استاد دانشگاه تهران: روند نابودی آمریکا با بحران هویت و نژادپرستی سرعت یافت

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با بیان اینکه احزاب آمریکا برای حل بحران مهاجران در این کشور هیچ برنامه‌ای ندارند گفت: عقبه نژادپرستی در آمریکا موضوع جدیدی نیست و نژادپرستی از زمان تأسیس آمریکا وجود داشته است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از رادیو گفت‌وگو، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی قدرت آمریکا رو به افول است و ایالات متحده دیگر کشوری نیست که مورد تقلید سایر جوامع باشد. رهبر معظم انقلاب نیز در همین راستا فرمودند: این را همه بدانند آمریکا رو به افول است و آن کسانی که گرایش به این دارند که برویم با آمریکا سازش کنیم نقشه‌های بی‌پایه‌واساس می‌کشند چرا که آمریکا رو به افول است.

یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که دولت ایالات متحده با آن روبرو است و موجب افول قدرت سیاسی در عرصه سیاست داخلی این کشور شده، بحران مهاجران غیرقانونی است که به‌تبع آن شاهد هستیم مهاجر ستیزی در میان سفیدپوستان آمریکایی به وجود آمده و چالش‌های اجتماعی را ایجاد کرده است.

برنامه «خداحافظ آمریکا» با رویکردی علمی به یکی از مهم‌ترین مسائل بین‌الملل، یعنی افول جایگاه و قدرت آمریکا و همچنین بررسی ریشه‌های پیدایش این بحران در رادیو گفت و گو می‌پردازد.

در همین رابطه فؤاد ایزدی، عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره بحران مهاجران غیرقانونی و افزایش مهاجر ستیزی در آمریکا اظهار کرد: کتابی توسط آقای فوکویاما به نام هویت منتشر شد که نشان می‌دهد آمریکا در دهه‌های اخیر مخصوصاً در ده سال گذشته وارد بحران هویت شده است به این معنا که ایده‌های آمریکایی و رؤیای آمریکایی حداقل برای افرادی که در آن کشور زندگی می‌کنند تبدیل به سراب شده و واقعیت ندارد.

از سراب رؤیای امریکایی تا سوءاستفاده ترامپ از بحران هویت

وی افزود: برخی در داخل کشور ما نیز به دلیل فاصله‌ بین ایران و آمریکا و البته مطالعات عمیقی که وجود ندارد. شاید این نکات برایشان نهادینه نشده باشد؛ ولی برای خود آمریکایی‌ها کاملاً به امری ملموس شده که ایدئولوژی، عقبه فکری و جهان‌بینی که در اوایل و اواسط قرن بیستم به آن معتقد بودند وجود خارجی ندارد و توهماتی بوده و نباید جدی گرفته شود و از این روی نوعی بحران هویتی در آمریکا وجود دارد، تا جایی که برخی از سیاست‌مداران آمریکایی مانند ترامپ از این بحران هویت سوءاستفاده کردند و عامل مشکلات موجود در این کشور را مهاجرین معرفی کردند.

 

ایزدی با اشاره به بحران هویت و افول امریکا به‌عنوان مشکلاتی که مردم مشاهده می‌کنند گفت: البته بین کارشناسان در سایر نقاط اجماع است و مردم آمریکا نیز وضعیت خودشان را با گذشته مقایسه می‌کنند و در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا رو به افول رفت برخی دلایلی را مطرح می‌کنند که یکی از آنها مربوط به بحث مهاجرین است و اوضاع بد آمریکا را به ورود مهاجران به این کشور مربوط می‌کنند؛ اما در واقع این‌طور نیست؛ چراکه مهاجرین به اقتصاد آمریکا کمک کردند.

نژادپرستی از زمان تأسیس آمریکا در این کشور وجود داشته است

وی افزود: خیلی از محیط‌هایی که در آمریکا برای جهانیان مشهور است توسط مهاجرین ساخته شده؛ ولی سیاست‌مداری که در پی رأی است با حقیقت کاری ندارد؛ لذا مهاجرین در ادبیات ترامپ تبدیل به انسان‌های مخوفی شدند که در واقعیت این‌گونه نیست؛ جنایت در امریکا وجود دارد؛ ولی مهاجرین کمتر مرتکب جرم می‌شوند، بومیان آمریکایی بیشتر از مهاجرین مجرم هستند؛ ولی این را برعکس نشان می‌دهند و اگر موردی باشد که مهاجری کار خلافی کرده باشد این را برجسته می‌کنند.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه عقبه نژادپرستی در آمریکا موضوع جدیدی نیست و نژادپرستی از زمان تأسیس آمریکا به‌واسطه اروپاییانی که به آمریکا آمدند و بومیان را قتل‌عام کردند وجود داشته ادامه داد: وجود همین عقبه نژادپرستی نیز به افول قدرت امریکا کمک کرده است.

سرعت یافتن روند افول آمریکا با بحران هویت و نژادپرستی

وی افزود: مهاجرینی که از امریکای لاتین به آمریکا می‌آیند رنگین‌پوست هستند و در نتیجه آن نگاه نژادپرستانه علاوه بر بحران هویت و سرعت یافتن روند افول امریکا موضوع مهاجرت را تبدیل به یکی از مباحث روز امریکا کرده و البته با اخباری مانند کشف اجساد ده‌ها مهاجر در تگزاس در دوره بایدن نیز همان سیاست ترامپ به‌نوعی ادامه یافت.

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران ضمن اعلام این مطلب که دلیلی که از سایر کشورها به آمریکا مهاجرت وجود دارد به خاطر سیاست‌های آمریکا علیه آن کشور است، تصریح کرد: امریکا دهه‌ها آمریکای لاتین و خیلی از کشورها را تحت سلطه خودش قرار داده و جریان چپ در آمریکای لاتین در پاسخ به جنایت‌های آمریکا در منطقه است، لذا کشوری مانند ونزوئلا تحریم گسترده می‌شود و حتی دوستان امریکا تحت نفوذ آمریکا هستند و منابع این کشورها توسط آمریکایی‌ها غارت می‌شود.

عامل اصلی مهاجرت، مداخلات آمریکا در تولید فقر است

وی افزود: آمریکای لاتین یکی از غنی‌ترین مناطق دنیا است، نفت این منطقه بیشتر از ایران و روسیه است. ازاین‌جهت آمریکای لاتین همواره تحت نفوذ آمریکا بوده است و سیاست‌های آمریکا منجر شده این کشورها دچار فقر شوند و فقرا به نقاط اقتصادی بهتر و مرزهای آمریکا مهاجرت می‌کنند تا بتوانند با ورود به آمریکا زندگی بهتری داشته باشند؛ لذا اگر این سیاست‌ها در آمریکای لاتین محقق نمی‌شد کسی کشورش را ترک نمی‌کرد و می‌توان گفت اصل مشکل مهاجرت نیز به‌واسطه مداخلات آمریکایی‌ها ایجاد شده است.

ادعای حل مشکل مهاجرت در آمریکا تبدیل به دعوای سیاسی و تبلیغاتی شده است

ایزدی در پاسخ به این سؤال که چرا سناتورهایی مانند تد کروز با تبار کوبایی و مکزیکی درحالی‌که نسل آنها جزو مهاجرین به‌حساب می‌آیند؛ اما مخالف ورود غیرقانونی هستند و سیاست‌های دوگانه را در مورد مهاجرین اتخاذ می‌کنند خاطرنشان کرد: جمهوری خواهان از جمله ترامپ معتقدند مشکل مهاجرت به خاطر سیاست دموکرات‌ها بوده، تبدیل به دعوای سیاسی و تبلیغاتی شده است و هم‌زمان با انتخابات کنگره در آبان‌ماه تشدید می‌شود.

وی افزود: ماساچوست و نیویورک نقاطی است که توسط دموکرات‌ها مدیریت می‌شود و این رفتار سناتورها نوعی نمایش است، مانند این است که برخی ایرانیان در کشورهای اروپایی و امریکا علیه کشور و مردم خودشان فعالیت می‌کنند و خودشان را در اختیار دشمن می‌گذارند بر همین اساس اگر نسخه ایرانی را دیدیم این نسخه هیسپنیک تبار است که دلایل سیاسی و رأی‌آوری دارد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: رنگین‌پوستانی که وارد حزب جمهوری‌خواه می‌شوند که دارای عقبه نژادپرستی قوی هستند باید نسبت به مردم خودشان تند عمل کنند تا در حزب جمهوری‌خواه پذیرفته شوند از طرفی در بین سیاه‌پوستان که اغلب دموکرات هستند برخی سیستم دوحزبی امریکا را قبول ندارند.

احزاب آمریکا برای حل بحران مهاجران در این کشور هیچ برنامه‌ای ندارند

وی با اشاره به جذابیت برخی از شعارهای جمهوری‌خواهان برای درصدی از هیسپنیک‌ها و کسانی که مانند کاتولیک‌های مخالف سقط جنین نگاه تک‌موضوعی دارند افزود: بایدن کاتولیک است و در واقع متشرع بودن موجب رأی آوردن در برخی نقاط می‌شود؛ چراکه کاتولیک‌های متشرع هیسپنیک تبار درصد بالایی هستند و نسبت به خانواده دغدغه دارند و تک موضوعات موردتوجه قرار می‌گیرد؛ چراکه شعار جمهوری‌خواهان در حوزه ارزش‌های خانواده غلیظ‌تر است.

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران ضمن تأکید بر این نکته که احزاب آمریکا برای حل بحران مهاجران در این کشور هیچ برنامه‌ای ندارند اظهار کرد: جمهوری‌خواهان نمی‌خواهند این بحران حل شود؛ چراکه وسیله‌ای برای تبلیغات شده و جمعیت سفیدپوست که امروز باوجود افزایش نوزادان رنگین‌پوست نگران تغییرات در امریکا است؛ بر اساس برآوردها حدود 23 سال دیگر در سال 2045 اکثر مردم امریکا رنگین‌پوست می‌شوند که این وضع نیز قابل اصلاح نیست و هر میزان جمهوری‌خواهان تلاش کنند این روند قابل اصلاح نیست و نمی‌توانند مسئله را حل کنند.

انسداد سیاسی، نشانه افول آمریکا است

وی با بیان اینکه جمهوری‌خواهان قصد دارند مسئله باقی بماند و ابزاری به موضوع نگاه می‌کنند و از طرفی دموکرات‌ها نیز در عمل به نظر می‌رسد نمی‌خواهد این مسئله حل شود؛ چون یکی از روش‌های نگه‌داشتن اکثر هیسپنیک‌ها در این حزب همین است افزود: در مجموع این موضوع ابزار انتخاباتی برای هر دو طیف شده است و نتیجه مسئله حل نمی‌شود و البته اگر دو حزب به توافق برسند در کنگره باید رأی بیاورد و به دلیل انسداد سیاسی و دعواهای سیاسی در امریکا به‌عنوان نشانه افول امریکا این قانون نیز رأی نمی‌آورد، در مجموع راهکار جدی برای حل مسئله روی میز نیست.

ایزدی ضمن اشاره به اینکه در بین اقلیت‌ها سیاه‌پوستان اول بودند و بعد هیسپنیک‌ها ولی امروز هیسپنیک‌ اولویت دارند و این رشد جمعیت آنها بیشتر است ادامه داد: حزب جمهوری‌خواه نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد و حالتی دوگانگی وجود دارد؛ چراکه سفیدپوست را باید نگه دارد و از سویی هیسپنیک‌ها را نیز باید برای رأی موردتوجه قرار دهد؛ لذا سعی دارد چهره‌های هیسپنیک که در خدمت حزب جمهوری‌خواه قرار می‌گیرند را شناسایی کند؛ به‌نوعی باید این دو وجه را مدیریت کنند و نژادپرستان و درصدی از هیسپنیک‌ها را جذب کنند؛ چراکه اگر آرا را از دست بدهند برای همیشه حزب اقلیت باقی می‌مانند.

وی افزود: سناتورهایی مانند تد کروز سال 2016 در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد بودند که البته ترامپ نماینده جمهوری‌خواهان شد؛ اما دوباره بازگشت خواهند داشت؛ چراکه جوان هستند و برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری سعی می‌کنند، جمعیت هیسپنیک در امریکا رو به افزایش است و یک امتیازی برای این حزب است؛ ولی هیسپنیک‌های در خدمت جمهوری خواهان دغدغه مردم خودشان را نخواهند داشت؛ چراکه آن جناح نژادپرست جمهوری‌خواه جریان قوی است و نیاز است به آنها تمکین شود.

تغییرات در سیاست آمریکایی با افزایش روند مهاجرت‌ها

این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: باتوجه‌به اوضاع بد اقتصادی امریکای لاتین این روند مهاجرت‌ها در امریکا ادامه خواهد داشت و مردم جان خود را برای مهاجرت به خطر می‌اندازند و متوقف نمی‌شوند و البته از طرفی ساکنان امریکا رو به افزایش است؛ لذا به نظر می‌رسد همین وضعیت تا 5 سال آینده ادامه خواهد داشت؛ ولی ادامه به سبک فعلی باتوجه‌به تغییر دموکراتیک در درازمدت ممکن نیست و در سال 2045 اگر اکثر مردم امریکا رنگین‌پوست شود سیاست‌مدارانی در امریکا سرکار می‌آیند که رنگین‌پوست هستند و برخلاف رنگین‌پوستان فعلی که در دولت هستند اینها ذیل حاکمیت سفیدپوست رشد نکردند و به نظر آنها تمکین نکردند و قطعاً تمکین به حاکمیت سفیدپوستان کاهش می‌باید و به سمت سیاست‌های عدالت‌محورتری نسبت به رنگین‌پوستان رفته و در بازه 30ساله سیاست‌های مهاجرتی در آمریکا اصلاح می‌شود و حالت نژادپرستانه فعلی را نخواهد داشت.

وی افزود: باورمان این است به‌تدریج در بازه پنجاه‌ساله امریکا در حال تبدیل به کشوری مانند برزیل است و با اینکه برزیل کشوری دارای قدرت، منابع و اکثریت رنگین‌پوست و همچنین بزرگ‌ترین کشور امریکای لاتین است؛ اما نظر این کشور تعیین‌کننده در دنیا نیست.

اصلاحات در سیاست خارجی آمریکا با تغییرات نژادی

عضو هیئت‌علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: سیاست خارجی آمریکا حالت استکباری دارد و افراد استکبار و خودبرتربینی پیدا می‌کنند که این حالت و نگاه حداقلی به اقلیت‌ها به دلیل سفیدپوست بودن آنها است؛ لذا هر چه‌قدر وضع نژادی آمریکا اصلاح شود سیاست خارجی امریکا نیز اصلاح می‌شود.

وی افزود: در قرن 16 قدرت در اختیار پرتغالی‌ها بود، در قرن 17 اسپانیایی‌ها ابرقدرت دنیا بودند و قرن 18 فرانسه، قرن 19 انگلیس و قرن 20 آمریکایی‌ها قدرتمند بودند و کشورهای قبلی به‌تدریج جایگاهشان افول یافت و زمانی که کشورهای معمولی شدند خطری نداشتند، اتفاقاً امروز ایران با پرتغال و اسپانیا در اروپا همکاری بهتری دارد با اینکه اینها زمانی استعمارگر بودند و امروز خوی استعماری ندارند و کشوری عادی هستند؛ لذا ایران می‌تواند با کشورهای عادی روابط عادی برقرار می‌کند.

ایزدی گفت: سیاست‌مداران می‌دانند در ایالت اکثریت هیسپنیک باید در انتخابات پیروز شوند، بر همین اساس دموکرات‌ها خیلی سرمایه‌گذاری کردند که با هیسپنیک‌ها تگزاس دژ مستحکم جمهوری‌خواهان را به خودشان اختصاص دهند؛ ولی ظرفیت خود نامزدها در آمریکا دارای اهمیت است، اگر دارای ظرفیت قوی باشد در نتیجه مؤثر است و بحث‌های سیاست‌گذاری و هزینه‌ها در این حوزه مهم است؛ ولی اگر نامزد ضعیف باشد مشکل در موفقیت ایجاد می‌شود.

افول آمریکا در پی اعمال سیاست لابی اسرائیلی در انتخابات

وی افزود: نقش پول در سیستم سیاسی امریکا مهم و اساسی است و شاهدیم که اگر نسبت به رقیب بیشتر پول جمع کنید با احتمال بالایی پیروز می‌شوید، این رقابت در جمع‌آوری پول مؤثر است و جمهوری‌خواهان در حوزه جذب پول موفق‌تر هستند؛ چون ارتباطشان با محافل سرمایه‌داری نزدیک‌تر بوده و این در انتخابات عامل اثرگذاری محسوب می‌شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه درون حزب دموکرات لابی اسرائیل تبدیل به مشکلی شده است و نامزدی را که حمایت تمام‌قد دارد و سرسپرده اسرائیل است شناسایی کرده و به آنها پول واگذار می‌شود اظهار کرد: جریان پیشرو در حزب دموکرات نقدهایی نسبت به سیاست‌های اسرائیل دارد و اگر در انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها، آی پک و لابی اسرائیل به‌طرف سرسپرده رأی دهند باوجوداین که این جریان در آمریکا ناراحتی ایجاد کرده؛ ولی در انتخابات درون حزبی باقی می‌مانند و در رقابت وارد نمی‌شود؛ لذا این دلیل دیگری برای نقد لابی اسرائیل شده، تا جایی که حتی اگر در مواجهه با لابی اسرائیل، فلسطین را فراموش کنیم، به‌نوعی آمریکا را نابود کرده است و خودش معضل جدیدی است که طی سال‌های گذشته شاهد رشد آن هستیم.

 

انتهای پیام/