به بهانه انتشار آخرین نظرسنجی صدا و سیما؛ باید فکری به حال بیننده کرد
یکی از مشکلات جدّی صدا و سیما در سال ۱۴۰۱ بحث کاهش مخاطب بود که بایستی مدیران مربوطه با طرحی نو و توجه به عوامل جذابیت در سریالسازی و برنامهسازی به استقبال بهار ۱۴۰۲ بروند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آخرین نظرسنجی صدا و سیما آماری از تعداد بیننده سریالهای تلویزیونی در روزهای پایانی اسفندماه نشان میدهد که چندان امیدوارکننده نیست. آمار اعلام شده از تعداد بیننده سریالهای تلویزیونی به نظر میرسد آخرین آمار در سال 1401 باشد و آمار بعدی به میزان مخاطبان سریالهای نوروزی و ماه رمضان که امسال با هم تقارن پیدا کردهاند، اختصاص خواهد یافت.
هرچند بنابر اعلامِ سریالهای نوروزی و ماه رمضان، پنجشنبهها و جمعهها در ایام عید نوروز هم پخشِ قسمتهای جدید «گیلدخت» برقرار است. نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما درباره سریالهای سیما در نیمه دوم بهمن ماه 1401 نشان میدهد که 38.3 درصد مردم در این ماه مخاطب سریال «گیلدخت» بودهاند.
این سریال که از شبکههای یک و آیفیلم روانه آنتن میشود، با 38.3 درصد بیننده خالص در صدر جدول پربینندهترین سریالهای نیمه دوم اسفند قرار دارد. بیننده خالص یعنی مخاطبانی که به هر نحوی از شبکههای یک و آیفیلم به صورت مجزا یا گاهی از یک شبکه، آن را دنبال کرده اند. از میان بینندگان خالص سریال گیلدخت نیز 88.3 درصد در حد زیاد از آن رضایت داشتهاند.
سریال شهباز از شبکه یک با 20.9 درصد، حبیب از شبکه 2 با 18.6 درصد در رتبههای بعدی پربینندهترین سریالهای تلویزیونی قرار دارند.
اما این درصدها و آمارها خیلی امیدوارکننده نیست. اگرچه بسیاری از کارشناسان بر این باورند روند کاهش مخاطبان در همه تلویزیونهای دنیا هم اتفاق افتاده است. با این اوصاف نباید صداوسیما قافیه ساخت سریال و برنامه را به رقبای خودش در نمایشخانگی و فضایمجازی ببازد؛ هنوز هم سریال و برنامه خوب ساخته شود مخاطب حتماً پای تلویزیون مینشیند.
این نکته بارها به اثبات رسیده، وقتی برنامه و سریال خوبی را تلویزیون روی آنتن میبرد همیشه توجه مخاطبان به جعبه جادو جلب شده و بقیه رسانهها در اولویت بعدیاند.
به نظر میرسد در روزهایی که «پوست شیر» در شبکه نمایشخانگی و چند سریال دیگر بینندههای خودشان را دارند و به نظر میرسد پلتفرمها برای این رقابت اهداف و رویکردهایی را در دستور کار قرار دادند، تلویزیون هم در سال 1402، این رقابت را جدّی بگیرد. اگرچه کماکان این نکته را نباید از یاد برد، کمترین بیننده تلویزیون هم به مراتب از بینندههای پلتفرمها بیشتر است.
چرا که امروز در آمارهایی که به دست آمده چهار پلتفرم مطرح روی همدیگر سه میلیون و نیم بیشتر بیننده پیگیر ندارند. با توجه به سریالها و هزینههای چند برابری که نسبت به تلویزیون دارند باید در مقایسه با ویاودیهای خارجی و حرکت در مدارِ حرفهایگری به 25 میلیون بیننده برسند! اما تلویزیون در حال حاضر این بیننده را دارد و باید برای حفظ مرجعیت و این بیننده پیگیر، برنامه خوبی برای ساخت برنامه و سریال داشته باشد.
این آمارها نشان میدهد اولاً تلویزیون باید در سال 1402 برنامهریزی برای ساخت سریال و برنامه داشته باشد؛ رقابت را با شبکه نمایشخانگی، پلتفرمها و ویاودیهایی که به تازگی وارد این صنعت شدهاند، جدّی بگیرد. این باور و اعتقاد را فراموش کند که مقوله ساخت سریال و برنامه منحصراً در اختیار اوست. امروز یک فرد با یک گوشی موبایل هم برنامهسازی و اثر نمایشی خلق میکند.
اگر رسانه ملّی به این نتیجه برسد و رقابت را جدّی بگیرد، حتماً با این عقبه ارزشمند در عرصه ساخت سریال و برنامهسازی میتواند کماکان مرجعِ ساخت سریال در ایران باشد.
حداقل در موضوع کارهای الف ویژه و تاریخی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. در برنامهسازی هم این اتفاق افتاده و بسیاری از منتقدین هم این نکته را مطرح کردهاند. حتی اگر این روزها میبینیم سریالهایی که از شبکه نمایشخانگی پخش میشوند داستانشان در بستر تاریخ میگذرد و استقبالکنندههای به نسبت زیادی هم دارد؛ به طور کل در همه جهان نسبت به تماشای فیلمهای تاریخی و تأثیرات آن نگاههای مثبتی وجود داشته است.
آنچه در سینمای ایران و به خصوص در فضای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای اینترنتی نیز میگذرد، با تجربیات جهانی همخوانی کاملی دارد. در ایران، ساخت مجموعههای تاریخی چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی با استقبال خوبی روبهرو بوده است. همچنان که بسیاری از منتقدین و کارشناسان با تماشایِ چندین باره «مختارنامه» و برخی از کارهای تاریخی دیگر این نکته را مطرح میکنند صداوسیما باید به فکرِ ساخت آثار ماندگار و تاریخی باشد که طرفداران بسیاری دارد.
همچنان که مخاطبان روزهایِ جمعه منتظرِ «جیران» حسن فتحیاند، مخاطبین «گیلدخت» را هم میبینند و طرفداران بسیاری در تلوبیون و تلویزیون دارد. ژانری که مدتی است جایش در رسانه ملّی خالی بوده و با روایتِ مجید اسماعیلی و بازی سعید چنگیزیان، رامتین خداپناهی و محمود پاکنیت نوید روزهای خوبی را برای این سریال تلویزیونی میدهد. البته هنوز راه بسیار است که بتوانیم قضاوت کنیم که آیا «گیلدخت» میتواند رقیبِ «جیران» و یا سریالهای تاریخی نمایشخانگی باشد!
مردم مجموعههای تاریخی را با علاقه و اشتیاق بیشتری دنبال میکنند. البته شیوه پرداختن به داستانها و چگونگی تصویرسازی در زمان تاریخ مورد نظر، تأثیر تعیین کنندهای در استقبال مردم از این مجموعهها دارد. خط اصلی داستان براساس این 4 قسمت پخش شده، همان قصه تکراری عشق پسری فقیر به دختری ثروتمند و قدرتمند است. فیلمساز برای روایت داستان عاشقانهاش دوره تاریخی قاجار را انتخاب کرده، همان سوژهای که پیش از این بارها در سریالهای نمایشخانگی و در دهههای قبل، کارگردانانِ قدیمی همچون سعید نیکپور و علی حاتمی به آن پرداختهاند.
استقبال از «گیلدخت» و احتمالاً رقابتش با برخی از کارهای تاریخی نمایشخانگی، تداعیکننده این نکته است که اگر تلویزیون سریالِ با کیفیت و روایتِ درست روی آنتن ببرد، میتواند مخاطبِ از دست رفته به تلویزیون برگرداند. از طرفی در بازارِ رقابتی هم از سهمِ بسزایی برخوردار شود.
انتهای پیام/