داستانی از دوران مظلومیت شیعیان/ جواب دندانشکن ابن سکیت در حمایت از اهل بیت(ع)
هاشمی در داستان «یک دستها» با الهام از زندگی ابن سِکیت، از علمای قرن سوم هجری، تصویری از مظلومیت شیعه در دوران حکومت متوکل عباسی را ارائه میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رمان «یک دستها»، نوشته سیدناصر هاشمی در مورد زندگی و زمانه ابن سِکیت، یکی از یاران با وفای امام هادی(ع) منتشر شد.
داستان و رمان بهعنوان یکی از قالبهای انتقال آموزههای دینی، همواره یکی از مسیرها و رسانههای مهم و پرمخاطب برای آشنایی مخاطب با سیره معصومین و آموزش راه و رسم دین است و در سالهای اخیر خوشبختانه اقدامات شایستهتری در این زمینه توسط نویسندگان و ناشران ادبیات داستانی صورت گرفته است. یکی از این اقدامات نشر و چاپ رمانهایی با شخصیتهایی است که در زمانه اهل بیت(ع) میزیسته و ارتباط نزدیکی با امامان معصوم(ع) داشتهاند.
ابن سکیت که بود؟
هاشمی در کتاب «یک دستها» از همین منظر به سراغ زندگی و زمانه ابویوسف یعقوب بن اسحاق، معروف به ابن سِکیت، از اندیشمندان قرن سوم هجری و از شیعیان و یاران امام جواد(ع) و امام هادی(ع) رفته است. او در اکثر علوم عصر خود مانند علوم قرآن، شعر، لغت و ادب تبحّر داشت و درباره این علوم کتابهایى به رشته تحریر در آورده بود که به گفته بعضى از صاحبنظران بعضى از آنها در نوع خود بىنظیر است.
ابن سکیت از جمله اندیشمندان و علمایی بود که در چند حوزه شهره و تأثیرگذار است که از جمله این موارد، میتوان اثرگذاری او در حفظ ادبیات عرب اشاره کرد. او با کوشش بسیار افزون بر گردآوری این آثار، به شرح و تفسیر برخی از آنها نیز پرداخت. کمتر دیوانی است که او آن را روایت یا شرح و تفسیر نکرده باشد. او با حفظ این ذخائر گرانبها از خطر نابودی، خدمت ارزندهای به ادبیات عرب کرد؛ به طوری که به جرأت میتوان گفت که در مقایسه با همگنانش بیشترین سهم را در این کار داشته است.
از دیگر حوزههایی که از او به عنوان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار یاد میشود، علم رجال و روایت حدیث است. او از جمله شخصیتهای مورد اعتماد اهل بیت(ع) و از خاصان امام هادی(ع) بوده و با توجه به این امر، روایتهای متعددی از امام هادی(ع) و امام جواد(ع) از او نقل شده است.
درباره زندگی او روایتهای متعددی در تاریخ ذکر شده است که از جمله این موارد، علت قتل اوست. به تأیید اکثر منابع علت قتل او اظهار محبت شدید نسبت به خاندان علی(ع) در برابر متوکل بود. در برخی منابع چنین ذکر شده است که متوکل در مجلسی از ابن سکیت پرسیده بود: «فرزندان من «معتز» و «مؤید» نزد تو عزیزترند یا حسن و حسین(ع) فرزندان علی(ع)» ؟ ابن سکیت با اینکه تقیه میکرد، اختیار از کفداد و در پاسخ گفت: «قنبر خادم علی(ع) از تو و فرزندان تو برتر است». متوکل از این گفته چنان برآشفت که در دم دستور داد زبان وی را از قفا بیرون کشیدند.
داستانی از دوران مظلومیت شیعیان
هاشمی در کتاب حاضر داستانی از دل زمانه متوکل عباسی را روایت میکند. نویسنده در «یک دستها» روزگاری را که شیعیان تحت نظارت شدید امنیتی بودند و مأمورین حکومت هرگونه ملاقات با امام هادی(ع) را ممنوع کرده بودند، به تصویر میکشد. ابن سکیت همراه با جوانی به نام «آشر» که از دوستانش است، مخفیانه به دیدار امام(ع) میروند؛ آشر جوانی است که پنهان از خانواده شیعه شده و از دوستدارن اهل بیت(ع) است. او آرزو دارد که به زیارت مرقد امام حسین(ع) برود اما متوکل که جنایتهای زیادی در حق شیعیان انجام میدهد، شرط زیارت کربلا را قطع عضو گذاشته است. آشر در پی یافتن راهی برای زیارت است و این سِکیت هم با اجازه امام(ع) آموزش پسران متوکل را برعهده میگیرد تا راحتتر بتواند با ملاقات امام هادی(ع) بیاید اما سرانجام دردناکی در انتظار ابن سکیت و آشر است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
متوکل از اندرونی خارج شد پیش مهمانها برگشت و سر جایش نشست. عصبانی بود. پی در پی چند جام شراب نوشید نگاهی به سعید حاجب انداخت که همان جا ایستاده بود. کیسه را برایش پرتاب کرد و گفت: «اینها را از هر کجا که برداشتهای بگذار سر جایش ابی الحسن را هم بیاور اینجا.»
سعیدِ حاجب تعظیم کرد و خارج شد ابن سکیت کمی دورتر از متوکل روی یکی از تختها کنار عبیدالله بن یحیی نشسته بود، نمیدانست آنچه را میشنود و میبیند، واقعیت است یا خیال. این مجلس، مناسب امام(ع) نبود. حتماً امام(ع) مورد بیاحترامی قرار میگرفت. نمیدانست که طاقت میآورد کسی در مجلس به امام(ع) توهین کند یا نه؟ چه باید میکرد؟ طاقت نیاورد. بلند شد. قدمی جلو گذاشت تعظیم کرد و گفت: «امیرالمؤمنین به سلامت باشند!» متوکل رو به ابن سکیت کرد و گفت: «چه می خواهی ابویوسف؟» ابن سکیت که سعی میکرد بر ترسش غلبه کند و صدایش نلرزد، گفت: «یا امیر! شما بنده را مشاور خود قرار دادهاید؛ مشاور باید با جسارت نکاتی را یادآور شود و جلوی ضررهای احتمالی را که متوجه حکومت یا شخص خلیفه است بگیرد. ...»
رمان «یک دستها» نوشته سید ناصر هاشمی در 128 صفحه و به قیمت 49 هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده و روانه بازار نشر شده است.
انتهای پیام/