نگاهی به فیلم "آه سرد"| دادگاه زمستانی

آه سرد اولین تجریه کارگردانی ناهید عزیزی همانند بسیاری از فیلم‌هایی که قصد دارند در سینمای هنری (که در سال‌های اخیر به نام سینمای هنروتجربه در ایران شناخته شده بود) مشق کنند در دام قاب‌های جذاب و فیلمنامه کم‌جان خود افتاده است.

خبرگزاری تسنیم- پارسا آتش پر

آهسرد اولین تجریه کارگردانی ناهید عزیزی همانند بسیاری از فیلم‌هایی که قصد دارند در سینمای هنری (که در سال‌های اخیر به نام سینمای هنروتجربه در ایران شناخته شده بود) مشق کنند در دام قاب‌های جذاب و فیلمنامه کم‌جان خود افتاده است. برخلاف این برداشت عوامانه از سینمای جریان هنری دنیا که فیلم‌های این گروه، غالباً فاقد داستانی پرجزئیات و مخاطب‌گریز هستند، بسیاری از آثار این سینما در لیست محبوب‌ترین آثار سینمای جهان در میان مردم است. برای نمونه، عباس کیارستمی در ایران، نه‌تنها در میان جمع منتقدان دارای جایگاه والای فرهنگی و هنری است بلکه کمتر کسانی از مخاطبان عادی سینما هستند که فیلمی مانند خانهدوستکجاست؟ او را ندیده و ستایش نکرده باشند.

اما آهسرد، با وجود تمام تلاشی که برای انتقال مفهوم موردنظر خود و تحلیل شخصیت و درونیات ذهنی و مکنونات قلبی بها (با بازی ایمان صدیق) می‌کند و با وجود لحاظ کردن مشکلات بسیار زیادی که فیلم ساختن در شرایط سخت خاص آهسرد می‌تواند برای عوامل به‌وجود آورد، فاقد داستان لازم و کافی برای فیلمی بلند است. به بیانی دیگر صرف فضاسازی درست با بهره‌گیری از المان‌های سینمای هنری و توجه به ایجاد اتمسفر منحصر‌به‌فرد در راستای خلق رویدادهایی با ریتم کند و با رویکرد مینی‌مال بدون داشتن طرح و تریتمنتی قابل‌توجه نمی‌تواند به خروجی شایان توجه و مقبولی بدل شود.

 

آهسرد، در نیمه آغازین فیلم تلاش می‌کند مسئله اصلی بها و پدرش را به مسئله و دغدغه مخاطب تبدیل کند و در تشریح داغ بر دل نشسته مرگ ماهرو (مادر بها) بیننده را با خود همراه کند. فیلمساز در این بخش از فیلم، به‌درستی از فضاسازی اشاره شده استفاده می‌کند و مخاطب را وارد داستانی می‌کند که انتظار رخدادش را ندارد. لذا تماشاگر به‌درستی، در آغاز سفر مرد رنجور و غم‌زده‌ای قرار می‌گیرد که قصد دارد بعد از بیست سال پدر قاتلش را از زندان به خانه‌ آورد اما در ادامه و با ورود به داستان دراماتیک قهوه‌چی‌های جاده فرعی، به دلیل بازی خودنمایانه بازگیر نقش بها و همچنین بهره‌ نگرفتن از ساختار مناسب در فیلمنامه و فراموشی غافل‌گیری ابتدایی فیلم در تشریح داستان، پایان‌بندی فیلم در یک‌سوم پایانی برای مخاطب قابل‌پیش‌بینی و حدس می‌شود و به اصطلاح دست فیلمنامه‌نویس برای تماشاگر رو می‌شود.‌ بنابراین در ادامه به‌واسطه ریتم کند و فضای مینی‌مال فیلم، سکانس تماشایی برهنه شدن مرد در برف و اقدام او برای خودکشی کم‌اثرتر می‌شود و اصرار مخاطب برای رسیدن ایستگاه پایانی آهسرد بیشتر می‌شود. علاوه بر این چالش جذاب سوار کردن مسافران در راه مانده در شناخت درست و نادرست بودن شناخت آنها از انسان‌ها، با بازی ناپاخته نوجوانان در ماشین از دست می‌رود. 

آهسرد می‌توانست در پرداختی مجدد و با تدوینی متفاوت در لیست فیلم‌های کوتاه تماشایی امسال قرار گیرد.‌

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط