طرح سلطنت‌طلبان برای تسخیر «کیش» در میانه جنگ/ رضا پهلوی گفت "من چطور فرار کنم؟"| گفتگو با شاداب عسگری

شاداب عسگری پژوهشگر تاریخ می‌گوید سلطنت‌طلبان در جریان جنگ تحمیلی برنامه داشتند تا جزیره کیش را تسخیر کنند و رضا پهلوی اعلام پادشاهی کند، اما او گفت: اگر به آنجا رفتیم و شکست خوردیم، من چگونه فرار کنم؟

گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم ـ یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، غائله کردستان با حمله به پادگان ارتش در مهاباد آغاز شد، پس از آن نیز توطئه‌های دیگری در مناطق مختلف کشور از جمله گنبد، بلوچستان و خوزستان به وجود آمد. ردّپای برخی افرادِ نزدیک به پهلوی‌ها که خود را سلطنت‌طلب می‌دانستند و از افسران عالی‌رتبه ارتش شاهنشاهی یا رؤسای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بودند در غائله کردستان دیده می‌شود.

سلطنت‌طلب‌ها برای اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد تهدید قرار بدهند با رژیم بعث عراق و صدام نیز همراه شدند. آن‌ها از صدام کمک‌های مالی و پشتیبانی‌های تسلیحاتی و تجهیزاتی برای ایجاد ناامنی و کودتا دریافت کردند، اما وقتی در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند، تلاش کردند صدام را در تحمیل جنگ به ایران ترغیب و همراهی کنند.

همکاری اطلاعاتی سلطنت‌طلب‌ها نقش تقریباً مؤثری در آغاز جنگ داشت؛ کسانی که قرار بود روزگاری حافظ وطن باشند، برای بازگشت به قدرت یا کسب ثروت با دشمن خارجی که تمامیت ارضی ایران را در معرض خطر قرار داده بود، همراه شدند.

متن زیر گفتگو با «شاداب عسگری» از پژوهشگران تاریخ معاصر و نویسنده کتاب‌های «بهائیان نظامی در حکومت پهلوی دوم»، «قدر مطلق یک توطئه» و «مواضع آمریکا در جنگ تحمیلی» درباره جزئیات همکاری سلطنت‌طلبان و برخی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی با صدام و رژیم بعث عراق است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه گروه‌های براندازانه‌ای توسط پهلوی‌ها و سلطنت‌طلب‌ها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد؟

تعدادی از افسران عالی‌رتبه ارتش شاهنشاهی و وابستگان و دل‌بستگان به رژیم پهلوی که برجسته‌ترین آن‌ها ارتشبد اویسی، ارتشبد آریانا و سپهبد پالیزبان بودند، به‌بهانه‌های مختلف به‌صورت گروهی و فردی اقداماتی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران انجام دادند.

گروه‌هایی هم که توسط این افراد شکل گرفت، متعدد بود و نام‌های مختلفی همچون آرا و پاسداران شاهنشاهی داشت.

هدف آنان بازگرداندن سلطنت پهلوی به ایران یا حداقل تشکیل جمهوری مشروطه و ساقط کردن و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران بود.


«بهرام آریانا» فرمانده نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی بود که پس از پیروزی انقلاب برای بازگشت سلطنت به ایران تلاش می‌کرد و در این رابطه با گروه‌های تجزیه‌طلب و رژیم بعث عراق همکاری کرد.

همکاری پالیزبان با کومله و دموکرات

پهلوی‌ها و سلطنت‌‌‌طلب‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کدام کشورها مستقر شدند و آیا از سوی دولت‌های آن کشورها مورد حمایت قرار گرفتند؟

آن‌ها در کشورهای مختلف به‌خصوص فرانسه و آمریکا استقرار پیدا کردند. برخی از آن‌ها همچون ارتشبد آریانا و سپهبد پالیزبان در کشور عراق نیز حضور پیدا کردند و با همکاری رژیم بعث عراق و گروهک‌های ضدانقلاب اقداماتی علیه جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشورمان انجام دادند. پالیزبان همکاری مؤثر و گسترده‌ای با سالار جاف و گروهک‌های کومله و دموکرات داشت.

ارتشبد اویسی نیز از زمانی که در آمریکا حضور پیدا کرد، دیدارها و گفتگوهایی با آمریکایی‌ها و گروه‌های مختلف برای فعالیت علیه جمهوری اسلامی انجام داد. تلاش او این بود با گرد هم آوردن افراد و گروه‌هایی و جلب حمایت‌های آمریکایی‌ها، کودتایی در ایران اجرا کند.

آمریکایی‌ها با پیروزی انقلاب اسلامی منافع خود را در کشور ایران و منطقه غرب آسیا از دست داده بودند، از این رو تلاش داشتند دوباره آن منافع را به دست آورند. افراد و گروه‌ها نیز در حسرت قدرت ازدست‌رفته خود در دوران پهلوی بودند. آن‌ها تمام فکر و ذکرشان بازگرداندن محمدرضا شاه یا به قدرت رساندن رضا پهلوی نبود، بلکه برخی بیشتر دوست داشتند خودشان حکومت را در دست بگیرند، همان‌گونه که در کودتای نقاب، سران آن تمایل داشتند حکومت مشروطه مستقر شود، شاپور بختیار نیز هیچ‌گاه مشخص نکرد که پادشاه آن حکومت چه‌کسی باشد.


«عزیز پالیزبان» از فرماندهان ارشد نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی نیز همچون بهرام آریانا با گروه‌های تجزیه‌طلب همکاری داشت؛ البته همکاری وی نزدیک‌تر بود؛ به‌گونه‌ای که در مذاکره ابراهیم یزدی با صدام در هاوانا (پایتخت کوبا) از او نام برده و از اقدامات او علیه ایران سخن گفته شد.

نقش‌آفرینی فرح و اشرف

دلیل ارتباط و نزدیکی افرادی که ضدانقلاب بودند، اما تمایل چندانی به بازگشت شاه مخلوع و فرزندش به ایران نداشتند با پهلوی‌ها چه بود؟

خاندان پهلوی ثروت بسیار زیادی از ایران خارج کرد. در راستای مبارزه با جمهوری اسلامی نیز پول‌های بسیاری از برخی دولت‌ها همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان سعودی، کویت، امارات، مصر و اردن دریافت کرد،
از این رو برخی از وابستگان به رژیم پهلوی همچون ارتشبد جعفر شفقت آخرین وزیر جنگ آن رژیم که در روزهای پایانی از ایران فرار کرد و نتوانست ثروت چندانی با خود ببرد، برای تأمین هزینه‌هایش در خارج دست به دامان پهلوی‌ها شد.

محمدرضا پهلوی پس از فرار از ایران حال خوشی نداشت و تنها به فکر درمان خودش بود. در پهلوی‌ها، فرح پهلوی همسر شاه و اشرف پهلوی خواهر شاه بیش از همه نقش‌آفرین بودند، اما برادرهای شاه هرکدام به کشوری رفتند و در آنجا سکنی گزیدند. برخی از آن‌ها حتی نام و نام خانوادگی خود را تغییر دادند تا شناخته نشوند،
بنابراین ارتباط‌ها با فرح و اشرف شکل می‌گرفت، ضمن اینکه آن‌ها با خرج هزینه‌های بسیار تلاش داشتند جریان سلطنت‌طلبی را فعال نگه دارند و در نهایت رضا پهلوی را در ایران سر کار بیاورند، اما هیچ‌گاه به موفقیت هم نزدیک نشدند.


نفر اول از سمت چپ «جعفر شفقت» است که در کابینه شاپور بختیار وزیر جنگ بود. او پس از پیروزی انقلاب ارتباطش را با پهلوی‌ها حفظ کرد تا بتواند مخارج و هزینه‌هایش را تأمین کند.

ارتباط فرح و اشرف پهلوی با بختیار، اویسی، آریانا و... به‌چه‌صورت بود؟

بختیار، اویسی، آریانا و هر فرد دیگر برای اینکه بتوانند اقدامی علیه نظام جمهوری اسلامی انجام بدهند، باید پولی در اختیار می‌داشتند، بنابراین در اولین گام با فرح و اشرف پهلوی ارتباط برقرار پیدا می‌کردند.

دولت‌ها و سازمان‌های جاسوسی نیز اگر می‌خواستند به فردی کمک مالی، سیاسی و اطلاعاتی کنند، به فردی کمک می‌کردند که به تأیید پهلوی‌ها رسیده باشد،
از این رو افراد تلاش می‌کردند رابطه خود را با فرح و اشرف حفظ و تقویت کنند.


پس از مرگ محمدرضا پهلوی، «فرح پهلوی» در ارتباط‌گیری و کمک به مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران نقش‌آفرینی کرد، بنابراین افرادی که با صدام و تجزیه‌طلبان همکاری داشتند، تلاش می‌کردند رابطه خود را با فرح و همچنین اشرف حفظ و تقویت کنند.

همکاری سلطنت‌طلبان با تجزیه‌طلب‌ها

کدام‌یک از افراد و گروه‌های سلطنت‌‌طلب در غائله کردستان نقش داشتند؟

پالیزبان بیش از همه در غائله کردستان نقش داشت. او اقدام به گرد هم آوردن نیروهای ضدانقلاب، تجهیز و آموزش آن‌ها با همکاری رژیم بعث عراق کرد، اما همکاری پالیزبان با گروهک‌های ضدانقلاب تداومی نداشت و پس از چند سال به پایان رسید، تیمسار آریانا نیز در این غائله نقش داشت،
ضمن اینکه افرادی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی بودند که به‌صورت فردی با گروهک‌های ضدانقلاب همکاری داشتند، به‌طور مثال عامل سقوط پادگان مهاباد یک سرگرد و یک سرهنگ ارتش شاهنشاهی بودند که تا سال‌ها نیز عضو شاخه مرکزی حزب دموکرات کردستان ایران بودند.

البته سلطنت‌طلب‌ها سعی می‌کردند هر جا اقدامی علیه جمهوری اسلامی شکل می‌گرفت به خود منتسب کنند، به این دلیل که بگویند "ما فعال هستیم" و از دولت‌های معاند با نظام جمهوری اسلامی نیز بودجه جذب کنند. آن‌ها حتی عبدالمالک ریگی را هم به خود منتسب کردند و وانمود ‌کردند که گروهک تروریستی جندالله پیاده‌‌نظام سلطنت‌طلبان است.

 

ربایش جنگنده‌های ایران توسط سلطنت‌طلبان

حمایت‌های صدام و رژیم بعث عراق از گروه‌های سلطنت‌طلب و وابسته به پهلوی‌ها، چه حمایت‌هایی بود؟

صدام در راستای دستیابی به منافع خود از تمام کسانی که علیه انقلاب اسلامی بودند، حمایت کرد و از آنان بهره جست. حمایت‌های او هم مادی و مالی و هم سیاسی بود، تجهیزات و تسلیحات در اختیار آنان قرار داد، کمک پولی هم کرد.

اما به آن سوی قضیه هم باید نگاه کرد، عراق مورد توجه آمریکا بود و صدام خیلی زود ارتباطش را با آمریکایی‌ها برقرار کرد. سلطنت‌‌طلب‌ها هم فهمیده بودند که اگر با عراق همراه شوند، انگار با آمریکا همراه شده‌اند، از این رو دو خلبان نیروی هوایی ارتش که دل‌بسته به آمریکا و خاندان پهلوی بودند، دو جنگنده ایران را دزدیدند و به عراق بردند.

یکی از آن خلبان‌ها وقتی که به آنجا رفت، به عراقی‌ها گفت که "ایران برای جنگنده‌های اف‌ـ‌14 به‌اندازه کافی موشک فونیکس ندارد."، همین عامل باعث شد عراقی‌ها در حملات هوایی به ایران هراسی از اف‌ـ‌14ها نداشته باشند و از سال 64 و 65 شاهد افزایش حملات هوایی عراق به ایران هستیم، البته عامل اصلی افزایش قدرت هوایی عراق بود، اما این موضوع هم بی‌تأثیر نبود.


شاداب عسگری می‌گوید دو خلبان نظامی که در جریان جنگ ایران و عراق دو فروند جنگنده اف‌ـ‌14 ایران را ربودند و به عراق بردند، از دل‌بستگان به پهلوی و سلطنت‌طلب بودند

کمک‌های صدام به بختیار و اویسی

کمک‌های مالی صدام به بختیار و اویسی چقدر بود؟

رقم‌های متفاوتی ذکر شده است و اطلاع دقیقی از اینکه این افراد چه‌میزان پول از صدام دریافت کردند، در دست نیست.

اما آن چیزی که بنده اطلاع دارم این است که در کودتای نقاب به‌ازای هر نفر که جذب می‌کردند، 10 هزار دلار به آن‌ها پرداخت می‌شد که باید هزینه فرد جذب‌شده می‌شد، اما هیچ‌گاه این اتفاق نیفتاد، این‌که برخی از افراد یک قوم فریب شاپور بختیار را خوردند و وارد کودتا شدند، به این دلیل بود که بختیار می‌خواست پول بیشتری از غرب و صدام بگیرد.


«شاپور بختیار» آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی بود که ارتباط بسیار نزدیکی با صدام و رژیم بعث عراق داشت، گفته می‌شود او در روز نخست آغاز جنگ تحمیلی (31 شهریور 1359) در بغداد حضور داشت.

همکاری اطلاعاتی بختیار با صدام

همکاری اطلاعاتی سلطنت‌طلب‌ها با صدام در آغاز جنگ تحمیلی چگونه بود؟

این‌که تصور بشود صدام با اتکا به اطلاعات بختیار، سلطنت‌طلب‌ها و افسران عالی‌رتبه ارتش شاهنشاهی به ایران حمله کرد، درست نیست، صدام دست‌و‌پا بسته نبود و از سال‌ها قبل اطلاعات زیادی به‌وسیله استخبارات از وضعیت ایران و نیروهای مسلح کشورمان کسب کرده بود.

وقتی که انقلاب اسلامی مردم ایران به پیروزی رسید و ساختار ارتش به هم ریخت، صدام احساس کرد که توان دفاعی ایران نابود شده است و به‌راحتی می‌تواند به اهداف خود دست پیدا کند، از آنجا که بین ایران و آمریکا نیز تنش به وجود آمده بود و آمریکا در ماجرای طبس، حمله نظامی به ایران کرد، صدام دریافت که با چراغ قرمز آمریکایی‌ها برای حمله به ایران مواجه نخواهد شد که اتفاقاً با چراغ سبز هم روبه‌رو شد.

البته برخی از افراد که به عراق متواری شده بودند و سران کودتای نقاب، سعی کردند اطلاعاتی در اختیار رژیم بعث عراق و صدام قرار بدهند. بختیار اطلاعات بسیاری در اختیار عراقی‌ها قرار داد. او معتقد بود که برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی از هیچ همکاری و تبادل اطلاعاتی نباید دریغ کرد. بختیار از ابتدای سال 59 تا روز آغاز جنگ، هفت بار با مقامات عراقی دیدار و گفتگو کرد.

برنامه پهلوی‌ها برای تسخیر کیش

در ادامۀ جنگ آیا پهلوی‌ها برنامه‌ای برای همکاری با صدام یا اقدام جدی علیه ایران داشتند و اجرا کردند؟

سال 1365 برنامه‌ریزی شد تا رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران با حمایت سیاسی و مالی آمریکایی‌ها و دولت‌های خارجی به جزیره کیش بیاید و اعلام پادشاهی کند. مقرر شد کشورهای مصر و اردن که از حامیان رژیم بعث عراق در حمله به ایران بودند نیز جنگنده‌هایی در اختیار پهلوی‌ها قرار بدهند و توان هوایی آنان را تأمین کنند. به تمامی نظامیان ارتش شاهنشاهی هم که از ایران متواری شده بودند و در کشورهای مختلف حضور داشتند، فراخوان داده شد تا برای بازگشت به ایران و تسخیر جزیره کیش آماده باشند.


سلطنت‌طلب‌ها می‌خواستند در جریان جنگ جزیره کیش را تسخیر کنند، اما رضا پهلوی گفت: اگر شکست خوردیم، من چگونه فرار کنم؟

اما با یک جمله رضا پهلوی تمام آن چیزهایی که رشته کرده بودند، پنبه شد، رضا پهلوی گفت: "اگر به آنجا رفتیم و در جزیره کیش مستقر شدیم، اما آن‌ها حمله کردند و ما شکست خوردیم، من چگونه از آن جزیره فرار کنم؟!"، آن کسانی که در اطراف او جمع شده بودند از این سخن رضا پهلوی تعجب کردند و در تصمیم‌شان تردید جدی به وجود آمد، همچنین این سؤال در ذهن‌شان شکل گرفت که اگر او به قدرت برسد، در برابر هر تهدیدی تنها به فکر فرار و حفظ جان خودش است و ارزشی برای حکومت، اطرافیان و نیروهایش قائل نیست.

بنابراین آن طراحی به سرانجام نرسید و با تردیدی که بین اطرافیانِ رضا پهلوی به وجود آمد و در خودش وجود داشت، هیچ اقدام عملی صورت نگرفت.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط