واقعیت آماری رشد سالنها و کاهش مخاطب سینما چیست؟
تعداد سینماهای ایران از بعد انقلاب تا به امروز رشد چشمگیری نداشته، اما با همین تعداد سالن و سینما متأسفانه افت مخاطب زیادی را تجربه کرده است این درحالی است که بررسی آماری نشان میدهد فیلم مناسب پاشنه آشیل تحقق برنامه توسعه سالنهای سینمایی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، درحالی موضوع بازگشت فیلمهای خارجی به فهرست اکران سینماها دوباره مطرح میشود که اخیراً در گوشه و کنار اخبار؛ اما و اگرهایی درباره کاهش چشمگیر میزان فروش سالنها و حیات اقتصادی سینماها درکنار افزایش چشمگیر روند درخواست تغییر کاربری آنها مطرح شده است.
حاشیههایی که اصولاً زیر سایه سنگین خلاء آماری از تعداد صندلیها و سالنهای سینمایی بیش از پیش خودنمایی میکند. به راستی تعداد سالنهای سینمای ایران چقدر است و اصولاً چه تعدادی از سالنهای موجود هم اکنون مشغول ارائه خدمات به علاقمندان هنرهفتم هستند؟
یا اینکه واقعاً ایرانیها چقدر به سینما میروند و فیلمها در سال چقدر فروش دارند و ارتباط میان توسعه سالنهای سینمایی با ساخت و تولید فیلمهای با کیفیت چیست؟
اینها همه سئوالهای مهمی هستند که پاسخ به آنها پرده از این واقعیت میگشاید که در صنعت سینمایی ایران هنوز زنجیره کاملی نداریم به این معنی که طی سنوات اخیر به دلیل کاهش تعداد فیلمهای با کیفیت رفته رفته مخاطبان یا همان سینما بروهای خودمانی از پرده نقرهای روبرگردانده و جذب پلتفرمها یا صفر و یکهای مجازی شدهاند تا این عدم هماهنگی در زنجیره سینمایی کشورمان بلای جان هنر هفتم شده باشد.
با نگاهی به اولین آمارهای رسمی اعلام شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1364؛ 24 استان کشور دارای سالن سینما بوده و بهنظر میرسد باتوجه به شرایط خاص کشور در دوره دفاع مقدس بعید است که سالنی به سینماهای کشور اضافه شده باشد. تازه در آن سالها برخی برخلاف نظر امام خمینی(ره) که سینما را یکی از مظاهر تمدن میدانست، دنبال تعطیلی همان سالنهای موجود سینماها نیز رفتند و بعضا موفق شدند این سالنهای سینمایی را به داروخانه تبدیل کنند.
به هر حال طبق آمار اولیه در سال 1364 ایران اسلامی 229 سینما با 231 سالن داشت که با یک بررسی اجمالی میبینیم ظرفیت پذیرش این سالنها 147 هزار و 103 صندلی بوده است. البته در بخش دیگری از آمارها آمده در بازه زمانی یاد شده بهجز استان بوشهر، 23 استان دیگر کشور از نعمت سینما برخوردار بودهاند. اما اگر با ریزبینی بیشتری به آمارهای منتشر شده رسمی آن دوره بنگریم، میبینیم، استانهای ایلام و کردستان، تنها یک سالن سینما و 13 استان دیگر نیز کمتر از 10 سینما داشتند.
آماری معنادار میان جمعیت و سالنهای سینما
البته اگر از موضوع سالنهای سینمایی در سراسر کشورمان بگذریم، نکته قابل توجهی که میتواند معنا و مفهومی قابل توجه در صنعت سینمایی ایران داشته باشد مربوط به تعداد علاقمندان به سینما یا به قول معروف همان سینمابروهای خودمانی است، چون آمارهای رسمی منتشر شده از سوی وزارت ارشاد در همان سال - 1364 - نشان میدهد 77 میلیون و 159 هزار و 973 هموطن برای دیدن فیلم بلیت تهیه کردهاند و جالبتر اینجاست که اگر این عدد را با جمعیت 46 میلیون نفری آن سال مقایسه کنیم میبینیم تقریباً تعداد بلیتهای فروخته شده 1.67 برابر جمعیت کشورمان بوده است.
در همین حال اگر بخواهیم دخل سینماهای این دوره را هم مورد بررسی قرار دهیم، با یک حساب سرانگشتی و مدنظر قرار دادن قیمت 73ریالی هر قطعه بلیت سینما در میابیم که چیزی حدود 563 میلیون تومان دخل سینماها در سال 1364 شمسی بوده و جالبتر اینکه در این دوره هر ایرانی درواقع 1.5 بلیت سینما خریداری کرده یا به عبارتی 1.5 بار در سال برای دیدن فیلم به سینما رفته است.
اما اگر از آن تاریخ سوار بر ماشین زمان شویم و 15 سال جلوتر یعنی سال 1399 شمسی بیاییم میبینیم تعداد سینماهای کشور را رشدی معادل 153.27 درصد به 351 باب رسیده و همزمان تعداد سالنها نیز شاهد رشدی معادل 273.16 درصد به رقمی معادل 631 سالن رسیده است و گروهی از کارشناسان براین باورند که در بخش تعداد سالنها به دلیل ورود فرهنگسراها، مجتمعها و سالنهای نمایش به پخش فیلم بوده و خبری از سالن جدید سینما نیست.
دولت سیزدهم و برنامهریزی برای توسعه سینماها
بررسیهای دقیق و استانداردهای موجود از تعداد سالنهای سینمایی متناسب با جمعیت در هرمنطقه نشان میدهد اصولا به ازای هر 10 هزار نفر یک سینما باید وجود داشته باشد و دولت سیزدهم نیز در راستای نزدیک شدن به این استاندارد نیز برنامهریزی کرده و قصد افزایش سالنها را دارد.
در این زمینه مسئولین فرهنگی دولت سید ابراهیم رئیسی برای تحقق عدالت فرهنگی در استانها برنامهریزیهایی کرده که جزئیات آنها را در سفرهای استانی بارها گفتهاند، به عنوان مثال خزاعی رئیس سازمان سینمایی 14 تیرماه امسال در جریان سفر به استان چهارمحال و بختیاری و حضور در جمع اصحاب فرهنگ و هنر این استان گفت: تلاش میشود تعداد سالنهای سینما در دولت فعلی به 1200 سالن برسد که طبق بررسی ظرفیتهای هر منطقه، سالن سینما فعال خواهد شد.
البته در کنار وزارت فرهنگ، نهادی مانند حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز سالنهای سینمایی متعددی را در برخی استانها در دست ساخت دارد که برخی از آنها نیز فعال شدهاند، اما واقعیت امر اینجاست که با احتساب جمعیت کشور و درنظر گرفتن استاندارد مطرح شده، تعداد سینماهای ایران باید به 8 هزار و 500 سالن برسد در حالی که اکنون زیر 1000 سالن سینما داریم و همین تعداد موجود نیز خالی یا بدون مشتری و فیلمها فروش چندانی ندارند.
اما این همه واقعیت درباره تعداد سینماها و سالنهای نمایش نیست. با افزایش مالهای تجاری و پردیسهای سینمایی در سالهای اخیر، شاهد کاهش فعالیت سینماهای تک سالنه و قدیمی هستیم که در تلاش برای تغییر کاربری خود هستند. یکی از این سینماها که در دو سال اخیر بر سر زبانها افتاد، سینمای عصر جدید با مالکیت عبدالله علیخانی و محمدحسین فرحبخش بود.
چهخبر از سالنهای نوستالژیک
علیخانی در مصاحبهای درباره سینماهای قبل انقلابی که به فعالیتشان ادامه داده است، میگوید: شاید برایتان جالب باشد که از سال 1304 تا 1335، در مجموع 39 سالن سینمایی در تهران ساخته شده که از این تعداد سینما تنها 5 سالن توانستند به فعالیت خودشان ادامه دهند. سینما «دیانا» یا همان «سپیده» فعلی، سینما «رویال» که نام فعلی آن «فردوسی» است، «مولن روژ» که در حال حاضر آن را با نام «سروش» میشناسیم، سینما «لاله» که اکنون نامش«میلاد» است و «سیلوانا» که حالا آن را با نام«شکوفه» میشناسیم.
البته برخی از این سینماها، همانهایی هستند که توسط عدهای بعد از انقلاب به داروخانه تبدیل شد و برخی دیگر نیز به مرور کاملاً تعطیل و فاقد کاربری شدند. البته برخی از این سینماهای قدیمی اخیراً دوباره احیا شدند و یا در دست بازسازی برای بهکارگیری دوبارهاند که این موضوع هم شامل تهران و هم شامل شهرستانها میشود. به عنوان مثال حوزه هنری سینمای متروکه آبادان با عنوان "سینما بهمن" را افتتاح کرد و همچنین برنامهریزی کرد تا سینما نخل خرمشهر که دو سالن داشت را به هفت سالن همراه با مرمت ارتقا پیدا کند.
بنابراین از سویی شاهد کم شدن سینماها ناظر بر سینماهای تک سالنه هستیم و از سوی دیگر در حال افزایش تعداد سالنها سینما و یا احیای سینماهای تعطیل و فاقد کاربری.
کیفیت فیلم تعیین کننده است
حالا حتی اگر از تمام حاشیههای توسعه سالنهای سینمایی و امکانات آنها بگذریم نکته مهم اینجاست که بدانیم واقعاً سینما مهم بوده که در سال 1364 آنهم در شرایط اقتصادی جنگی کشورمان هر ایرانی 1.5 بار سالانه به سینما رفته و اکنون بسیاری از این بارند که سالنهای خالی و بدون مشتری سینما روبه ورشکستگی هستند و با استفاده از پخش بازیهای فوتبال، نیم بها کردن بلیت یا سایر سیاستهای مشابه مسئولان مربوطه به دنبال احیای مجدد سالنهای خالی رفتهاند و از سوی دیگر موج قابل توجهی از تقاضای تغییر کاربری سینماهای قدیمی را هم تجربه میکنیم.
آمارهای رسمی نشان میدهد پرفروشترین فیلم سال 1364، «عقابها» ساموئل خاچیکیان بود که با 3 میلیون و 246 هزار مخاطب، 29 میلیون تومان فروش داشت. فیلمی که اگر همین الان با این میزان مخاطب در سینمای کشور فروش کند، 146 میلیارد تومان فروش داشت. در سال جاری فیلم انفرادی با 2,416,226 بلیت نزدیک به 77 میلیارد تومان فروش داشته است. فیلم دینامیت نیز در سال گذشته با 2,589,282 بلیت نزدیک به 59 میلیارد تومان فروش داشته است. لازم است در نظر داشته باشیم که در سال 1364 جمعیت کشور 46 میلیون نفر و در سال جاری بیش از 85 میلیون نفر است. به عبارت دیگر سینمای ایران که در سال 64، یکونیم برابر میزان جمعیتش، مخاطب سینما داشت، این میزان در شرایط نرمال سال 1398 با 26 میلیون نفر مخاطب سینما، به یکسوم میزان جمعیت کشور تقلیل یافت.
با این حساب و با در نظر گرفتن میزان متوسط تماشاگر هر سالن در سال 64 که بیش از 334 هزار نفر بوده، هر ایرانی در آن سال، یکونیم بار به سینما رفته است. حال آنکه متوسط تماشاگر هر سالن در سال 99، 48 هزار و 700 نفر است و طبق آمار، یکسوم ایرانیها به سینما رفته اند یا به عبارت دقیقتر، هموطنان هر 10 سال، تنها سه بار به سینما میرود.
به این ترتیب باید این پرسشرا مسئولان سینمایی ایران پاسخ دهند که چرا علیرغم توسعه قابل توجه تعداد سالنهای سینما و البته برنامهریزی برای افزایش مجدد آنها بازهم نظر مخاطبان سینماهای ایران جلب نشده و آمارهای رسمی منتشر شده شاهد مثالی غیرقابل انکار در این زمینه است و پیش فرض اثرگذاری فضای مجازی و شبکههای خانگی در کاهش تعداد مخاطبان سینما کمرنگ میشود؛ چون انیمیشن لوپتو براساس آخرین اخبار منتشر شده حتی در شهرستانهای فاقد سینما توانسته رکورد شکنی کند و گواهی براین مدعاست که بهترین راهکار برای نجات هنر هفتم ایران تدارک فیلمهای با کیفیت و مخاطبپسند همزمان با توسعه سالنهای سینمایی است.
/نویسنده: محمدباقر صنیعی منش/
انتهای پیام/