آیا رویای «قرنِ ترکیه»، ابعاد واقعی دارد؟ - بخش پایانی
نگرش احزاب مخالف اردوغان نسبت به مفهوم شعاری «قرنِ ترکیه»، تفاوتی ماهوی با رویکردهای تاریخی حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در بخش پیشین این گزارش، اشاره شد که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در تداوم پافشاری بر اهداف بلندپروازانه و اغراقآمیز، اعلام کرده که قرن 21 به نام «سده ترکیه» ثبت خواهد شد.
او ادعا کرده که ترکیه در همه حوزههای اقتصادی، علمی و دفاعی، مُهر خود را بر قرن بیست و یکم می زند. این در حالی است که تقریباً ربعی از قرن بیست و یکم سپری شده و حتی کشور قدرتمند و مهمی مانند چین، چنین ادعای گزافی را مطرح نکرده است.
البته تحلیل گران و نویسندگان نزدیک به اردوغان، در اغراق و مبالغه، پا را از «رئیس» فراتر نهاده و ادعا کرده اند که فدراسیونی از کشورهای ترک زبان در سالیان آتی شکل خواهد گرفت و از ترکیه کنونی تا چین، گستره شگرفی از توسعه و پیشرفت مشاهده خواهد شد.
این ادعای جدید رجب طیب اردوغان در حالی مطرح شده که به گواه گروهی از تحلیلگران و پژوهشگران اقتصادی ترکیه که نهاد مدنی و غیردولتی «پژوهشگران تورم» را بنیاد نهاده اند، هم اکنون در این کشور، تورم سه رقمی شده و در بسیاری از حوزه ها به بالای 150 درصد رسیده است.
2 سؤال مهم، دو چالش مهم
فارغ از این که تا چه اندازه امکان دارد که در جهان پرشتاب کنونی، راه برای تفوق یک کشور بر دیگر کشورهای جهان و جود داشته باشد یا نه، باید به سؤالات مهمی اندیشید که تلاش برای پاسخ دادن بدانها، ماهیت سیاسی یا تاریخی ادعای تیم اردوغان را روشن می کند.
در اینجا، دو سؤال مهم، توجه ما را به سوی خود جلب می کند:
1.آیا دیگر احزاب و رهبران سیاسی ترکیه نیز مانند اردوغان و حزب عدالت و توسعه می اندیشند؟ به عبارتی دیگر، آیا رویای «سده ترکیه»، یک رویای همگانی و ملی است و تمام احزاب ترکیه در چنین مسیری حرکت می کنند؟
2.دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه، در 20 سال اخیر، چه مقدمات و زیرساخت هایی فراهم کرده که بتواند در سالیان آتی، منجر به یک توسعه و پیشرفت جهشی شده و 77 سال باقیمانده از قرن 21 را به سده ترکیه تبدیل کند؟
نگرش رهبران احزاب به امروز و فردای ترکیه
در پاسخ به سؤال نخست باید گفت: خارج از حلقه تنگ اردوغان ـ باغچلی و برخی از اطرافیان آنها، هیچکدام از رهبران احزاب سیاسی ترکیه حاضر نیستند در مورد عبارت اغراقآمیزی همچون «تبدیل سده بیست و یکم به سده ترکیه» صحبت کنند. اتفاقاً آنان معتقدند که در بسیاری از حوزه ها، ترکیه در جایگاهی هم رده کلوب کشورهای فقیر آفریقایی و کشورهای ضعیف و ناکارآمد آمریکای لاتین قرار گرفته و در قد و قواره کشورهای منطقه خاورمیانه نیست.
علی باباجان رهبر حزب جهش و دموکراسی که روزگاری دست راست اردوغان بود و شکوفایی اقتصادی 10 سال نخست زمامداری حزب عدالت و توسعه را به اقدامات او ربط می دهند، به تازگی اعلام کرده که حتی در صورت شکست حزب حاکم کنونی، دست کم 3 سال طول می کشد تا آثار اولیه تخریبات اقتصادی در بانک مرکزی و نهادهای مالی و بازار ترکیه پاک شود و مقدمات لازم برای اصلاحات اقتصادی به وجود بیاید.
علی باباجان اعلام کرده که ترکیه بخش اعظم منابع ذخیره ارزی خود را از دست داده و باید تلاش بسیاری صورت بگیرد تا یک بار دیگر پای سرمایه گذاران خارجی به ترکیه باز شود.
کمال کلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوی خلق که مهمترین چهره سیاسی مخالف اردوغان و سازمان دهنده و هدایت کننده مخالفین دیگر قلمداد می شود، معتقد است که فرار مغزها، از دست رفتن سرمایه های انسانی، تباهی های اخلاقی و فساد مالی، بدیهی ترین و واضح ترین آثار و پیامدهای زمامداری 20 ساله اردوغان و حزب عدالت و توسعه است و طول می کشد تا این پیامدها از بین بروند.
رهبران دیگر احزاب ترکیه نیز کمابیش چنین دیدگاه هایی دارند و مخرج مشترک دیدگاه همه آنان این است که اتفاقاً، ترکیه نه تنها در مسیر توسعه برقآسا و شکوفایی تاریخی نیست بلکه باید تلاش کرد تا این کشور را به ریل یک کشور عادی در حال توسعه بازگرداند!
اسباب و علل پیشرفت تاریخی
اظهارات و توضیحات مقامات حزب عدالت و توسعه نشان می دهد که آنان، در ذهن خود، چند دلیل و دلخوشی دارند و معتقدند که با اتکا به آنها، می توانند سده بیست و یکم را به قرن ترکیه تبدیل کنند.
این دلایل عبارتند از:
1.رهبری کاریزماتیک اردوغان.
2.شکوفایی در صنایع دفاعی ترکیه و تولید پهپادها و هواپیمای جنگنده بدون سرنشین.
3.اتصال ترکیه از طریق نخجوان به منطقه موسوم به جهان ترک.
4.افزایش قدرت و نفوذ ترکیه در شرق مدیترانه.
5.کشف منابع گازی در میادین دریای سیاه.
6.رشد اقتصادی ترکیه و افزایش توان صادراتی این کشور.
حال ببینیم که 6 عامل بالا، تا چه اندازه از توان و ظرفیت آن برخوردار هستند که ترکیه را به سمت و سوی یک رشد برقآسا و عجیب ببرند و سده بیست و یکم را به نام «قرن ترکیه» ثبت کنند.
در چند سال گذشته، عوامل مهمی همچون بحران اقتصادی و ناکارآمدی سیاست های اردوغان، رشد فساد مالی و رانت جویی در حزب حاکم، خویشاوندسالاری اردوغان و بی اعتنایی او به اصل مهم و حیاتی شایستهسالاری، اسراف و تبذیر در کاخ ریاست جمهوری و افزایش میزان تفرعن و ثروت اندوزی رئیس جمهور و اعضای خانواده او و کهولت و خستگی مداوم اردوغان، کاریزمای سالیان نخست او را تا حد زیادی از بین برده است.
رشد صنایع دفاعی ترکیه، یک رویداد منحصر به فرد و عجیب نیست. بسیاری از کشورها از جمله ایران، در حوزه های مهمی همچون صنایع موشکی، پهپادی و جنگ الکترونیک، به پیشرفت های کم نظیری دست یافته اند که آن را در سرنا و کرنا اعلام نکرده اند و چنین تصوری نیز وجود ندارد که می توان با تولید چند پهپاد، بتوان یک سده را به نام کشور تولید کننده، ثبت و ضبط کرد!
اتصال زمینی ترکیه به مناطقی از جمهوری آذربایجان و کشورهای قرار گرفته در منطقه قفقاز و آسیای میانه، به خودی خود به معنی تضمین نفوذ ترکیه در این مناطق نیست و کشورهای قدرتمندی همچون روسیه، ایران و تا حدودی چین، در این مناطق حضور دارند و چنین نیست که با رفع مشکل اتصال ترکیه به نخجوان و آذربایجان، یک زمینه تاریخی برای جهش ترکیه ایجاد شود.
در مورد تلاش ترکیه برای نفوذ در منطقه شرق مدیترانه، باید به این موضوع اشاره کرد که این محیط دریایی جغرافیایی، در شرایط عادی نیز بخشی از قلمرو پیرامونی ترکیه است و حضور در آن، الزاماً به معنی قدرتمند شدن ترکیه نیست و اتفاقاً موضوعات مهمی همچون اختلاف بر سر بخش ترک نشین قبرس، ترکیه را در این منطقه در تنگنا قرار داده است.
درباره اهمیت کشف منابع گازی در میادین دریای سیاه، باید به این اشاره کرد که اولاً میزان ذخایر این میادین، محدود و ناچیز است و نمی تواند موجب شکوفایی و توسعه شگرف ترکیه شود و دوم این که هزینه سنگین استخراج و انتقال، کاری می کند که قیمت نهایی گاز تولیدی ترکیه، تفاوت ناچیزی با نرخ گاز وارداتی پیدا کند. درباره صادرات نیز باید به این اشاره کرد که همین حالا هم ترکیه هر سال، با کسری تجاری کلانی در سطح 50 میلیارد دلار تا 65 میلیارد دلار روبرو است و اغلب کالاها و محصولات صادراتی ترکیه به بازارهای منطقه و جهان، فاقد میزان و نرخ بالایی از «ارزش افزوده» است.
حزب عدالت و توسعه و تیم اردوغان، در یک فرصت 12 ساله نتوانست اهداف سند چشم انداز 2023 را محقق کند و حالا هم برای تحقق آرمان های بلندپروازانه، فرصت زمانی چندانی در اختیار ندارد. با ارزیابی و جمع بندی تابلوی بالا، می توان به این نتیجه رسید که ادعای گزاف «قرن 21، قرن ترکیه» نهایتاً در حد یک شعار انتخاباتی و حزبی باقی می ماند و راهگشای حزب عدالت و توسعه برای خروج از بحران نخواهد بود.
انتهای پیام/