آخرین وداع دختر ۳ ساله با پدر شهیدش/ شهید اسداللهی به آرزویش رسید
در حالی مردم بیرجند امروز پیکر پاک شهید امنیت شهید سرهنگ دوم محمدرضا اسداللهی را تشییع کردند که دختر سه ساله و پسر هفت سالهاش آخرین وداع تلخ و غم انگیز را با پیکر پدر داشتند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، با همان دستهای کوچکش در حالی که لباس پلیسی بر تن دارد به علامت احترام یک دست را مقابل سرش گذاشت و منتظر است تا پیکر پاک پدرش وارد مسجد شود.
با یک دست احترام میگذارد و با دستی دیگر چشمان بارانیش را پاک میکند. آرزویش این است که مانند پدر پلیس شود، همیشه هر روز بیدار میماند تا پدر از سرکار به خانه باز گردد و او بتواند کلاه پلیسی پدر را بر سر بگذارد و دور خانه دور بزند و اندکی با پدر دزد و پلیس بازی کند، همیشه با افتخار به دوستانش میگفت «پدرم پلیس است».
از همان ورودی مسجد امام حسین (ع) تابوت پدر را که میبیند به سمتش میدود، کسی نمیتواند او را آرام کند، در حالی که دیشب تا صبح در کنار تابوت پدر بوده، اما امروز هم گویی هیچ چیز نمیتواند قلب کوچکش را آرام کند او تنها 7 سال دارد، اما امروز به اندازه 70 سال دلش گرفته و برای پدر دلتنگ است.
در آن سوی مسجد هم دختر سه سالهاش در حالی که قاب عکس پدر را در دست دارد و چشمان گریانش را پاک میکند پدر را با صدای بلند صدا میزند.
امروز همه آنهایی که شهید اسداللهی را میشناختند خود را به مسجد امام حسین (ع) رسانده بودند تا با پیکر این شهید امنیت وداع کنند.
حس و حال عجیبی برپاست، هر کس به هر نحوی که توانسته خود را به خیابان پاسداران بیرجند و به مسجد امام حسین (ع) رسانده است.
به سراغ همسر شهید اسداللی رفتم نامش معصومه خسروی است. او مادر یک دختر سه ساله و یک پسر هفت ساله است و از امروز باید برای دو فرزندش هم جای مادر و هم جای پدر را پر کند.
خسروی از روزهای ازدواج با همسر شهیدش برایم گفت: همسرش متولد 1367 بود و همیشه عاشق شهادت بود، در حالی که قرار بود تا دو ماه دیگر کارهای انتقالیاش به بیرجند درست شود، به شهادت رسید تا به آروزی همیشگیاش برسد.
وی با بیان اینکه همسرم سالهای زیادی از خدمتش را در سربیشه گذارنده و در چند سال اخیر در استان هرمزگان بوده، افزود: همسرم نسبت به مواد مخدر و قاچاقچیان مواد مخدر بسیار حساس بود و هیچگاه نمیتوانست چشم پوشی کند آن طور که حتی اوقاتی که در خانه باید استراحت میکرد، به طور شبانه از ایستگاههای ایست و بازرسی سرکشی میکرد تا اینکه در یکی از شبها در حالی که از ایست و بازرسیها سرکشی میکرد، قاچاقچیان مواد مخدر او را به شهادت رساندند.
همسر شهید اسداللهی با بیان اینکه جایی که همسرم خدمت میکرد گلوگاه ورود موادمخدر بود و او همیشه تاکیدش بر این بود که باید جلوی ورود موادمخدر گرفته شود، ادامه داد: در همان شبی که قرار بود برای بازرسی برود، نگاههای آخرش لحظه خداحافظی به من و بچهها عجیب بود، گویی نگاهش برای آخرین بار است.
وی اظهار داشت: هنوز یک ساعتی از لحظه خداحافظی من و همسرم سپری نشده بود که دلم پر از آشوب بود نگرانش بودم. مدام شماره گوشی همراهش را میگرفتم، اما پاسخی دریافت نکردم، چند ساعت بود که از او هیچ خبری نداشتم به خودم دلداری میدادم که شاید عملیات دارند، تا اینکه تلفن خانه زنگ زد و خبر شهادت همسرم از طریق یگان به من اعلام شد و این در حالی بود که من در غربت تنها بودم و تا وقتی به اقوام و دوستان در بیرجند خبر دادم و آنها خود را به هرمزگان رساندند بیش از 12 ساعت زمان گذشت و در این ساعات تلخترین ساعات عمرم بود، زیرا بر من و فرزندانم بسیار تلخ گذشت.
به گزارش تسنیم، شهید اسدللهی به آرزوی دیرینهاش که همان شهادت بود رسید و پیکر پاکش در شهرستان بیرجند بر روی دوش مردم ولایی و انقلابی این شهرستان تشییع و پیکر پاکش برای خاکسپاری به زادگاهش روستای کوچ القار منتقل شد.
انتهای پیام/254/