اشعار شاعران در سوگ شهادت امام صادق(ع):"تو وارث کمال و جلال محمدی(ص)"
تعدادی از شاعران آیینی کشور تازهترین سرودههای خود را همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت امام صادق(ع)، به پیشگاه ایشان تقدیم کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از شاعران آیینی کشور همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت لسانالصدق و کلمةالحق، امام جعفر صادق(ع)، تازهترین سرودههای خود را با بیان ارادت به خاندان پاک نبی مکرم اسلام(ص)، به پیشگاه این امام همام تقدیم کردند. تعدادی از این اشعار را میتوانید در ادا مه بخوانید:
محمودرضااکرامیفر:
گل که میگویی، شقایق میشوم
فی سبیل الله عاشق میشوم
عاشق اهل ناله و فریاد نیست
صحبتش جز هرچه باداباد نیست
عاشقی با خود فراموشی خوش است
سوختن در عین خاموشی خوش است
عشق یعنی ما گرفتار همیم
دشمنان هم، طرفدار همیم
انتشار بغض و لبخند است عشق
اولین لطف خداوند است عشق
عشق غیر از تاولی پردرد نیست
هر کس این تاول ندارد مرد نیست
هشت روز هفته را عاشق منم
خاک پای حضرت صادق منم
او که جانش در لطافت شبنم است
دست تابان رسول اکرم است
او که با ذکرش صدا گل میکند
از گریبانش خدا گل میکند
او که صبح بیریای شیعه است
بغض معصوم صدای شیعه است
شیعه یعنی دستهایی رو سپید
شیعه یعنی آسمانهای شهید
شیعه یعنی واژههای دردمند
شیعه یعنی دردهای ارجمند
هر سحر آینهای طی می شود
ذکر شیعه بشنو از نی میشود
تا که یا قدّوس و یا رب میکند
چون به شیعه میرسد تب میکند
***
غلامرضاسازگار:
ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
با صد زبان به علم کلامت، سلام علم
هر جا که علم بود، تو بودی امام علم
تو وارث کمال و جلال محمّدی
مصداقِ صدق و صادقِ آل محمّدی
آیینۀ تمامِ کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست
گلواژههای وحی، پر از رنگ و بوی توست
بیمنطق رسای تو قرآن زبان نداشت
بیهمت تو دین، شرف جاودان نداشت
توحید معتبر شده از اعتبار تو
گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو
«بحرالعلوم»، قطرهای از جویبار تو
«شیخ مفید»، لالهای از لالهزار تو
«طوسی» و «مجلسی» و «صدوقت» سه آیتاند
با نور دانش تو چراغ ولایتاند...
با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست
ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست
تا روز حشر، سینۀ ما دغدار توست
هر شیعۀ شکستهدلی اشکبار توست...
ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو!
خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟...
***
زهراآراستهنیا:
ای صدق، شاگرد کلاس واژههایت
شیعه گرفته جان ز تفسیر رسایت
دریای حکمت، کوه علم، از حلم سرشار
هر چیز خوبی در وجودت بی نهایت
سرّ کلام الله باشد در حدیثت
رسم الخط هر واژهات، رسم هدایت
طوف بقیع بیچراغت رزق من باد
میسوزم از ویرانی صحن و سرایت
لطفاً نگاهی کن به ابیاتم که آخر
شاید کمیتی گردد این شاعر برایت
روضه رسیده تا دم سخت اسیری
ای پیر بی عمامه آه از این روایت
***
محمدعلییوسفی:
پیش از تو هیچ نسخه درمان نداشتیم
راهی برای روضه رضوان نداشتیم
از خشکی گلو چه بگویم که بی شما
نوشی برای جرعه ایمان نداشتیم
آقا رئیس مذهب رندان فقط نویی
بیلطفتان که محفل رندان نداشتیم
گر حکمت و درایت و تدبیرتان نبود
هرگز حدیث ناب فراوان نداشتیم
ما با شما به شوکت و عزت رسیدهایم
بییاریات مسلّماً امکان نداشتیم
با شیوه و فنون تو جرأت گرفتهایم
پیش از تو هیچ جرأت جولان نداشتیم
بی خطبههای زینب و سجاد و بی شما
شور حسین و دیده گریان نداشتیم
گر همت و تلاش شما خاندان نبود
شیعه که هیچ، نام مسلمان نداشتیم
منصور اگر به کام شما سم نکرده بود
اینگونه حال و روز پریشان نداشتیم
انتهای پیام/