دل نوشته دختر شهید قاضیخانی برای آرتین
نهال قاضی خانی، دختر شهید مدافع حرم در دل نوشته خود برای آرتین خردسال نگاشته است: آرتین برادر عزیزم! استوار باش! تو در هوای استقلال بزرگ خواهی شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید «مهدی قاضی خانی» متولد 28 آبان 1364 در روستای "حیدره قاضی خان" استان "همدان" بود. او ساکن شهرستان "قرچک" در استان تهران بود. شهید قاضی خانی در اولین اعزام خود به سوریه بعد از گذشت 21 روز مبارزه با تروریستهای تکفیری وقتی 30 ساله بود در 16 آذر ماه 1394 به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است. نهال دختر شهید قاضی خانی حالا برای آرتین 4 ساله که در حادثه تروریستی حرم شاهچراغ(ع) مجروح شده و پدر و مادر و برادرش را از دست داده، نامهای نوشته است. دل نوشته دختر شهید مدافع حرم به فرزند خردسال شهدای ترور در شیراز در ادامه قابل مشاهده است:
بشنو از نی چون حکایت میکند ازجداییها شکایت میکند
از نهال به آرتین. من کودکی عاشوراییم از نسل شهیدان مدافع حرم
من نهالم. من نهالی کوچک هستم که حسین(ع) را دوست دارم. عباس(ع) را دوست دارم. عاشق رقیه(س) سه سالهام چون رقیه(س) هم مثل من بابا ندارد.
میخواهم برای آرتین برادر عزیزم بنویسم. آرتین، برادرم! با داغ دلت چه کنم که شعلههای دلم آتش به قلبم میزند. آرتین، برادرم! تو را چه نامم که بتوانم خودم را با آن تسکین دهم و مرحمی برای تو باشد و دلگرمی برای من. مینویسم برای آرتین برادرم که چون یاد تو را در ذهنم حک میکنم که مرز بین حق و باطل، مرد و نامردی، آزادگی و زندگی است و هر روز با هر نفسی که میکشم در ذهنم مرور شود. چه زیبا همراه خانوادهات به مکانی امن رفتی تا فارغ از هیاهوی دنیوی که مردم ناآگاه نام آن را آزادی گذاشتند پناه بری و با خدای خود در کنار امامزادهای که شاهچراغ شهر بود، نجوا کنید.
انگار در دشت کربلا بودی و علی اصغرهای بیگناه در کنارت چون لاله پرپرمیشدند. مادرانی را دیدی که تا آخرین قطره خونشان دلواپس جگرگوشههایشان بودند و پناه فرزندانی را دیدی که جسم سرد مادر پناهگاهشان بود. پدری را دیدی که جان شیرین خود را سپر گلوله کرده بود که نکند گلوله آن ناپاک زن و بچهاش را نشانه بگیرد و تو آرتین، برادرم! تیر بود که دیدی که بر سر و سینه زن و مرد و کودک بیگناه میخورد.
آری آرتین تو تیر ندیده بودی. تو ناامنی ندیده بودی. تو پدر و مادر و برادر غرق در خون ندیده بودی چون در سرزمینی زندگی میکردی که در آن آزادی و امنیت بود. امنیتی که پدران شهید ما به ارمغان آورده بودند. این جنایت حاصل چیزی بود که ناآگاهان اسمش را آزادی گذاشته بودند که ثمرهاش بشود دیدن پدر و مادر و برادر غرق در خونت.
من مطمئنم هر بار که پلکهایت از نامردی و جفای روزگار سنگین شود، از یاد آن خاطره که شیرینی زیارت برایت شد شهد شهادت عزیزانت، تکان خواهی خورد. آری برادرم، آرتین این تکانها من، تو و همه را محکمتر خواهد کرد.
آرتین برادر عزیزم! استوار باش! تو در هوای استقلال بزرگ خواهی شد. رشد و پیشرفت خواهی کرد. چرا که ایران با خون عزیزان تو و هزاران شهید آبیاری شده. دلگرم باش برادرم که خون شهید هیچ وقت از جوشش نخواهد افتاد. بگذار اغیار هرگز درنیابند که این قلبهای ما از چه شور و اشتیاق و نشاطی مالامال است و در هوای کدامین یار سر از پا نمیشناسد.
انتهای پیام/