آزادی «اسدالله اسدی» و سرخوردگیِ اپوزیسیونِ آویزان از غرب!
روز گذشته خبر آزادی اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی به سرخط اخبار تبدیل شد؛ خبری که علاوه بر نمایش قدرت دیپلماسی ایران بود، اپوزیسیون را بیش از گذشته سرخورده کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، روز گذشته اسدالله اسدی دیپلمات ایران که تیرماه 97 از سوی دولت آلمان بازداشت و تحویل بلژیک شده بود، آزاد شد؛ این اقدام در راستای معاهده مبادله زندانیان میان ایران و بروکسل بود که اخیراً در پارلمان آن کشور به تصویب رسیده بود.
11 تیرماه سال 1397، اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی سفارت جمهوری اسلامی در اتریش، درحالی که ایام تعطیلات خود را در نزدیکی شهر آشافنبورگ واقع در ایالت بایرن آلمان میگذراند، با حکم جلبی که توسط دولت بلژیک در اتحادیه اروپا صادر شده بود دستگیر شد.
20 تیرماه سال گذشته، دادستانی کل آلمان مدعی شد که وی به یک زوج ساکن در آنتورپ در بلژیک سفارش داده تا میتینگ سالانه منافقین را منفجر کنند.
بعد از دستگیری اسدی که دبیر سوم سفارت ایران در اتریش بود، دولت این کشور با لغو مصونیت دیپلماتیک موجب شد تا آلمان وی را به بلژیک مسترد کند و از آن زمان تا امروز در زندان به سر میبرد. دستگیری آقای اسدی، نقض حقوق دیپلماتیک (ماده 40 کنوانسیون حقوق دیپلماتیک وین) و نقض گسترده حقوق بشر بود چراکه وی را 28 روز در بونکر آب، 100 روز در بخش زندانیان روانی و 3 ماه در انفرادی بدون پنجره در آلمان زندانی کردند. با اینحال آزادی اسدالله اسدی را باید موفقیتی برای دستگاه دیپلماسی کشور بهحساب آورد.
این تبادل زندانیها در شرایطی صورت گرفت که نیمه دوم سال گذشته ایران شاهد اغتشاشات و آشوبهای خیابانی در برخی شهرها و همچنین هجمه بیسابقه بینالمللی بود؛ وزیر خارجه بلژیک از جمله شخصیتهای اروپا بود که موهای خود را در نشانه همبستگی با اغتشاشگران برید؛ رضا پهلوی اسفندماه با نمایندگان پارلمان این کشور دیدار کرده بود و بروکسل بارها شاهد برگزاری تجمعات در حمایت از اغتشاشات داخل ایران بود.
بازگشت اسدی به ایران برای اپوزیسیون حکم آب ریختن در سوراخ مورچه بود و از همان ساعت اولیه، به دولت بلژیک تاختند و همه رویاهای چندماه قبل خود را برباد رفته دیدند.
برای پی بردن به چنین اقدامی از سوی دولت بلژیک و اینکه چرا تلاشهای اپوزیسیون اینقدر سریع نقش بر آب شد، توجه به 2 نکته حائز اهمیت است.
اولین نکته عدم شناخت از اوضاع بینالمللی و قدرت جمهوری اسلامی است؛ اگرچه کشورهای اروپایی تلاش میکردند که با استفاده از فضای پیش آمده شیطنت کنند و فشارها را بر ایران افزایش دهند و در حرکتی نمایشی، ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل خارج شد اما چندماه طول نکشید که ورق کاملاً برگشت؛ ایران ریاست مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل را برعهده گرفت؛ روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی بعد از 7 سال مجدداً برقرار شد و تلاشهایی برای احیای رابطه میان ایران و مصر در حال انجام است در حالیکه عدهای تصور میکردند با چند هفته به آشوب کشاندن برخی شهرها، اجماع جهانی علیه ایران شکل خواهد گرفت!
با این وجود تنها چندماه زمان لازم بود تا متوجه بشوند ایران علاوه بر پیگیری و اهمیت دادن به سرنوشت دیپلماتهای خود در کشورهای خارجی، از توان بالای چانهزنی و دیپلماسی برخوردار است دولتهای غربی هم میدانستند که واقعیت با آنچه در رسانههای معاند بازنمایی میشود تفاوت دارد هرچند تلاش خود را برای دمیدن در آتش اغتشاشات انجام دادند اما عامل دومی هم بود که مانع از جدی گرفتن اغتشاشات شد.
دوم نکته، برملا شدن واقعیت اپوزیسیون برای سران کشورهای اروپایی بود؛ در ماههای گذشته چهرههای رادیکال جریان ضدانقلاب از سلطنتطلبها تا منافقین و تجزیهطلبان وارد میدان شده و هرکدام به نحوی داعیهی "انا رجل" داشتند!
رضا پهلوی، مریم رجوی، عبدالله مهتدی، مصی علینژاد، حامد اسماعیلیون هرکدام به نمایندگی از طیفی از ضدانقلاب اقدام به دیدار با سران دولتهای غربی میکردند؛ مسئولان این کشورها نیز به خیال آنکه دیر یا زود در ایران اتفاقاتی خواهد افتاد با اپوزیسیون همراهی کردند و حتی پیشنهاداتی مانند تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران و تعطیلی سفارتخانهها مطرح شد.
بعد از گذشت چند ماه از آغاز اغتشاشات، آنچه برای همگان آشکار شد فرومایگی اپوزیسیون ایران بود؛ در حقیقت عناصر ضدانقلاب اولاً با اتکاء به دولتهای بیگانه برای برهم زدن اوضاع داخلی ایران ولو با جنگ و تحریم، آبروی خود را بیش از پیش در بین ملت ایران بردند؛ ثانیا عدم اتحاد در میان آنها و دعوای موش و گربه که هرازگاهی در حاشیه تجمعات در خارج کشور شاهد بودیم.
اخیرا این برخوردها بین دستههای مختلف اپوزیسیون طنزآمیزتر شده است تا جایی که محمدرضا عالی پیام ملقب به «هالو» در تجمع لندن مدعی شد 7 بار مورد تعرض جنسی هواداران رضا پهلوی قرار گرفته است و بحث داغ این روزهای شبکههای فارسیزبان و اکانتهای ضدانقلاب، ماتحت آقای هالو بود!
انتهای پیام/