رئیس دانشگاه عرفان آویلا اسپانیا: گفتوگو ما را به صلح نزدیک میکند
یرزی ناوویوسکی در همایش «صلح از منظر اسلام و مسیحیت» که بههمت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا برگزار شد، تأکید کرد: گفتوگو ما را به صلح نزدیک میکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بههمت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا و با مشارکت دانشگاه عرفان آویلا، دانشگاه ادیان و مذاهب قم و مرکز گفتوگوی ادیان و فرهنگها، همایش یکروزه «صلح از منظر اسلام و مسیحیت» در سالن اجتماعات دانشگاه آویلا در شهر آویلای اسپانیا برگزار شد.
این همایش که دومین کنفرانس برگزارشده در قالب گفتوگوی ادیان پس از برگزاری همایش «اخلاقی زیستن از منظر عرفای مسیحی و مسلمان» در سال گذشته از سوی رایزنی فرهنگی اسپانیا بهشمار میرود، با حضور سخنرانانی از دو دین بزرگ الهی به انجام رسید.
یرزی ناوویوسکی، رئیس دانشگاه عرفان آویلا، محمدمهدی احمدی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا و یوسف فرناندز، رئیس شورای اسلامی اسپانیا در این همایش یکروزه در خصوص مسئله صلح و نسبت آن با اسلام و مسیحیت سخن گفتند.
ابزار صلح دیدار، گفتوگو و شکیبایی است
یرزی ناوویوسکی نخستین سخنران این همایش بود که به اهمیت مفهوم صلح در زندگی بشری از دیدگاه مسیحیت تأکید کرد. وی سخنان خود را با این واقعیت آغاز کرد که عرفان ودیعه الهی میان انسانها جهت شناخت خداوند است. او این شناخت را هدف اصلی و موضوع هر جریان عرفانی دینی دانست و گفت: در این میان تجربه انسانی در رسیدن به این شناخت یعنی شناخت الهی بسیار پراهمیت است. ما همگی انسان هستیم، به این معنا که همگی قوه شناخت جهان را داریم و زندگی ما در این جهان ذاتی متناهی دارد و با مرگ به پایان میرسد، بر همین اساس است که تجربه انسان در این جهان دارای اهمیت است. همین تناهی است که باعث ارزشمند شدن تجربه انسانی میشود.
رئیس دانشگاه عرفان آویلا اظهار داشت: تجربههای انسانی دارای تشابه هستند. این تجربهها در مکاتب مختلف و در ادیان مختلف معنایی مییابند و به انسان برای رسیدن به هدف اصلی یعنی شناخت خداوند کمک میکنند.
یرزی ناوویوسکی در عین حال، مطرح کرد: چه تصوف اسلامی و چه عرفان مسیحی بر اساس تجربه بشری شکل میگیرند، نمیگویم که این دو نوع عرفان یکی هستند، خیر، اینها محتواهایی متفاوت دارند، اما مسئله اصلی و اساس هرگونه نزدیکی میان این دو دیدگاه دینی آن است که بپذیریم بهعنوان انسان تجربههای مشترکی داریم، همین است که ما را به هم نزدیک میکند و میتواند باعث شود که با یکدیگر گفتوگو کنیم.
وی افزود: ما در این جلسه نیز با همین نگاه و رویکرد گردهم آمدیم، زیرا میخواهیم با یکدیگر گفتوگو کنیم و بر اساس نقاط مشترک، درباره تفاوتهایمان سخن بگوییم و آن تفاوتها را بفهمیم. گفتوگو آغاز چنین فهمی است که در نهایت ما را به صلح نزدیک میکند.
رئیس دانشگاه عرفان آویلا به سخنان پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان در دیدار خود از بحرین و ملاقات با مقامات مذهبی مسلمان اهلسنت در نوامبر سال گذشته اشاره کرد و گفت: پاپ بهدرستی بر اهمیت گفتوگو برای رسیدن به صلح اشاره کرده است جایی که میگوید «ایمان به خداوند محور تمامی ادیان و بنیادی برای صلح است. خداوند منشأ صلح و آرامش است، از او میخواهیم به ما توفیق ایجاد راههایی را برای تحقق صلح در هر نقطه جهان دهد».
وی با توجه به فراز دیگری از سخنان پاپ در دیدار با مسلمانان اضافه کرد: «خداوند صلح، هرگز با خود جنگ نمیآورد، نفرت نمیپراکند، از خشونت حمایت نمیکند. ما که به او ایمان داریم از سوی او فراخوانده شدهایم تا در جهان با ابزار خود صلح بهپا کنیم. ابزار صلح دیدار، گفتوگو و شکیبایی است. گفتوگو مانند اکسیژن در هوای همزیستی است».
صلح در پرتوی اعتدال
سخنران بعدی همایش، محمدمهدی احمدی، رایزن فرهنگی ایران در اسپانیا بود. احمدی سخنان خود را با تعریف صلح از نگاه اسلام آغاز کرد و افزود: صلح در لغت بهمعنای مسالمت و سازش آمده است و یکی از بنیادیترین مفاهیم در مطالعات سیاسی و اجتماعی است. در اکثر تعاریف، صلح در تقابل با جنگ تعریف شده بود و بعضی فقدان جنگ را صلح تعریف میکردند، اما در دوران معاصر مفهوم صلح نهفقط بهمعنای نبود جنگ، بلکه بهمعنای ایجاد شرایط آرام، بدون دغدغه و خالی از تشویش و ستیز بهکار رفته است.
وی ادامه داد: بهطور کلی دو دسته نظریه در خصوص جنگ و صلح ارائه شده است و دیدگاههای اولیه اندیشمندان یا مبتنی بر اصالت صلح است و یا مبتنی بر اصالت جنگ است، عدهای جنگ را اصل حاکم بر نظام بینالملل میدانند و صلح را امری عارضی میدانند. عده دیگر، دلایل بروز خشونت را در عوامل بیرونی و محیطی جستوجو میکنند و نه در ذات و سرشت انسان، این در حالی است که اسلام به فراتر از صلح بدین معنا میاندیشد. گویاترین واژه قرآنی در برابر صلح، سلم است و سلم بهمعنای صلح ایمانی و درونی کنار صلح بیرونی است و مفاهیمی نظیر عدالت، ایمان و کرامت انسانی را نیز در بر میگیرد.
احمدی ابراز کرد: صلح باید بر مبنای عدالت، با معرفت به کرامت انسان و بهدور از اغراض قدرتمندان دنیا باشد. این که گروهی جنگطلب نباشند، بهمعنای حاکمیت صلح نیست؛ زیرا همواره منفعت عدهای در گروی جنگ و آتشافروزی است؛ زیرا عالم ماده و علاقه به آن همواره محل نزاع و کشمکشها است.
رایزن فرهنگی کشورمان در ادامه سخنانش، راجع به نسبت اعتدال با صلح و سوءتفاهماتی که در مورد برخی خوانشهای رادیکال از دین وجود دارد، خاطرنشان کرد: از نظر دینداران، دین در ذات خود معتدل است و این عوامل بیرونی است که گاهی افراط و تفریط را به دین تحمیل میکند. عواملی نظیر سوءتفاهمها، برداشتهای ناصحیح، سوءاستفاده از نهادهای دینی و تفسیر غلط از متون مقدس میتواند از عوامل ایجاد افراط و یا تفریط در حوزه دین باشد که همزیستی مسالمتآمیز بین پیروان ادیان الهی را نیز به خطر میاندازد.
وی افزود: نتیجه برداشتهای غلط و تفسیر نادرست، خشونت و ایجاد اختلال و تنش در جامعه میشود که منشأ این رفتار خشونتزا، تعصبات کورکورانه برای منافع مالی و معنوی است. داعش نمونه بارزی از اندیشه متعصبانه و خشونتزا بود. هرچند اغراض سیاسی و حمایتهای دولتهای استکباری را در رشد و قدرت گرفتن این پدیده شوم نمیتوان نادیده گرفت.
احمدی اظهار داشت: حکومتهای استبدادی برای حفظ حاکمیت خود در جوامع اسلامی و در تقابل با حرکتهای اسلامی مخالف خود، از زور، زندان و فشارهای رسانهای استفاده کردند و بسیاری از حکومتهای لیبرال غربی نیز، برای حفظ منافع خود در غرب آسیا و شمال آفریقا به حمایت از آنها روی آوردند. از آن طرف، رسانههای غربی هم برای تشویش اذهان عمومی نسبت به اسلام سیاسی تلاش فراوانی انجام دادند تا آن را معادل تروریسم و خشونت دینی معرفی کنند. عدم تفکیک میان گروههای مختلف معتقد به اسلام سیاسی در کشورهای گوناگون و یکی دانستن گروههایی نظیر اخوان المسلمین و حزب التحریر با داعش و القاعده از سوی رسانههای غربی، سبب شد برخی جوانان مسلمان در گروههای غیرجهادی بهسمت گروههای جهادی گرایش پیدا کنند و جهان با خطری بزرگ با عنوان افراطگرایی دینی روبهرو شود.
وی مطرح کرد: در حقیقت، اسلام سیاسی قربانی جهل سیاستمداران عصر شد و فضای تیرهوتاری برای اصلاح در جوامع اسلامی شکل گرفت و مفهوم اسلامهراسی در جهان گسترش یافت.
احمدی به مقدمات و شرایط توصیفشده در اسلام برای تحقق صلح در جهان اشاره کرد و گفت: دین در ذات خود مخالف جنگ است؛ والصلح خیر[1]. بزرگان اسلام حتیالامکان از آغاز جنگ و توسل به خشونت ابا داشتند و اگر ناگزیر به جنگ میشدند از اخلاق فاصله نمیگرفتند، بهطوری که امام علی(ع) در نامهای توصیه کردهاند که «هرگز آغازگر جنگ نباشید، در صورت اجبار به این امر و شکست دشمن، کسی را در حال فرار تعقیب نکنید، با افراد ناتوان نستیزید، مجروحان را نکشید و زنان را مورد اذیت و آزار قرار ندهید.»، البته تحمیل سکوت و تسلیم بر مردمی که به دفاع از حق پایمالشده خود برخاستهاند آن صلحی نیست که پیامآوران آسمانی بر آن تأکید کردهاند.
رایزن فرهنگی کشورمان یادآور شد: سه مفهوم صلح، عدالت و کرامت انسانی با هم ارتباط نزدیک دارند. عدالت و تعمیم آن به همه میدانهای قضاوتهای سیاسی و اجتماعی صلح غیرعادلانه را به چالش میکشد، باید حد و مرز عدالت و کرامت انسانی با صلح غیرعادلانه کاملاً مشخص باشد. ادیان قطعاً مخالف صلح ناعادلانهای هستند که عدالت و کرامت انسانی را تهدید میکند. صلح مسلماً آن چیزی نیست که سکولاریسم از آن سخن میگوید. صلح، سازش و تسلیم و اطاعت در برابر زورگویان نیست و صلح تحمیلی غیرعادلانه از جنگ هم بدتر است.
وی مطرح کرد: از نقطه نظر دینی، صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکانپذیر است و تنها بهاتکای قوانین مادی، هرگز جنگ و نامنی از جهان برچیده نخواهد شد. اصولاً در مقابل عوامل پراکندگی (زبان، نژاد و...) یک حلقه اتصال میان قلوب بشر لازم است، این حلقه اتصال تنها ایمان به خداست که فراتر از همه این اختلافات است، ایمان به خدا رمز ارتباط اقوام و ملتهاست.
احمدی تأکید کرد: عقلگرایی دینی نیز راهکار دیگری برای مقابله با افراط و خشونتطلبی است. عقلگرایی دینی نیز که از اصول مهم تفکر است از قدیم مورد توجه فیلسوفان و متکلمان قرار داشته است. عقلگرایی دینی بهمعنای تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار است. نادیده گرفتن عقل و خرد در مناسبات دینی اشتباه بزرگی است که گاهی انسان را به حرکتهای تند و افراطیگرایی میکشاند. دین و عقل دو رکن جدانشدنی از هم هستند که حیات سالم بشری در گروی آنهاست بنابراین، تحکیم ثبات در جامعه نه با دینگرایی افراطی به دست میآید و نه با عقلگرایی افراطی، بلکه معیار اعتدال و حد میانه است که از خردورزی ناشی میشود.
وی افزود: از نگاه اسلام، صلح و آرامش لازمه و ضرورت رشد انسانی است، اما گاهی برای احقاق حق مظلومان چارهای بهجز جنگ نیست، نه صلح دارای اصالت مطلق است و نه جنگ. اصالت در برقراری آرامش پایدار و حاکمیت عدالت فراگیر در جهان است. شرایط صلح پایدار جهان تنها از طریق راهکارهایی برگرفته از شاخصههای مشترک میان ادیان آسمانی امکانپذیر است. صلح واقعی هیچگاه با ظلم و تجاوز، سلطهجویی و زیادهخواهی قدرتهای منفعتطلب تحقق نمییابد، صلحی که متجاوزان پس از انجام جنایت و تجاوز به حقوق مظلومان خواستار آن هستند، صلح نیست و ادیان مخالف آن هستند.
رایزن فرهنگی کشورمان با تأکید بر اهمیت برادری و همدلی میان ادیان آسمانی در راستای محقق شدن صلح در جهان گفت: ایجاد گفتمان جدید در سطح نخبگانی در خصوص صلح و امنیت و تلاش برای تبدیل آن به یک رفتار و راهکار جهانی و عمومی، گسترش مفهوم صلح عادلانه و حکیمانه، با حفظ اصول و ارزشهای دینی، یک ارزش و از راهکارهای اساسی در مقابل افراطگرایان و جنگافروزان است.
وی تصریح کرد: صلح را باید فارغ از منافع قدرتها و با نگاه جامع به انسان بهعنوان اشرف مخلوقات تعریف کرد. تحقق صلح پایدار در گروی تحقق عدالت جهانی، اتحاد و هماهنگی ادیان، پرهیز زورگویان از زورگویی، پرهیز جنگافروزان از تظاهر به صلحطلبی، پرهیز منفعتطلبان از مقدس جلوه دادن جنگ برای دستیابی به منافع نامشروع و عمل به تعالیم انبیاست. ارمغان انبیای الهی برای بشریت، صلح، سعادت و امنیت همراه با شرف و عزت بوده است که از طریق برادری و همدلی امکانپذیر است.
صلح و اهمیت آن در تاریخ اسلام
سخنران پایانی این همایش، یوسف فرناندز، فعال اسپانیایی و رئیس شورای اسلامی اسپانیا بود. وی سخنان خود را با این پرسش آغاز کرد که "آیا در زندگی روزمره مسلمانان میتوان مظاهری از صلح یافت؟" این پرسش مهم است چون رابطه عملی اسلام را با این مفهوم نشان میدهد و سپس به کلمه «سلام» یا «سلام علیکم» اشاره کرد که از سلم بهمعنای صلح میآید و بیان کرد: اولین چیزی که وقتی مسلمانان یکدیگر را و یا افرادی دیگر را میبینند، میگویند چیزی جز سخن گفتن از صلح نیست. نام خود دین اسلام نیز از همین ریشه میآید و مفهوم صلح در آن مستتر است.
فرناندز تفاوت اصلی میان دو دین اسلام و مسیحیت را مورد توجه قرار داد و گفت: دو دین اسلام و یهودیت ادیانی هستند که در آنها فقه اهمیت بالایی دارد، اما اسلام اول بعد معنوی و روحانی دارد و سپس بعد تشریعی و فقهی. بعد اول تغییرناپذیر است اما بعد دوم این ویژگی را دارد که میتواند خود را با نیازهای زمانه تطبیق دهد، اما آیین مسیحیت دارای فقه تفصیلی و هنجاری دین اسلام نیست.
وی راجع به تفاوت دیگر میان اسلام و مسیحیت در وجه تاریخی آنها گفت: وقتی پیامبر اسلام(ص) ظهور کرد در منطقه شبهجزیره عربستان هیچ دولتی وجود نداشت که او بتواند از ساختار آن استفاده کند، در حالی که مسیحیت اساساً بر بستر امپراطوری رم بسط و گسترش یافت و از طریق این حاکمیت منظم گسترده پیام خود را نشر داد. این دین نیازی به برپا کردن نظام اجتماعی و سیاسی نداشت چرا که از پیش آن را دارا بود، اما پیامبر اسلام بعد اجتماعی و سیاسی اسلام را باید از نطقه صفر بنا میکرد، این کار از شهر مدینه آغاز شد و اساساً از همین روست که در اسلام وجه هنجاری پررنگی در قواعد اجتماعی و سیاسی میبینیم.
فرناندز در رابطه با معنی صلح در دین اسلام به سه معنای مختلف اشاره کرد و گفت: صلح در اسلام چند معنا دارد؛ اول مفهومی است که در حوزه امور حقوقی از آن ساخته شده است و عموماً بهمعنای تراضی میان طرفین در یک معامله ـ که ممکن است ملک یا امثالهم باشد ـ فهمیده شده است، دوم معنای صلح در نگاه فراتاریخی و آخرالزمانی است، این نگاه البته مختص تشیع است که معتقد است در پایان تاریخ، حضرت مهدی(عج) با ظهور خود صلح واقعی و حقیقی بشری را متحقق میکند.
وی در ادامه یادآور شد: سومین معنای صلح را نیز باید در رخدادی درونی که هر مسلمانی بهدنبال آن است جستوجو کرد. آرامش و صلح درونی چیزی است که بنا بر تعلیم اسلامی در نتیجه یک جنگ مهم و بزرگ درونی به دست میآید، این نبرد درونی آنقدر مهم است که در اسلام به جنگهای معمول «جهاد اصغر» گفته میشود و «جهاد اکبر» یا جنگ بزرگتر چیزی نیست جز نبرد میان انسان با نفس امّاره و پیروزی مقابل امیال و هواهای خود که او را بهسوی شر و گناه میبرند، صلح درونی در نتیجه چنین نبردی محقق میگردد.
در پایان این همایش که با استقبال بسیار خوب دانشجویان دانشگاه عرفان و نیز بسیاری از مسیحیان علاقهمند به مباحث اندیشه و عرفان برگزار شده بود، تعدادی از حضار پرسشهایی را از احمدی و یوسف فرناندز پرسیدند که از سوی سخنرانان پاسخ داده شد و مورد توجه حضار قرار گرفت.
انتهای پیام/+