افشای اسناد محرمانه از پروژه آشوب عربستان علیه ایران/ فتنهگریهای «ایران اینترنشنال» چقدر برای سعودیها آب میخورد؟
روزنامه الاخبار لبنان به افشای اسنادی پرداخته که نشان میدهد محور آمریکایی-سعودی و متحدان آن از چند سال قبل طرح گستردهای برای آشوبآفرینی در ایران ارائه کرده و اصلیترین بازوهای اجرایی این طرح شبکههای وابسته به عربستان همچون ایران اینترنشنال هستند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، حسن رستمی- در پی فتنهافروزیها و موجسواریهای عربستان سعودی بر حوادث اخیر در ایران و تلاش برای دامن زدن به آشوبها با انواع حمایتهای مالی و سیاسی از خرابکاران و آشوبگران، روزنامه الاخبار لبنان به افشای اسنادی پرداخت که نشان میدهد عربستان در کنار متحدان خود برنامهای برای آشوبآفرینی و ایجاد «جنگ داخلی» در ایران طراحی کرده بود.
«محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در 3 مه 2017 اعلام کرد: «ما منتظر نمیمانیم که عربستان میدان جنگ باشد بلکه تلاش میکنیم جنگ را به داخل ایران بکشانیم نه عربستان».
بسیاری در آن زمان در تحلیل و تفسیر این سخنان محمد بن سلمان معتقد بودند که عربستان برای ایجاد آشوب در ایران به هستههای تروریستی داعش و عملیاتهایی که گروههای افراطی و تجزیه طلب در سیستان و بلوچستان انجام میدهند متوسل خواهد شد، اما اسنادی که الاخبار به دست آورده نشان میدهد که منظور بن سلمان هدف قرار دادن فضای داخلی ایران از طریق نفوذ در میان جوانان ایران و تشدید گفتمان «اهریمن سازی» از نظام ایران بوده است.
پروژه آشوب محور سعودی-آمریکایی علیه ایران
اسنادی که الاخبار به این منظور کشف کرده به شکل زیر است:
بامداد 2 ژانویه 2016 جهان با خبر اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی شیعه در عربستان و گروهی از جوانان قطیف از خواب بیدار شد. این خبر واکنشهای متعددی در داخل و خارج عربستان به همراه داشت و شب همان روز ساختمان نمایندگی دیپلماتیک عربستان در ایران توسط جوانان خشمگین ایرانی به آتش کشیده شد.
4 روز بعد یعنی 6 ژانویه 2016 شورای ملی رسانهای امارات طرحی به نمایندگان عربستان و بحرین ارائه کرد که آن را «استراتژی رسانهای برای تعامل با پرونده ایران» نامید و این طرح در سالهای بعد با هماهنگی آمریکاییها تبدیل به پروژهای برای «تضعیف ایران از درون» شد.
این طرح توسط «سلطان الجابر» وزیر دولت و رئیس شورای رسانههای ملی امارات مطرح شده بود که هدف آن ایجاد افکار عمومی مخالف با سیاستهای نظام ایران در داخل و خارج بود. این استراتژی مبتنی بر ابعاد سیاسی و به دور از گفتمان فرقهای بود تا گفتمان رسانهای آن تضعیف نشود. نکته مهم اینجاست که نتایج چنین طرحی چند سال بعد خود را نشان داد.
طبق سند شماره یک، بند اول این طرح نشان میدهد که مخاطبان آن افکار عمومی منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس و به ویژه افکار عمومی در داخل ایران و به طور خاص اقلیتهای ایرانی غیرفارسی زبان و مخالفان نظام این کشور در داخل و خارج هستند. قابل توجه است که اماراتیها در طرح مذکور خود اعلام کرده بودند که سازمان همکاری اسلامی به عنوان شریک در اجرای این استراتژی در کنار کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین اتحادیه عرب و مراکز مطالعاتی و معارضان ایران است.
سلطان الجابر در ردیف عناصر اصلی استراتژی رسانهای کشورهای عربی برای مقابله با نظام ایران، همه آنچه را که کشورهای حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی و آمریکا تحت عنوان «مداخله ایران در امور دیگر کشورها» مطرح و ایران را متهم به حمایت از تروریسم میکنند، بیان کرده بود. این طرح همچنین متمرکز بر مخاطب قراردادن افکار عمومی ایرانیها و تاکید بر «اختلاف میان ملت و دولت ایران» بود. درواقع سازماندهی کنندگان طرح مذکور تلاش داشتند ملت ایران به ویژه قشر جوان را مورد هدف قرار داده و به آنها بگویند که مردم ایران در مقایسه با کشورهای خلیج فارس از رفاه اجتماعی محروم هستند تا به این ترتیب موجب ایجاد اختلاف در داخل این کشور شوند.
در این طرح اماراتیها تاکید داشتند که باید به منظور افزایش نفوذ رسانهای، محورهای نظامی و اجتماعی نیز لحاظ شود؛ به این صورت که تبلیغ کنند «تهران به موازات افزایش هزینههای تسلیحاتی، هزینههای مربوط به امور اجتماعی را کاهش داده است».
سازماندهیکنندگان این طرح آشوبگرانه علیه ایران تاکید داشتند که باید افکار عمومی مردم این کشور را تحت تاثیر قرار داده و تبلیغ کنیم که «تا سال 1979 که نظام انقلاب اسلامی در ایران ظهور کرد هیچ مشکلی در منطقه وجود نداشت».
استراتژی رسانهای کشورهای عربی با هماهنگی آمریکا و متحدان آن علیه ایران که در طرح مذکور امارات گنجانده شده حاوی جزئیات مربوط به سازوکار اجرایی آن نیز بود که شامل « ایجاد برنامههای تلویزیونی و رادیویی، ایجاد وبسایتهای عربی، انگلیسی و فارسی، ایجاد بسترهای رسانههای اجتماعی و استفاده از بازوهای رسانهای سفارتخانهها» میشود. اما 2 ابزار برجستهای که دشمنان ایران به این منظور سعی در استفاده از آن داشتند تاسیس یک مرکز مطالعاتی در امور ایران و یک شبکه خبری به زبان فارسی بود که شبانهروز جوانان ایرانی را مخاطب قرار دهند.
اطلاعات افشا شده توسط الاخبار نشان میدهد که یک مرکز مطالعاتی به نام «مرکز خلیج (فارس) برای مطالعات ایرانی» در مارس 2016 تاسیس شد که نام آن بعدا به «موسسه بینالمللی ایرانشناسی-رسانه» تغییر کرد. مدیریت این مرکز را یک تبعه سعودی به نام «محمد السلمی» بر عهده دارد.
ایران اینترنشنال تریبون فتنه علیه ایرانیها
اما دیگر تریبونی که ماموریت فتنهانگیزی در ایران را بر عهده داشته و توسط سعودیها تامین مالی میشود شبکه خبری «ایران اینترنشنال» است که در اواسط 2017 از لندن راهاندازی شد و رسانهها و روزنامهنگاران مخالف ایرانی را جذب کرد. اطلاعات نشان میدهد که بودجه این شبکه سالانه 20 تا 60 میلیون دلار بود اما این رقم در حال حاضر دو برابر شده است. ایران اینترنشنال 100 کارمند دارد و هدف اصلی آن تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی و زندگی روزمره جوانان ایرانی است.
از دیگر ابزارهای اجرایی طرح آشوبگرانه مذکور علیه ایران میتوان به راهاندازی وبسایتی برای جوانان ایرانی در شبکههای اجتماعی اشاره کرد که عنوان آن «Iranianshub.com» با بودجه 338 هزار دلار در سال میباشد. با این حال مشخص شد که این سایت از سال 2021 در اینترنت در دسترس نبوده و دامنه آن از سال 2017 رزرو شده اما هیچ محتوایی در آن قرار نگرفته است و سه بار در سالهای 2018 و 2019 و 2021 آرشیو شد.
این مسئله نشان میدهد که طراحان سایت مذکور در یک پروژه بزرگ اختلاس از بودجه اختصاص یافته به این سایت دست داشتند و سالانه 338 هزار دلار از کشورهای خلیج فارس دریافت میکردند بدون اینکه فعالیتی انجام دهند و البته این امری شایع در کشورهای حوزه خلیج فارس است.
علاوه بر آن گروههای آنلاینی تحت عنوان «تصور کن اگه اینجا ایران بود» با بودجه 338 هزار دلار در سال، «اندیشه-پذیرش-تغییر» با بودجه 546 هزارو 700 دلار در سال ایجاد شده بود تا جوانان ایرانی مقیم خارج را تحت تاثیر قرار دهد. تشویق جوانان ایرانی به تغییر اصول فرهنگی آنها از طریق شبکههای اجتماعی نیز از دیگر ابزارهای اجرایی طرح مخرب کشورهای عربی و محور وابسته به آمریکا علیه ایران است.
از دیگر برنامههای پیشنهادی در طرح مذکور که توسط اماراتیها مطرح شده و عربستان و آمریکا و متحدان آنها در اجرای آن مشارکت داشتند، تخصیص بودجهای به مبلغ 2.68 میلیون دلار برای تولید سریالهایی درباره فرهنگ امارات به زبان فارسی بود. 25 هزار دلار بودجه نیز برای انجام تحقیق و نظرسنجی از ایرانیان درباره تصور آنها از کشورهای حوزه خلیج فارس اختصاص یافت. طبق این طرح بودجهای به مبلغ 723 هزار دلار نیز برای تولید یک برنامه تلویزیونی اختصاص یافته بود تا وجوه مشترک جوامع ایرانی و کشورهای حوزه خلیج فارس را از نظر جغرافیای زمان و مکان تبلیغ کند. ایجاد پرتال الکترونیکی برای جوانان ایرانی با بودجه 3.13 میلیون دلار به همین منظور صورت گرفت.
این استراتژی توسط «سلطان النعیمی» مدیر کل مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک و مدرس دانشکده دفاع ملی امارات و همچنین «عادل الطریفی» وزیر اطلاعرسانی عربستان در تاریخ 22 آوریل 2017 در نشست سه جانبه امارات-عربستان-بحرین مطرح شد. بعد از تصویب استراتژی مذکور، سعودیها و بحرینیها برای آمادهسازی اجرای آن دو نماینده را با پیشینه امنیتی برای مدیریت هماهنگی این استراتژی معرفی کردند که شامل «هانی الضلعان» مشاور وزیر اطلاع رسانی عربستان و «احمد بن خالد العریفی» عضو دفتر معاون اول نخستوزیر بحرین بودند.
اسناد شماره 3 و 4 شامل 2 نامه است که توسط سلطان الجابر، رئیس شورای رسانه ملی امارات به «عبدالله بن زاید آل نهیان» وزیر خارجه این کشور ارسال شد و در آن به استراتژی مذکور و بخشها و اهداف آن اشاره شده بود. سلطان الجابر همچنین اعلام کرد که به منظور اجرای طرح استراتژیک خود با دو طرف صاحب نفوذ ارتباط برقرار کرده که یکی از آنها «سعد محسنی» مالک شبکههای ماهوارهای متعدد از جمله «فارسی وان» است.
سلطان الجابر در نامه خود به وزیر خارجه امارات تاکید کرد که هدف او از برقراری ارتباط با سعد محسنی ارائه یک دیدگاه هماهنگ درباره نحوه همکاری جهت مدیریت پلتفرمها و کانالها در راستای اهداف اصلی استراژی مذکور امارات بوده است.
بنابراین شواهد نشان میدهد که اماراتیها از فعالان معارض ایران در خارج این کشور برای اجرای طرح آشوبگرانه خود در داخل ایران کمک گرفتند.
پروژه عربستان برای ضربه به اقتصاد ایران
سند شماره 5 مهمترین سند مربوط به فتنهافروزیهای محور سعودی-آمریکایی علیه ایران است؛ زیرا ثابت میکند که آمریکا نقش اساسی در طراحی این استراتژی داشته و این طرح توسط کمیته سه جانبه آمریکایی-سعودی-اماراتی تصویب شد. نکته قابل توجه آنجاست که تاریخ ارائه این طرح به آمریکاییها بعد از خروج «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده از توافق هستهای با ایران در مه 2018 بود.
اطلاعات نشان میدهد که عربستان به عنوان یکی از بازیگران اصلی طرح آشوبگرانه مذکور علیه ایران، در تاریخ 30 نوامبر 2018 در حاشیه اجلاس گروه بیست که در آرژانتین برگزار شد مجموعهای از اقدامات اضافی برای همگام شدن با استراتژی رسانهای موسوم به «طرح تضعیف ایران از درون» را با هیئت آمریکایی در میان گذاشت.
در سند شماره 5 آمده که ریاض به آمریکاییها قول داده بود که بعد از اعمال تحریمها علیه ایران، عربستان مقادیر نفت ایران را جبران کرده و با مشتریان این کشور در آسیا و اروپا تماس میگیرد تا به آنها در این زمینه تضمین دهد و به این ترتیب روند ضربه زدن به ایران و اقتصاد آن تسهیل گردد.
این سند فاش میکند که عربستان سعودی در عرض 4 ماه تولید نفت خود را به بیش از 2 برابر نفت صادراتی ایران افزایش داد و دست به اقدامات دیگری نیز در سیاستهای نفتی خود زد تا از وارد شدن شوک به بازار نفت در نتیجه تحریم نفت ایران، جلوگیری کند. عربستان سعودی در این زمینه تلاش کرد کشورهای حوزه خلیج فارس و روسیه را متقاعد کند که صادرات نفت خود را افزایش دهند. تلاشهای عربستان منجر به کاهش قیمت سوخت در آمریکا شد و سعودیها آن را یک دستاورد بزرگ برای دولت ترامپ میدانستند.
بر اساس اسناد افشا شده، پروژه آشوب در ایران شامل مجموعهای از طرحها بود که با هدف مداخله در تحولات ایران و تحریف آنها به ویژه در میان جوانان ترسیم شده بود. شبکهها و رسانههای اجتماعی مهمترین بازوی اجرایی این طرحها محسوب میگردند. طرحهای مذکور شامل موارد زیر است:
-پورتال «ایرانیان هاب»، وبسایت « iranianshub.com» و شبکههای آنلاین: در این طرح تاکید شده که آموزش در جامعه ایران بسیار ارزشمند بوده و جوانان ایرانی تشنه دانش زیاد هستند و علاقه فراوانی به فناوری دارند و آرزو دارند که آخرین ابزارهای فناوری را در اختیار داشته باشند. جوانان ایرانی بیشتر کالاها و خدمات مورد نیاز خود را از طریق اینترنت دریافت میکنند. بنابراین باید یک پلتفرم آنلاین فارسی زبان وجود داشته باشد که کاربر ایرانی بتواند از طریق آن مطالب، ویدیوها یا مطالب بصری جالب مرتبط با فناوری، هنر، موسیقی، علم، مد و خانواده را وبلاگ یا جستجو کند. این فرصت بزرگی برای نفوذ در فرهنگ ایرانی و جمعآوری اطلاعات درباره مردم ایران و علایق آنهاست.
بر اساس این طرح، پلتفرم مذکور میتواند با شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، یوتیوب، آپارات، فیسنامیا و همچنین با تبلیغات موتورهای جستجو مرتبط باشد که به جلب توجه و افزایش شانس انتشار آن در بین ایرانیان کمک میکند.
-کمپین آنلاین «تصور کن اینجا ایران است»: در این طرح شخصیتها مشهور مانند هنرمندان شروع به تبلیغ روشهای تغییر فرهنگ جامعه ایران میکنند و اغلب بازوهای اجرایی این کمپین هنرمندان و عکاسان نوظهور ایرانی هستند. این کمپین با همکای نهادهای جامعه مدنی و همچنین سازمان ملل راهاندازی شده و از جمله روشهای آن برگزاری نمایشگاههای آنلاین نقاشی و عکس و فیلم و... با هدف تغییر فرهنگ جامعه ایرانی است. در این کمپین از کاربران ایرانی خواسته میشود تا داستانها و نظرات خود درباره مشکلات کشور را با استفاده از حس طنز و کنایه در پلتفرمهای فیسبوک، اینستاگران و یوتیوب مطرح کنند.
-تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی جوانان ایرانی و تخریب باورهای آنها درباره واقعیتهای تاریخی: در این طرح تلاش شده تا صداهای مخالف نظام ایران با روشی ساده و جذاب در اختیار مردم این کشور به ویژه جوانان قرار گرفته و درواقع طرز فکر و فرهنگ آنها را به چالش بکشد.
-کمپین «فکر کن-بپذیر-تغییر کن»: هدف از این طرح به چالش کشیدن اصول فرهنگی ایران و تحریک جوانان ایرانی برای مبارزه با فرهنگ این کشور و تبلیغ زندگی مرفه اینفلوئنسرهای ایرانی مقیم خارج از طریف رسانههای اجتماعی است.
سازماندهیکنندگان این طرح تاکید میکنند ایرانیها فرهنگ اصیلی دارند و با باورهایی تربیت شدهاند که شکستن آنها آسان نیست. بنابراین اینفلوئنسرها باید در رسانههای اجتماعی انگیزه داشته باشند و باورهای رایج در فرهنگ ایران را به چالش کشیده و جوانان ایرانی را وادار به تغییر اصول فرهنگی خود کنند. در این روش میتوان از مورد هدف قرار دادن اساطیر فرهنگی و تاریخی ایران شروع کرد و سپس به صحنه سیاسی ایران رسید و در وهله بعدی به حقوق زنان و فساد معطوف شد.
-اینفوگرافیکها و کارتونهای سرگرمکننده: سازماندهیکنندگان این طرح تاکید دارند که با استفاده از کاریکاتورها و اینفوگرافیکها از طریق رسانههای اجتماعی میتوان با جوانان ایرانی ارتباط گرفت و با آنها درباره مسائل فرهنگی و سیاسی گفتگو کرد.
-ساخت انیمیشنهای طنز درباره جامعه ایران: در این طرح انیمیشنهایی درباره ماهیت جامعه ایران و تحولات آن در قالب طنز ساخته میشود که هدف آن تاثیرگذاری بر فرهنگ ایران بوده و انیمیشنها در رسانههای اجتماعی که بیشترین طرفداران را دارند ارائه میگردند.
انتهای پیام/