نقشه راهی برای فرهنگ ایران


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادداشتی با عنوان «نقشه راهی برای فرهنگ ایران» نوشت

به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متن یادداشت محمدمهدی اسماعیلی به شرح زیر است:

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی، تبیین‌کننده مختصات جدید نظام حکمرانی فرهنگی کشور در گام دوم انقلاب اسلامی است. کلیدواژه معظم‌له برای معرفی و تبیین ابعاد مختلف این رویکرد، «بازسازی انقلابی» در فرهنگ کشور است. بازسازی انقلابی از یک‌سو ناظر بر بازسازی به منزله آسیب‌شناسی، اصلاح برنامه‌ها و رویه‌ها و بهسازی این ساختار است و از سوی دیگر ناظر بر جهت‌گیری و مبانی هویتی و آرمانی این بازسازی است که چیزی جز چهارچوب هویتی و گفتمانی انقلاب اسلامی نیست. به عبارت دیگر، بازسازی انقلابی بازنگری و بازآفرینی برای نقش‌آفرینی فرهنگ در پیشبرد آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی است. ضرورت این بازنگری از یک‌سو به‌واسطه اهمیت حوزه فرهنگ و ماهیت پویای این حوزه است که مواجهه با آن نیازمند رویکردهای به روز و دائماً نوشونده است و از سوی دیگر ناظر بر عدم کفایت تلاش‌ها و رویکردهای کنونی در حوزه فرهنگی کشور است. هنگامی که رهبر معظم انقلاب «رصد دائم تغییرات معمولاً پنهان فرهنگی و علاج بموقع آنها» را از ملزومات بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور برمی‌شمرند، نشان‌دهنده آن است که اگر ما در علاج برخی معضلات فرهنگی کشور ناکام بوده‌ایم به‌واسطه عدم رصد بموقع این تحولات و عدم رسیدگی و درمان فوری و بموقع آنها بوده است. وجود برخی بیماری‌های مزمن فرهنگی در کشور نشان‌دهنده آن است که نظام مدیریت فرهنگی ما در «پیشگیری»، «تشخیص» و «درمان» بموقع آنها موفق و کارآمد نبوده است. به عبارت دیگر، نظام حکمرانی فرهنگی ما، همگام با تغییرات سریع و پیچیده فرهنگ، حرکت نکرده و رشد نیافته است. این نظام حکمرانی نتوانسته است تحولات لازم در سیاستگذاری‌ها، رویکردها، برنامه‌ها و اجزای سازمانی خود در جهت پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه را به انجام برساند و از همین‌رو در به‌دست گرفتن «ابتکار عمل تغییرات فرهنگی» در کشور موفق نبوده است. بازسازی انقلابی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی را می‌توان در قالب الگویی نوین از مهندسی فرهنگی مورد تبیین و تحلیل قرار داد که در آن، مهمترین وظیفه و رسالت نظام حکمرانی کشور در دست گرفتن ابتکار عمل در این حوزه است. بدین منظور و برای رسیدن به این هدف، نظام حکمرانی فرهنگی کشور باید حداقل چند مؤلفه و شاخص زیر را مورد توجه جدی قرار دهد:

تقسیم کار فرهنگی

ابتکار عمل در این حوزه زمانی در اختیار متولیان حوزه فرهنگی کشور قرار می‌گیرد که در وهله اول، همگان بر ضرورت انجام این تغییرات اذعان نموده و اراده جدی برای حرکت در این مسیر را در خود ایجاد نمایند. انجام تغییرات در این حوزه مستلزم تحول اساسی در سامانه‌های رصد تحولات، جست‌و‌جوی راه حل‌های کارآمد، تصمیم‌گیری و نهایتاً اجرای سیاست‌های فرهنگی کشور است. شورایعالی انقلاب فرهنگی به عنوان مهمترین نهاد فرادستی کشور در حوزه فرهنگی آن هنگام می‌تواند در مسیر «تحول» قرار گرفته و برای ایفای وظایف مهمش در دوره جدید حیاتش، آماده گردد که برای هر کدام از این چهارحوزه برنامه‌ریزی کرده و اعضای شورا با تعهد، درایت و تلاشی دوچندان و با تقسیم کار و تفکیک و تدقیق وظایف همه نهادهای متولی حوزه فرهنگ کشور، به تحقق این ارکان بر زمین مانده بپردازند. 

رصد دائمی تحولات فرهنگی کشور 

شورایعالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای متولی فرهنگ در کشور زمانی ابتکار عمل در حوزه‌های گوناگون فرهنگی مخصوصاً حوزه تغییرات سبک زندگی به عنوان یکی از فوریت‌های حوزه فرهنگی کشور، را در دست خواهند گرفت که از اشراف کافی بر کلیه تحولات این حوزه برخوردار باشند. این اشراف کامل در گرو «حضور میدانی» برای درک واقعی تحولات سبک زندگی است. حضور میدانی در کلاس‌های درس مدرسه و دانشگاه، محیط‌های هنری و ورزشی و...، به معنای «دیدن» و «شنیدن» مستمر و دقیق تمام نشانه‌ها و اجزای تحول در سبک زندگی مردم مخصوصاً نسل‌های جدید است. تنها با چنین رویکرد و تلاشی است که می‌توان «نبض فرهنگی» کشور را در دست داشت و راه‌حل‌های بموقع و مؤثر برای درمان و حل چالش‌های ایجاد شده پیشنهاد نمود. فهم دقیق آنچه در حوزه تغییرات سبک زندگی رخ داده است نیازمند شجاعت لازم برای دانستن، فهمیدن و عمل کردن از سوی همه نهادهای متولی حوزه فرهنگ کشور است. نمی‌توان در حوزه‌ای چنین خطیر وارد و با تهدیداتی چنین بزرگ روبه‌رو شد اما از شجاعت لازم برای فهمیدن آنچه واقعاً در حال رخ دادن است و عمل به وظایف خویش در این حوزه، برخوردار نبود. 

مشارکت با نظام نخبگانی کشور

آنچه می‌تواند در مسیر فهم دقیق نبض جامعه در حوزه فرهنگی و اجرای دقیق راهکارهای این حوزه یاریگر ما باشد و شجاعت لازم برای «عمل» در این حوزه را در اختیار ما قرار دهد، ارتباط مستمر با نخبگان علمی و فرهنگی کشور و یاری گرفتن از آنها است. ضرورت این کار از تأکید رهبر معظم انقلاب به شورایعالی انقلاب فرهنگی در خصوص اتخاذ «راه‌حل‌های عالمانه‌ای برای رواج گزاره‌های صحیح و پیش‌برنده» بر‌می‌گردد. رسیدن به راه‌حل‌های عالمانه در گرو معاشرت و مشارکت نظام‌مند با نخبگان کشور در حوزه مسائل فرهنگی است. این معاشرت و مشارکت هم در حوزه مسأله‌شناسی فرهنگی می‌تواند حضور بموقع ما در نبض تحولات فرهنگی جامعه را تضمین کند و هم در زمینه ارائه راه‌حل می‌تواند درمان‌های مؤثرتر و کارآمدتری ارائه نماید. تأکید رهبر معظم انقلاب بر «راه‌حل‌های عالمانه» ناظر بر آسیب‌شناسی برخی عملکردها در این حوزه است که به‌واسطه عدم رعایت این نکته مهم نه تنها مسأله را حل نکرده‌اند بلکه خود به یکی از چالش‌های این عرصه تبدیل شده‌اند. حل مسائل در عرصه خطیر و حساس فرهنگ را نمی‌توان به تصمیمات خودسرانه، بی‌پشتوانه، شعاری و احساسی واگذار کرد. بی‌تدبیری در این عرصه عواقبی بسیار خطرناک‌تر از بی‌تدبیری در سایر عرصه‌های اداره کشور دارد و می‌تواند چالش و مسأله‌ای خُرد را به بحرانی بزرگ و خطرناک تبدیل کند. «راه‌حل‌های عالمانه» در این حوزه باید ناظر بر کاهش فاصله میان فرهنگ عمومی، فرهنگ رسمی و فرهنگ نخبگانی کشور باشد. اگر چه وجود فاصله‌ای حداقلی میان این فرهنگ‌ها امری طبیعی در همه جوامع است اما افزایش بیش از حد این فاصله‌ها به شکاف‌های بزرگ فرهنگی تبدیل شده و باعث ناکارآمدی نظام فرهنگی ما می‌شود. 

به میدان آوردن ظرفیت عظیم جبهه مردمی

انقلاب اسلامی ایران در ذات خود با تحول عمیق فرهنگی در جامعه ایرانی آغاز، پیروز و تداوم یافته است. علت محدثه، علت مبقیه خواهد بود. این واقعیتی است که رهبر حکیم انقلاب، پس از فتنه 88، به صورت جدی به حضور مردم در حوزه فرهنگ تأکید و پشتیبانی نمودند که ثمره مبارک آن قوت امروز جبهه فرهنگی مردمی و انقلابی است. اگر در دهه 90، حکمرانی فرهنگی بشدت از سوی دولت تضعیف شد، در مقابل با به میدان آمدن جریان مردمی، انقلاب اسلامی نیرویی مضاعف پیدا کرد. اینک در این دوره جدید، هوشمندی نظام حکمرانی کشور در به صحنه آوردن و تصدی دادن به این جبهه مردمی است؛ کاری که به یاری خدا در یک‌سال گذشته با قوت در دولت آغاز شده است.

پیوند میان حوزه‌های فرهنگ و اقتصاد 

از منظری آسیب‌شناسانه، علاوه بر فاصله میان فرهنگ‌های سه‌گانه فوق، شاهد وجود یک افتراق و جدایی دیگر میان دو حوزه مهم اقتصاد و فرهنگ در کشورمان هستیم که ناکارآمدی در هر دو حوزه را رقم زده است. راهکار عالمانه در این حوزه متضمن به‌روزرسانی رویکردها و ابزارهای حکمرانی در جهت همگرایی و پیوند میان حوزه فرهنگ و اقتصاد است. رفع این دوگانگی فرصتی را برای حل مسائل اقتصادی با ابتنای بر داده‌های تمدنی در اختیار ما قرار می‌دهد و راه‌حل‌هایی فرهنگی برای حل مسائل اقتصادی پیش پای ما می‌گذارد. بهره‌گیری از ظرفیت‌های حوزه فرهنگ برای مواجهه با چالش‌های حوزه اقتصادی، تجربه‌ای کارآمد و آزموده در جهان امروز است. سیاستگذاری و برنامه‌ریزی همزمان در دو حوزه اقتصاد و فرهنگ برای توسعه اشتغال فرهنگی و گسترش سهم فرهنگ در رونق تولید، هم به اشتغالی کم‌هزینه و پر درآمد منتهی می‌شود و هم مشارکت گسترده مردمی در دو حوزه اقتصاد و فرهنگ را تحقق می‌بخشد. صنایع نرم و خلاق فرهنگی زمینه مناسبی برای کارآفرینی و توسعه اشتغال در میان اقشار گوناگون جامعه، مخصوصاً مناطق محروم و کمتر برخوردار کشور، فراهم آورد.

رویکرد دیگر در حوزه پیوند میان اقتصاد و فرهنگ، گسترش شبکه‌های محله‌پایه و مسجدپایه در حوزه صنایع خلاق فرهنگی به منزله مصداق کارآمدی از مردمی‌سازی حوزه اقتصاد و فرهنگ است. رویکرد مهم دیگر در حوزه اقتصاد فرهنگ، سیاستگذاری در حوزه مصرف فرهنگی است. 

لزوم مدیریت کلان، هماهنگ و یکپارچه

تمام رویکردهای فوق تنها زمانی رنگ تحقق به خود می‌گیرد که شورایعالی انقلاب فرهنگی مدیریت کلان، هماهنگ و یکپارچه همه نهادهای فرهنگی کشور را به عنوان یک ضرورت اساسی برعهده بگیرد و با جدیت تحقق بخشد. هر اندازه که شورایعالی نقش مهم خود در این حوزه را «جدی»تر تلقی کرده و با اراده بیشتری در این حوزه وارد شود، سایر نهادها هم با انگیزه و جسارت بیشتری به انجام وظایف محوله خود خواهند پرداخت. فرهنگ، مبنای قدرت ملی کشور ما در همه اعصار بوده است. این فرهنگ با همه مؤلفه‌ها هنگامی می‌تواند به ساختن ایران قوی منتهی شود که همه نهادهای مسئول در کشور، نقش و جایگاه خود در این مأموریت کلان ملی را به خوبی بشناسند، برای ایفای این نقش برنامه‌ریزی عالمانه و واقع‌بینانه داشته باشند و برای محقق ساختن آن شجاعت و اراده‌ای انقلابی به‌کار بندند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مهمترین نهاد دولتی متولی فرهنگ در کشور، آمادگی خود را برای ایفای نقشی مؤثر در تحقق این مأموریت مهم انقلابی اعلام نموده و همانند گذشته تمام تلاش خود را برای تحقق اسناد بالادستی در حوزه فرهنگی کشور به‌کار خواهد بست. بر این باوریم که بازسازی انقلابی عرصه فرهنگ و موفقیت مهندسی فرهنگی کشور نیازمند مشارکت و همراهی مؤثر و هم‌افزای همه نهادهای مسئول و نیز همه نخبگان، تشکل‌های مدنی و اجتماعی و نیز همه آحاد مردم عزیز ایران است. برای رسیدن به این همراهی و همدلی و تحقق همه شاخص‌های فرهنگی ایران قوی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تمام توان در خدمت خادمان فرهنگ کشور خواهد بود.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط