شکافهای در حال تعمیق؛ انتقال جنگ سیاسی به عرصه اجتماعی داخلی اسرائیل
با احساس خطر مهاجران صهیونیست از قدرت گرفتن مذهبیها در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی، اکنون اعتراضاتی در عرصه اجتماعی در حال شکل گیری است که نشان از تعمیق شکافهای هویتی و فرهنگی این رژیم در آینده نه چندان دور دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عدم ثبات سیاسی در رژیم صهیونیستی معضلی است که از سال 2018 میلادی تا کنون این رژیم را رها نکرده است. نتیجه این بی ثباتی، برگزاری5 انتخابات طی 4 سال گذشته است؛ انتخاباتی که از آن کابینهای با ثبات که بتواند بیش از یکسال در قدرت باقی بماند بیرون نیامد.
کابینه ای که اخیراً توسط «بنیامین نتانیاهو» تشکیل شد، کابینهای افراطی، متشکل از راستگرایان افراطی و مذهبیهای تندرو است. کابینه موجود به گونهای حرکت کرده است که حالا عدم ثبات سیاسی به جامعه رژیم صهیونیستی منتقل شده است و در حال تبدیل شدن به یک بحران جدی در عرصه اجتماعی است.
ریشههای عدم ثبات سیاسی در رژیم صهیونیستی
ریشههای عدم ثبات سیاسی در رژیم صهیونیستی را میتوان در دو دسته عوامل اساسی و موقت بررسی کرد: عوامل اساسی و عوامل موقت.
الف.عوامل اساسی
عوامل اساسی، آنهایی هستند که برآمده از ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی است.
1.نظام پارلمانی
مهمترین علت ریشهای و اساسی عدم ثبات سیاسی در رژیم صهیونیستی، نظام انتخاباتی پارلمانی در این رژیم است. در این نظام اعضای پارلمان تنها از طریق رأی گیری فهرست احزاب، و نه انتخاب مستقیم افراد انتخاب می شوند. کابینه در صورتی میتواند پس از انتخابات تشکیل شود که یا یک حزب اکثریت کرسیهای پارلمان (کنست) را به دست آورد یا آنکه چند حزب که اکثریت کرسیهای کنست را در اختیار دارند، ائتلافی را برای تشکیل کابینه به وجود آورند. در این نظام اگر یکی از این دو حالت اتفاق نیفتد، کابینهای به وجود نخواهد آمد.
با افزایش تعداد احزاب در رژیم صهیونیستی و تقسیم آراء بین آنها، کمتر فرصت کسب اکثریت آراء را به یک حزب یا ائتلافی از احزاب داده است و در 5 انتخابات، 2 انتخابات به تشکیل کابینه ختم نشده و 3 انتخابات دیگر هم کابینههایی بسیار ضعیف از نظر تعداد کرسی را به خود دیده است.
2.تکثر احزاب
در رژیم صهیونیستی بر تکثر احزاب و تعدد آن تأکید بسیاری میشود و این تکثرگرایی حزبی را یکی از شاخصهای اصلی دموکراتیک بودن حاکمیت سیاسی خود توصیف میکنند. اما همین تکثر احزاب موجب شده تا رژیم صهیونیستی نتواند به ثباتی سیاسی برسد. چرا که هرچه تعداد احزاب افزایش مییابد، با توجه به اهداف و خواستههای متفاوتی که هر یک از احزاب دارند، ایجاد نقطه مشترک بین آنها کمتر میشود. از سوی دیگر تعارض منافع این احزاب و باج خواهیهای متکثری که در آنها وجود دارد، ایجاد ائتلاف را هر روز سخت میکند.
همین تکثر احزاب موجب شده کابینههای اخیر با تعداد زیادی از احزاب به وجود آید و همین مسئله موجب سقوط سریع آنها شود. زیرا به دلیل تقسیم کرسیها بین تعداد زیادی از احزاب، با خروج یکی از آنها، کابینه از هم میپاشد.
3.از بین رفتن احزاب بزرگ
یکی دیگر از عوامل اساسی در بیثباتی موجود در رژیم صهیونیستی نبود احزاب بزرگ است. در حال حاضر در رژیم صهیونیستی حزب بزرگی که بتواند نیمی از کرسیهای کنست را از آن خود کند وجود ندارد. در کنستهای اخیر رژیم صهیونیستی قریب 9 تا 10 حزب حضور داشتهاند و کرسیهای پارلمان بین این تعداد حزب تقسیم شده است. نبود احزاب بزرگ با تعداد کرسیهای فراوان موجب شده است یک حزب کوچک بتواند با خروج از کابینه، کنست را منحل کند و یک انتخابات جدید را رقم بزند.
در کابینه گذشته رژیم صهیونیستی خروج 2 نفر از یک حزب (یمیناه) موجب سقوط کابینه، انحلال کنست و برگزاری انتخابات جدید شد.
عوامل موقت
علاوه بر عوامل اساسی، عواملی وجود دارند که خاص مقطع کنونی هستند. این عوامل در گذشته به این صورت وجود نداشته اند و ممکن است در آینده وجود نداشته باشند.
1.شخصیت نتانیاهو
مهمترین عامل موقت در بیثباتی سیاسی کنونی رژیم صهیونیستی، شخص «بنیامین نتانیاهو» است. نتانیاهو به دلیل یکجانبه گراییهای مستمر طی یک دهه گذشته، موجبات جدا شدن بسیاری از راستگرایان و اعضای لیکود را از مجموعه راستگرایان فراهم آورده است. مجموعهای که در حال حاضر در کنست رژیم صهیونیستی تحت عنوان اپوزیسیون کابینه شکل گرفته و در انتخابات گذشته کابینه را تشکیل داد، همگی کسانی هستند که زمانی در جناح راست در کنار «نتانیاهو» حضور داشتهاند. اما به دلیل یکجانبهگراییهای «نتانیاهو» از این جناح جدا شدهاند و حالا در مقابل او قرار گرفتهاند. تنها وجه مشترک این اپوزیسیون، مخالفت با «نتانیاهو» و جلوگیری از قدرت گرفتن وی است. «آویگدور لیبرمن»، «نفتالی بنت»، «بنی گانتس»، «گیدعون سعر» و «گادی آیزنکوت» از جمله این افراد هستند.
2.فقدان یک شخصیت سیاسی بارز و تأثیر گذار
دومین عامل موقت عدم ثبات سیاسی در رژیم صهیونیستی، نبود یک شخصیت تأثیر گذار و بارز (کاریزماتیک) همچون دهههای اول اشغال فلسطین است. در دهههای نخست اشغال فلسطین شخصیتهای متعددی در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی حضور داشتند که هر کدام از آنها میتوانستند در عرصه سیاسی یک تحول ایجاد کنند اما در دوره کنونی، چنین شخصیتهایی در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی وجود ندارند که بتوانند اجتماع صهیونیستها و جریانهای سیاسی را متأثر کنند. شاید تنها شخصیتی که میتواند این ویژگی را داشته باشد نتانیاهو است که او نیز با یکجانبه گرایی تبدیل به یک ضد برای ایجاد وحدت در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی شده است.
جنگ بین سکولارها و مذهبیها
با چینشی که در بالا به آن اشاره شد و تحت تأثیر عوامل نامبرده ایجاد شد، «نتانیاهو» در انزوا قرار گرفت و برای آنکه بتواند در انتخابات اخیر پیروز شود به سمت راستگرایان افراطی و مذهبیهای تندرو رفت تا با کمک آنها بتواند به قدرت برسد. این اقدام «نتانیاهو» موجب شد در کابینه جدید نیمی از کابینه در اختیار راستگرایان و نیمی دیگر در اختیار مذهبیهای تندرو قرار گیرد. اتفاقی که برای اولین بار در رژیم صهیونیستی افتاد اما نتیجه آن به وجود آمدن جنگی جدی بین سکولارها و راستگرایان بود.
اختلاف بین راستگرایان و سکولارها یک اختلاف قدیمی و جدی است که از زمان اشغال فلسطین وجود داشته است اما به دلیل آنکه سکولارها اکثریت را در اختیار داشتند چندان ظهور و بروز نیافت. اما حالا با کاری که «نتانیاهو» شکل داد به قدرت گرفتن راستگرایان افراطی و مذهبیهای تندرو ختم شد. نتیجه این قدرت گرفتن، اختلافاتی است که امروز در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی در قالب عدم ثبات سیاسی مشاهده میشود.
انتقال اختلاف به عرصه اجتماعی
پس از تشکیل کابینه جدید رژیم صهیونیستی سکولارها شاهد قدرت گرفتن افراد تندرویی هستند که هم در عرصه اجتماعی صهیونیستها و هم در عرصه بین المللی به دلیل افراط گری منفور هستند. حالا آنها احساس خطر کردهاند که ادامه این روند حضور سکولارهای رژیم صهیونیستی را با مشکل مواجه کند.
در حقیقت قدرت گرفتن مذهبیها نوعی نگرانی را در عرصه اجتماعی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد و موجب شد دو قطبی عرصه سیاسی به عرصه اجتماعی برسد و حالا در قالب تظاهرات علیه کابینهای افراطی به خیابانها کشیده شده است.
تظاهرات 100 هزار نفری در سرزمینهای اشغالی بروز دو قطبی سکولار- مذهبی در رژیم صهیونیستی است که نشان جدی شدن شکافهای هویتی و فرهنگی در این رژیم دارد و یک معضل نه چندان جدی قدیمی را به مشکل اصلی امروز رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است و با وضعیت فعلی به سمت تعمیق بیشتر و افزایش شکاف اجتماعی حرکت میکند.
انتهای پیام/