میزگرد "ناترازی انرژی"|مسیر را اشتباه میرویم/ ضرورت تدوین یک برنامه ۱۰ ساله برای رفع ناترازی+فیلم
رئیس اتحادیه انجمنهای انرژی ایران گفت: ما باید یک برنامه ۱۰ سالهای برای اصلاح ساختارهای انرژی کشور و رفع ناترازی تدوین کنیم و باید راهحلهای کوتاه مدت را فراموش کنیم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سال 1401 سال بسیار ویژه و بیسابقهای در نظر تأمین انرژی کشور مخصوصاً در دو پارامتر و خروجی اثرگذار بنزین و گاز بودیم، در هر دو با ناترازی و کسری قابل توجه مواجه شدیم و تلاش شبانهروزی برای تأمین نیاز مصرفی کشور در شرایط کسری تأمین گاز و بنزین نسبت به مصرف جهشیافته، صورت گرفت.
جهت بررسی شرایط فعلی کشور در تأمین بنزین و گاز، ریشهیابی و شناسایی علل بروز ناترازی و ارائه راهکارهای اجرایی بهمنظور رفع ناترازیها و اصلاح رویکردها، میزگردی با حضور "سیدهاشم اورعی"، مدرس دانشگاه، کارشناس انرژی و رئیس اتحادیه انجمنهای انرژی ایران و "همت قلیزاده"، کارشناس اقتصاد انرژی و مدرس دانشگاه با موضوع "ناترازی انرژی در ایران" در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
در بخش اول این میزگرد، به مباحثی چون "170 میلیارد دلار در سال انرژی مصرف میکنیم"، "معیار صحیح، شدت مصرف انرژی است، نه سرانه مصرف انرژی!"، "به جهانی کردن قیمت انرژی «یارانه پنهان انرژی» میگویند!"، "20 تا 30 شاخص روی شدت انرژی مؤثر است"، "این ادعا که «مردم فرهنگ مصرف انرژی ندارند»، مبنای علمی ندارد"، "رسیدن قیمت فرآوردههای نفتی به 90 درصد فوب یک گزاره غلط است" و "مقایسه مصرف گاز ایران و چین، بهبیربطی مقایسه مصرف قرمهسبزی در ایران و چین است" پرداخته شد.
در بخش دوم این میزگرد، به مباحثی چون "مشکل ما در میزان مصرف نیست، مشکل ما در درست مصرف نکردن است"، "مصرف منطقی انرژی یعنی چه؟"، "دلیل افزایش عجیب مصرف بنزین در زمستان رشد قاچاق است"، "علتالعلل شرایط انرژی کشور، سیاست قیمتگذاری دولتی است"، "42درصد از GDP کشور انرژی صرف میشود"، "قیمت واقعی انرژی، قیمتی است که در بازار آزاد مشخص شود نه آنکه دولت مشخص کند" و "با ادامه مسیر فعلی، شاهد روند فزاینده ناترازی هستیم" پرداخته شد.
در بخش سوم این میزگرد، به مباحثی چون "اخلال عجیب در اقتصاد ایران با ورود نفت ملی به بودجه"، "«یارانه پنهان انرژی» یک مفهوم نادرست و غیرواقعی است"، "ناکارآمدترین شرکتها در مصرف انرژی، نیروگاهها، پتروشیمیها و پالایشگاهها هستند"، "متهمکردن مردم به مصرف زیاد انرژی جز فرافکنی چیزی نیست" و "تنوعبخشی به سبد انرژی کشور را فراموش کردهایم" پرداخته شد.
* نباید به دنبال راهکار کوتاهمدت برای رفع ناترازی انرژی باشیم
آنچه در ادامه آمده، مشروح بخش چهارم این میزگرد است.
تسنیم: یک بحثی که مطرح میشود در بخش تولید است. وزیر محترم نفت عنوان کردند که ما نیاز داریم در 8 سال آینده 80 میلیارد دلار در بخش بالادستی هزینه شود که بتوانیم پروژههای باقی مانده تولید گاز را تکمیل کرده و به مدار بیاوریم. یعنی بخش تولید نمیتواند این کسری گاز را در کوتاه مدت حل کند. حتی در بحث بنزین هم دیگر پالایشگاه جدید بزرگی نداریم که بتوانیم در یکی دو سال آینده به مدار بهرهبرداری بیاوریم. البته به غیر از پروژههایی که در بحث بهینهسازی ظرفیت موجود است. پس ما از بخش تولید نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در یکی دو سال آینده بتواند کسری را برطرف کند. در بحث مصرف هم اشاره کردید که بازار انرژی را باید ایجاد کنیم که بتواند نرخ انرژی واقعی شود و یک مقدار مصارف را واقعیتر کند. غیر از این، چهکار زودبازدهتری میتوانیم انجام دهیم؟ قانونگذاران و بخشهای اجرایی و نظارتی سراغ چهکاری باید بروند تا بتوانیم در سال آینده بهجای آنکه کسری بیشتر شود و بیشتر به دردسر بیفتیم و دست به دامان خدا باشیم که امسال کمتر سرد بشود تا انشالله که کسری نداشته باشیم، آن اقدام یا اقدامات را انجام دهیم تا وضع کشور در تأمین و گاز در سال 1402 بهتر از 1401 باشد؟
اورعی: ما نمیتوانیم یک سیاست اشتباهی را چند دهه جلو ببریم، بعد بهفکر بیفتیم حالا که هوا سرد شد چیکار کنیم. فعلا باید سرمای زمستان و گرمای تابستان را با ناترازی سپری کنیم و از همین امروز، بهسراغ راهکارهای میانمدت و بلند مدت برویم. اینکه بهدنبال این باشیم که در کوتاهمدت چه کنیم، اشتباه کردهایم. پاسخ اینکه در کوتاهمدت چهکنیم این است که هیچ کاری نکنید.
باید کار درست را انجام بدهیم، تا در میان مدت و بلند مدت مسئلهمان حل شود. یک کمی به عقب برگردیم و در گاز هم یک نگاهی کنیم که وضعیتمان چیست. البته قصه گاز، همان قصه و پروسه بنزین و گازوییل و برق و دیگر موارد انرژی کشور است چرا که سیاستها در بخش حاملهای انرژی یکسان است.
* متکی کردن بیش از 90 درصد تولید برق کشور به گاز اشتباه بوده
حدودا 37 درصد از مصرف گاز ما در طول سال مربوط به بخش خانگی و تجاری است. حدودا 33 درصد مربوط به نیروگاههاست و این در شرایطی است که بیش از 90 درصد تولید برق کشور متکی به گاز است. آقای قلیزاده به درستی اشاره کردند که در بحث امنیت انرژی این موضوع مهمی است. این چه سیاستی بوده که ما بیش از حدود 92 درصد برق کشور را متکی به گاز کردیم. گازی که دیگر نداریم. یعنی به محض اینکه ما از امروز گاز کم بیاوریم، همین امروز برق هم نخواهیم داشت.
* تا گاز و برق کم میآید، بخش مولد را محدود میکنیم
37 درصد خانگی و تجاری و 33 درصد نیروگاهی و مابقی که حدود 30 درصد است مربوط به مصارف صنایع در طول سال است. اتفاقی که افتاد این بود که در دو یا سه هفته که هوا بسیار سرد شد، مصرف خانگی به حدی افزایش پیدا کرد که 70 درصد گاز تولیدی کشور در بخش خانگی مصرف شد. وقتی مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری از 37 درصد متوسط سالانه به 70 درصد میرسد، یعنی به همین میزان باید از سایر بخشها کم کنیم. طبیعی است که بقیه قسمتها را کم کردیم و اتفاقا مشکل بزرگ اینجاست. چرا کم میکنیم? چون ما دنبال راه حل کوتاه مدت هستیم و دنبال راه حل میانمدت و بلندمدت نیستیم که بگوییم ای مردم بشینید سرما بخورید، اما من حاضر نیستم فردا را فدای امروز کنم. ولی ما اینکار را نمیکنیم. اگر شرایط را به مردم توضیح میدادند و در آنطرف نیروگاهها و صنایع به کارشان ادامه میدادند، در کلان به نفع کشور بود. کاری که ما میکنیم این است که تا گاز یا برق کم میآید، بلافاصله بخش غیر مولد را تامین میکنیم و برای فعالیت مستمر بخش مولد، ارزشی قایل نیستیم.
تسنیم: بحث به مسئولیت های اجتماعی دولت برنمیگردد؟
اورعی: این یک تنظیمی دارد. من دیدم نامه میدهند به صنایع و مثلا میگویند سه ماه برقتان قطع است.
تسنیم: یعنی شما میفرمایید این راهکار کوتاه مدت، تبدیل به عادت دولتها شده است؟
اورعی: بله، برای اینکه آسان است. عرض من این است که دولتها نباید تصمیمات آسان بگیرند. تصمیمات آسان را من هم میتوانم بگیرم. دولت باید یک تصمیم سخت ولی درست بگیرد. اینکه گاز و برق بخش غیرمولد را تامین میکنیم و بخش مولد را کم و محدود میکنیم یک تصمیم آسان است و در درازمدت جواب نمیدهد، چرا که وقتی گاز و برق بخش مولد را قطع میکنیم GDP پایین می آید و وقتی GDP پایین میآید، سرمایهگذاری کم میشود و سرمایهگذاری هست که تولید را توسعه میدهد. ما در این حلقه باطل گرفتار شدهایم.
* مصرف انرژی ما زیاد میشود اما GDPکشور زیاد نمیشود
در جهان وقتی که یک کشوری میبیند مصرف انرژیاش زیاد شده و فلان درصد نسبت به سال قبل رشد داشته، فرض صحیح آن براین است که همان مقدار با یک کم و زیادی، GDP اش رشد داشته، یعنی در نگاه اول خوشحال می شود. ولی در کشور ما این موضوع برعکس است. یعنی ما مصرف انرژیمان زیاد میشود اما GDP زیاد نمی شود، چرا که تمام تمرکزمان را روی حل مسئله امروزمان میگذاریم.
جملهای را گفتم و تاکید کردم که لازم است توضیح بدهم. بنده عرض کردم که اگر که ما بیاییم و این انرژی را مجانی و مفت به مردم بدهیم، نمیتوانیم ادعا کنیم که از قشر آسیب پذیر حمایت کردهایم. این خیلی مصطلح است و تمام دولتها این را به عنوان آن شاخص اصلی مطرح میکنند. اما وقتی که انرژی ارزان و مفت به مردم دادند، نه تنها حمایت از قشر آسیب پذیر نیست، بلکه عدالت اجتماعی هم نیست و موجب افزایش نابرابری اجتماعی میشود.
* انرژی ارزان تورمزا است و از تورم بیشتر قشر فقیر آسیب میبینند
مراجع رسمی اعلام کردند که نرخ تورم کشور از دی پارسال تا دی امسال 46.3 درصد بوده است. وقتی در این آمار ریزتر میشویم میبینیم که تورم برای دهک دهم یعنی مرفهترین دهک جامعه 43.7 درصد بوده و برای دهک اول یعنی فقیرترین دهک جامعه 56.3 درصد بوده است. نکته در این تفاوت این است که در اثر تورم، بخش فقیر جامعه بیشتر آسیب میبینند. پس باید چکار کنیم؟ اگر ما واقعا بخواهیم از قشر آسیب پذیر حمایت کنیم چون از تورم بیشتر آسیب میبینند، ما باید از تورم جلوگیری کنیم. حالا منشا تورم کجاست ؟
من اصلا به یارانه پنهان و آشکار کاری ندارم؛ بالاخره آنچه مسلّم است این است که بد، خوب، غلط و یا درست، ما یک کالایی را که بیشتر از 100 تومان ارزش دارد را 100 تومان به مردم میدهیم و توزیع آن هم اینطور بیحساب و کتاب است. مازاد بر این 100 تومان را یارانه میگوییم. من مخالف اعطای یارانه نیستم ولی یارانه باید هوشمند باشد. یارانه هوشمند بهترین و یارانه کیلویی بدترین راه است و ما در انرژی یارانه کیلویی میدهیم. یارانه هوشمند آن یارانهای است که جامعه را به سمت بالا بردن تولید ناخالص داخلی، فعال کردن اقتصاد بازار و بالا بردن GDP میبرد اما یارانه غیر هوشمند یا کیلویی این است که برای حیات آن، باید در مملکت را ببندید و دور مملکت دیوار بکشید و مثال واضح آن وضعیت خودرو است. وضعیت خودرو در کشور را که بررسی کنیم میبینیم وقتی بهاین صورت یارانه میدهیم نتیجه آن چه چیزی میشود.
وقتی انرژی را کمتر از قیمت آن میدهیم، کسی باید مابقی پول آن را تا قیمت تمام شده بپردازد، چه کسی میخواهد بدهد؟ دولت از کجا می خواهد بیاورد؟ یک انتخاب اینکه اگر مثل نروژ و عربستان سعودی قلکهایی داشت که چندین هزار میلیارد دلار در آن قلکها بود، دولت میگفت اشکالی ندارد بگذارید مقداری از این منابع قلکها را برداریم و به مردم بدهیم تا راحت زندگی کنند. وقتی اینطور نیست و میبینیم دولت قلک خودش را شکسته و پخش کرده است. انگار دولتهای ما یک وظیفه دارند و آن تقسیم غنایم است. دولت ما نه تنها قلک خودش شکسته و تقسیم کرده، بلکه دست در قلکهایی مثل بازنشستگی کرده و آن را خرج کرده است. باید چکار کنیم؟ اینجاست که باید خلق پول کنیم و این خلق پول باز تورم میآفریند. در تورم هم آن پولدارها کمتر آسیب میبینند و فقیرها بیشتر آسیب میبینند.
در واقع با دادن کیلویی و بیحساب و کتاب یارانه، کسری بودجه زیاد می شود، تورم زیاد میشود و باید پول خلق کنم و تورم بالا می رود و این سیکل معیوب ادامه دارد و تبدیل به فشار مضاعف بر قشر آسیب پذیر میشود. مسیری که نتیجه همان انرژی ارزان است.
به قول آقای دکتر پسران اقتصاددان ایرانی که میگوید دولتی که این سیاست را پیگیری میکند، هر چیزی می شود اسمش را گذاشت جز دولت مردمی! من اضافه کنم، با خودم گفتم شاید منظور از مردم، مردم پولدار است. اگر منظور از مردم، مردم پولدار است و دهک 10، در آن صورت بله، این سیاستها را می شود اسمش را دولت مردمی گذاشت.
* اصلاح سیاست قیمتگذاری و بهینهسازی مصرف؛ دو راهکار اصلی است
پس من میگویم راهکار دوتا گام دارد. گام اول اصلاح سیاست قیمتگذاری است. این یارانهها باید حذف و قشر آسیبپذیر حمایت شود. اگر این کار را در بخش اول کردیم، در گام دوم، بهینهسازی معنی و مفهوم پیدا میکند. در بخش دوم ما باید تمرکزمان را از تولید برداریم و روی مصرف ببریم. یعنی اگر سیاست قیمتگذاری صحیح شود، بهینهسازی معنی پیدا می کند و ما باید همان کاری که همه دنیا میکنند را انجام بدهیم.
باید به سمت برقی شدن برویم و من اسم آنرا افزایش عمق نفوذ برق میگذارم. یعنی حرکت از سوخت فسیلی به برق؛ چرا که بازدهی مصرف برق از گاز و بنزین و گازوییل، بسیار بالاتر است. تنوع بخشی به سبد سوخت یک الزام برای کشور است. متأسفانه در زمینه خودروی برقی حتی یک گام اساسی برنداشتهایم. ما باید به این سمت برویم که از فناوری روز جهان استفاده کنیم و بازدهی مصرف انرژی را بالا ببریم.
معاون شرکت تولید برق حرارتی اخیرا گفته بود که با وارد مدار شدن فاز دوی نیروگاهی، ظرفیت نیروگاهی کشور به 90 هزار مگاوات رسیده، سوال این است که حالا این هنر ما است که همینطوری تولید کنیم و تولید کنیم و GDP دست نخورده بماند? حالا بگذارید مقایسه کنم، ما 90 هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی داریم و انگلستان 75 هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی دارد. یعنی از ما 15 هزار مگاوات کمتر ظرفیت نیروگاهی دارند. در سال 2021 انگلستان 310 تراوات ساعت انرژی الکتریکی تولید کرده است که ما هم تقریبا همان مقدار تولید کردهایم. اولین سوالی که مطرح می شود این است که چگونه انگلستان با ظرفیت نیروگاهی 75 هزار مگاواتی، مقدار انرژی به میزان برابر با کشور ما که ظرفیت نیروگاهی 90 هزار مگاوات است، تولید کرده؟ پاسخ اینجاست که راندمان تولید در آنجا برق بالاتر است. در ادامه همان بحث GDP مطرح میشود که ما با GDP چهارصد میلیارد دلاری، این میزان تولید برق داریم و انگلستان با GDP سههزار و یکصد و سی میلیارد دلاری، یعنی هشت برابر ما !
* ترکیه با ما شروع کرد؛ الان 20 درصد تولید برق ترکیه از محل تجدیدپذیرهاست، ایران کمتر از 1 درصد!
نکته بسیار جالب در این آمار این است که برویم ببینیم آن میزان انرژی که انگلستان به اندازه ما تولید کرده، از چه منابعی تأمین شده، و این بحث مهمی به لحاظ امنیت انرژی است. 40 درصد تولید برق در انگلستان از انرژی تجدیدپذیر است. شاید بگوییم خب انگلستان یک کشور اروپایی است و در زمینه انرژی تجدیدپذیر پیشرو بوده، اما سهم تولید برق از انرژی تجدیدپذیر در کشور همسایه ما یعنی ترکیه به 20 درصد رسیده، من یادم می آید روزی که ترکیه با ما توسعه بخش تجدیدپذیرها را شروع کرد و الان 20 درصد تولید برق این کشور از محل انرژی تجدیدپذیر است.
ایندرحالیاست که سهم انرژی تجدیدپذیر از کل برق تولیدی کشور ما زیر 1 درصد است. ما در مهندسی زیر یک درصد را میگویم عملا نداریم، درحالیکه بیست سال است حرف از انرژی تجدیدپذیر می زنیم. سالها دنبال نیروگاه آبی و دنبال نیروگاه حرارتی با سوخت فسیلی گازی رفتیم، حالا به روزی رسیدیم که نه آب داریم نه گاز داریم. ما باید از روز اول به دنبال تجدیدپذیر میرفتیم. این است که من عرض میکنم نباید دنبال راه حل کوتاه مدت برویم، چون ما را از راه حل اصولی و اساسی باز می گذارد.
* باید راهحلهای کوتاه مدت را فراموش کنیم و یک برنامه 10 ساله تدوین کنیم
ما باید یک برنامه 10 سالهای برای اصلاح ساختارهای انرژی کشور و رفع ناترازی تدوین کنیم و باید راهحلهای کوتاه مدت را فراموش کنیم. بیاییم به مردم راستش را بگوییم که مسیر را اشتباه رفتهایم و باید کمتر مصرف کنیم تا یک برنامه جامع ده ساله پیاده کنیم. سخت است، مثل دارو تلخ است، ولی برای درمان باید خورد. الان ما هنوز قبول نکردهایم که بیماریم و قبول نکردیم که باید داروی تلخ بخوریم. به قول معروف این شربت تلخ را گذاشتیم و گفتیم نفر بعدی یا پشت سری ما بخورد، نتیجه چه شد؟ در بخش برق شدت مصرف انرژی الکتریکی را در 170 کشور در یک دوره بیست ساله، یعنی از سال 1999 تا سال 2019 و2020 بررسی کردیم و دیدیم که چگونه فناوری به کمک بالا بردن بازدهی مصرف انرژی میآید. در این دو دهه فناوری انرژی خیلی رشد کرده و می بینیم که متوسط کاهش مصرف انرژی در جهان 24 درصد بوده، درحالیکه در ایران 42.5 درصد افزایش داشتهایم. به عبارتی دیگر، ما از غافله انرژی جهان جدا شدهایم و ظاهرا داریم مسیر را اشتباه می رویم.
پیشنهاد بنده، تدوین یک برنامه 10 ساله است و تمرکزمان را از تولید باید روی مصرف ببریم و قیمت را طوری اصلاح کنیم که بهینه سازی معنا و مفهوم پیدا کند. باید به سمت خودروی برقی برویم، باید به سمت انرژی تجدیدپذیر برویم تا بتوانیم در سال های آینده این مصرف انرژی را سر و سامان بدهیم.
فیلم بخش چهارم میزگرد "ناترازی انرژی"
پایان بخش چهارم
انتهای پیام/