حساس‌ترین مواضع اسرائیل در بانک اهداف جبهه مقاومت کدامند؟ -دوم بخش پایانی

علاوه بر مواضع و پایگاه‌های نظامی و رآکتورهای هسته‌ای و ... شمار دیگری از مراکز حساس و حیاتی در فلسطین اشغالی وجود دارد که برای صهیونیست‌ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هرگونه آسیب به آنها در هر جنگ آینده، می‌تواند زندگی اسرائیلی‌ها را فلج کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، شبکه المیادین اخیرا با اشاره به وضعیت ارتش رژیم صهیونیستی و نیز ظرفیت نظامی این رژیم تحت حمایت‌های آمریکا، گزارشی از مواضع حساس و حیاتی در اراضی اشغالی تهیه کرده که در هر جنگ آینده می‌توانند هدف قرار بگیرند که ضربه سختی برای صهیونیست‌ها خواهد بود و پیامدهای فاجعه‌باری برای آنها دارد.

در بخش نخست این گزارش به بررسی شماری از مراکز حیاتی و حساس رژیم اشغالگر از جمله رآکتورهای هسته‌ای و پایگاه‌های نظامی پرداختیم و سناریوهای ترسناکی که در جنگ آینده با حمله به این تاسیسات رقم خواهد خورد مورد بحث قرار گرفت.

در قسمت دوم و پایانی این گزارش، المیادین به معرفی بخش دیگری از تاسیسات مهم رژیم صهیونیستی پرداخته که از اهمیت بالایی برای این رژیم برخوردار بوده و هدف قرار گرفتن آنها ضربه سختی به اسرائیل وارد می‌کند. این مواضع به شکل زیر طبقه‌بندی می شود:

 

 

1-بنادر دریایی

رژیم صهیونیستی تا 90 درصد به شدت به بنادر دریایی برای واردات و صادرات کالا متکی است. همچنین بخش زیادی از این بنادر به بخش خصوصی واگذار شده‌اند تا با توسعه و مدرنیزه کردن آنها بیشترین مقدار ممکن کالا را وارد یا صادر کنند که به افزایش سود اسرائیلی‌ها کمک می‌کند. فلسطین اشغالی دارای 5 بندر است که 4 بندر آن مشرف به سواحل دریای مدیترانه و 1 بندر مشرف به دریای سرخ می‌باشد.

3 بندر اصلی شریان مهم تجارت رژیم صهیونیستی محسوب می‌گردند و البته دو بندر دیگر یعنی «عکا» و «یافا» چندین سال است که بدون تغییر باقی مانده و کار آنها محدود به تردد قایق‌های کوچک ماهی‌گیری است.

از همین رو به معرفی 3 بندر اصلی فلسطین اشغالی که اهمیت زیادی برای رژیم صهیونیستی داشته و به شدت از آنها محافظت می‌کند می‌پردازیم:

-بندر حیفا: بندر حیفا در یک منطقه حفاظت شده قرار دارد که به کشتی‌ها اجازه ورود و خروج بدون وقفه در طول سال را می‌دهد. پایانه‌های بندر حیفا همچنین امکانات لازم را برای ورود کشتی‌های بزرگ کانتینری و حمل و نقل هرنوع کالا از جمله کانتینر، غلات، مواد شیمیایی، وسایل نقلیه و سوخت را فراهم کرده‌اند.

این بندر در کنار یکی از شلوغ‌ترین مسیرهای کشتیرانی در جهان قرار دارد که کشتی‌ها از آنجا به کانال سوئز وارد یا از آن خارج می‌شوند. مدیریت این بندر به شکل رایانه‌ای و سریع و کارآمد انجام می‌گیرد. اهمیت بندر حیفا تنها به نقش اقتصادی آن محدود نمی‌شود؛ بلکه این بندر یک موضع نظامی مهم به شمار می‌رود، زیرا حاوی سلاح‌های هسته‌ای و غیرمتعارف است. در ضلع شرقی آن پایگاه تسلیحات دریایی «پلونیوم» قرار دارد و حاوی موشک‌هایی با کلاهک هسته‌ای است.

بندر حیفا یک منطقه حیاتی برای بازرسی کشتی‌های جنگی رژیم صهیونیستی و همچنین دارای محدوده‌ای برای ساخت چنین کشتی‌هایی بوده و مجهز به انواع سیستم‌های رزمی، فنی، لجستیکی منطبق با ماموریت‌های نیروی دریایی اسرائیل می‌باشد.

-بندر اسدود: این دومین بندر مهم رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود که در شهر ساحلی اسدود (یکی از شهرهای تاریخی فلسطین) در ساحل شرقی دریای مدیترانه قرار دارد. بندر اسدود از سال 1965 مورد استفاده صهیونیست‌ها قرار گرفته و تغییرات عمده‌ای در همه بخش‌ها و مناطق پهلوگیری کشتی‌ها در آن انجام شد؛ به طوری که اکنون کشتی‌های بزرگی که حاوی کالاهای تجاری در کانتینرهای بزرگ هستند می‌توانند وارد آن شوند.

-بندر ایلات: این بندر تنها بندر فلسطین اشغالی محسوب می‌گردد که مشرف به دریای سرخ است. بندر ایلات در سال 1955 افتتاح شد و در حال حاضر برای مقاصد تجاری به ویژه مبادلات تجاری رژیم صهیونیستی با کشورهای خاور دور مورد استفاده قرار می‌گیرد. این بندر به کشتی‌های اسرائیلی اجازه می‌دهد تا بدون نیاز به عبور از کانال سوئز به اقیانوس هند برسند.

 

 

تردد کشتی‌ها در بندر ایلات در مقایسه با بندر حیفا و اسدود نسبتا کم بوده و یکی از دلایل این امر آن است که ایلات در فاصله زیادی از مرکز فلسطین اشغالی قرار دارد و همین مسئله هزینه حمل و نقل کالا از طریق آن را برای صهیونیست‌ها افزایش می‌دهد؛ چرا که کشتی‌ها برای ورود یا خروج از بندر ایلات باید مسافت زیادی را در شهرهای اصلی در شمال و مرکز فلسطین اشغالی طی کنند.

نتیجه:

بنابراین هرگونه ایجاد اختلال کلی یا جزئی در این بنادر می‌تواند حرکت اقتصادی و تجاری رژیم صهیونیستی را فلج کرده و بسیاری از پروژه‌هایی که این رژیم برای آینده طراحی کرده است را ناکام بگذارد؛ به ویژه اینکه صهیونیست‌ها مدت‌هاست در تلاشند تا بندر حیفا را جایگزین بندر بیروت به عنوان دروازه ورود کشتی‌ها از خلیج فارس به دریای مدیترانه کنند.

2-میادین نفتی و گازی

صهیونیست‌ها از همان زمان اشغال فلسطین در سال 1948 علاقه زیادی برای اکتشاف نفت در مناطق مختلف این سرزمین داشتند. بر همین اساس قانون نفت اسرائیل در سال 1952 برای تشویق شرکت‌های داخلی و موسسات خارجی برای سرمایه‌گذاری در بخش نفتاراضی اشغالی تصویب شد. رژیم اشغالگر به این منظور در سال 1958 یک شرکت نفتی در زمینه‌های اکتشاف، حفاری، سرمایه‌گذاری، تحقیقات، خدمات، توزیع و ذخیره‌سازی تاسیس کرد.

 

با این حال نتایج این تلاش‌ها برای اسرائیلی‌ها ناامیدکننده بود و تنها چند چاه پیدا شد که درصد بسیار کمی از ذخایر نفت را در خود جای داده بود. صهونیست‌ها بعد از تلاش‌های فراوان توانستند 5 چاه در غرب منطقه النقب و دریای مرده کشف کنند و بعدا بیش از 10 میدان حاوی میلیاردها متر مکعب گاز در کنار چندین میدان گازی کوچک در دریای مدیترانه کشف شد.

در اینجا به معرفی چندین میدان گازی فلسطین اشغالی که اهمیت زیادی برای صهیونیست‌ها دارد و عمده تولیدات این رژیم از آنهاست می‌پردازیم:

-میدان لویاتان: میدان گاز طبیعی لویاتان بزرگیترین میدان گازی در دریای مدیترانه با مساحتی در حدود 324 کیلومتر مربع بوده و تخمین زده می‌شود که ذخایر گازی آن به 22 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی برسد. با وجود اینکه این میدان در منطقه انحصاری اقتصادی مصر قرار دارد اما رژیم صهیونیستی آن را تصرف کرده و شرکت «نوبل انرژی» مسئولیت حفاری و اکتشاف در این میدان را از سال 2010 بر عهده دارد.

این میدان گازی در 200 کیلومتری غرب حیفا و در عمق 1500 متری کوه دریایی «آراتوستنس» قرار دارد. این منطقه مملو از هیدروکربن و یکی از غنی‌ترین منابع جهان در سطح گاز طبیعی بوده و موجب شده فلسطین اشغالی از وارد کننده تبدیل به صادرکننده گاز شود.

-میدان تمار: این میدان در شرق مدیترانه در مقابل سواحل سوریه، لبنان، قبرس، فلسطین و مصر واقع شده و در 80 کیلومتری بندر حیفا و در عمق 1700 متری در زیر دریا قرار دارد که در سال 2009 کشف شد.

-میدان شمن: این یک میدان گاز طبیعی در دریای مدیترانه است که در آگوست 2013 کشف شد و در 16 کیلومتری بندر اسدود و روبروی پایگاه نظامی «پلماحیم» و در عمق 5800 متری زیر دریا قرار داشته و میزان ذخایر گازی موجود در آن 2 تریلیون فوت مکعب تخمین زده می‌شود.

-میدان نوا: این میدان در 36 کیلومتری سواحل نوار غزه و در عمق تقریبا 700 متری زیر آب قرار دارد که در سال 1999 کشف شد و تولید گاز این میدان بعد از توسعه آن می‌تواند به 3 تریلیون فوت مکعب برسد. میدان نوا از اولین میادین گازی کشف شده در فلسطین اشغالی است که عملیات استخراج از آن در سال 2012 آغاز شد.

-میدان تنین: این میدان در 120 کیلومتری سواحل فلسطین اشغالی قرار دارد که در سال 2012 و در 5500 متری زیر زمین کشور شد و تخمین زده می‌شود که حجم گاز طبیعی موجود در آن به 1.5 تریلیون فوت مکعب برسد.

-میدان مارین: این میدان اولین میدان گاز طبیعی کشف شده در نوار ساحلی فلسطین در دریای نوار غزه استکه توسط شرکت گاز انگلیس در سال 1999 کشف شد و دو عملیات حفاری روی آن انجام گرفت. این میدان شامل 1 تریلیون فوت مکعب گاز است که از زمان کشف آن تاکنون فلسطینیان در نوار غزه به دلیل مانع‌تراشی‌های رژیم صهیونیستی نتوانسته‌اند از این میدان بهره‌برداری کنند.

-میدان زوهار: این میدان در سال‌های 1958 تا 1961 در شمال غربی دریای مرده کشف شد و میزان ذخایر موجود در آن 6 میلیارد فوت مکعب تخمین زده می‌شود و سوخت کارخانه‌های پتاس و فسفات را در شمال دریای مرده و منطقه صنعتی در شمال النقب را تامین می‌کند.

-میدان گونین: این میدان یک میدان گازی کم عمق در منطقه الحوله در شمال فلسطین اشغالی بوده و ذخایر آن حدود 2 میلیارد فوت مکعب تخمین زده می‌شود.

نتیجه:

به طور کلی این ثروت عظیم گازی در میادین مختلف فلسطین اشغالی به همان اندازه که برای رژیم کوچک صهیونیستی سودآور بوده می‌تواند تبدیل به یک تهدید بزرگ برای آن گردد. به طوری که هرگونه هدف قرار گرفتن هر یک از این میادین در جنگ‌ آینده نتایج فاجعه برای برای صهیونیست‌ها خواهد داشت.

علاوه بر خسارت‌هایی که انفجار میادین گازی به تاسیسات رژیم صهیونیستی وارد می‌کند، هدف قرار گرفتن این میادین، کارتولید انرژی، فعالیت کارخانه‌ها، صادرات گاز به خارج که میلیون‌ها دلار سود برای صهیونیست‌ها دارد را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. به ویژه در شرایطی که رژیم صهیونیستی تلاش دارد در نتیجه پیامدهای ناشی از جنگ اوکراین، بر بحران انرژی اروپا، تبدیل به منبع جایگزین گاز روسیه شود.

3-نیروگاه‌ها

رژیم صهیونیستی برای تولید انرژی متکی به مجموعه‌ای از نیروگاه‌هاست که برخی از آنها با زغال‌سنگ و برخی دیگر با گاز کار می‌کنند. در این جا به معرفی 5 نیروگاه بزرگ رژیم صهیونیستی به دلیل اهمیت استراتژیک آن می‌پردازیم:

-نیروگاه «اوروت رابین»: این نیروگاه بعد از ترور «اسحاف رابین» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی به این نام معروف شد و یک نیروگاه بخار زغال سنگ است که در شهر الخضیره در داخل فلسطین اشغالی و ساحل دریای مدیترانه قرار دارد. ساخت این نیروگاه در سال 1973 آغاز شد و از سال 1981 شروع به کاار کرد. ظرفیت تولید برق این نیروگاه 2590 مگابایت است و یکی از بزرگترین نیروگاه‌های رژیم صهیونیستی محسوب می‌گرددو این نیروگاه دارای 4 دودکش به ارتفاع 300 متر و از دور قابل مشاهده است.

-نیروگاه «روتنبورگ»: این نیروگاه در سواحل میدترانه در نزدیکی شهر عسقلان قرار دارد که شرکت برق اسرائیل آن را اداره می‌کند. این نیروگاه دومین نیروگاه بزرگ اسرائیل از نظر ظرفیت تولید انرژی محسوب می‌شود و از جدیدترین نیروگاه‌های بخار در میان 5 نیروگاه دیگر بوده و ظرفیت تولید یک چهارم برق شرکت برق رژیم صهیونیستی را دارد.

این نیروگاه در منطقه ساحلی ساخته شده و با فناوری بخار کار و از آب دریا برای خنک کردن استفاده می‌کند. نیروگاه روتنبورگ توسط زغال سنگی که از کشتی‌های باربری در اسکله مخصوص نزدیک آن تخلیه می‌شود تغذیه می‌کند و شامل 4 واحد تولید برق است.

-نیروگاه اشکول: این نیروگاه در سواحل مدیترانه در شمال شهر اسدود واقع و به نام «لوی اسکول» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی نام‌گذاری و از سال 2013 وارد خدمت شده است. ظرفیت تولید این نیروگاه حدود 1600 مگاوات بوده و 7.3 درصد از ظرفیت تولید شرکت برف را تشکیل می‌دهد. این نیروگاه همچنین شامل چند واحد تولید برق و بخار است.

-نیروگاه «ردینگ»: این نیروگاه در شما تل‌آویو در محله «رمات حشارون» واقع و نام آن از «مارکیز ردینگ» که از سال 1920 تا 1930 رئیس شرکت برق رژیم صهیونیستی بوده گرفته شده است.

قبل از تاسیس این نیروگاه، برق تل‌آویو از طریق نیروگاه «نهاریم» در دره اردن و نیروگاه حیفا با طرفیت حدود 47 مگاوات تامین می‌شد و کار انتقال برق از طریق یک خط فشار قوی بین دو ایستگاه صورت می‌گرفت. اما بعد از گسترش و توسعه این شهر نیاز به وجود یک نیروگاه در مرکز تل‌آویو احساس شد؛ به ویژه با توجه به افزایش تقاضا برای برق و آب و همچنین هزینه بالای انتقال برق از نیروگاه‌های دور دست. بر همین اساس کار ساخت یک نیروگاه در تل‌آویو آغاز شد که همان نیروگاه ردینگ بود.

-نیروگاه حیفا: این نیروگاه متعلق به شرکت برق حیفا و اولین نیروگاه بخار (نیروگاه حرارتی) در فلسطین اشغالی است و با گاز کار می‌کند.

علاوه بر این 5 نیروگاهی که معرفی شد چندین نیروگاه دیگر نیز در مناطق مختلف فلسطین اشغالی وجود دارند که البته کوچکتر هستند مانند «گزر، هاگیت، میشور روتم، رامات هواف، تزاویت و دالیا».

نتیجه:

در صورت مورد هدف قرار گرفتن هریک از نیروگاه‌ها در جنگ آینده، رژیم صهیونیستی دچار بحران بی‌سابقه‌ای می‌شود؛ بحرانی که جبهه داخلی و شهرک نشینان صهیونیست به آن عادت ندارد. حمله به این نیروگاه‌ها موجب قطعی جریان برق در فلسطین اشغالی می گردد فعالیت کارخانه‌ها، موسسات، مغازه‌ها، نهادهای ارتباطی، بانک‌ها و بسیاری از مراکز مهم دیگر تعطیل می‌شود. سایر منابعی که می‌توانند برق رژیم صهیونیستی را تامین کنند به هیچ وجه ظرفیت نیروگاه‌ها را ندارند و هیچ کمکی نمی‌توانند به حل این بحران اسرائیلی‌ها در زمان وقوع جنگ بکنند.

4-شهرهای بزرگ صنعتی

رژیم صهیونیستی برای تامین بیشتر نیازهای خود-چه برای مصارف داخلی و -چه برای صادرات به خارج، به شهرهای صنعتی فلسطین اشغالی متکی است که از سال 1967 تلاش کرد تا بیشتر این شهرها را در اراضی کرانه باختری اشغالی و در داخل شهرک‌هایی که در این منطقه ساخته بود تاسیس کند. هدف از این کار، از یک سو پرهیز از آسیب‌های ناشی از انتشار گاز و بخار کارخانه‌ها و از سوی دیگر جذب اسرائیلی‌ها برای سکونت در این شهرک‌ها بود.

در اینجا به معرفی چندین شهر صنعتی در فلسطین اشغالی و به طور ویژه در مناطق شمالی می‌پردازیم که بیشترین عملیات‌های تولیدی در زمینه‌های مختلف را بر عهده دارند.

-منطقه صنعتی «شاحاک»: این منطقه در داخل استان جنین در کرانه باختری در شهرک «شاکید» واقع شده و مساحت آن حدود 311 دونم است. این منطقه شامل 9 کارخانه تولید چرم، آهن، مقوا، ساخت کیف و .. است.

-منطقه صنعتی «نیتسانی شالوم»: این منطقه با مساحتی در حدود 169 دونم در غرب منطقه طولکرم واقع شده و بخش کوچکی از آن در داخل اراضی اشغالی 1948 قرار دارد. در این منطقه شماری کارخانه و صنایع وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: کارخانه «گیشوری» تولید کننده سموم دفع آفات و کودهای کشاورزی و مواد رنگ، کارخانه «شاحف» تولیدکننده مواد عایق حرارتی و کارخانه «لینوی اسحوحیت» تولید کنند انواع شیشه.

-منطقه صنعتی «بارون اون کدومیم»: این منطقه در اراضی استان قلقلیه واقع شده و متعلق به شهرک کدومیم است که در جنوب غربی نابلس قرار دارد. بخش‌هایی از آن نیز در زمین‌هایی که از نظر اداری متعلق به نابلس است واقع شده و قسمت دیگر آن در قلقلیه است که مساحت آن حدود 513 دونم می‌باشد.

-منطقه صنعتی «برکان»: این منطقه در اراضی استان سلفیت و شهرک برکان واقع شده و مساحت آن 1130 دونم است.

-منطقه صنعتی «معالی اورایم»: این منطقه در اراضی استان اریحا واقع شده و متعلق به شهرک معالی اورایم و مساحت آن حدود 133 دونم است. ماسک‌های ضد گاز و سلاح‌های شیمیایی، محصولات صنعتی جنگی، کیسه‌های پلاستیکی، بسته‌بندی محصولات غذایی و لاستیک و مواد پزشکی و ... دراین منطقه تولید می‌شود.

-منطقه صنعتی «مودیعین علیت»: این منطقه در اراضی استان رام‌الله و البیره واقع شده و متعلق به شهرک «نتانیاهو» و مساحت آن 128 دونم است.

-منطقه صنعتی «ماوو حورون»: این منطقه در اراضی استان رام‌الله و البیره واقع شده و متعلق به شرک «ماوو حورون» و مساحت آن حدود 320 دونم است.

-منطقه صنعتی «کریات اربع»: این منطقه در اراضی استان الخلیل واقع شده و متعلق به شهرک «کریات اربع» و مساحت آن حدود 74 دونم است.

-منطقه صنعتی «گوش عتصیون»: این منطقه در استان الخلیل واقع شده و متعلق به شهرک «مجدال عوز» و مساحت آن حدود 248 دونم است.

نتیجه:

شهرهای صنعتی اراضی اشغالی از مهمترین پروژه‌های اقتصادی اسرائیل محسوب می‌شود که هدف آن توسعه بخش صنعتی و رفع معضلات اجتماعی و اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی است. در نتیجه، هرگونه مورد هف واقع شدن هر یک از این شهرها و ایجاد اختلال در کار آنها خسارت اقتصادی هنگفتی به صهیونیست‌ها وارد می‌کند و موجب تشدید معضل بیکاری و مشکلات اجتماعی می‌گردد. این مسئله همچنین تاثیر زیادی بر سرمایه‌گذاری در فلسطین اشغالی می‌گذارد و موجب فرار سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی می‌شود.

نکته پایانی

با یک جمع‌بندی کلی می‌توان به این نتیجه رسید که اگر هریک از مراکز حیاتی و حساس رژیم صهیونیستی که به آن اشاره کردیم مورد هدف قرار بگیرد، صهیونیست‌ها که به دنبال برتری اقتصادی و پیشرفت نظامی و فناوری هستند خود را در برابر واقعیت ترسناکی خواهند دید که تاکنون تجربه نکرده‌اند؛ واقعیتی که تاثیرات فاجعه‌بار بر جنبه‌های مختلف زندگی آنها خواهد داشت و یک ضربه مهلک به پروژه صهیونیستی در منطقه وارد می‌کند.

این مسئله همچنین می‌تواند به تشدید روند مهاجرت معکوس صهیونیست‌ها از اراضی اشغالی به سمت مناطق امن‌تر و باثبات‌تر کمک کند. مهاجرت معکوس بزرگترین منبع نگرانی مقامات رژیم اشغالگر و حامیان صهیونیسم محسوب می‌شود. علاوه بر آن تصویر قدرتمندی که رژیم صهیونیستی تلاش داشت از خود به جهان به ویژه کشورهای عربی نشان داده و آنها را ترغیب به گسترش روند عادی‌سازی با این رژیم کند، کاملا متزلزل خواهد شد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط