اظهارات جدید عبدالحمید درباره بهائیان؛ هم خلاف فقه است هم خلاف امنیت ملی!


مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدان در خطبه‌های نمازجمعه مدافع حقوق بهائیان شده و آنها را مرتد نمی‌داند؛ اظهاراتی که هم خلاف فقه اهل‌سنت است و هم خلاف امنیت ملی.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، آقای عبدالحمید اسماعیل‌زهی امام جماعت مسجد مکی زاهدان در خطبه‌های نماز جمعه‌ این هفته (9 دی‌ماه) اظهاراتی را بر زبان آورد که در جمعه‌های پیشین نیز تکرار کرده بود و آن هم مسئله بهائیان بود. وی با بیان اینکه "اگر نسل‌های گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده می‌شدند، نباید این حکم را به نسل‌ جدید تسرّی داد و در حق آنان تبعیض قائل شد"، مدعی شده است که "بهائی‌ها حقوق انسانی و حقوق شهروندی دارند و اگر کسی خدا را هم قبول نداشته باشد، حقوق انسانی دارد. این‌که در گذشته یکی از اسلام برگشته و به راه دیگری رفته یا ختم نبوت را انکار کرده، آن گذشته است و نسل جدیدی آمده که نمی‌توان آن‌ها را مرتد دانست."

 

براساس اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‏های دینی شناخته می‏‌شوند؛ براساس اصل دوازدهم قانون اساسی نیز مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می‏‌باشند اما بهائیان در این چارچوب تعریف نمی‌شوند چراکه نه دین هستند و نه مذهب بلکه پیشینه تاریخی آنها ماهیت سیاسی و جاسوسیِ تشکیلاتی دارد.

گذشته از سابقه تاریخی بابیت و بهائیت در خیانت به ایران، این اظهارات آقای عبدالحمید به‌نحوی است که گویا وی از فقه حنفی و فتوای اهل‌سنت درباره بهائیان عدول کرده است و بهائیت را دین جدیدی می‌داند.

براساس فقه اهل‌سنت و فتاوای بزرگان این مذهب، بهائیت یک دین ساختگی است و پیروان آن مرتد و کافر هستند. براساس نظر دارالافتاء الازهر مصر به‌عنوان بزرگترین مرجع دینی اهل‌سنت در جهان، "بهائیت یک فرقه و گروه مرتد از اسلام است، درست نیست که به آن ایمان آورد و با آنها مشارکت نمود و نسبت به ایجاد جمعیت‌ها و مؤسساتی که ایجاد می‌کنند نباید بی‌تفاوت بود و چشم پوشید."

اظهارات این هفته مولوی عبدالحمید علاوه بر اینکه از نظر دینی بر آن اشکال وارد است و باید دید آیا وی فتوای جدیدی دراین‌باره دارد یا خیر، خلاف امنیت ملی کشور نیز بود.

بهائیت از ابتدای تأسیس کاملاً در راستای ضدیت با منافع ایران و مسلمانان کار کرده است. قرار گرفتن قبر حسنعلی بهاء رهبر این فرقه در عکا در فلسطین اشغالی و پیوند بهائیان با صهیونیست‌ها مسئله‌ای است که از دیرباز آشکار بود؛ حتی در زمان جنگ 6روزه اعراب و اسرائیل در سال 1967، خیانت بهائیان به مسلمانان در حدی بود که جمال عبدالناصر رهبر فقید مصر در نطقی بهائیان را جاسوسان اسرائیل در جهان معرفی کرد.

خیانت آنها به ایران نیز در حدی بود که حتی در رژیم گذشته که برخی مقامات ارشد کشور بهائی بودند، در برخی گزارش‌های ساواک به‌صراحت از حزب و سازمانی سیاسی سخن گفته بود که ریشه در اسرائیل دارد و در ارتش کشور نفوذ کرده است و این‌که فرماندهان ارتش که باید حافظ تمامیت کشور باشند به سازمانی تعلق دارند که مدیران آن تابعیت کشور دیگری را دارند و در خاک دیگری استقرار دارند و به قدرت و دولت دیگری هم وابسته هستند!

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بهائیان که ماهیت جاسوسی و سیاسی آنها فاش شده بود، علی‌رغم غیرقانونی بودن و عدم مشروعیت براساس قانون اساسی، از توطئه علیه کشور چشم‌پوشی نکردند و 10 مردادماه امسال وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که اعضای هسته مرکزی حزب جاسوس بهائیت را بازداشت کردند که به‌نفع اسرائیل کار می‌کردند.

 

حال سؤال از آقای عبدالحمید این است؛ براساس کدام منطق دینی و کدام منطق سیاسی و ملی، در خطبه‌های خود به‌نفع بهائیت وارد عمل شده است؟

انتهای پیام/+