رویکرد مردم ترکیه به بُرد و صعود مراکش
درخشش تیم ملی فوتبال مراکش، یکی از موضوعاتی است که مورد توجه گروهها و جریانات سیاسی و اجتماعی ترکیه نیز قرار گرفته و جالب اینجاست که با وجود همه اختلافات نظری، دست کم درباره مراکش، حس مشترک همدلی و شادی شکل گرفته است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، نتایج درخشان تیم ملی فوتبال مراکش در جام جهانی 2022 قطر، توجه بسیاری از دوستداران ورزش را به سوی خود جلب کرد. مردم ترکیه نیز به عنوان کشوری که همواره حامی فلسطین و منتقد رژیم صهیونیستی بوده اند، از پیروزی مراکش به وجد آمدند. اما شواهد نشان می دهد که این موضوع در داخل جریانات سیاسی و احزاب ترکیه و گروه های اجتماعی این کشور، بسیار بیشتر از بازی و مسابقه عادی، مورد توجه قرار گرفته است.
به اذعان روزنامه عبری زبان معاریو، پیروزی مراکشی ها و شادی و ذوق طرفداران آنان و به اهتزاز درآمدن پرچم فلسطین، نشان داد که عادی سازی های سیاسی و امنیتی این رژیم با کشورهای عربی، مابه ازای اجتماعی و مردمی قابل توجهی نداشته است.
ابراهیم کراز از تحلیلگران مشهور ترکیه، امروز در ستون تحلیل خود در روزنامه قرار، به بررسی این موضوع پرداخته که چرا ترکیه ای ها از پیروزی مراکشی ها بر سر ذوق و هیجان آمده اند؟ کشوری که خودش نتوانسته در جام جهانی حضور پیدا کند، چرا از پیروزی یک کشور دوردست آفریقایی به وجد آمده است.
او می گوید: درخشش تیم ملی فوتبال مراکش، یکی از موضوعاتی است که مورد توجه گروه ها و جریانات سیاسی و اجتماعی ترکیه نیز قرار گرفته و جالب اینجاست که با وجود همه اختلافات نظری، دست کم درباره مراکش، حس مشترک همدلی و شادی شکل گرفته است.
چرا پیروزی مراکش ما را خوشحال کرد؟
بسیار جالب است. همچنان که می بینید، سرانجام تلخی که برای تیم ملی پرتغال در برابر تیم ملی مراکش رقم خورد، مردم ما را هم درست به اندازه خود مراکشی ها خوشحال کرد. آن چه برای من مهم است، این است که همه شهروندان ما از هر قشر و طیفی از راست تا چپ، از اسلامی تا لیبرال و ملی گرا که همیشه در هر موضوعی اختلاف عمیق و نگرش جداگانه ای داشتند، این بار همه یک نقظه مشترک دارند: حس خوشحالی و غرور از برد تیم ملی فوتبال مراکش و راهیابی این تیم به یک چهارم نهایی.
می بینیم که این غرور و شادی برای همه ما مایه وحدت بوده است. چرا؟ آیا واقعاً چنین چیزی، یک اتفاق شگرف و تازه نیست؟
ما احتمالاً به این دلیل خوشحالیم که مراکش به عنوان یک کشور آفریقایی مسلمان جهان سوم، یکی از اروپایی های مسیحی امپریالیستی را سرنگون کرد. ملی گرای ترک هم خوشحال بود، سوسیالیست و کمونیست ترک نیز خوشحال بود، غربگرا و لیبرال نیز خوشحال بود، اصلاً بی تعارف بگویم، ما و همه از کمالیست و سکولار تا اسلامگرای شریعت محور و محافظه کار، از ابراز مسرت و خوشحالی پرهیز نکردند و نشان دادند که حسابی کیفور شده اند!
می دانید که حالا ما در این کشور، دو ائتلاف سیاسی و انتخاباتی کاملاً مخالف و ضد هم داریم. ائتلاف جمهور به رهبری اردوغان و باغچلی و ائتلاف 6 حزب مخالف. بالاخره موضوعی پیدا شد که هر دو ائتلاف مزبور، نسبت به آن حس یگانه داشته باشند! آری هر دو ائتلاف سیاسی – انتخاباتی ترکیه، از بُرد مراکش شادی کردند. هم اردوغانی ها و هم مخالفین آنها! سربسته بگویم، فکر می کنم هواداران پ.ک.ک و هواداران فتح الله گولن نیز از نتایج مراکش بر سر ذوق آمدند!
حقیقتاً فکر نمی کنید چنین موضوعی مشکوک است و جای بررسی دارد؟ آیا هیچ مشکل خاصی در این مورد وجود ندارد؟
مراکش یک کشور اسلامی آفریقایی است. اما این تنها اسلام گرایان نیستند که از پیروزی این کشور مسلمان خوشحال هستند. در کمال تعجب، می بینیم که سوسیالیست و کمالیست نیز خوشحال است! این تنها سوسیالیست ها نیستند که از پیروزی «یک کشور ستمدیده جهان سوم» خوشحال هستند. ناسیونالیست های ترکیه و لیبرال های ترک نیز خوشحال شده اند! آخر این یعنی چه؟ مگر می شود؟
شاید در حالت عادی تفاوت زیادی بین آنها وجود نداشته باشد. اما همه ما می دانیم که این جریان سیاسی و فکری و اجتماعی، در مورد همه پدیده ها مخالف هم هستند. حتی اگر مشارکتهای مهم و قابل توجهی در نگاه آنها به جهان وجود داشته باشد، پنهان می کنند و بروز نمی دهند. اما این بار نتوانستند. این بار دیدند که پنهان کردن شادی از برد مراکش آسان نیست.
راستش را بخواهید، من مطمئن نیستم که آیا می توان نظر قاطعانه ای داد یا نه. من نمی دانم. اما این احتمالاً فقط برای مردم کشور ما نیست که چنین اشتراک نظر غریبی شکل گرفته است. احتمالاً تقریباً در هر کشور، کدهای فرهنگی مشترکی وجود دارد که شهروندان آن کشور را با هم ترکیب می کند و با وجود اختلافاتی که به نظر می رسد با آنها ناسازگار است، به یک باره یک دیدگاه مشترک را آشکار می کند.
به عنوان مثال، در بلایای طبیعی مانند زمین لرزه ها، در مواجهه با اقدامات تروریستی یا حملات خارجی علیه کشور بسیار طبیعی است که همه به همدلی و اشتراک نظر برسند. اما ما به راحتی نمی توانیم در مسابقات ورزشی چنین وضعیتی را ببینیم.
چیزی که من دیدم این بود که همه می گفتند: کشور برادر، مراکش عزیز پیروز شد. مردم ما و ورزشکاران ما طوری خوشحال شدند که گویی تیم خود ما برنده شده است. مردمی که قبلاً از موفقیت های بین المللی در دهه 1980 و 90 حس غرور ملی از فوتبال ترکیه حرف می زد، مردمی که عادت کرده بودند درباره داستان های حماسی اجداد خود بشنوند و بگویند، این بار، از پیروزی یک تیم آفریقایی شاد شدند.
به یاد دارید یک زمانی فتحی ناجی منتقد ادبی گفته بود: ترکیه، همان اندازه دارای رمان است که فوتبال دارد! منظورش این بود که ما در ترکیه، نه رمان خوب داریم و نه فوتبال بدرد بخور.
او با این حرف خود، هم رمان نویسان را عصبانی کرد، هم طرفداران فوتبال را. ولی در هر حال، ملت ما، هر جایی که لازم شد، از تیم ملی و تیم های باشگاهی و استانی خود حمایت کرد و پا به پای آنها اشک ریخت و شادی کرد.
نه فقط در فوتبال، در هنر نیز چنین اتفاقی افتاد. مثلاً در آن سالهایی که نتایج بد گروه های موسیقی ما در مسابقات آهنگ یوروویژن ثبت شد و هیچکدام از هنرمندان ما در کشورهای اروپایی نیز جدی گرفته نشده بودند، باز هم مسابقه را نگاه کردیم و اهمیت دادیم. حتی کسانی که به فوتبال علاقه نداشتند، وقتی که گالاتاسارای در جام اروپا در برابر سوئد بازی کرد، با همه وجود تحسین و تشویق کردند. در آن مسابقه که غروب سرد زمستان سال 1988 برای کسی مهم نبود که تیم اعزامی از ترکیه، فنرباغچه است یا گالاتاسارای یا بشیکتاش، همه و همه تشویق کردند. حتی افرادی که هیچ ارتباطی با فوتبال نداشتند. مساله این نبود کدام تیم توپ می زند. پای یک کلمه در میان بود به نام: «تیم کشور ما».
در ادوار بعدی و در مورد سایر خاطرات و دستاوردهای دلپذیر، به ویژه درباره موفقیت تیم ملی ما در جام جهانی، خاطرات مهمی به وجود آمد. من خیلی خوب به یاد می آورم ... در طول مسابقه نیمه نهایی که در سال 2002 با برزیل بازی کردیم، خیابان های استانبول نه به شکل مجازی و لفظی بلکه به شکل واقعی، کاملاً خالی بودند. از هر قشر و عقیده ای، از هر فکری و سیاستی که فکرش را بکنید، به تماشای یک مسابقه انسانی نشستند. سوسیالیست، ملی گرا، لیبرال و کمالیست و شریعت مدار، همه و همه جایی گیر آوردند و بازی را نگاه کردند و از تیم ملی حمایت کردند.
حتی دوستانی که مداوماً می گفتند: «اصرار بر ملی گرایی و ناسیونالیسم بد است»، «قدم نهادن در ناسیونالیسم اشتباه است» در میان آنهایی بودند که تیم ملی خودمان را تشویق می کردند. با این حال، احساس تعلق وجود دارد. بیان این احساس طبیعی ناسیونالیسم است. نه تبعیض آمیز، مشروط بر اینکه آنها متحد شوند. ما می خواهیم تیم ملی فوتبال ما به دلیل تعلق ما به این کشور و این جامعه پیروز شود.
وقتی برنده می شویم، خوشحالیم، وقتی نتیجه از دست می دهیم و بازی را واگذار می کنیم، ناراحت می شویم. مثل هر ملتی ...چرا ما از موفقیت تیم ملی مراکش خوشحالیم؟ پاسخ این است: به خاطر حس تعلق. ما به دلیل احساس تعلق به یک جامعه گسترده تر (دنیای اسلام، جهان سوم یا جهان ستمدیده و مظلوم) در برابر پرتغال از مراکش حمایت می کنیم.
یک روز در آینده، اگر به فرض محال، تیم فوتبال جهان و تیم مریخ مسابقه دهند، ما از تیم دنیای خودمان حمایت می کنیم.
انتهای پیام/