نگاهی به فیلم "روایت ناتمام سیما"| فیلمی با لکنت در تشریح ارتباطات و بدون منطق در اتفاقات
فیلم "روایت ناتمام سیما"، در تشریح غالب ارتباطات شکلگرفته در فیلم دارای لکنت است و در نمایش اغلب اتفاقات و رخدادها، بدون منطق.
خبرگزاری تسنیم- امیرحسین مکاریانی
تولید فیلم با هدف توجه و تأکید خاص به قصهگویی و پرهیز از ورود به اهداف دیگری همچون داشتن پیامی اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ...، در ذات، رویکرد اشتباه و ناکارآمدی نیست همچنان که در فهرست فیلمهای مهم و تماشایی سینمای ایران و جهان، مواردی از فیلمهایی با این رویکرد نیز مشاهده میشود. اما نکته مهم در زمان استقبال و بهرهگیری از این شیوه، نگارش فیلمنامهای جذاب و خواندنی است که مخاطب بتواند با آن همراه شود تا ضمن تعریف بدون لکنت داستان، مخاطب را وادار به پیگیری اتفاقات داستان تا لحظه پایانی فیلم کند.
آخرین فیلم علیرضا صمدی که سومین فیلم او پس از فیلمهای بینامی و صحنهزنی است، قصد دارد با همین رویکرد، داستان عشقی نافرجام و شهرتی بربادرفته و زندگی رو به نابودی را برای تماشاگر بازگو کند. روایت ناتمام سیما، روایتگر بخشی از زندگی دکتر آرش سمین (با بازی حامد کمیلی) است و اتفاقاتی که پس از به شهرت رسیدن او در صفحات مجازی پیش میآیند. این فیلم قصد دارد با طرح مشکلاتی که دکتر سمین در گذشته در زندگی نامزد سابقش سیما (با بازی غزل شاکری) داشته، به زندگی جدید و ظاهراً موفقی که او با همسرش لاله (با بازی آزاده صمدی) دارد وارد شود و نمایشی از اضمحلال رابطه این دو و آغاز درگیری آرش با دوست قدیمی خود (با بازی مهران احمدی) باشد.
صمدی در این فیلم با بسط داستان اشارهشده و گسترش طرح موردنظر، قصد دارد با کمک گرهافکنی و گرهگشاییهای پیدرپی، مخاطب را تا آخرین لحظه با خود همراه کند و بدین شکل و با کمک این روش، هر لحظه برای مخاطب پرسش و پاسخی جدید بهوجود آورد. اما به دلیل تزریق نشدن مناسب این اطلاعات در زمانهای لازم و حتی بیپاسخ ماندن بسیاری سؤالات دیگر (که فیلمنامه تا لحظه پایانی نیز امکانی برای بازگو کرد آن نمییابد) این فیلم به توفیقی در اجرا نمیرسد و در یکسوم ابتدایی، جذابیت خود را برای مخاطب از دست میدهد. از سویی دیگر روایت ناتمام سیما، به دلیل برخوردار نبودن از داستانی جذاب و خواندنی، با فاصله زیاد از سینمای موردتوجه مخاطبان این روزها، از نظر مضمونی و روایی، عقبماندهتر از فیلمهایی همچون فیلم قبلی فیلمساز (صحنهزنی) است و به دلیل اشکالات زیادی که در فیلمنامه دارد نمیتواند نظر مخاطب را به خود جلب کند.
فیلم در تشریح غالب ارتباطات شکلگرفته در فیلم دارای لکنت است و در نمایش اغلب اتفاقات و رخدادها، بدون منطق درست (که حاصل برخورد بدون توجیه و بیتحقیق تیم فیلمنامهنویسی است) قصد دارد فیلم را تا انتها پیش ببرد. فیلم قصد دارد با نمایش برخی مشکلات شبکه مجازی و رسانههای مشابه، در قالب داستان و قصه، نمونهای از رخدادهای محتمل را بازگو کند و به ابعاد تأثیر رفتارهایی که تأثیری از گذشته در زندگی آینده ما باقی میگذارد بپردازد. فیلم بدون بررسی، تحلیل و حتی ارائه الگوی رفتاری زندگی گذشته آرش، بدون مقدمه و صرفاً در چینش اشتباه عناصر فیلم و شخصیتها به سراغ زندگی فعلی او میرود و با کمک گرفتن از شخصیتهای فرعی، تلاش میکند اسباب شکلگیری و جمعبندی فیلم را در ادامه مهیا کند.
پرسش نهایی و البته اصلی در مواجهه با فیلمی همچون روایت ناتمام سیما این است که هدف نهایی فیلم از بازگو کردن این قصه چیست و در کل، این شکل مواجهه با داستانی چنین بیرمق و باسمهای چه میتواند باشد. لازم است در اینجا نگارنده ضمن ارجاع به ابتدای نقد پیش رو، به اهمیت برخورداری از داستانی جذاب و قصهای پرکشش در ساخت چنین فیلمهایی اشاره کند و یادآور شود که در صورت برخوردار نبودن یک فیلم از این موارد، نتیجه نهایی همانند این فیلم نمیتواند برای مخاطب جذاب باشد و مورد توجه تماشاگر قرار نمیگیرد. پاسخ به همین پرسش میتواند به چراغ راهی برای عوامل سینما و سرمایهگذاران فیلم بدل شود و بهعنوان پرسشی کلیدی در زمینه ایجاد شدن یا نشدن انگیزهای برای آغاز به کار ساخت یک فیلم، مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/