عاشقِ صادق؛ مؤید برای مردم شعر گفت، اما عوامانه نگفت
شرافت معتقد است برای عامه مردم شعر گفتن، منجر به عوامانه گفتن شعر در آثار مرحوم مؤید نشد. او انس با علما و معارف اهل بیت(ع) را از جمله دلایل این امر دانست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هنر متعالی همواره در طول تاریخ رسانهای برای انتقال مفاهیم و اندیشههای ناب معرفتی است و در میان تمام هنرها، شعر در جامعه ایرانی همواره بزگترین رسالت را در این زمینه بر دوش داشته است. گواه آن هم میتواند ابیاتی باشد که واقعهای را در دل تاریخ زنده نگاه میدارند و با ترسیم حقیقت، جبهه حق و باطل را مشخص میکنند. شاعرانی که اینگونه شعر را باور کردهاند، همواره میکوشند از قریحه خود در حساسترین مواقع به بهترین نحو بهره ببرند و آثاری خلق کنند که بجا و تأثیرگذار باشد. نمونهای از این دست از شاعران در خیل کاروان شعر و ادب این سرزمین کم نبوده و نیستند؛ شاعرانی که صداقت و حقیقت را به ثمن بخس معاوضه نکردند.
زندهیاد سیدرضا مؤید خراسانی، از شاعران پیشکسوت آیینی، از جمله این شاعران بود. او که از ملکالشعرای آستان قدس رضوی و از خادمان فرهنگ رضوی بود، در سال 1321 در مشهد مقدس به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را در مکتبخانه پشت سر گذاشت و پس از آن به شغل آزاد روی آورد. مرحوم مؤید سرودن را از 12 سالگی آغاز کرد؛ علاقهاش به شعر پای او را به کتابخانه آستان قدس رضوی گشود و باعث شد ساعتها در جوار حرم مطهر رضوی به مطالعه دیوان اشعار گذشتگان بپردازد.
او طی سالهای متمادی اشعار قابل توجه آئینی سروده که همواره مورد استفاده ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) قرار گرفته است؛ شاعری که از محافل ادبی مشهد فراتر رفت و در حافظه شعری دوستداران شعر و علاقهمندان به شعر آیینی جا خوش کرد. محمدجواد شرافت، از شاعران آیینی کشور، حفظ تعادل میان توجه به مخاطب و محتوا را یکی از مهمترین ویژگیهای شعری زندهیاد مؤید میداند. او در گفتوگویی با تسنیم به بیان برخی ویژگیهای شعری و اخلاقی این پیرغلام حسینی پرداخت که در ادامه میخوانید:
*تسنیم: آقای شرافت شما سالهاست که در حوزه شعر آیینی و شعر هیئت فعالیت میکنید، از منظر شما شعر استاد مؤید دارای چه ویژگیهایی است که توانسته در ذهن مردم ماندگار شود و بر زبانها جاری؟
نکتهای را در ابتدای صحبتهایم به عنوان مقدمه عرض میکنم و آن اینکه، در فضای شعر فارسی که من در این سالها تجربه کردم، گاهی وقتها میزان حضور شاعر براساس پرسش او که من چرا شاعرم؟ و آن دردی که شاعر برای سرودن شعر دارد، کمرنگ و پررنگ میشود. خیلی از شاعرانی که در حوزه شعر عاشقانه، اجتماعی یا سیاسی فعالیت میکنند، حضورشان بر همین اساس دورهای است و گاه پس از مدتی دست از شعر گفتن و فعالیت در این حوزه میکشند، اما این موضوع در میان شاعران آیینی برعکس است.
شاعر هیئت و شاعر اهل بیت(ع) تا لحظات آخر همچنان با شعر مأنوس است و حضور پررنگی دارد. این نکتهای است که ما در زندگی شاعران بزرگی مانند مرحوم چایچیان، استاد مؤید یا اساتید دیگر ما که در حال حاضر در دهه هفتم یا هشتم زندگی خود هستند، دیده میشود. این شاعران موضوع و بهانه مقدسی دارند که همچنان شاعر باقی میمانند.
این نکته در زندگی مرحوم استاد مؤید نیز دیده میشود. خاطرم هست که آخرین دیداری که با آقای مؤید داشتیم، در سال گذشته بود. با وجود آنکه ایشان روی ویلچر بودند و حال خوبی نداشتند، خودشان برای اهل بیت(ع) شعر میخواندند.
اما درباره پرسش شما باید گفت که شاعر اگر «عاشق» و «صادق» باشد، شعرش هم تأثیرگذار میشود. این دو مؤلفه در شعر همه شاعران خود را نشان میدهد، اما در شعر آیینی و ولایی بیشتر جلوهگری میکند. استاد مؤید به خاطر انس با محافل اهل بیت(ع) و ارتباط پررنگ با مردم، از زبان صمیمی و ساده استفاده میکرد اما این سادگی دلیل نشد که مضامین شعرشان هم سطحی شود. استفاده از روایات و آیات و سیره اهل بیت در شعر او غوغا میکند. فرازهایی از شعر او برگرفته از کلام معصومین(ع) و کلام خدا است؛ به عبارت دیگر، او عمیقترین حرفها را در سادهترین بیان گفته است. زبان شعری او شفاف و گیرا بود. بارها استاد را در جمع مردم در صحن حرم حضرت سیدالشهدا(ع) یا حرم امیرالمؤمنین در نجف اشرف دیدم که در وصف اهل بیت(ع) شعر میخواندند و کلامشان مورد استقبال عموم مردم نیز قرار میگرفت.
*تسنیم: اشاره کردید که استاد مؤید در شعر خود به مخاطب امروز نیز نظر داشت و اقتضای مستمع را نیز در نظر میگرفت. این ویژگی در بسیاری از شاعران امروز هیئت نیز دیده میشود که متأسفانه در نهایت منجر به نازل شدن یا کم بها دادن به محتوای شعر میشود. استاد مؤید چطور بین این دو مقوله تعادل ایجاد کرد؟
نکته این است که برای عامه مردم شعر گفتن نباید دلیل بر عوامانه گفتن شعر باشد. درک حضور بزرگترها، درک اندیشمندان، انس با روایات و آیات سبب شده بود تا مضامین شعر استاد مؤید متعالی باشد. از سوی دیگر، ارتباط و حضور مستمر در هیئت، سبب میشود تا شاعر قابلیتهای قالبهای مختلف شعری را بنا بر مقتضای زمان بهتر دریابد. این موضوعی است که در شعر استاد مؤید نیز دیده میشود. از این منظر تنوع قالب در شعر ایشان بسیار است. او میداند که الآن قالب رباعی به دلیل قابلیتهایی که در ارتباط با مخاطب دارد، تأثیرگذارتر است؛ کما اینکه سرودههای متعددی از ایشان در این قالب به یادگار مانده است، یا اینکه اشراف دارد که الآن قالب قصیده خوب است یا غزل و ... .
نکته دیگر این است که تعدد جلسات شعری که در مشهد بوده و هست تاثیرگذار است. شاعر هیئت در کنار وجهه فکری و اندیشهای، باید بر تکنیکهای ادبی و شگردهای ادبی هم اشراف داشته باشد. حضور در این جلسات کمک میکند که شاعر به یک حد وسطی دست پیدا کند.
ما در دو سه دهه اخیر با نسل موفقی از شاعران شعر هیئت مواجه هستیم؛ شاعرانی که از اساتیدی چون استاد سازگار، استاد مجاهدی، استاد چایچیان، استاد مؤید و دیگر بزرگواران الگوبرداری کردند. دغدغه اصلی این شاعران این بوده است که شعری بگویند که در میان محافل ادبی و مجالس اهل بیت حد وسط باشد؛ یعنی شعر آنها در این دو بخش نمره قبولی بگیرد که این امر انجام شده است.
از سوی دیگر، اساتیدی مانند سازگار، مجاهدی و مرحوم مؤید خیلی با علما مأنوس بودند. اگر این انس میان شاعران وجود داشته باشد، دیگر از نظر اندیشهای و محتوایی گاهی به این شکل که پر از آفت باشد، منجر نخواهد شد. اگر شاعر منبرهای خوبی را بشنود، به همان میزان از نظر فکری نیز تقویت میشود. مرحوم چایچیان با علامه امینی مأنوس بود، مرحوم استاد مؤید نیز این رویه را در زندگی خود داشت، فرزندان ایشان از علمای علوم دینی و ملبس هستند و پیداست که مباحث معارف اهل بیت(ع) در خانه ایشان جاری بوده است.
*تسنیم: مسائل و دغدغههای اجتماعی تا چه اندازه در شعر او بازتاب داشته است؟
استاد مؤید کربلا را در سال 61 هجری خلاصه و محدود نکرد. این اواخر دیوان سه جلدی ایشان به اهتمام جواد هاشمی تربت منتشر شد که برای مادحان و شاعران اهل بیت(ع) میتواند مفید باشد. از جمله ویژگیهای شعری او این بود که در کنار اشعار آیینی، به مباحث کلیدی اجتماعی و زندگی مردم مانند دفاع مقدس و دغدغههای مردم نیز نظر داشت.
*تسنیم: به عنوان یک شاعر آیینی چه وجهی از زندگی یا شخصیت ایشان برای شما جالب بوده است؟
برای من نکته جالب از زندگی ایشان این بود که در هر سفری که بنا به مناسبتهای مختلف به عتبات و کربلا مشرف میشدم، ایشان را در آنجا میدیدم. در مناسبتهای مختلف از غدیر گرفته تا اربعین و ... به کربلا مشرف شدم و دیدم که استاد در بین مردم ایستاده و دارد شعر میخواند.
بعداً از خانواده ایشان شنیدم که مرحوم استاد مؤید به هیچ سفری برای کربلا «نه» نمیگوید. با هر کاروانی که قرار بود مشرف شود، همراهی میکرد؛ حتی با ویلچر راهی کربلا میشد. اگر کربلا نبود، حتماً در حرم امام رضا(ع) بود. محبت امام حسین(ع) و زیارت ایشان در دل استاد مؤید همیشه زنده بود. امیدوارم که الآن نیز در جوار این بزرگواران باشند.
انتهای پیام/