سرنوشت حزب حاکم ترکیه چه خواهد شد؟ بخش دوم
اربکان نقش بی بدیلی در بازگرداندن اسلامگرایان به صحنه قدرت و سیاست ایفا کرد و اگر او نبود، زمینههای تاریخی و اجتماعی لازم برای تاسیس حزب عدالت و توسعه، به آسانی پدیدار نمیشد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در بخش پیشین این گزارش، به این اشاره شد که سال 2023 میلادی برای ترکیه سال حساسی است و یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین انتخابات تاریخ سیاسی این کشور، برگزار خواهد شد.
حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان به مدت 21 سال قدرت را در دست داشته و بر اساس بسیاری از پیش بینی ها و نظرسنجی های میدانی، به احتمال قوی، از صحنه قدرت کشور کنار زده خواهد شد. اما به این اشاره کردیم که این حزب هنوز هم پایگاه اجتماعی قابل توجهی دارد و انتظار نمی رود که از صحنه سیاسی ترکیه محو شود.
از دیگر سو، درباره این موضوع تاریخی صحبت کردیم که در جریان انحلال امپراطوری عثمانی به دستور مصطفی کمال آتاترک و تاسیس نظام جمهوری ترکیه، رفته رفته، اسلام و اسلامگرایی به حاشیه رانده شد و مشی ملی گرایی افراطی ترکی و بعدها، سکولاریزه شدن و پافشاری بر لائیسم و کمالیسم، شرایط نوینی را رقم زد و میلیون ها خانواده اسلامگرا و محافظه کار، خاطرات تلخی از اقتدار کمالیست ها و لائیک های حزب جمهوری خلق را در حافظه تاریخی خود ثبت کردند.
در این بخش از گزارش، به زمینه های برچیده شدن قانون تک حزبی، کودتاها، تنش های سیاسی، نخستین جرقه های بیداری اسلامی ترکیه و نقش بی بدیل مرحوم نجم الدین اربکان می پردازیم. مردی که در بازگرداندن اسلامگرایان به صحنه قدرت و سیاست به تمام معنی کلمه، یک نقش تاریخی بی مانند را ایفا کرد و اگر او نبود، زمینه های تاریخی و اجتماعی لازم برای تاسیس حزب عدالت و توسعه به آسانی پدیدار نمی شد.
از رویاهای اینونو تا شرق بزرگ
عصمت اینونو که با نام و عنوان عصمت پاشا، مدت ها در سپاه عثمانی به عنوان ژنرال خدمت کرده و از همقطاران قدیمی مصطفی کمال آتاترک بود، در سوق دادن ترکیه به سوی یک فضای مملو از حس و حال ملی گرایی، سکولاریزه شده و ضد دینی، نقش بارز و برجسته ای داشت. او آشکارا از ایده های نژادپرستانه دفاع می کرد و پیش از جنگ جهانی دوم، موجی برای حمایت از نازیسم و آلمان به راه انداخته شد که اینونو و رفقایش نیز از آن حمایت می کردند.
علاوه بر مصطفی کمال و عصمت اینونو، اولین رئیس جمهور و اولین نخست وزیر جمهوری ترکیه، دیگر موسسین جمهوری نیز، غالباً نظامی بودند و افرادی همچون ژنرال کاظم کارا بکیر، مارشال فوزی چاکماک و خیلی های دیگر، با اتکا به توانایی و قابلیت های نظامی خود، به قدرت رسیدند و نزد مردم محبوییت یافتند.
در بُعد نظری و تبلیغاتی نیز، ده ها نویسنده و روشنفکر پیدا شدند که از ایده های ملی گرایانه ترکی حمایت کردند. از ضیا گوک آلپ تا خیلی های دیگر که با نوشتن متن نژادپرستانه سوگند نامه دانش آموزی، تفکر ملی گرایی راست افراطی را به اوج رساندند.
این متن تا همین چند سال پیش، به اجبار در هر صبحگاه، توسط دانش آموزان خوانده می شد. شعارهای تندروانه و عجیبی همچون «چه خوشبخت است آن که می گوید من ترک هستم» و «یک ترک با یک جهان برابر است»، که به مهمترین سخنان آتاترک تبدیل شد، زاییده همین تفرات ملی گرایانه بود.
مهمترین ویژگی عملی این تفکر، نه تنها ثبت خود، بلکه نفی دیگری بود. منظور از دیگری و دیگری سازی، جبهه گرفتن ملی گرایان و سکولارهای کمالیست، علیه اسلامگرایان بود. دشمن مشترک همه این گروه ها، افرادی بودند که به نحوی از انحاء، با دین، شریعت، قرآن، روحانیت، طریقت و تکایا و مساجد، ارتباط داشتند. صد البته کردها، علویان و چپ ها نیز به لیست بلندبالای دشمنان ملی گرایی ترکی افزوده شدند و عرصه را بر همه آنان تنگ کردند.
ترکیه پس از جنگ جهانی دوم، رفته رفته وارد فازهای سیاسی و اجتماعی نوینی شد و سربرآوردن جریانات اسلامگرایانه نوینی همچون «شرق بزرگ» به رهبری شاعر و نویسنده ای به نام نجیب فاضل کسا کورَک، صدها هزار تن از جوانان ترکیه را به سوی خود جلب کرد. یکی از این جوانان، عبدالله گل بود که به گفته خودش، در اوان جوانی با حزب شرق بزرگ آشنا شده و بارها پای سخنرانی های نجیب فاضل نشسته بود.
ترکیه پس از جنگ جهانی دوم، رویدادهای مهمی را از سر گذراند و تحولات استراتژیک و اثرگذاری همچون عدم بیطرفی ترکیه در دوران جنگ سرد و عضویت این کشور در پیمان نظامی ناتو، شرکت سربازان ترک در جنگ کُره، کودتای نظامی سال 1960 میلادی و اعدام عدنان مندرس نخست وزیر وقت، از نقاط عطف بود.
یک پروفسور مکانیک، یک رهبر دینی - سیاسی
کسی نمی توانست تصور کند که پروفسور نجم الدین اربکان، دانشمند توانای علم مکانیک و متخصص کارکشته ساخت موتورهای دیزلی ادوات نظامی ارتش آلمان، قرار است علم و صنعت و موتور خودرو را رها کند و برای کار سیاسی به زادگاهش بازگردد.
اربکان در سال 1951 میلادی در دانشگاه فنی آخن آلمان مدرک دکترای علوم مکانیک را دریافت کرد و به عنوان یکی از شاگردان نزدیک پروفسور اشمیت، در یک پروژه بزرگ ارتش آلمان، برای ساخت موتور تانک و موتور دیزلی نفربرهای نظامی، مشغول به فعالیت شد.
اما اعتبار دانشگاهی، درآمد کلان پروژه های بزرگ و امتیازات مهم را رها کرده و به کشورش بازگشت تا در کنار کار دانشگاهی، به فعالیت سیاسی هم بپردازد. اربکان در ترکیه، علاوه بر تشکیل نخستین گروه تولید موتور خودرو ملی و خودکفایی ترکیه، برای نخستین بار در سال 1969 میلادی به عنوان نماینده به پارلمان رفت. او نقش بی بدیلی در بازگرداندن اسلامگرایان به صحنه قدرت و سیاست ایفا کرد و اگر او نبود، زمینه های تاریخی و اجتماعی لازم برای تاسیس حزب عدالت و توسعه، به آسانی پدیدار نمی شد.
در سال 1972 میلادی حزب سلامت ملی (milli selamet partisi MSP) را تاسیس کرد و پس از مدتی به عنوان وزیر دولت و معاون نخست وزیر، تبدیل به یکی از رجال قدرتمند جبهه محافظه کار – ملی گرا شد. اما خیلی زود به حکم دادگاه، با منع فعالیت سیاسی روبرو شده و در دوران کودتای 1980 میلادی نیز شرایط سختی را تجربه کرد.
کودتای 1980 ژنرال کنعان اَورَن، بلای بزرگی بود که بر سر سیاست و جامعه ترکیه نازل شد و خیلی ها را در تنگا قرار داد و هزاران نفر به ممنوعیت فعالیت سیاسی محکوم شدند که یکی از آنان اربکان بود. 3 سال پس از کودتا و در در سال 1983 میلادی، کرکره احزاب را بالا زدند. اربکان رهبر حزب رفاه شد (refah partsi RP) و از آن دوران به بعد بود که نسل جدید جوانان تحصیل کرده اسلامگرا همچون عبدالله گل و دیگران، دور اربکان جمع شدند و بعدها، جوانان دیگری نظیر بلنت آرنچ، رجب طیب اردوغان و رفقایشان نیز به این حزب پیوستند.
حزب رفاه، در آخرین دهه قرن بیستم مُهر خود را بر تحولات سیاسی و اجتماعی ترکیه زد. از مهمترین اقدامات اثرگذار این حزب، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.بازگشت قدرتمندانه خانوارهای محافظه کار و دین مدار به عرصه عمومی سیاست و امیدوار شدن آنان به تغییر تابلوی سیاسی در کشور.
2.مشارکت وسیع و حیاتی زنان و جوانان در عرصه سیاست.
3.ارائه نسخه های ابتدایی سیاست و توسعه سیاسی برای اداره کشور با اتکا به مفاهیم اسلامی برجسته ای همچون عدالت، رفاه، مبارزه با فقر، بها دادن به خانواده و ارزش های دینی و توجه به نقش ترکیه در تحولات مهم جهان اسلام و حس مسئولیت پذیری در قبال مشکلات مسلمانان به ویژه در فلسطین، آفریقا و افغانستان.
سیاست و حکمرانی نزد اربکان، مفاهیمی بودند که با تکیه بر پس زمینه های تاریخ صدر اسلام تحلیل می شدند و او آشکارا از این دفاع می کرد که توجه به پاکی و پارسایی کارگزاران حکومتی در صدر اسلام و دوران موسوم به «عصر سعادت» همان حلقه گمشده ای است که سیاست و قدرت در ترکیه به آن نیازمند است و باید بدان رجعت شود.
در بخش بعدی این مطلب، به کودتای 1997 میلادی، برآمدن کادرهای سیاسی و تکنوکرات های اسلامگرای پیشرو و انشعاب دو جریان اربکانی اردوغانی خواهیم پرداخت و تلاش می کنیم به این سوال پاسخ دهیم: حزب عدالت و توسعه، توسط گروهی از شاگردان مرحوم نجم الدین اربکان تاسیس شده است. آیا ممکن است تاریخ به شکلی دیگر تکرار شود، اصطلاحاً خیاط دوباره در کوزه بیفتد و بر مبنای سنت تاریخی، شاهد انشعابات جدیدی در جریان محافظه کار و حزب عدالت و توسعه باشیم؟
ادامه دارد ....
انتهای پیام/