روایتی از عشق دانشجویان به شهید شهریاری/ هنوز هم جزوههای استاد بین دانشجویان میچرخد + فیلم
علیرضا محمدی دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی خاطرات جالبی را از عشق شهید شهریاری به ائمه اطهار (ع) بیان میکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان، شهید "مجید شهریاری" دانشمند فرزانه و استاد فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی متولد 16 آذر سال 1345 در زنجان بود که در همان ماه تولدش یعنی هشتم آذر 1389 توسط دشمنان کوردل نظام و منافقین در عملیاتی تروریستی در تهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد؛ وی دانشآموخته کارشناسی مهندسی الکترونیک از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، کارشناسی ارشد مهندسی هستهای از دانشگاه صنعتی شریف و دکتری علوم و تکنولوژی هستهای از دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود. شهریاری استاد دانشگاه شهید بهشتی و از کارکنان سازمان انرژی اتمی ایران بود.
این دانشمند هستهای در زمانی که کشورهای صاحب فناوری هستهای پزشکی، ایران را از نظر صفحات سوخت هستهای که در تولید رادیو داروها کاربرد دارد تحریم کرده بودند، توانست با همکاری دیگر دانشمندان هستهای کشورمان صفحات سوخت با غنای 20 درصد را در کشور بومیسازی کند و به این ترتیب یکی از مشکلات بیماری سرطانی را از بین ببرد.
سریال "صبح آخرین روز" که زندگی شهید مجید شهریاری را از بدو تولد تا شهادت به تصویر کشیده بود در اوایل سال گذشته از رسانه ملی پخش شد و با بازخورد و استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. این سریال در 30 قسمت 45 دقیقهای به کارگردانی حسین تبریزی و تهیه کنندگی مصطفی علمیفرد ساخته شده بود؛ از این شهید بزرگوار؛ دو فرزند محسن و زهرا به یادگار مانده است. همینطور در شهریور ماه سال گذشته مادر شهید شهریاری به دلیل ابتلا به ویروس کرونا دار فانی را وداع گفت.
امروز 20 فروردین ماه است که در تقویم جمهوری اسلامی روز ملی فناوری هستهای نامگذاری شده است. روزی که خبر دستیابی ایران به فناوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز به صورت رسمی منتشر شد. برای رسیدن به این موفقیت دانشمندان زیادی مجاهدت کردند تا جمهوری اسلامی به این موفقیت در دنیا برسد. به خاطر همین موضوع دشمنان قسم خورده کشورمان تحمل این موفقیتها را نکردند و تصمیم گرفتند برخی از دانشمندان هستهای کشورمان را ترور کند که شهید مجید شهریاری یکی از این دانشمندان بود که هشتم آذر 1389 به شهادت رسید.
در این زمینه یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به بیان خاطرات خود پس از شنیدن خبر شهادت شهید مجید شهریاری پرداخت که تقدیم به مخاطبان محترم خبرگزاری تسنیم میشود.
این دانشجو اینگونه روایت میکند: وقتی خبر را شنیدم در خوابگاه بودم؛ داشتم خود را برای نوشتن مقاله با راهنمایی دکتر شهریاری آماده میکردم. مدتها بود که میخواستم دغدغه خودم را به ثمر برسانم. در خوابگاه جو متشنج شد و بُهت زده تصاویری را مرور میکردم که از استاد داشتم.
آخرین باری که شهید شهریاری را دیدم در نمازخانه دانشکده بود؛ نماز خواندن وی شبیه این بود که گویا در دنیای دیگری به سر میبرد. استاد همیشه در سلام کردن پیشگام بود و آن روز هم پس از اتمام نمازشان وقتی چهرهشان سمت من شد بهم سلام کرد و من مثل همیشه شرمندهشان شدم. حتی سر نماز با بنده سر پروژهای که باهم کار میکردیم سؤال کردند.
در دانشکده چه بین اساتید و چه بین دانشجویان کسی نبود که استاد را دوست نداشته باشد و علم و دانش استاد را باور نداشته باشد؛ بعد از گذشت این سالها هنوز جزوههای استاد شهریاری بین دانشجویان دست به دست میچرخد.
این دانشجو در خصوص رفتارهای شخصی شهید شهریاری اینگونه بیان میکند: شهید شهریاری نسبت به ائمه اطهار(ع) بسیار حساس و تعصب داشتند؛ حتی استاد در وفات عبدالعظیم حسنی هم پیراهن مشکی بر تن میکردند. از استاد در آن روز میپرسیدیم استاد چه اتفاقی افتاده است که مشکی بر تن کردید و ایشان پاسخ میدادند که وفات است. به عبارتی دیگر طرز لباس پوشیدن استاد برای ما تقویم مذهبی شده بود. در ولادت همه ائمه اطهار، شیرینی پخش میکردند. حتی اگر مشاهده میکردند در دانشکدههای دیگر در سالروز ولادت ائمه شیرینی پخش نمیکردند ایشان ناراحت میشدند و خودشان شخصاً مسئولیت پخش شیرینی را بر عهده میگرفتند. ایشان به مسئولان دانشکده میگفتند مگر در امامان، امامهای تنی و ناتنی داریم که در سالروز ولادت حضرت علی(ع) از دو روز قبل شیرینی پخش میکنید ولی در سالروز ولادت امام هادی(ع) اقدامی نمیکنید؟
این دانشجو در ادامه به لحظه شهادت شهید شهریاری اشاره کرد و گفت: پس از آنکه در خوابگاه تشنج بالا گرفت؛ همه خودشان را به منزل شهید شهریاری رساندند؛ متأسفانه خبر واقعی بود و تمام خاطرات و برخوردهایی که با استاد داشتم مثل فیلم سینمایی از چشمام رد شد.
شهید شهریاری اگر تاکنون زنده میماند قطعاً اتفاقات بسیار بزرگی در حوزه هستهای در کشور به وجود میآورد. آذر 1389 را هیچوقت فراموش نمیکنم. در مراسم خاکسپاری استاد، هزار هزار دست به دست آسمان بلند شد و پیکر مطهرش را به زمینی که قرار بود پیکر او را در دل خودش جا بدهد رهسپار کردند.