نگاه متفاوت ایران و سایر کشورها به آموزش در مدارس
مدرس ادبیات فارسی معتقد است که در حالی که در ایران میتوان نوعی نگاه کنکوری و امتحان محور به کتابهای درسی را مشاهده کرد، در کلاسهای درس سایر کشورها سعی میشود اقداماتی انجام شود که به ارتباط گرفتن بهتر دانشآموزان با آثار ادبی منجر شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، خبرهای مختلف حکایت از تغییر تمام کتابهای درسی میدهند، این در حالی است که کارشناسان و فعالان حوزه آموزش از روند این تغییرات با نگرانی یاد میکنند. یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین این تغییرات مربوط به کتب ادبیات فارسی است که از جایگاه و اهمیت بسیاری در ایجاد هویت ملی برخوردار است؛ بهزعم متخصصان حوزه تعلیم و تربیت ایجاد حس تعلق خاطر ملی، وطندوستی، حفظ فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی و هویتبخشی یک کشور به غنای ادبیات آن بستگی دارد، از این رو بازنگری کتب ادبیات فارسی در نظام آموزشی کشور که در هر دوره آموزش 15 میلیون مخاطب دارد باید با حساسیت ویژهای دنبال شود.
از این رو هر گونه تغییر در این محتوای این کتب باید با همراهی و مشارکت اساتید، کارشناسان و خبرگان مسلط به ادبیات کلاسیک و روز ایران و جهان صورت پذیرد.
این در حالی است که کتب ادبیات فارسی در ارتقاء سواد دانشآموزان در تمام دروس اهمیتی مضاعف مییابد چرا که نوعی پیششرط اساسی سوادآموزی است. دادههای مطالعات مختلفی که از سوی سازمانهای بینالمللی با همکاری وزارت آموزش و پرورش ایران در سالهای اخیر انجام دادهاند، نشان میدهد که دانشآموزان ایرانی از حداقلهای لازم برای فهم متون فارسی برخوردار نیستند. در همین راستا گزارشها حکایت از آن دارد که بر اساس دادههای آزمون بینالمللی تیمز دانشآموزان ایران به دلیل ضعف در مهارت سواد خواندن و در نتیجه درک مطلب ضعیف هستند و به همین علت نمیتوانند نتایج مناسبی در آزمون علوم و ریاضی کسب کنند.
این بحران تا بدانجاست که وقتی مسئله رابرای دانشآموزان توضیح میدهند و آنها متوجه موضوع شده و آن را درک میکنند، میدانند راه حل چیست اما زمانی که مسئله به صورت کاربردی طرح میشود یعنی کاربرد مفهوم ریاضی در زندگی را از دانشآموز میخواهد قادر به درک مفهوم سؤال نیستند و به خاطر ضعیف بودن در مهارت خواندن نمیتوانند نتیجه خوبی بگیرند.
دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری آموزشی نشستی را با هدف بررسی کتابهای فارسی برگزار کردند و طی آن معلمان و کارشناسان نظرات خود را پیرامون وضعیت کتابهای درسی فارسی بیان کردند.
آموزش عمیق ممکن نیست
در ابتدای این جلسه، مصطفی اسلامی سنجبد، دکترای ادبیات فارسی دانشگاه تهران و مدرس ادبیات در دانشگاه تهران به برخی موارد مهم در متون ادبی گنجانده شده در کتابهای فارسی دوره دوم متوسطه اشاره داشت.
وی تاکید کرد: غنی نبودن محتوای کتابهای درسی، آموزش عمیق را در کلاسهای مدرسه ناممکن ساخته است. متون کلاسیک ادبیات فارسی منبعی غنی برای پرداختن به موضوعات و مسائل روز در نظام آموزشی فراهم میآورد؛ همچنین در آثار شاعران و نویسندگان کلاسیک، بین سیاست و فرهنگ ایرانیان پیوندی عمیق ایجاد شده است و با استفاده از آموزش این متون میتوان سیاستی سازگار با فرهنگ ایرانیان را به دانشآموزان آموخت، امری که در کتابهای درسی با غفلت مواجه شده و درنتیجه بخشی از سردرگمی سیاسی و فرهنگی نسلهای حاضر و آینده ناشی از این کاستی است.
وی همچنین هنر، خلاقیت و تخیل را از مواردی دانست که میتوان از طریق کتابهای درسی فارسی به نوجوانان آموزش داد. بهعنوان نمونه اینکه دانشآموزان، وجود خلاقیتهای هنری و زیبایی را در آثار شاعران فهم کرده و به این درک برسند که موسیقی چه ارتباط عمیقی با شعر فارسی دارد، میتواند نگرش هنری و همچنین قوه تخیل آنها را عمق بخشد.
اسلامی افزود: هیچ مسئله مهم بشری نبوده است که در ادبیات فارسی در مورد آن سخنی گفته نشده باشد اما گزینش منطقی آنها برای کتابهای درسی و زمینهسازی پذیرش این فرهنگ کاری شگرف است که از دبیران متخصص و صاحب تجربه برمیآید و متاسفانه در کتابهای درسی موجود چنین نشده است.
کج سلیقگی در کتابهای درسی
در ادامه جلسه، امیر محمد دهقان مدرس و مولف ادبیات و عضو هسته فکری مرکز پژوهشهای دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به بیان نظرات و انتقادات خود نسبت به کتابهای درسی فارسی مدارس کشور پرداخت و عنوان کرد: ریشه اصلی مشکلات کتب درسی ادبیات فارسی کجسلیقگی است و این موضوع ناشی از فاصله مؤلفین کتابهای درسی با کلاس درس و در نتیجه نداشتن شناخت درست از دانشآموزان است.
دهقان گفت: این مشکل را میتوان در جایجای کتاب درسی دید، بهطوریکه نیما یوشیج در بخش ادبیات تعلیمی به دانشآموز معرفی شده و غزل تعلیمی حافظ در بخش ادبیات غنایی قرار داده شده است. در بخش داستانی نیز اثری از بزرگان ادب مانند بزرگ علوی، سیمین دانشور و... وجود ندارد که مخاطب را به این نتیجه میرساند که گویا این کجسلیقگی ریشه سیاسی دارد.
وی با اشاره به اینکه نقد متون ادبی که از ادبیات جهان در کتب درسی آمده، افزود: علاوه بر مشکلات مربوط به کیفیت ترجمه، عمده آثار معرفی شده مرتبط با ادبیات پایداری هستند و جای بزرگانی چون همینگوی، داستایوفسکی و... خالی است.
نگاه متفاوت ایران و سایر کشورها به آموزش
دهقان تاکید کرد: در حالی که در ایران میتوان نوعی تفوق نگاه کنکوری و امتحان محور به کتابهای درسی را مشاهده کرد، در کلاسهای درس سایر کشورها سعی میشود اقداماتی انجام شود که به ارتباط گرفتن بهتر دانشآموزان با آثار ادبی منجر شود. ازجمله این اقدامات میتوان به مواردی مانند در کنار هم قرار گرفتن فصلهای مختلف کتابهای مختلف برای کمک به درک بهتر دانشآموزان، تهیه نسخه صوتی از کتابها با کمک دانشآموزان، امکان حق انتخاب متون درسی برای دانشآموزان، مهارتآموزی به دانشآموزان برای تحلیل رمانها و معرفی منابع تکمیلی اشاره کرد.
همچنین فرشته صابریان دبیر باسابقه زبان و ادبیات فارسی و سخنران سوم، بحث اصلی خود را به نقد دستور زبان و آرایههای ادبی در کتابهای رسمی آموزش و پرورش اختصاص داد. از نظر او کتابهای درسی فعلی فارسی در متوسطه دوم، کتابهایی آسان اما غیراستاندارد و ازهمگسیخته است که بسیاری از مباحث مربوط به دستور و آرایهها در آنها ناقص بیان شده است.
صابریان این از هم گسیختگی را تشریح کرد: بهعنوان نمونه در حالی در کتاب به جملات گذرا به مسند و متمم اشاره میشود که درباره متمم اجباری و مسند توضیح و تعریفی ارائه نشده است؛ یا درحالی نقیصهپردازی را یکی از شیوههای طنز معرفی کردهاند که در باب طنز هیچ مطلبی در کتابهای درسی وجود ندارد.
وی افزود: درست است که قرار نیست همه مباحث و نکات در کتابهای درسی آورده شود اما باید طراحی کتابهای درسی و کلاس درس بهگونهای باشد که دانشآموز در پایان هر سال تحصیلی برخی آثار شاخص ادبی را درک کرده و با آنها ارتباط برقرار کرده باشند؛ در واقع بهترین کار این است که دانشآموزان را آماده کنیم تا در ادامه خود آنها پیگیر مطالعه بیشتر باشند و احساس کنند ادبیات همچون میراثی ارزشمند است که به آنها رسیده و باید حفظ شود.
طاهره موسیزاده مقدم؛ سرگروه آموزشی درس زبان و ادبیات فارسی شهر تهران، در ادامه نقدهای آقای دهقان تاکید کرد که برخی متون انتخابشده در کتاب های درسی از متون ارزشمند نبوده و میشود انتخابهای بهتری داشت. نقدهای متعدد معلمان و پیگیریهای انجامشده سرانجام منجر به جلسهای میان دفتر تألیف و سرگروههای رشتههای درسی و معلمان منتخب شد که در طی آن قرار شد وبسایتی توسط دفتر تألیف معرفی شود تا معلمان و دانشآموزان بتوانند در آن نقدهای خود را درج کنند و طی جلساتی این نظرات بررسی شود؛.
هرچند به گفته او، علیرغم روند پیشنهادی با گذشت مدتزمانی طولانی همچنان جلسهای در این باب از سوی دفتر تألیف برگزار نشده است.
انتهای پیام/