقی ندارد که در چه زمانی یا کشوری متولد شوند، متعلق به تمام جهان و کل بشریت هستند."
امداد الحق هم در سخنرانی خود در این سمینار گفته است "دلیل اصلی درگیری جهانی امروز، از بین رفتن معنویت از ذهن مردم است. به همین خاطر ما باید ادبیات شاعران بشردوست مانند حافظ و نذرلاسلام را بیش از پیش مطالعه کنیم."
همچنین رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در برلین با همکاری مؤسسه فرهنگی سعدی، سمیناری را با عنوان «شعر و ادب پارسی، گنجینهای از اسرار آئینی» در محل رایزنی فرهنگی کشورمان (خانه ایران) برگزار کرده است.
حمید محمدی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان در این سمینار گفته است "برخی اشعار آیینی را صرفا منحصر به اشعار در وصف اهل بیت علیه السلام میدانند اما واقع امر این چنین است که شعر آیینی بسیار گسترده است و حوزه وسیعی از ادبیات را در برمیگیرد، چنان که یکی از مصادیق بارز آن اشعار حافظ است که تصویری و تعبیری شاعرانه از آیات قرآن است."
علی تمیزل، استاد کرسی زبان فارسی در دانشگاه سلجوق قونیه نیز در این سمینار سخنرانی خود را به زندگینامه محمدتقی بهجت تبریزی (شهریار) از تولد تا مرگ اختصاص داده و گفته است که "آثار شهریار اثر مهمی بر ساختار فرهنگی و زبان ایران داشته است. این اثر نه تنها بر ایرانیان بلکه اثر ویژهای بر ترکهای ساکن عثمانی سابق داشته است."
اما امروز هشتم مهرماه روز بزرگداشت مولانا در تقویم ایران است و انتظار میرود که شاهد اقداماتی در خور معرفی و بزرگداشت این نام بزرگ در داخل و خارج از کشور باشیم.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سال گذشته در چنین روزی با صدور پیامی نوشته بود "گرامی داشت مولانا، بزرگداشت یک فرد نیست بلکه نکوداشت عشق و دین است و روزی که به نام اوست فرصت دوبارهای است تا با تعمق و تفکر در آثار این شاعر و عارف بزرگ، راهی به کمال بیابیم و راه و روش او را ارج نهیم."
آبانماه 1400 بود که سعید خطیبزاده سخنگوی وقت وزارت امور خارجه کشورمان از به ثبت رساندن هشتصدمین سالگرد ملاقات تاریخی شمس و مولانا، در تقویم بزرگداشتهای یونسکو برای دوسال آینده خبر داد و چندی پیش هم در 15 شهریورماه 1401 محمدهادی ناصری، سرپرست ادارهکل حوزه ریاست کتابخانه ملی از ادامه همکاری ایران، افغانستان و ترکیه در فرایند ثبت جهانی مثنوی در یونسکو خبر داد.
حسین فتاحی از رماننویسان معاصر حوزه کودک و نوجوان کشورمان هم پیش از این با اشاره به لزوم توجه و تذکر به ریشهها و پیشینههای ادبیمان به نویسندگان حوزه کودک و نوجوان گفته است "من شنیدهام قصههای مثنوی در آمریکا بیشتر از قصههای شکسپیر خواننده دارد."
این اقدامات و توصیفات، همگی نشان از آن دارد که دیپلماسی فرهنگی برای ایران با وجود سرمایههای فرهنگی و ادبی اینچنینی در حکم زمینی مستعد است که در صورت کار و تلاش میتوان محصولی پربرکت از آن برداشت کرد اما متأسفانه با تمام این تفاسیر امسال روز بزرگداشت مولوی شاهد برنامه خاص و ویژهای در سطح ملی و بینالمللی، در خور نام این شخصیت ادبی و عرفانی کشورمان آنچنان که در رسانهها بازتاب گستردهای بیابد نبودیم.
انتهای پیام/