حماسه، برجستهترین نمود پایداری ما است
ساسان ناطق گفت: حماسه، برجستهترین نمود پایداری ما است. مقاومت، ریشه در باورهای دینی ما دارد. تاریخ همیشه به ما درس میدهد. ما عمدتا یا دیر یاد میگیریم یا فراموش میکنیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست «داستان و مسئله مقاومت» با حضور احمد شاکری و ساسان ناطق در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
احمد شاکری در بخش ابتدایی این نشست با اشاره به اینکه در حوزه ادبیات مستندنگار با انبوهی از مسائل روبهرو هستیم، گفت: نهتنها باید بدانیم که نظام مسائل از کجا نشأت میگیرند و جنس آنها چیست، بلکه نخست باید اولویتگذاری شوند و پاسخهای درست و نادرستی که در مورد آنها گفته شده نیز در ذهن پژوهشگر بیاید. این مهم است که بتوانیم بین مسئله و مسئلهنما تفاوت قائل شویم.
وی افزود: باید به ساحت مسئله بودن مقاومت توجه کنیم. گاه ادبیات است که موضوع را مسئلهمند میکند و گاه مسئله است که ادبیات را مسئلهمند میکند. یکی از دیدگاههای انتقادی این است که رمان از غرب آمده و محدودیتهایی دارد. خود رمان با ساختارش برخی مسائل را مسئلهمند میکند.
این نویسنده و پژوهشگر گفت: این سوال مطرح است که پژوهش ادبی چگونه مسئلهمند میشود؟ از طریق آموزش، بحث نشر، اقتباس، ترجمه و... . اینها سیال هستند و از جایی به جای دیگر کوچ میکنند. در داستان و مسئله مقاومت باید این کلیات را لحاظ کنیم.
شاکری در ادامه اضافه کرد: ادبیات انقلاب اسلامی با ادبیات دفاع مقدس شکل گرفت. اکنون ادبیات پایداری پرکاربردتر است. این نیست که به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی ادبیات مقاومت را توضیح بدهیم. تعبیر من مقاومتی است که خاصه در دوره ویژهای در جبهههای نیابتی مانند مدافعان حرم و... با حضور ایران در دنیا شکل گرفت.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره رویکرد داستان با مسئله مقاومت، توضیح داد: کنترل دامنههای بحث در برخی گزارهها عقبهای دارند و به اندازه کافی گشوده نشدهاند. یکی از مجهولات ما خود این جلسات است؛ نکتهای که در بحث ادبیات مقاومت وجود دارد، سوالی که مطرح میشود، آیا نیاز به عنوانسازی داریم؟ این مهم است که این اصطلاحات را بازتعریف کنیم. در پژوهشکده ادبیات پایداری حوزه هنری میتوانیم روی ترویج یا استعمال ادبیات پایداری کار کنیم.
این نویسنده حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس افزود: مقاومت یعنی همین که میخواهیم زنده بمانیم اما نکته این است که ادبیات مقاومت، همان ارزش متعالی، اختصاصی و شیعی دفاع مقدس است. دفاع مقدس شبیه بسیاری از جنگها نیست و ما ادبیات خاص داشتیم. درباره مقاومت در جبهه سوریه و لبنان و... نیز اگر مفهوم لغوی را برجسته کنیم آیا مکتب شیعی است که تسری پیدا کرده است؟ عنوانها میتوانند رهزن باشند. وقتی داستان را بهکار میبریم، گاهی به معنی استواری است. حتی تاریخ و زمان هم خط روایی دارد.
شاکری بیان کرد: بحث مسئلهمندی جدی است. چه کسانی مسئلهمند میشوند، چگونه و به چه میزان دغدغهمند میشوند؟ با چه پیشفرضهایی مسئلهمند میشوند؟ بحث مقاومت در جبهه مقاومت سوریه، عراق و یمن، متاخر از دفاع مقدس است. در این زمینهها آیا کلیت داستان را درنظر میگیریم؟ این واکنشی که اتفاق افتاده، فردی یا جریانی است؟ اینها خیلی فرق دارد. واکنشهایی که شروع دارند، حرکتهای جمعی را باعث میشوند. برای شکلگیری جریان ما نیاز به بستر داریم، ما با ذهن خالی وارد مسئله نشدهایم.
وی ادامه داد: در دفاع مقدس آیا نویسنده، تجربه، ناشران برجسته و جشنوارههایی داشتیم؟ بدون پیشزمینه وارد حوزه ادبیات دفاع مقدس شدیم، ولی در حوزه ادبیات مقاومت، تجربه گونه ادبیات داستانی دفاع مقدس را داشتیم. به ادبیات دفاع مقدس مسئلهمند شدیم. به تعبیری اگر گونه دفاع مقدس مستقیم یا غیرمستقیم از ادبیات مقاومت حمایت میکند، با آن مرتبط میشود. جریانهایی حوزه دفاع مقدس و حوزه مقاومت را تهدید میکند.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین گفت: نکته دیگر این است که ما در طول سالهای گذشته و از آغاز دفاع مقدس درگیر روایت بودیم و به نحو درستی عبور نکردیم. آثار بسیار متعددی تولید شده است. ما نه تنها عبور موفق نداشتیم، بلکه دچار انحطاط شدیم. در ادبیات مقدس، مسئله مطلق دفاع نیست. حتی ممکن است برخی از روشنفکران دفاع را بپذیرند. اگر دفاع باشد به حداقلی بسنده کردهایم. در حقیقت در آغاز انقلاب با دو جریان متعهد و روشنفکر سکولار و لیبرال روبهرو بودیم و اکنون با جریانی روبهرو هستیم که بهدرستی شناخته نشده است.
شاکری افزود: جریان ادبیات متعهد دچار یک رسوخ شده است. نوع آثاری که در حوزه ادبیات داستانی ترجمه میشود، نماینده ادبیات داستانی نیست. در حقیقت آن حساسیتی که در دهه 60 وجود داشت و امروز در همه فروکش کرده، گفتمانی پذیرفته شده است. نویسندهها را بالا بردیم و آثارشان را ترجمه کردیم، جبهه منتقد را طرد کردیم و نتیجه اینگونه شد.
وی بیان کرد: نکته دیگر، عدم کار بنیادین است. به مسائلی مسئلهمند بودیم، ولی در مورد آنها پژوهش نکردیم. شاید یک نکته مشترک قهرمان باشد. قهرمان مورد تکریم مردم است. مسئلهمندی ما این است که با برجستهترین افرادی روبهرو هستیم که در دهه 60 به نوعی مینوشتند و در دهه بعد به گونهای دیگر.
ساسان ناطق نیز در این نشست، بیان کرد: در حوزه ادبیات، پایداری و مقاومت را یکی میبینم. این دو تفکیکپذیر نیستند. هر ملتی در دفاع از ارزشهای خود، برای خود امتیازی قائل است. ما در کشور خودمان در این حوزه تاوان دادهایم و در هشت سال دفاع مقدس ایستادگی کردیم. هر چیزی که حیات مادی و معنوی بشر را تهدید کند، بشر در مقابل آن از خودش واکنش نشان میدهد. این زندگی نشأت گرفته از تمام آن ارزشهایی است که مطرح کردم.
وی افزود: در گذشته دور وقتی شاهاسماعیل در مقابل سلطان سلیم عثمانی مقاومت میکند، قزلباشها در هیئت جامعه شیعی و دینی مقاومت میکنند، اما شکست میخورند. برای ما آن جایگاهی محترم است که بهدست آوردیم و از آن پاسداری کردیم. پایداری از ارزشها و سنن نیز میتواند یک مقاومت باشد. ملتی که میخواهد در آینده زنده بماند، حتما تاریخ خود را حفظ میکند. مرزهای جغرافیایی در پشت خاکریزها اتفاق میافتد، اما مرزهای فرهنگی مقاومت واژه پرکاربردی است که در جنگ رخ میدهد و در مرزهای فرهنگی کم به آن پرداختهایم.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش گفت: در حوزه دفاع مقدس موفقتر عمل کردهایم. ادبیات دفاع مقدس گونهای پذیرفته شده در کشور ماست. بخشی از آثار ما در این ردیف قرار میگیرند. در ادبیات روس به ادبیات دفاع مقدس عنوان دفاع کبیر میهنی اطلاق میشود. فرانسویها ادبیات دفاع مقدس و آمریکاییها به آن ادبیات جنگی میگویند و ما با توجه به باورها و ریشههای باورهایمان که به امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) برمیگردد، دفاع مقدس میگوییم. نیچه فیلسوف آلمانی میگوید که خوب جنگیدن هنر است. نگاه، باور و سلوک او با آنچه در آمریکا اتفاق میافتد، متفاوت است. قرابت بسیار نزدیکی با حماسه دارد.
ناطق اظهار کرد: مغولها چندین سال تاخت و تاز کردند، وارد قزوین شدند، مردم قزوین سه روز مقاومت کردند و 50 هزار نفر کشته شدند، چون مقاومت کردند. حماسه، برجستهترین نمود پایداری ما است. به دلیل ورود مردم در سمنان هم همین اتفاق میافتد. دو پیرمرد کفن میپوشند و مقاومت میکنند. مردم هم تهییج میشوند و مقاومت میکنند. این مقاومت ریشه در باورهای دینی ما دارد. تاریخ همیشه به ما درس میدهد، ما عمدتاً یا دیر یاد میگیریم یا فراموش میکنیم. اگر در جغرافیای ایران مقاومت میکنیم، از مظلومیتی که در سوریه، عراق و هر جای دیگر هم میبینیم، دفاع میکنیم.
وی ادامه داد: تفکر استراتژیک فرهنگی میگوید، درست و به موقع عمل کنیم. اگر فرماندهان ما یاد گرفتهاند که امروز چه کنند، این برآمده از نتیجههای دینی و دفاع مقدس ماست. دلسوزی نیاز نیست، باید دوراندیشی کنیم تا در آثار ما دیده شود. شاید باید سالها روی آنچه اتفاق افتاده، کنکاش شود. باید از وجه تبلیغی فاصله بگیریم. اگر از این موضوع عبور کنیم به بلوغ رسیدهایم.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، گفت: در جنگ فرماندهان جوان داشتیم، ولی همین فرماندهان جوان پخته شدند که حاج قاسم سلیمانی یکی از اینها است که از او به نیکی یاد میکنیم. مردمی که تجارب خود را حفظ کنند، از بین رفتنی نیستند. در جنگ به بلوغ رسیدیم. هر انقلابی نیاز دارد خودش را بازتعریف کند. عنصر تبلیغ چیز بدی نیست، اگر به بلوغ برسیم، کاملتر میشود. مثل کتابهای خوبی که از نویسندگان جوان به چاپ رسیده و به پختگی رسیدهاند. آن پختگی به تدریج اتفاق افتاد و امروز به نسل جوانی رسیدهایم که سرمایههای ما هستند. هنوز به آنچه که بتواند دوام و زیبایی انسان ایرانی را نشان بدهد، نرسیدهایم.
ناطق اظهار کرد: برخی آثار حتی به ضدجنگ تبدیل شدهاند که البته چاپ آنها، دوام و قوام آثار خوب را نشان میدهد و ما از اینگونه ارتزاق خواهیم کرد. تفاوت باورها در برخی از آثار ملموس است. رمان و داستان به کمک ما آمده تا ماندگاری این تاریخ پربها، برای سالهای بعد بیشتر باشد. ادبیات ظرفیت مستمری را در اختیار ما قرار میدهد تا اینها را تصویر کند. رمان و داستان حوزه گفتمانی است، اگر مباحثی در کشور ما وجود دارد، چرا از طریق گفتوگو و رمان منتقل نشود؟ حضور ملی در همین خاک و به نام ایران و ایرانی رقم میخورد و قطعا نویسندهای که در این خاک نفس میکشد، مباحثی را به تصویر میکشد.
انتهای پیام/