تراژدی روند توسعه تکنولوژی قبل از انقلاب؛ از التماس قاجاریان به فرانسه تا خیانت پهلوی‌ها در رواج صنعت "مونتاژ" و "واردات"

بررسی روند شکل‌گیری توانمندی‌های تکنولوژی نشان می‌دهد که ایرانِ دوران قاجار و پهلوی برای دریافت تکنولوژی یا التماس بیگانگان کرده و یا اینکه همیشه وارداتچی و مونتاژکار بوده است و در نتیجه با یک عقب‌ماندگی تکنولوژیک در دوران پهلوی و قاجار مواجه بود.

گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم  ـ علی‌اصغر اصولی:  همواره در طول تاریخ، تکنولوژی تأثیر عمیقی بر پیشرفت تمدن بشری و رشد اقتصادی و فرهنگی داشته است. بررسی گذشته ایران نشان می‌دهد که همواره علم و تکنولوژی در کنار سایر مؤلفه‌ها در سرنوشت ایران تأثیرگذار بوده است.

یکی از مسائلی که در چند قرن گذشته گریبان جامعه ما را گرفته است، اختلاف سطح دانش و فناوری با جوامع توسعه‌یافته یا مترقی، به همان معنی متعارف است. مثال شکل گذشته این مسئله، وجود جاده‌های هموار، خط آهن، ارتش‌های منظم و کارخانه‌های صنعتی در کشورهای مترقی و فقدان این صنایع و سازمان‌ها در کشور ما و نمونه امروزین مسئله، زیرساخت‌های توسعه یافته اطلاع‌رسانی، نظام حمل و نقل ریلی و هوایی منظم و فقدان اشکال منظم و سریع آنها در جامعه ماست و این سوال مهم پیش می‌آید که علت اصلی اختلاف سطح دانش و فناوری بین ایران و کشورهای توسعه یافته در گذشته چه بوده است؟

شاید بتوان گفت که نقطه آغاز ورود ایران به حوزه دانش و فناوری، جنگ‌های ایران و روس باشد چراکه پیش از این دوره، نزدیک به یک قرن ایران دچار فتنه و آشوب ملوک‌الطوایفی بود و وضع ثابت سیاسی و اجتماعی ندارد که بتواند محل سیاست‌گذاری در فن و دانش و آغاز تحولی تاریخی شود. در جنگ‌های ایران و روس برای نخستین بار امرا و نخبگان ایران با مسئله اختلاف سطح فناوری کشور و دنیای مترقی مواجه شدند و در پی یافتن راهی برای حل این مسئله برآمدند. پیش از این شواهدی وجود ندارد که نشان دهد دولتمردان یا نخبگان کشور خود را در برابر دانش و فن فرنگیان ناتوان دیده و برای کسب آن اقدامی اثرگذار کرده باشند.

سرافکندگی ایرانیان در دوره قاجار و انفعال در مواجه با برتری فناوری غرب

نخستین دوره جنگ‌های ایران و روس در سال 1218 هجری قمری آغاز شد و با شکست ایران و امضای عهدنامه گلستان در سال 1228 به پایان رسید. دوره دوم این جنگ‌ها نیز در سال 1241 آغاز شد و مانند دوره نخست با شکست و سرافکندگی ایرانیان در سال 1243 پایان گرفت. در این جنگ‌ها ضمن الحاق بخش زیادی از خاک ایران به روسیه حق کشتیرانی در دریای خزر از ایران سلب شد و برای نخستین بار در این جنگ‌ها ایرانیان با برتری فناوری غرب مواجه شدند.

نخستین اقدام‌ها جهت اخذ فناوری در دوره "عباس میرزا" و با هدایت میرزا بزرگ انجام گرفت که استخدام مستشاران خارجی، اعزام محصل به خارج از کشور جهت کسب دانش و فنون جدید، ساخت کارگاه پارچه‌بافی و تأسیس چاپخانه و تشویق و حمایت از صنایع است.

التماس ایرانِ دوره قاجار به فرانسه برای دریافت تکنولوژی!

نخستین مسئله در زمان قاجار اخذ دانش و فناوری‌های نظامی جدید از اروپا جهت مقابله با تهدیدهای روسیه بود. برای این منظور ایرانیان با فرانسوی‌ها وارد گفتگو شدند و برای تقویت، تجهیز و آموزش ارتش ایران گروهی از مستشاران فرانسوی را به خدمت گرفتند که این گروه به سرپرستی ژنرال گاردن در سال 1223 هجری قمری به ایران رسید.

گروه فرانسوی با مشکلات متعددی در انجام مأموریت خود مواجه شد. بی‌سوادی قاطبه سربازان ایرانی آموزش آنها را دشوار می‌کرد. خو گرفتن به روش‌های سنتی مانع تغییر می‌شد، کارشکنی دیوانیان و درباریان در راه آنها سنگ‌اندازی می‌کرد، دخالت گاهی آشکار و زمانی زیرپرده انگلیسی‌ها زیرآب کار گاردان را می‌زد و از همه مهم‌تر کوتاه بودن زمان اقامت هیئت فرانسوی در ایران باعث شد نتیجه چندانی به دست نیامد و مأموریت وی با شکست مواجه شد.

حذف "امیرکبیر" ناجی پیشرفت ایران در حوزه تکنولوژی، توسط پادشاهی فاسد دوره قاجار

در دوره‌های بعدی امیرکبیر به عنوان صدراعظم انتخاب شد و سرفصل‌هایی را در جهت توسعه صنعت طراحی و پیاده کرد که به شرح ذیل است: ایجاد نظم و امنیت اجتماعی و بسط زیرساخت‌های رونق بازار، حمایت مالیاتی و تعرفه‌ای از صناعات داخلی، تأسیس مراکز عرضه مصنوعات ایرانی، تبلیغ استفاده از کالای داخلی، تشویق صنعتکاران ایرانی با حمایت‌های مالی و غیرمالی، تأسیس مدرسه علمی و فنی و اعزام صنعت‌کاران به ممالک مترقی جهت آموزش فنون جدید و انتقال آن به ایران و احداث کارخانه و استخراج معادن است.

به اذعان بسیاری از تاریخ‌دانان امیرکبیر در کار خود بسیار موفق بود و اقبال عمومی را نیز به همراه داشت. یکی از دلایل موفقیت سیاست‌های امیرکبیر، فعال کردن نیروی بازار در جهت توسعه صنعت و فناوری بود. پیش از امیرکبیر، بازار تحت سیطره قدرتی بود که به هیچ اصل اخلاقی تعهد نداشت و مدام دسترنج بازاریان و سایر اقشار جامعه را به نفع خود مصادره می‌کرد. اموال و دارایی تجار در شهرها مورد دستبرد لوتی‌های محل، سربازان و کارگزاران دولت قرار می‌گرفت و دولت هم به شکل‌های مختلف از این اموال، مالیات برمی‌داشت. در بیرون شهرها هم اموال بازرگانان در معرض دستبرد یاغیان و غارتگران قرار داشت.

از طرف دیگر هیچ نظام قضایی روشنی به دعوی آنها نمی‌رسید و حق و حقوق مظلوم را از ظالم مطالبه نمی‌کرد. امیرکبیر با انتظام امور، کسب و کار تجار و بازرگانان را رونق بخشید و به وسیله حمایت از سرمایه‌گذاری صنعتگران و کمک به آموزش فنون جدید، بازار را به سمت کسب دانش و صنایع جدید کشید. به این وسیله سیاست توسعه صنعتی امیرکبیر با فعال کردن نیروی بازار در جهت کسب و توسعه صنایع جدید منشأ تحولی ملی در اقتصاد شد که البته دیری نپایید و با قتل وی پایان یافت!

شاید اقدامات اصلاحی امیرکبیر در راستای توسعه فناوری و پیشرفت تنها نقطه مثبت این روزگار بود که اصلاحات امیر بعد از مدت کوتاهی با سد فساد و سطح آگاهی ساختار حکومت پادشاهی آن زمان سازگاری نداشت تا اینکه امیرکبیر با دسیسه‌های آنها معزول و بعد از مدت کوتاهی مقتول شد. با مرگ وی دوره اصلاحات امیری هم طی شد و جز خاطره‌ای شیرین و تأسفی تلخ از آن چیزی باقی نماند.

رویدادهای ایران در حوزه فناوری در دوران پهلوی اول و دوم

صنایع ماشینی تا اواخر سیده سیزدهم هجری شمسی (سده نوزدهم میلادی) در ایران وجود نداشت و کارگاه‌هایی با تعداد 10 کارگر یا بیشتر نادر بود. صنایع معمولی بیشتر شامل کارگاه‌های پیشه‌وری و تولیدی بودند که در بازار داخلی سهم داشتند. صنایع کارگاهی در بیشتر نقاط کشور گسترده بود. لیکن بروز انقلاب صنعتی و نفوذ صنایع ماشینی در نساجی و بافندگی، زمینه از هم پاشیدگی صنایع کارگاهی را فراهم کرد. صنایع کارگاهی از لحاظ فناوری محدود بوده و نمی‌توانستند در عرصه رقابت با صنایع ماشینی مقاومت کنند و ناچار به انزوا شدند.

تلاش‌های بیهوده رضاشاه برای صنعتی کردن و رشد و توسعه فناوری در ایران

در دوره رضاشاه دولت به راه‌اندازی کارخانجات قند، سیمان، نساجی، محصولات شیمیایی، کنسروسازی، صنایع خشکبار، کشت تنباکو، چای، اکتشاف معدن و ... اقدام کرد. تا سال 1320 هجری شمسی همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم و پایان سلطنت رضاشاه حدود 295 واحد صنعتی دولتی و خصوصی در 22 رشته صنعت به وجود آمد.

در این دوره، دولت، بخش بزرگی از صنایع به استثنای صنایع نفت را که وابسته به سرمایه خارجی بود تحت نظارت داشت. دولت تجدید سازمان صنعتی را خود به عهده گرفته و کارخانه‌های جدید با سرمایه دولت به وجود می‌آمد.

با این حال این تلاش برای صنعتی کردن از بالا تحت عنوان مدرنیزه کردن صنایع به وسیله دولت موجب دگرگونی در ساخت کشور و تبدیل آن به کشوری صنعتی نشد و حتی پایه‌ای برای رشد و توسعه انسجام یافته صنایع بعدی هم نشد و بخش بزرگ کشاورزی هم نتوانست از طریق صنعتی شدن به بهره‌وری و بازدهی بیشتری دست یابد.

زیان شدید صنایع دولتی به خاطر مدیریت نادرست و آشنا نبودن با فناوری‌های جدید

صنایع کارگاهی که دارای تاریخ پرباری از گذشته بود در ناتوانی به سر می‌برد و نمی‌توانست نیروی کار ماهر برای بخش صنایع ماشینی آماده کند. با اینکه در اواخر دهه 1310 هجری شمسی، حدود 20 درصد کل بودجه کشور صرف ایجاد و توسعه صنایع می‌شد، اما تسلط دیوان سالاری، مدیریت نادرست، کارکنان اضافی، استفاده نادرست از ماشین‌آلات، آشنا نبودن با فناوری‌های جدید، هزینه بالای مواد خام، بالا بودن نرخ حمل و نقل و به ویژه رقابت کالاهای خارجی، موجب شده بود صنایع دولتی سالیانه حدود 50 تا 70 میلیون ریال زیان بدهد.

ناتوانی انگلیس و ورود سلطه‌گرایانه آمریکا، پازل وابسته کردن اقتصاد ایران را تکمیل کرد

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم تا ملی کردن صنعت نفت ایران هم دگرگونی بنیادین در اقتصاد ایران انجام نشد. مهم‌ترین مسئله در این دوره ورود سلطه‌گرایانه آمریکا به ایران، با توجه به ناتوانی انگلیس بود. در اواخر جنگ دوم جهانی در سال 1324 شمسی، آمریکا به سومین طرف در تجارت خارجی ایران تبدیل شد. با کودتای سال 1332 شمسی و از میان برداشته شدن آخرین امید به رشد مستقل اقتصادی، اندک اندک ساختار وابسته اقتصادی کشور پی‌ریزی شد. در پاسخ به تقاضاهای داخلی در اثر رواج مصرف کالاهای وارداتی و با الهام از الگوی صنعتی شدن وابسته در برخی کشورهای آمریکای لاتین مانند برزیل و آرژانتین، ایجاد صنایع جدید و بزرگ مورد توجه دولت قرار گرفت. استفاده از ابزار مهم برنامه‌ریزی اقتصادی ودرآمد رو به افزایش نفت نیز به تحقق این هدف کمک کرد.

در این دوره بخش خصوصی با حمایت همه جانبه دولت به سرمایه‌گذاری در صنایع بزرگ اقدام کرد. بدین ترتیب سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی از سال 1338 تا 1356 هجری شمسی از 4.9 درصد به 8.7 درصد رسید.

بررسی تاریخی توسعه صنعتی در ایران

جدا از پایان قرن نوزدهم که تلاش‌های اندکی برای پی‌ریزی صنعت در ایران در زمان میرزا ابوالقاسم فراهانی و میرزا تقی‌خان امیرکبیر به عمل آمده است، دوره حکومت رضاشاه از سال 1304 تا 1320 را می‌توان آغاز دوره صنعتی شدن در ایران نامید که دولت منابع جدید را تأسیس کرد و برای حفاظت از آن سیاست‌های حمایتی شدیدی را اتخاذ کرد اما با وجود آن موفقیتی حاصل نکرد! در سال 1326 تنها 175 واحد تولیدی با تعداد بسیار کمی کارگر وجود داشت که کالاهای مصرفی بی‌دوام می‌ساختند. از این تعداد 64 واحد تولیدی با بیش از 50 درصد اشتغال صنعتی در مالکیت دولت بودند.

"اعلام ورشکستگی و اخذ نمایندگی برای واردات" ماحصل صنعتی‌شدن در دوره محمدرضا پهلوی!

سومین مرحله صنعتی شدن بعد از بازگشت محمدرضا پهلوی به سلطنت تا پایان سال 1358 بود. در این مرحله برعکس دوره قبل از آن کشور با کمک‌های بسیار زیاد بین‌المللی روبه رو شد. قراردادهای اقتصادی و توجه صندوق بین المللی پول برای اجرای سیاست‌های تثبیت، اعتبارات و واردات را روانه کشور کرد! در این مرحله قشر اجتماعی سرمایه‌گذاران صنعتی و کارآفرینانی که در دوره ملی شدن صنعت نفت به وجود آمده بودندن چاره کار را در برابر سیل خروشان واردات کالاهای غربی در دو راه می‌دیدند: اعلام ورشکستگی و خارج شدن از صحنه تولید و اخذ نمایندگی از شرکت‌های خارجی برای واردات!

محققان زیادی در کشور پژوهش‌هایی در خصوص تأثیرات سیاست‌های دولت بر اقتصاد و صنعت در دوره قبل از انقلاب انجام داده‌اند، لیکن پژوهش انجام گرفته توسط آقای "فرهاد دفتری و مریم برقعی" تحت عنوان "مطالعه موردی از شرکت‌های چند ملیتی در ایران" منبع خوبی برای توصیف وضعیت توسعه صنعتی و تکنولوژی است.

ضعف شدید در شکل‌گیری توانمندی‌های تکنولوژیکی دربررسی 150 شرکت مختلط ایرانی و خارجی دوران پهلوی

در یک پژوهش که در مورد 150 شرکت مختلط ایران و خارجی انجام شده است، تصمیم‌گیری در مورد انتخاب تکنولوژی وارداتی و نهایتاً شکل‌گیری توانمندی‌های تکنولوژیکی ملی بسیار ضعیف ارزیابی شده است. مطالعات نامبردگان پیرامون دو نوع شرکت شامل شرکت‌های با سرمایه‌گذاری خارجی و چندملیتی و شرکت‌هایی که با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی ایرانی انجام گرفته است، متمرکز است. هر دونوع شرکت‌ها با دو سه نوع مکانیزم انتقال تکنولوژی اقدام به سرمایه‌گذاری کرده‌اند که شامل خرید لیسانس خارجی، خرید ماشین‌آلات و قطعات است.

در مورد شرکت‌های با سرمایه‌گذاری خارجی نتایج مطالعه نشان می‌دهد با عنایت به عدم توانمندی‌های تکنولوژیکی در سطح کلان و ملی در آن دوره ایران،‌ عمدتاً این شرکت‌ها تکنولوژی‌های انتقال یافته را با درصد واردات بالا اعم از ماشین‌آلات و قطعات و مواد واسطه‌ای به ایران به صورت یک بسته کامل وارد کرده‌اند.

تکنولوژی‌های انتخابی و وارداتی از کشورهای صنعتی با شرایط متفاوت انتخاب شده‌اند چراکه انطباق با محیط پیدا نکرده‌اند. این تکنولوژی‌ها در حوزه‌های صنایع غذایی، پارچه‌بافی، لاستیک، کاغذ و ماشین‌های اداری و وسایل حمل و نقل بوده است.

درمورد شرکت‌هایی که با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی انجام گرفته، مطالعات نشان می‌دهد که مدیران در انتخاب نوع تکنولوژی وارداتی با محدودیت روبه‌رو بوده‌اند و هزینه‌های تولیدات محصولات آنها و نیز سهم هزینه‌های ناشی از سهم قطعات وارداتی بسیار بالا است. به عنوان نمونه جداول ترسیم شده در این مطالعه نشان می‌دهد در صنایع اتومبیل‌سازی کلیه هزینه‌های تولید در ایران حدود 15 درصد نسبت به هزینه‌های تولید مشابه در مبدأ بالاتر است.

بنابراین چنانچه شرایط بازار رقابتی و یا منطق تولید رعایت می‌شد همه این شرکت‌های تولیدی بایستی با شکست روبه رو می‌شده‌اند و یا باید شرکت‌ها استراتژی خود را تغییر می‌داده‌اند. اما در مورد ایران، این امر نه تنها صادق نبوده بلکه اسماً این صنایع به عنوان موتور دینامیک رشد اقتصادی صنعتی ایران تلقی می‌شده‌اند ولی مطالعات نشان می‌دهد در حوزه کمیت تولید، با عنایت به ظرفیت بسیار پایین و نیز به لحاظ کیفیت توانمندی پایین تولید صنعتی ایران مشهود بوده است و این امر ناشی از عدم سرمایه‌گذاری مناسب و قیمت‌های غیررقابتی در بازارهای بین‌المللی بوده است. این پدیده خود فرایندی ضد تراکم سرمایه و ضد دستمزد را به وجود می‌آورده و از طرف دیگر، سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و نهایتاً تولید نوآوری‌های تکنولوژیکی هم در این واحد نبوده است. لذا صنعت ایران در یک دور باطل چرخش داشته است!

رواج گسترده صنعت "مونتاژ" نتیجه سیاست‌های غلط و خیانتکارانه پهلوی

در دوره قبل از انقلاب نقش دولت در بخش اقتصادی که اصطلاحاً طرف تقاضا نامیده می‌شود تزریق درآمد نفت در بین اقشار بسیار کوچکی از جامعه بود. این قشر کوچک، بازار بسیار کوچکی را برای صنایع ایران تشکیل می‌داد. تقاضای محدود برای کالاهای صنعتی، سبب کم شدن ظرفیت واقعی کارخانه‌ها از ظرفیت اسمی می‌شده است. در نتیجه آن، گران‌تر بودن هزینه تولید داخلی از هزینه کالاهای اصلی وارداتی بود. با این حال دولت با ایجاد تعرفه‌های گمرکی و عوارض متعدد به طور مصنوعی قیمت تمام شده کالاهای وارداتی را بالا نگه می‌داشت. از سوی دیگر با تعیین نرخ‌های غیرواقعی بهره بانکی، نرخ تغییر ریال و ... هزینه تمام شده کالاهای ساخته شده در ایران را به طور غیرواقعی و مصنوعی پایین نگه می‌داشت لذا شرکت‌ها و واحدهای صنعتی با چنین بازار کنترل‌شده‌ای ترجیج می‌دادند که با انتقال حداقل زنجیره تولید از این مزایای حمایتی مبنی بر نفت بهره ببرند.

بنابراین صنعت مونتاژ بهترین سود را برای شرکت‌ها دربرداشت و کمترین انگیزه‌ای را برای مدیران صنعتی باقی نمی‌گذاشت که در ایجاد و توسعه تکنولوژی فکری بکنند و از روش‌های تحقیق و توسعه به ارتقای دانش تولید و بالتبع به کاهش هزینه‌ها بپردازند.

در اثر این سیاست‌های انگیزه‌ای، رفته رفته توانمندی تکنولوژیکی هم در سطح بنگاه‌های تولیدی و هم در سطح ملی از رشد و توسعه‌ای مناسب با زمان و سرمایه‌گذاری برخوردار نبوده و در سطح پایین نگه داشته است. از دیگر دلایل عقب‌ماندگی تکنولوژیکی نیز به ویژگی‌های صنایع دهه 40 و 50 مرتبط می‌شود که به شرح ذیل است:

صنایع دهه‌های فوق عمدتاً کالاهای مصرفی بادوام بوده و خصوصیت تکنولوژیکی آنها به شدت سرمایه‌بر بوده است. اما با توجه به اینکه سهم قطعات و مواد وارداتی بیشتر از سهم سرمایه‌گذاری ماشین‌‌آلات و خط تولیده بوده است لذا در اینگونه صنایع تراکم سرمایه‌گذاری ایجاد نشده است (ویژگی صنایع مونتاژ که سرمایه‌گذاری تولید پایین است و خرید مواد اولیه و سایر ورودی‌های بالا است).

از طرفی تکنولوژی‌های سرمایه‌بر اینگونه صنایع به دلیل ماهیتشان اشتغال‌زا بوده‌اند و بهره‌وری کار نیز در اینگونه صنایع بالا نبوده است لذا به ایجاد مهارت‌ها و دانش و خلاقیت انسانی هم نینجامیده است و در نتیجه این دو عامل منفی، وضعیت نامطلوبی را برای توسعه تکنولوژی در این دوران فراهم آورده است.

منابع:

  1. تحقیقی در علل ناکامی نخستین تجربه‌های سیاستگذاری توسعه دانش و فناوری در ایران (عباس قیومی ابرقویی)
  2. محبوبی اردگانی، حسین (1370). تاریخ مؤسسات جدید تمدنی در ایران جلد اول
  3. فیوضات، ابراهیم (1375). دولت در عصر پهلوی
  4. جمالزاده، محمدعلی (1335). گنج شایگان
  5. صداقت‌کیش، جمشید (1352). صنایع در توسعه اقتصادی ایران
  6. سوداگر، محمد (1359). رشد روابط سرمایه‌داری در ایران
  7. باری‌یر، ژولیان،‌ (1363). اقتصاد ایران
  8. غلامعلی منتظر، اسماعیل کلانتری. تأملی بر رویدادهای علم و فناوری در ایران طی 200 سال اخیر «غلامعلی منتظر و اسماعیل کلانتری»
  9. حاجی حسینی، حجت‌اله. تحلیلی تاریخی بر روند توسعه تکنولوژی در ایران

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط