یادداشت|استراتژی آمریکا برای تبدیل یک "آن" به یک "جریان"
یک تحلیلگر مسائل رسانه تاکید کرد: اتاقهای فکر ایالات متحده به هیچ عنوان به نتیجه آشوبهای امروز ایران دل نبستند و اعتقاد دارند نه طراحی درستی داشته و نه کنشگران آن، بر اساس طرح و نقشه عمل کردهاند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمد لسانی کارشناس و تحلیلگر رسانه در یادداشتی با اشاره به میزان اثرگذاری اغتشاشات اخیر در پیشبرد راهبرد ضدایرانی آمریکا و کشورهای اروپایی نوشت: اتاقهای فکر ایالات متحده به هیچ عنوان به نتیجه آشوبهای امروز ایران دل نبستند و اعتقاد دارند نه طراحی درستی داشته و نه کنشگران آن، بر اساس طرح و نقشه عمل کردهاند. نهایتاً فقط یک ابزار فشار مقطعی و صرفاً یک تصویرسازی منفی رسانهای ایجاد میکند که برای استفاده حداقلی آنان به کار میآید.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
"اندیشکده شورای آتلانتیک" که پس از امضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به وجود آمد و ذیل حمایت ناتو شکل گرفت، عملاً به عنوان اتاق فکر و عقل منفصل رهبران ناتو به ارائه گزارشها و تحلیلهای راهبردی در حوزههای مختلف میپردازد تا اتحاد و انسجام شرق و غرب اقیانوس اطلس (کشورهای اروپایی و امریکایی) را گسترش ببخشد. این اتاق فکر، محل دیدار و گفتگوهای رهبران سیاسی، نظامی، تجاری و فکری همسو با نظام سلطه است که از سوی اعضای حقیقی و حقوقی از سرتاسر جهان حمایت مالی میشود که از جمله مهمترین حامیان مالی آن در سالهای گذشته باید به شرکت فیس بوک، دولت امارات و دولت انگلیس اشاره کرد.
نهاد تصمیم ساز با چهرههای آینده ساز
شورای آتلانتیک دارای 16 برنامه است که مهمترین آنها شامل: مرکز رفیق حریری و برنامههای خاورمیانه، مرکز انرژیهای جهانی، مرکز آزادی و رفاه، مرکز ژئواکونومیک و... میباشد.
در ارزیابیاندیشکدههای جهانی، نقش ایناندیشکده بسیار پررنگ است به نحوی که در ارزیابی سال 2020 از میان تماماندیشکدههای جهان به عنوان هفتمیناندیشکده برتر، هشتمیناندیشکده در امور دفاعی و امنیت ملی و دهمیناندیشکده در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل شناخته میشود.
اشخاص کلیدی در ایناندیشکده حضور دارند به نحوی که، جیمز ال جونز (James L. Jones) رئیس وقت شورای آتلانتیک در سال 2009 از این سمت استعفا داد تا مشاور امنیت ملی دولت امریکا شود و جایگزین او در شورای آتلانتیک، چاک هیگل شد. هیگل نیز چندی بعد از این شورا به وزارت دفاع امریکا رفت.
اتفاقات در ایران: بیسر، بیسرانجام!
اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی با تیتر: «چگونه یک \"آن\" را تبدیل به یک \"جریان\" کنیم» به ارائه تحلیل و راهبرد نسبت به اتفاقات ایران پرداخت. آنچه تأکید نویسنده آن، برزو درگاهی است این است که اتفاقات ِ امروز ایران، یک مؤمنت (moment) و یک لحظه است نه یک موومنت (movement) و یک جریان. انتقادات نویسنده از کنش امروز بازیگران کف خیابانها در ایران این است که برای شور و هیجان، بدون افق مشخص و صرفاً شامل بخشی از قشر نوجوان و جوان هستند و همراهی اجتماعی عمومی را ایجاد نکرده است. این گزارش در ادامه به درستی اشاره میکند: «جنبش سیاسی پایدار مستلزم نظم و انضباط، رهبری، و حتی سلسله مراتب است – اگر نه یک زنجیره فرماندهی و حداقل تعیین وظایف. ایجاد یک جنبش، مستلزم زمان و منابع است. » آنچه باعث چالش درامیدبستن شورای آتلانتیک به نتیجه اتفاقات ایران شده است همین فقدان مؤلفههای اولیه است که حتی آن را به جنبش هم تبدیل نمیکند.
از دیگر سو، عدم پیوستن مردم شهرها و کارگران کارخانهها باعث ابهام در آینده این اتفاقات شده است. نویسنده تأکید میکند: «در بهترین حالت، تا کنون، نتایج در شهرهای ایران مبهم بود، و به نظر میرسید که کارگران در صنایع کلیدی، مانند نفت و پتروشیمی، حرکتهای کمی برای قیام کارگری داشتهاند. »
تزریق پول به جنگاوران خیابانی
این گزارش با گلایه از ایرانیان خارج از کشور به خاطر درگیری با پلیس در لندن و میلان، به صورت مشخص از ایالات متحده میخواهد به فکر راهاندازی کانال مالی برای حمایت از آشوبگران در ایران باشد: «ایجاد مکانیزمی برای حمایت از این گونه بازداشتشدگان، موضوعی کلیدی و غالباً نادیده گرفته شده است و راه مؤثرتری برای مشارکت ایرانیان خارج از کشور نسبت به درگیری با پلیس در لندن یا میلان است. واشنگتن میتواند محدودیتهای مالی را کاهش دهد تا به زندانیان و وکلای آنها که همچنین دستگیر میشوند، حمایت مالی بینالمللی بدهد. »
از سوی دیگر توجه به فناوریهای ارتباطی و وعدههای ایلان ماسک نیز در این گزارش نمود پیدا کرده است.
روی دیگر بازی با ثبات ایران
آنچه باید به صورت خاص مورد توجه و تأکید قرار بگیرد، اعتراف این گزارش به امکان ناامنی ِ فراگیر و تخریب گسترده در ایران است به گونهای که اوضاع را همچون سوریه و یمن بغرنج کند: «خطرات زیادی بر سر راه وجود دارد و اوضاع همیشه میتواند بسیار بدتر از قبل شود، همانطور که در سوریه و یمن اتفاق افتاد. ایرانیها بهتر است متوجه شوند که بازی طولانی انجام میدهند و برکناری یا دگرگون کردن جمهوری اسلامی، همچون یک مسابقه شطرنج است که بسیار فراتر از یک مچاندازی ساده است. » آنچه در پایان مورد تأکید نویسنده است این است که در ایران، یک نیروی آنی وجود دارد اما چون عقلانیت و سازماندهی ندارد باید «راهنمایی و کمک» به آن صورت بگیرد.
استفاده ابزاری از جوانان، بهره مقطعی از آشوبها
آنچه از دل این گزارش بیرون میآید این است که اتاقهای فکر ایالات متحده به هیچ عنوان به نتیجه آشوبهای امروز ایران دل نبستند و اعتقاد دارند نه طراحی درستی داشته و نه کنشگران آن، بر اساس طرح و نقشه عمل کردهاند. نهایتاً فقط یک ابزار فشار مقطعی و صرفاً یک تصویرسازی منفی رسانهای ایجاد میکند که برای استفاده حداقلی آنان به کار میآید. اصولاً انتظاری که از جنبش رباتیک میرود جز همین استفاده رسانهای و تصویری چیز بیشتری نیست. اینکه جمهوری اسلامی از دل این اتفاقات به چه مهندسی معکوس و برنامه هجومی میرسد چیزی است کهاندیشکده امریکایی از آن غافل بوده است. همانطور که در گزارش شورای آتلانتیک هم اشاره شده است، عرصه سیاست به میدان شطرنج میماند و در ماههای آینده، این ایران است که دست به مهره خواهد شد!
انتهای پیام/