مهاجرنیا: گفتمان دنیای امروز رقابت "لیبرال دموکراسی غربی" و "گفتمان اسلامی" است
امروز با فروپاشی شوروی، عملاً دو گفتمان در دنیا بیشتر نیست، یکی «لیبرال دموکراسی غربی» و یکی «گفتمان اسلامی» به رهبری انقلاب اسلامی که این دو دارند با هم رقابت میکنند و این روزها چالش آنها به اوج رسیده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اولین جلسه از نهمین دورۀ کرسی های آزاد اندیشی با عنوان«گفتمان انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجتالاسلام محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در این شرایط یکی از مهمترین موضوعات، جهاد تبیین است. تأسف میخوریم که ما بعد از چهار دهه از انقلاب اسلامی نتوانستیم حقّ انقلاب اسلامی را آن طور که شایسته آن هست، ادا کنیم. امروز نسل انقلاب و نسل بعد از انقلاب به دلیل ناآگاهیهایی که وجود دارد دچار مشکل شدند. همه اینها نشان میدهد که مقصر اصلی در این زمینه نسل اولی هست که میبایست رسالت خویش را به بقیه منتقل میکرد، آگاهی بخشی میکرد، ادبیات تولید میکرد و«جهاد تبیین» انجام میداد که این کار را نکردیم.
وی افزود: به هر صورت وظیفه ما از اول همین بوده که جهاد تبیین را انجام میدادیم، کوتاهی کردیم، ولی امروز هم از هر کجای کار شروع کنیم باز وظیفه همان هست، لذا بحث گفتمان انقلاب اسلامی از ضرورتهایی است که امروز باید به آن بپردازیم و متناسب با نیاز و شرایط و تقاضای روز بتوانیم ادبیات در تراز انقلاب اسلامی تولید کنیم.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه سپس افزود: موضوع بحث گفتمان انقلاب اسلامی بر میگردد به زمانی که این تفکر شکل گرفته تا امروز و همه اینها گفتمان انقلاب اسلامی است و ما باید بتوانیم یک تبیین درستی از آن ارائه دهیم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: خاستگاه فکری و معرفتی گفتمان انقلاب اسلامی، در چارچوب اسلام ناب است. این انقلاب در ادامه نظام امامت و در قالب ولایت، ظهور کرد، ولایت فقیه استمرار امامت در دنیای مدرن است. نقطه کانونی و دال مرکزی «گفتمان انقلاب اسلامی» حاکمیّت اسلام ناب محمدی(ص) است.
وی افزود: گفتمانها دائماً مثل چشمه جوشاناند که همیشه به صورت بالنده و پویا و پایا به سمت جلو حرکت میکنند. باید دائماً بازنگری، بازسازی و بازتولید بشوند. اگر یک لحظه این کارخانه متوقف شود، دچار بحرانهایی که این روزها با آن مواجه هستیم خواهیم شد. هر گفتمانی باید بتواند خودش را موجّه کند، باید بتواند مشروعیت خودش را تضمین و پایگاه اجتماعی خودش را حفظ کند، اگر نتواند این کارها را بکند یعنی ممکن است گفتمان بودنش دچار تزلزل شود.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: یکی از ویژگیهای گفتمان انقلاب اسلامی این بوده که دو کار جدّی انجام داده، یعنی هم خودش را تعریف کرده که من چه هستم و هم توانسته هویت رقبایش، بدیلهایش، مخالفینش و دشمنانش را هم بازخوانی کند. امروز وقتی میگوییم انقلاب اسلامی، خیلی بدیهی به ذهن میآید که دشمنان این انقلاب چه کسانیاند، شما راحت میتوانید لیبرال دموکراسی غربی را مقابل انقلاب ببینید. یا در گذشته سوسیالیسم را میتوانستیم یکی از مخالفین این انقلاب تعریف کنیم و این گونه هویت انقلاب اسلامی در مقابل آنها بازسازی میشد.
وی افزود: ما برای این که نشان بدهیم میتوانیم زیست جهان بشر امروز را مدیریت کنیم، محورها و دالها و آن نشانههایی که اسلام شیعی در دنیای مدرن داشت را در مقابل آنها برجسته کردیم و ادعایمان این بود که ما یک سری برتریها داریم و با اینها توانستیم هویت شیعی را در قالب انقلاب اسلامی در دنیای امروز بازتعریف کنیم، کار بسیار بزرگی بود، به تعبیر بیانیه گام دوم رهبری، در جهان دو قطبی که بین دو ابرقدرت تقسیم شده بود و هیچ جای خالی باقی نمانده بود که کسی بخواهد عرض اندام کند، ما توانستیم در میان قطببندی آن روز، یک چنین گفتمانی را به وجود بیاوریم و در مقابل آنها عرض اندام کنیم.
مهاجرنیا سپس گفت: امروز با فروپاشی شوروی، عملاً دو گفتمان در دنیا بیشتر نیست، یکی «لیبرال دموکراسی غربی» و یکی «گفتمان اسلامی» به رهبری انقلاب اسلامی که این دو دارند با هم رقابت میکنند و این چالشهایی که این روزها در خیابانهای کشور میبینید رقابت جدّی و سنگر به سنگر آنهاست.
وی افزود: در رقابت بین لیبرال دموکراسی غربی و گفتمان اسلامی، چالشها به اوج رسیده و بدترین گزینه این است که کارگزاران این چالش، نسل انقلاب باشند، فاجعه آمیزترین و دردمندانهترین چیزی که میشود امروز روایت کرد، این که در چالش دو گفتمان اصلی دنیا، کسانی که امروز با گفتمان اسلام انقلابی و اسلام ناب مبارزه میکنند، برخی از خودیهایی باشند که امروز باید در جبهۀ انقلاب باشند، نه درجبهه مقابل انقلاب.
مهاجرنیا گفت: امروز کار بسیار دشوارشده، شما امروز باید برای نسلی تبیین کنید که دیگر گوش شنوا ندارد چون وارد مبارزه و تقابل و میدان شده است، اینجا دیگر جای نصیحت نیست، امام حسین علیه السلام وقتی روز عاشورا آمد مقابل لشکر یزید و شروع به سخنرانی کرد، دیگر کسی گوش نمیداد، حضرت فرمود سکوت کنید تا من حرفم را بزنم. ولی در آن شرایط گوش شنوا نبود، طبیعی است، هیجانات التهابات و شور تقابل به گونهای است که کسی گوش برای شنیدن، آن هم شنیدن حرف رقیب را ندارد. این که بعد از 43 سال، خرده گفتمانها سر برآوردند و در مقابل گفتمان اصلی ظهور و بروز پیدا کردند، این از جرائمی است که در پرونده اعمال ما ثبت شده، ما بخواهیم یا نخواهیم کوتاهی کردیم، ما نتوانستیم نسل خودمان و فرزندان انقلاب را توجیه کنیم و امروز هم آن فرصت را از دست دادهایم.
وی سپس گفت: امروز جای تأسف دارد که ما ببینیم جریان فمنیستی، جریان زنان، جنبش بشود، همان چیزی که انقلاب اسلامی از میان زن بیهویت زمان طاغوت عفت و حجاب تولید کرد، اما امروز داریم آن هویت بخشی را از دست میدهیم، بر سر یک حادثه ناخواسته و تأسف بار، یک جنبش فمنیستی در کشور راه میافتد و خیلیها مدعی میشوند که جنبش زنانگی بانی تحول بعدی خواهد بود. این نقطه ضعف جدّی است که امروز ما به جای گذاشتهایم.
مهاجرنیا بیان کرد: آن روز نقطه قوت ما چه بود که توانستیم از میان تمام فقدانها، وجود تولید کنیم؟ و امروز نقطه ضعف ما چیست که از میان وجودها داریم قافیه را به فقدانها واگذار میکنیم؟ اینها بحثهای جدّی ما است، وقتی رهبری میگویند جهاد تبیین و ضرورت و وجوبش را مطرح میکنند، یعنی همین کیستی خودمان، چیستی خودمان، هویت گذشته خودمان و موجودیت خودمان را بررسی و بازسازی کنیم.
وی افزود: نسل جوان ما با همه شور و حرارتی که دارد هنوز هم ظرفیت این را دارد که به هویت انقلاب و اسلام ناب گوش بدهد، اینها التهابات زودگذری است که در همه کشورها، در همه شرایط وجود دارد. اما برای ما و برای غنای معنوی انقلاب اسلامی شایسته نبود که اینقدر زود در هویتش تردید ایجاد شود.
حجتالاسلام مهاجرنیا سپس گفت ما انشاءالله در این دوره از کرسی آزاداندیشی که در قالب جلسات متعدد بحث خواهیم کرد، «گفتمان انقلاب اسلامی» را یک بار بازخوانی خواهیم کرد تا ببینیم آیا میتوانیم این گفتمان را بازتولید کنیم و متناسب با نیاز، هر مقدار که میشود گامی به جلو برداریم ؟ این یک ضرورتی است که باید انجام بشود.
وی در ادامه افزود: اگر بخواهیم خاستگاه گفتمان انقلاب اسلامی را توضیح بدهیم، به سه خاستگاه تاریخی میرسیم.
نقطه شروع در واقع سه منشأ دارد،«گفتمان انقلاب اسلامی» در ادامه «گفتمان الهی مسیحیت»، «گفتمان لیبرالیسم غربی» و «گفتمان سوسیالیسم شرقی» به میدان آمد، در ادبیات قبل از انقلاب اسلامی هم افرادی مثل شهید مطهری، علامه طباطبایی، امام راحل (ره) و دیگران همه حرفشان این بود که ما در مقابل خرافات ادیان گذشته، در مقابل غربگرایی و تجدّد غربی و در مقابل الحاد سیوسیالیسم حرفی نو برای گفتن داریم.
وی گفت: اما این نکته افتخار ماست که بیش از 40 سال یک کشور و یک گفتمان به تنهایی به پشتوانه اسلام ناب، با تئوری سازی امام راحل (ره)، با حمایتی که مردم داشتند و با سرمایه اجتماعی که ولی نعمت انقلاب به میدان آورد، داریم رقابت میکنیم. کوچه به کوچه، سنگر به سنگر داریم با آمریکا و دنیای لیبرال دموکراسی مبارزه میکنیم. امروز اگر بگوییم کاستی داریم واقعاً اینطور باید ارزیابی کرد که شما ببینید ما در چه میدانی وارد شدهایم و در چه سنگرهایی داریم میجنگیم ، اگرما در سنگر برای نان و آب مشکل داریم، باید بدانیم که گفتمانی رقیب ما است که حتی آب و نان را برای ما تحریم کردند، یعنی اولینها را از ما دریغ میکنند و ما در این رقابت قرار گرفتهایم.
مهاجرنیا افزود: متاسفانه بعد از 43 سال، هنوز نتوانستیم اصل بیست و هفت قانون اساسی را تفسیر کنیم، هنوز نمیدانیم وقتی قانون اساسی ما میگوید اجتماعات آزاد است، به شرط اینکه مسلحانه نباشد و مخلّ به مبانی اسلام نباشد، هنوز نتوانستیم این اجتماعات آزاد را ایجاد کنیم و بگوییم چگونه برگزار شود؟ تازه بعد از این مدت، مسئولین ما میآیند در تلویزیون وقتی به آنها میگویند چگونه؟ میگویند از طریق کرسیهای آزاد اندیشی، یعنی ملت بروند در دانشگاهها کرسی آزاداندیشی برگزار کنند؟
وی گفت: ما نتوانستیم در این میدان رقابت، زمینهای ایجاد کنیم تا وقتی کسی اعتراض دارد به صورت قانونی و مشروع و متناسب با انقلاب و اسلام ناب، غیرتمندانه اشکالات و آسیبها را برای تقویت نظام بگویند، نه اینکه بیایند نظام را تخریب کنند، این یک نقطه ضعف ما است.
وی در پایان گفت: در این جلسات دربارۀ این بحث میکنیم که انقلاب اسلامی دارای یک گفتمان، دارای یک هویت، دارای یک دال مرکزی است، اگر در این گفتمان، دال مرکزی را اسلام شیعی ببینیم، مفصل بندیهایی که انقلاب اسلامی دارد، جمع میان دین و سیاست، جمع میان سنت و مدرنیته، جمع بین حماسه، عشق، شور و سیاست، همه اینها چیزهایی است که انقلاب ایجاد کرده است، اینها مفصلبندیهای اساسی انقلاب اسلامی است، انقلاب به ما نشان داده مقابله اسلام ناب با چه کسانی بوده است، یعنی اسلام آمریکایی با همه شقوقش و یا مقابله با لیبرالیسم و سوسیالیسم تا خرده گفتمانهایی که مثل ملیگرایی و ... که در مقابل انقلاب اسلامی قد علم کرده بودند. با این شرایط، انقلاب اسلامی توانسته بیش از 40 سال قدرتمند بماند و 40 سال بزرگترین رقیب گفتمانیش را به چالش بکشد. لذا باید این گفتمان و دالهای انقلاب اسلامی بازسازی و احیا شوند تا ما بدانیم که چه گفتمانی را نمایندگی میکنیم.
انتهای پیام/