ردپای اسطورههای ایرانی در نخستین شهر دایرهای جهان + فیلم و تصاویر
شهر باستانی دارابگرد واقع در جنوبشرقی استان فارس، ۶ کیلومتری جنوب شهرستان داراب قرار گرفته که دارای قدمتی چند هزار ساله است. این شهر به صورت دایرهای توسط دارابشاه بنا شده که بزرگترین دیوار گلی جهان نیز در آن ساخته شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، شهر باستانی دارابگرد واقع در جنوبشرقی استان فارس، 6 کیلومتری جنوب شهرستان داراب قرار گرفته که دارای قدمتی چند هزار ساله است. دارابگرد نخستین شهر مدور فلات ایران و جهان محسوب میشود که در شهریور 1310 به شماره 14 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
شهر باستانی دارابگرد نام یکی از پنج شهرستان ایالت پارس در ایران قدیم بوده است و امروزه یکی از مناطق دیدنی داراب به شمار میآید و سالانه تعداد بسیار زیادی از گردشگران را به خود جذب میکند. این شهر در ابتدا یک پایگاه نظامی مهم بود که در دوره هخامنشیان از آن به عنوان محلی برای نگهداری اسیران رومی استفاده میشد و در دوره اشکانیان گسترش یافت و به شهر پررونقی تبدیل شد.
در عهدنامه صلح میان امام حسن(ع) و معاویه، خراج این شهر به امام حسن(ع) واگذار شده بود؛ این مسئله به نوعی بیانگر آن است که این شهر در آن روزگار اهمیت زیادی داشته است، اما متأسفانه امروزه و در حال حاضر از شهر تاریخی دارابگرد خرابهای بیشتر باقی نمانده است.
در اساطیر و داستانهای ملی ایران، بنای شهر باستانی دارابگرد به دارابشاه، از نوادگان اسفندیار و هشتمین پادشاه ایران، نسبت داده شده است. بسیاری از مورخان و نویسندگان متقدم ایرانی ـ اسلامی در آثار و نوشتههایشان بر مبنای اساطیر و داستانهای ملی ایران، بنای شهر دارابگرد را از اقدامات دارابشاه میدانند. برخی نیز مانند ابنحوقل بنای شهر دارابگرد را به دارا پسر دارابشاه نسبت دادهاند. همچنین مطهر بنطاهر مقدسی معتقد است دارابگرد را بهمن، پسر اسفندیار، ساخته است.
داراب مدت 12 سال پادشاهی کرد و پس از او پسرش دارا بر تخت سلطنت ایران نشست؛ اما در این میان بسیاری از مورخان بر این باورند که داریوش کبیر شهر باستانی دارابگرد را بنا کرده است، به دلیل موقعیت خاصی که این شهر مدور داشت، به عنوان مرکز ولایت دارابگرد برگزیده شد. کتیبه داریوش بزرگ در بیستون نخستین سند مکتوبی است که در آن به نام برخی از شهرها و ولایتهای پارس در عصر هخامنشیان اشاره شده است؛ نام این شهر نیز در کتیبه داریوش به چشم میخورد.
گروهی از مورخان معتقدند که فتح اولیه دارابگرد در سال 23 هجری قمری و در جریان لشکرکشی سپاهیان عرب صورت گرفته است. بنا به گفته آنان، اهالی این شهر در برابر سپاهیان ساریه بن زنیم کنانی مقاومت و سرسختی کردند. گروه دیگری از مورخان بر این عقیدهاند که سپاهیان عرب به فرماندهی عثمان بن ابیالعاص در فاصله سالهای 22 ـ 23 هجری قمری به شهر دارابگرد حمله کردند. این شهر در برابر سپاه مسلمانان هیچ مقاومتی نکرد و اهالی با پرداخت جزیه از تعرض مصون ماندند. در این میان، روایت اول که فتح دارابگرد را به ساریه بن زنیم کنانی نسبت داده از صحت و اعتبار بیشتری برخوردار است.
در دوران ایلخانان مغول و تیموریان، شهر تاریخی دارابگرد مورد حمله قرار گرفت و متحمل خسارتهای زیادی شد. در عصر صفویه نیز این شهر با توجه حکام وقت و قرار گرفتن اراضی این شهر تحت عنوان "اراضی خاصه" رو به آبادانی رفت و تا دوران زندیه از ولایتهای مهم فارس محسوب میشد.
همچنین در عصر قاجار این شهر به دلیل دارا بودن اراضی وسیع و حاصلخیز مورد توجه حکام ایالتی قرار گرفت. با استقرار ایالات ترک و عرب در اطراف، این شهر به صحنه منازعات و درگیریهای حکومت و ایالات تبدیل شد که متأسفانه در این عصر این شهر دستخوش صدمات جدی شد از توسعه و پیشرفت باز ماند.
دارابگرد؛ بزرگترین دیوار گلی جهان
شهر باستانی دارابگرد الهام گرفته از بناهای بینالنهرین ساخته و پرداخته شده است. مساحت این شهر 32 کیلومتر مربع و شعاع دایره آن برابر با 1020 متر است و معماری آن با تأثیر از اردوگاههای نظامی حکومت آشور بنا شد.
پیرامون شهر دیوار مخروطی عظیمی از گل رس، سنگ و ملاط آهک ساخته شده است و ارتفاع آن به بیش از 10 متر میرسد. این دیوار در طول زمان دچار فرسایش شده و در حال حاضر ارتفاع آن حدوداً هفت متر است. وجود ماده چسبندهای در میان ملاط و گل بهکار رفته در دیوار سبب شده است تا با گذشت بیش از 2600 سال این دیوار با تخریب کم، پابرجا و استوار باقی بماند؛ از این بعد بزرگترین دیوار گلی جهان محسوب میشود .
پشت دیوار خندقی بزرگ برای حفاظت بیشتر از شهر ایجاد کردند که دسترسی به شهر را در مواقع خطر بسیار مشکل میکرد. عمق این خندق بیش از 10 متر و عرض آن حدود 50 متر بود که این قسمت نیز دچار فرسایش شده است. این خندق مملو از آب و گیاه بود؛ این گیاهان دور پای افرادی که وارد خندق میشدند، میپیچیدند و مانع از شنا کردن آنها میشدند. آب مورد نیاز خندق نیز از رودخانههای اطراف مانند رودبال تأمین میشد.
در داخل شهر دارابگرد دو قله کمارتفاع وجود دارد. قله بزرگتر به قله شاهنشین معروف است و در گذشته روی آن، یک قصر یا ارگ قرار داشت. در دامنه قله شاهنشین غاری مصنوعی وجود دارد. این غار در گذشته محل نگهداری زندانیان، ذخیره آب و کالاهای ضروری بوده است و سقف و دیوارههایش از سنگ تراشیدهشده ایجاد شدند.
این شهر چهار دروازه داشت که شامل دو دوازه اصلی در غرب و شرق و دو دروازه فرعی در جنوب شرق و شمال بود. روبهروی این دروازهها پل متحرکی قرار داشت که در هنگام حمله دشمن برچیده میشد.
گنبد نمکی دارابگرد برای جلوگیری از شور شدن زمین و آبهای سطحی شهر
گنبد نمکی شهر دارابگرد در واقع مرکز این شهر باستانی بوده است و دیواری حلقوی آن را احاطه میکند. هرچند در برخی از متون قدیمی به حضور کوه نمک و انواع نمکهای سیاه، سرخ، سبز و زرد اشاره شده است اما از نقشی که این گنبد نمکی به عنوان مرکز شهر داشته، سخنی به میان نرفته است.
از طرف دیگر در غالب منابع، نقش دیوار و خندق پیرامون گنبد نمکی را حفاظت از شهر دانستهاند؛ در حالی که از اصلیترین نقشهای آن جلوگیری از شور شدن زمینهای زراعی و آبهای سطحی پیرامون شهر بوده است. وجود مزارع سرسبزی که دورتادور آن را احاطه میکنند، مؤید همین نکته است. در واقع گنبد نمکی دارابگرد برخلاف دیگر گنبدهای نمکی زاگرس، منجر به شور شدن آبهای سطحی اطراف نمیشود و زمینهای پیرامون را به شورهزار تبدیل نمیکند.
دلیل نامگذاری شهر تاریخی دارابگرد
نام داراب در کتابهای فرهنگ لغت در ردیف اسامی خاص آورده شده و به معنای جایگاه آب فراوان، ربالنوع آب و ... تعریف شده است.
دارابگرد از دو کلمه داراب و گرد تشکیل شده است و به دلیل اینکه داراب این شهر را بنا کرد، بخش اول آن به اسم این پادشاه نامگذاری شده است. درباره پسوند "گرد" مورخان و صاحبنظران عقاید مختلفی را بیان کردند. گروهی معتقدند که "جرد" یا "گرد»" به معنای شهر است؛ پس دارابگرد شهر داراب معنا میدهد. عدهای دیگر نیز میگویند که بهدلیل مدور ساختن این شهر، آن را دارابگرد خواندند. فردوسی این موضوع را در بیت زیبایی از شاهنامه به نظم درآورده است: چو دیوار شهر اندر آورد گرد / ورا نام کردند دارابگرد
برخی دیگر نیز عقیده دارند که "گرد" تصحیف "کرد" بهمعنای "ساخته" است؛ پس دارابگرد یعنی شهری که داراب آن را ساخته است. مرحوم ملکالشعرای بهار نیز اعتقاد داشت که نام این شهر در اصل "داراآباد کرد" بوده که تبدیل به دارابکرد و دارابگرد شده است.
انتهای پیام/