انقلاب اسلامی در دو نگاه

تراز انقلاب اسلامی برخی مسئولان نالایق و ساختارهای ناهمگون نیست بلکه مسئولان و ساختارها باید تراز خود را انقلاب اسلامی قرار دهند و ساختارهای نظام را مبتنی بر آموزه‌های دینی و قرآنی شکل دهند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، معمولاً محور تحلیل اندیشمندان علوم اجتماعی درباره رویدادها و حرکت‌های فراگیر جوامع، مبتنی بر نگاه‌های سکولاری است؛ به این صورت که زمینه‌ها و بسترهای شکل‌گیری هر جنبش مردمی متکی به یک روند سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی است. این عده حتی معتقدند اسلام‌گرایی ریشه در ناخرسندی مسلمانان از تهاجم و نیز سلطه بی‌‌رحمانه فرهنگی بر کشورهای اسلامی دارد. ما نمونه این نوع تحلیل‌های سیاسی را حتی نسبت به جریان قیام امام حسین علیه‌السلام شاهدیم. از این جهت است که در مقام نتیجه‌گیری و با عدم در نظر گرفتن عوامل خدایی، عمدتاً به تضاد بر می‌خورند و به بیراهه کشیده می‌شوند. درباره روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی نیز چنین تصوری حاکم است. غفلت از بنیان‎های دینی انقلاب اسلامی سبب شده تداوم آن را بر نتابند و هر لحظه در انتظار انحلال آن باشند، همچنان که 1400 سال است که با ترفندها و سناریوهای مختلف سعی در توقف جریان عاشورای حسینی دارند،‌ اما هر ساله جمع زیادی از آزادی‌خواهان و پاک‌طینتان عالم مجذوب جاذبه‌های حسینی می‌شوند و خداوند نمونه‌ی عینی آن را در پیاده‌روی اربعین به زیبایی به تصویر می‌کشد.

در اینجا نیاز است برخی شاخصه‌های رویدادهای اجتماعی مبتنی بر بنیان‌های دینی را مورد بررسی قرار دهیم:

1. تداوم: اولین شاخصه‌ی این رویدادها در تداوم آنها است. همان‌طور که اشاره شد، جریانی مثل عاشورای حسینی صدها سال است که تداوم دارد و هیچ قدرت و حربه‌ای نتوانسته سدی در مقابل آن ایجاد کند. تداوم انقلاب اسلامی نیز حاکی از پشتوانه‌های الهی آن است. 
2. گستردگی: دومین شاخصه‌ی جریانات الهی، در گستردگی و در برگیرندگی جبهه‌ی این جریانات است. جریان عاشورای حسینی روز به روز گسترش می‌یابد و افراد و سرزمین‌های بیشتری را در بر می‌گیرد. درباره انقلاب اسلامی نیز چنین ماجرایی را شاهدیم. از آنجایی که شعارهای انقلاب اسلامی مبتنی بر آموزه‌های ادیان الهی و مبتنی بر فطرت خداجوی انسان‌ها بود،‌ از همان لحظات ابتدایی مورد استقبال مردم قرار گرفت و اکنون می‌بینیم بسیاری از کشورهای آزادی‌خواه و استکبارستیز دنیا با الگوگیری از آن توانستند خود را سر پا نگه دارند و مقابل مستکبران عالم بایستند. 
3. جاذبه:رویدادهای خدایی در درون خود جاذبه‌ای شگرف‌ دارند، همچنان که هر ساله جمع زیادی از مردم دنیا با ماجرای امام حسین علیه‌السلام و قیام عاشورای حسینی آشنا و جذب آن می‌شوند. کاروان انقلاب اسلامی نیز با همان شعارها و آموزه‌های حسینی هر ساله در منطقه گسترش می‌یابد و ملتی را جذب خود می‌کند. شکل‌گیری جریان مقاومت اسلامی به سردمداری ایران اسلامی حاصل این جذبه‌ی بالای انقلاب بود.

4. الگوپذیری: جریانات الهی ظرفیت الگوپذیری دارند و این امر به دلیل گستردگی آموزه‌های آن و فطری بودن درس‌های آن است. 
5. معجزات:همگان اذعان دارند پایداری انقلاب اسلامی معجزه‌ای بیش نیست و حقیقت امر نیز همین است. با وجود چالش‌های فراوان داخلی از جمله بی‌تدبیری‌های مدیران نالایق، خویشاوندسالاری به جای شایسته‌سالاری، نفوذ جریان نفاق در بدنه حکومت، اشرافیت و سهم‌خواهی‌های صف‌اولی‌های یاوران امام (ره)، ضعف و عقب‌ماندگی در تحکیم ساختارهای مالی، اجتماعی و فرهنگی، تعدد دشمن‌های خارجی و ...، با این حال شاهدیم این انقلاب پابرجا مانده تا مأموریت تمدنی خود را با اصلاح ساختارها به سر انجام برساند. 
6. رهبریِ الهی:جلوداران جریانات الهی افرادی در اوج معنویت هستند، به گونه‌ای که حتی دشمنان را تحت تأثیر رفتار خود قرار می‌دهند. بر کسی پوشیده نیست شخصیتی مثل امام حسین علیه‌السلام همواره مورد تکریم و تجلیل رهبران آزادی‌خواه دنیا هستند و حتی گاهی دشمنان درباره عظمت معنوی ایشان لب به اعتراف می‌گشایند و شخصیت آن امام بزرگوار را سبب اتحاد قلوب می‌دانند. از این جهت است که این رهبران الهی همواره مورد هجمه‌ی تبلیغات دشمنان قرار دارند. امام خمینی (ره) نیز به عنوان سلاله‌ی پاک حسینی دارای چنین جذبه‌ای بود، به گونه‌ای که در سال 1368 خبرگزاری فرانسه نقل می‌کند «به مناسبت ارتحال امام خمینی (ره)، پرچم سازمان ملل متحد به مدت 24 ساعت بر فراز ساختمان این سازمان به حال نیمه‌افراشته درآمد.» (روزنامه اطلاعات؛ 18 خرداد 68) این نوع رفتار، یعنی اعتراف جبهه‌ی دشمن به شخصیت با عظمتی که دنیا را متحول و مکتب تازه‌ای را در بین سایر مکاتب الحادی به دنیا معرفی کرد؛ مکتبی که مبتنی بر آموزه‌های ناب اسلام بود.
7. تعدد دشمنان: از آنجایی که جنبش‌های دینی در مقابل برنامه‌های دشمن مثل حاکمیت نظام سرمایه‌داری و نیز گسترش فساد و تباهی و در یک کلمه، برنامه‌ی «جهانی‌سازی» قرار دارند، طبیعی است که دشمنان آن در بین استکبار نیز فراوان باشد؛ از این رو از آنجایی که جریان عاشورای حسینی الگویی فراروی ملت‌های آزادی‌خواه دنیا در راستای استکبارستیری و ظلم‌ستیزی قرار دارد، مورد هجمه‌ی مستکبران عالم قرار دارد،‌ اما هر بار سناریوی آنها با شکست مواجه می‌شود. انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. شاید به ظاهر انقلاب را رو به افول نشان می‌دهند، اما در باطن، هر ساله رو به گسترش است.

 

اما حقیقت آن است که اصل جریاناتی مثل عاشورای حسینی، بیداری اسلامی، پیروزی انقلاب اسلامی و اربعین حسینی تابش نور الهی بر پهنه عالم بود؛ نوری که از مجرای امام عصر (عج) و در ظرف وجودی امام راحل (ره) تابیدن گرفت و مرحله به مرحله: قلوب پاک‌طینتان را احیا کرد، آنها را مورد تزکیه قرار داد، انسان‌های مؤمن را هویتی نورانی و الهی بخشید و در این راستا جامعه را آماده پذیرش حجت زمان یعنی امام زمان (عج) کرد؛ بنابراین اگر امروز انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و جریان اربعین را حلقه‌های متصل به هم ببینیم که نقشۀ راه آیندۀ ما در این حلقه‌های روشن محسوب می‎شوند، بازیگر اصلی این جبهه، خداوند است. اگر این دست غیبی را در خلال تاریخ ببینیم: نقش مأموریتی خودمان را بهتر می‌توانیم ترسیم کنیم، در قبال مشکلات و چالش‌ها صبر پیشه می‌کنیم، عداوت جبهه‌ی شیطان را امری طبیعی در مسیر ظهور تلقی می‌کنیم و با برنامه‌ای هدفمند به‌سوی ظهور امام عصر (عج) طی طریق می‌کنیم.

شکی نیست که ضعف‌های ما با شعارهای انقلاب و آرمان‌های امام راحل تناسبی ندارد و بلکه در مواردی در مقابل این شعارها و آرمان‌ها قرار دارد، از جمله شبهه بانکداری ربوی که بیش از چهار دهه سایه‌ی شوم خود را بر سر جامعه‌ی ما گسترده است و یا ضعف‌ها در ساختارهای مالی و عمرانی و مسکن که مردم را به ستوه آورده است؛ با تمام این ضعف‌ها نمی‌توان اصل انقلاب اسلامی را زیر سؤال برد؛ همچنان که با فساد در بدنه‌ی جامعه‌ی پس از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله نباید اصل حرکت آن رسول الهی را زیر سؤال برد. در واقع تراز انقلاب اسلامی برخی مسئولان نالایق و ساختارهای ناهمگون نیست بلکه مسئولان و ساختارها باید تراز خود را انقلاب اسلامی قرار دهند و ساختارهای نظام را مبتنی بر آموزه‌های دینی و قرآنی شکل دهند.

جامعه‌ای که در آن ربا امری عادی جلوه کند،‌ به‌طور طبیعی روی خوش به خود نخواهد دید و برای چنین جامعه‌ای هر لحظه باید در انتظار فتنه‌های سخت اجتماعی و یا تهدیدات دشمنان بود. مضاف بر اینکه جریان نفوذ که در این دهه‌ی اخیر چهره‌ی خود را بیشتر برای جامعه نمایان کرد، بیکار ننشسته‌اند و با پیاده‌سازی منویات جبهه‌ی استکبار در قالب اسناد سکولار بین‌المللی و نیز با تضعیف مقدسات از جمله شعائر دینی و حماسه‌ی حسینی و مقوله‌ی ولایت فقیه، سعی دارند انقلاب را در سناریوی جهانی‌سازی حل کنند.

یادداشت: سعید شیری

  انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط