ترجمه آثار ایرانی به اسپانیولی ۴۰۰ میلیون نفر مخاطب پیدا می‌کند


نفر دوم سفارت مکزیک در ایران گفت: ترجمه آثار ایرانی به زبان اسپانیولی مخاطبانی در حد ۴۰۰ میلیون نفر پیدا می‌کند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم،  نشست تخصصی ترجمه متقابل آثار برجسته ادبی ایران و مکزیک در سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور بئاتریس سالاس، استاد دانشگاه آزاد و مترجم شاهنامه به اسپانیایی، افشین شحنه‌تبار، مدیر انتشارات شمع و مه، فواد نظیری، مترجم آثار اکتاویوپاز به فارسی در سرای ملل نمایشگاه  کتاب تهران برگزار شد. 

در ابتدای این نشست، بئاتریس سالاس مترجم شاهنامه به زبان اسپانیولی درباره چگونگی آشنایی‌اش با زبان فارسی گفت: بیش از 30 سال است که در ایران زندگی می‌کنم؛ همسر من متولد خراسان جنوبی است و آشنایی‌ام با شاهنامه در این منطقه آغاز شد. روزی در خانه پدر همسرم در این منطقه بودم که دو کودک شش تا هفت ساله را در حال بازی دیدم که‌ گویی یک تئاتر واقعی را بازی می‌کنند؛ یکی دیگری را می‌کشد و دیگری تشتک بسته شده نوشابه بر روی بازوی او را می‌بیند و بر سر جنازه او مویه می‌کند. 

این مترجم ادامه داد: وقتی از همسرم در مورد این تئاتر پرسیدم گفت بسیاری از ما در کودکی این نمایش را با هم بازی می‌کنیم؛ این دو کودک نقش رستم و سهراب را در شاهنامه اجرا می‌کردند؛ همان‌طور که ما هم در بچگی این نقش‌ها را بازی می‌کردیم و همیشه در کودکی دوست داشتیم که در نقش رستم باشیم و داستان‌های شاهنامه فردوسی از کودکی با زندگی ما عجین بوده است. 

وی اضافه کرد: بیست سال بعد در یونسکو این سؤال مطرح می‌شود که چرا تاکنون اثر فاخری چون شاهنامه به زبان اسپانیایی ترجمه نشده است. سفارت اصرار زیادی داشت تا من این ترجمه را انجام دهم، اما ترجمه به شعر و نظم بسیار سخت بود. بنابراین ترجیح دادم آن را به نثر ترجمه کنم. با این حال ترجمه به نثر هم سختی‌های بسیاری داشت. 

پایه دانش غرب، فلسفه ایرانی است
این مترجم در ادامه به تفاوت‌های فرهنگی شرق و غرب اشاره کرد و گفت: دانشی که در جهان غرب وجود دارد، پایه و اساسش در شرق است و به‌ویژه ریشه در مباحث فلسفی ایران دارد. ولی باز هم تفاوت‌های بسیاری وجود دارد که مترجم باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشد. 

بئاتریس سالاس درباره روند ترجمه پیشنهادی به این شرح ارائه کرد: مترجم باید بیشتر به نویسنده اثر توجه داشته باشد تا خواننده آن. باید بتواند منظور اصلی نویسنده را برساند. با دانستن لغات بسیار، هیچ اتفاقی در ترجمه نمی‌افتد. ما باید فرهنگ کتابی را که ترجمه می‌کنیم بشناسیم و بر اساس آن فرهنگ ترجمه کنیم. لازمه این شناخت، سفرهای متعدد و مؤثر است. 

ترجمه آثار ایرانی به دست 400 میلیون نفر اسپانیولی زبان می‌رسد
در ادامه این نشست، دیگو روئیز گایوا، نفر دوم سفارت مکزیک گفت: مسأله مهمی را نباید فراموش کنیم و آن اینکه اثری که از یک زبان به اسپانیولی ترجمه می‌شود قرار است به دست 400 میلیون اسپانیولی زبان برسد. یکی از فعالیت‌هایی که بر دوش سفارتخانه‌هاست هم همین ترجمه و شناخت جوامع در ابعاد واقعی جوامع است و باید ابعاد واقعی جوامع را به مردم معرفی کنید. مثلاً برای اینکه بتوانیم ابعاد واقعی ایران را به مکزیکی‌ها و ابعاد واقعی مکزیک به ایرانی‌ها نشان دهیم، باید آثار آنها را بر این اساس ترجمه کنید. 

شاهنامه هویت فرد فرد ماست
سخنرانی بعدی این مراسم فواد نظیری، مترجم آثار مکزیکی به فارسی بود. نظیری که آثار متعددی از اکتاویوپاز را که تنها برنده جایزه نوبل در مکزیک است ترجمه کرده و خودش هم شاعر هفت کتاب است گفت: شاهنامه هویت فرد فرد ماست. در روزگاری هستیم که با همه وجود باید برای رسیدن به ریشه‌هایی که ما را تشکیل داده بکوشیم تا انسان مدارانه و سرفراز زندگی کنیم و به جهان بگوییم ما هم مثل یونانیان باستان ادبیات بی نظیری داریم. 

لازمه ترجمه شعر، شاعر بودن است
نظیری از سالاس درخواست کرد تا نظامی را هم ترجمه کند و ادامه داد: برخی معتقدند شعر غیر‌قابل ترجمه است اما باید گفت یک نقطه مهم در حوزه ترجمه شعر وجود دارد و آن تفاوت میان شعر و ادبیات منثور است. شعر یک پدیده شهودی است و در لحظه اتفاق می‌افتد. مثل میوه‌ای بر درخت کال وجود دارد و وقتی رسید می‌افتد؛ لحظه رسیدن میوه، لحظه سرایش شعر است. به همین دلیل لازمه ترجمه شعر شاعر بودن یا داشتن شناخت عمیق نسبت به شعر است. در غیر ‌این صورت حاصل کار یک محصول مکانیکی است. 

وی در پاسخ به این سؤال که چرا آثار اکتاویوپاز را برای ترجمه انتخاب کرده گفت: چون پاز یک شاعر است، من برای ترجمه آثار با یکسری منابع دو زبانه اسپانیولی و انگلیسی مواجه شدم اما باز هم به این دو نسخه بسنده نکردم. زبان فارسی این توانایی را دارد که به‌صورت موجز و در حد قابل قبول مطلب را انتقال دهد. مبنای اندیشه پاز انزواست و انسان معاصر را تنها می‌داند اما انزوا را تاریکی نمی‌داند، بلکه از دید او تنهایی مبنای حرکت به اجتماع است. 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط