امیدِ خلاق نخبگان چگونه مانع روابط سلطه بر دانشگاه می‌شود؟


سلطه با روابط سلطه برقرار می‌شود، اما امید خلّاق هم مانع تسلط دشمن و هم مانع مهاجرت نخبگان می‌شود و در عوض رشد و پیشرفت کشور را تضمین می‌کند.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - جعفر علیان‌ نژادی: نظر به بیانات مهم رهبری در دیدار با نخبگان دانشگاهی، مناسب دیدم، در یادداشت کوتاهی به تبیین برخی مفردات ارائه شده در این سخنرانی بپردازم.

جوانی، نخبگی و قرار گرفتن در مکان و زمان مناسب، پایه های امید خلّاق است. اگر این چهار عامل در کنار یکدیگر قرار بگیرند، ما حصل، خلق امید است. امیدی که روابط سلطه را واسازی می کند و  نمی گذارد بین "نخبه و دانشگاه" و بین "نخبه و وطن" فاصله بیفتد. در این یادداشت می خواهم، نشان دهم چگونه  می توان با "امیدخلاق"، هم مانع تسلط دشمن و هم مانع مهاجرت نخبگان شد و در عوض رشد و پیشرفت کشور را تضمین کرد. به عنوان نقطه شروع ابتدا لازم است، چند کلمه ای، در خصوص نحوه پیاده شدن ساختار سلطه در  موضوع نخبگان، سخن بگوییم.

به نظر می رسد، وقتی سخن از سلطه گفته می شود، ما تنها با دو جبهه ایستای  سلطه گر و جبهه سلطه پذیر مواجهیم. گویا این گونه است که جریان سلطه از بیرون به داخل هدایت می شود و ما با دو مولفه ثابت و بلا تغییر مواجهیم که نسبت به هم هیچ تاثیر و تاثری ندارند. نکته اما این جاست که سلطه از طریقه روابط سلطه آمیز حاصل می شود. برقراری روابط سلطه آمیز ، هم منوط به فاعلیت فاعل (سلطه گر) و هم وابسته به قابلیت قابل(سلطه پذیر)  است. یعنی، ابتدا به ساکن باید این روابط درون نیروهای جبهه سلطه پذیر حاصل شود.

 بطور خلاصه، روابط سلطه درجایی برقرار است که بین قدرت بالفعل فرد، یعنی کار او با ماحصل کار او فاصله بیفتد. یعنی منافع حاصل از کار فرد را، نیروی دیگری مصادره کند. این اتفاق کم کم موجب از خودبیگانگی جوان نخبه می شود. اگر بین قدرت ابتکار و نخبگی یک جوان با محصول کار  او  فاصله ایجاد شود، وی دچار از خود بیگانگی می شود. اگر دانش جوان نخبه ای متناسب با اشتغال او نباشد، این جوان دچار از خودبیگانگی می شود. اگر جوان نخبه ای در جای خود و زمان خود قرار نگیرد، دچار از خودبیگانگی می شود.

جریان سلطه دقیقا در حد فاصل همین شکاف ها و فاصله ها، اقدام به بازیگری و نقش آفرینی کرده و روابط سلطه را حاکم می کند. برای همین دشمن از  عدم حضور نخبگان در جاهایی که باید حاضر باشند، استقبال می کند. یعنی از  فاصله بین نخبه و جای مناسب او ، بهره برداری می کند. اینکه نخبه در جایی غیر از دانشگاه به فعالیتی غیر از تخصص خود مشغول شود، این برای دشمن فرصت سازی می کند. یا نهال وابستگی و روابط سلطه را در جایی غرس می کند که زمینه (دوران طاغوت) نخبه پروری وجود نداشته باشد. و یا از  فاصله بین شغل و دانش نخبه استفاده می کند و چاله مهاجرت نخبه را می کند. مهاجرت نخبه هم  به معنای بیگانگی نخبه از جایی است که باید باشد هم بیگانگی نخبه از زمانی است که باید در خدمت رشد و پیشرفت کشورش باشد.

در مقابل برای واسازی روابط سلطه، اگر جوان نخبه در جا و زمان مناسب قرار گیرد، محصول دانش یا کار او در خدمت رشد و پیشرفت کشور است. با رشد و پیشرفت، شعله امید در مردم  فروزان می شود. نخبه جوان مبتکر در این صورت خلّاق امید است. یعنی در  هر جا و زمان مناسبی که وارد شود، حس امید خلق می شود. بعد از انقلاب اسلامی زمینه نخبه پروری فراهم شد. هم دانشگاه و هم دانشگاهیان به جایگاه خود برگشتند. با این حال هر اقدامی که بین دانش و کار نخبه، فاصله بیندازد، یا او را در جایگاه مناسبی قرار ندهد و یا امکان رشد علمی او را فراهم نسازد، یعنی قابلیت نفوذ و اثرگذاری مخرب جریان سلطه را فراهم کرده است. سلطه با روابط سلطه برقرار می شود. اما امید خلّاق  هم مانع تسلط دشمن و هم مانع مهاجرت نخبگان می شود  و در عوض رشد و پیشرفت کشور را تضمین می کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط