یادداشت|مقابله با «جوان مرگی» ادبی
رضا اسماعیلی نوشت: بسنده کردن به برگزاری جشنوارههای ادبی و رها کردن جوانان مستعد بعد از برگزاری جشنواره، یکی از دلایل اصلی «جوان مرگی» استعدادهای ادبی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «صبح تازهدم»، اثر عاطفه جوشقانیان، شب گذشته با حضور جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ رونمایی شد. رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر، به همین مناسبت در یادداشتی تحت عنوان «مقابله با جوانمرگی ادبی»، بر ضرورت آموزش در این حوزه تأکید کرد. یادداشت او را میتوانید در ادامه بخوانید:
عاطفه جوشقانیان در شمار شاعرانی است که با «آموزش» پا به وادی شعر و ادبیات گذاشته است. از همین رو، دوران دانش آموزی و تجربهاندوزی را با موفقیت پشت سر گذاشته و کمتر از یک دهه به شاعری مطرح و صاحب نام با آثاری قابل تامل تبدیل شده است. از این منظر میتوان او را فرزند «آموزش» و «کوشش» دانست. حضور در کلاسهای درس بزرگان شعر و ادب و توفیق شرکت در اردوهای آموزشی شهرستان ادب، فرصتی طلایی برای جوشقانیان و نسل شاعران جوان برای قد کشیدن و به خود رسیدن در عرصه ادبیات بوده است؛ توفیق بزرگی که میتوان آن را با حضور نسل اول شاعران انقلاب در جلسات نقد شعر حوزه هنری مقایسه کرد.
اشاره به این دقیقه، به دلیل تأکید بر نقش مهم و سازنده آموزش ادبی در به سلامت گذشتن از مرحله «آزمون و خطا» و به بلوغ و بالندگی رسیدن شاعران جوان است. امروز نیز رسالت نهادهای متولی در حوزه شعر و ادبیات، توجه بیش از پیش به آموزش برای تربیت نسلی دیگر از شاعران دانشور و نوآور است.
صد البته در این نکته هیچ تردیدی نیست که شاعری هنری ذاتی است، نه اکتسابی؛ یعنی بدون داشتن طبع خدادادی نمیتوان شاعر شد، اما هرگز این گزاره مُهر تاییدی بر این ادعا نیست که تنها با داشتن طبع روان میتوان شاعری نامبردار و تأثیرگذار شد. بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات نیز تنها با تکیه بر طبع روان، بر مسند عظمت و بزرگی تکیه نزدهاند، بلکه بیشتر به مدد «آموزش» و «کوشش»، از همگنان خود پیشی گرفتهاند. «حافظ» نمونه بارز آن است؛ شاعری که غزلهای جوششیاش را در کورۀ «کوشش» میگداخت و از آن اثری ناب میساخت. سلوک ادبی حافظ مؤید این مطلب است که خلاقیت و نوآوری، محصول دویدن و به هم رسیدن دو عنصر«جوشش» و «کوشش» است.
«حافظ»، شاعری مشکلپسند
دقت نظر و کوشش بینظیر حافظ در ساخت و پرداخت غزلها - بعد از جوشش شاعرانه - دقیقهای قابل تأمل برای ما و شاعران همه عصرهاست که به سودای نام و نان، خام وسوسۀ «طبع روان» نشویم؛ چرا که «طبع روان» بدون ریاضت «آموزش» و صیقل کاری «کوشش» راه به دهی نخواهد برد.
اگر شاهد مثال میخواهید کافی است به حضرت حافظ نگاه کنید؛ شاعری که با وجود برخورداری از نبوغ ادبی و قریحۀ خدادادی، فقط حدود 500 غزل از خود به یادگار گذاشته است. از همین رو، بعضی از حافظپژوهان بر این باورند که حافظ برای خراش و تراش غزلهای خویش بیش از سرودن آنها تلاش میکرده است. اگر دستنویسها و سیاه مشقهای حافظ از گزند ایام در امان مانده بود، امروز سختکوشی حافظ در پردازش و ویرایش غزلها به راحتی قابل اثبات بود. از این منظر، بیهیچ اغراقی میتوان گفت حافظ مشکلپسندترین و سختگیرترین شاعر ادبیات پارسی است؛ چنان که استاد بهاءالدین خرمشاهی(حافظپژوه معاصر) بر تأثیرپذیری حافظ از 25 شاعر مُهر تایید زده است.
معنای این تأثیرپذیری، چیزی جز این نیست که حافظ برای خلق و آفرینش آثاری استوار و ماندگار، با مطالعه بیوقفۀ دواوین شاعران متقدم و معاصر، «طبع روان» خود را همواره به «آموزش» و «کوشش» تکلیف میکرده است. بیهیچ شکی، لازمه زایندگی و بالندگی در عرصه شعر و ادب، برخورداری از دو بال «استعداد» و «آموزش» است.
گمان اینکه میتوان تنها به مدد استعداد خدادادی منازل شعر و شاعری را پشت گذاشت و به شاعری بزرگ و نام آور تبدیل شد، توهمی باطل و مصداق آب در هاون کوبیدن است! البته منظور از آموزش تنها شرکت در یک دوره خاص نیست. این آموزش میتواند قالبهای متنوع و مختلفی داشته باشد. شرکت در انجمنهای ادبی و جلسات نقد، نشست و برخاست با پیران و پیشکسوتان عرصه ادبیات، مطالعه کتاب (ادبی، هنری، دینی، تاریخی، فلسفی، و...)، حفظ اشعار قلههای شعر و ادب پارسی، تمرین و تجربهاندوزی، و بهرهمندی از «خلوت شاعرانه» شکلهای دیگری از آموزش است که دست شاعر را میگیرد و او را تا رسیدن به سرمنزل خلاقیت بدرقه میکند.
شاعر باید همیشه و همواره توصیه عالمانه و مشفقانه نظامی عروضی در چهار مقاله را که در فصلی با عنوان «چگونگی شعر و شاعری» آورده است آویزۀ گوش خویش سازد که فرمود: «اما شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب و در روزگار جوانی 20 هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و 10 هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد که درآمد و بیرون شد ایشان از مضایق و دقائق سخن بر چه وجه بوده است، تا طرق و انواع شعر در طبع او مرتسم شود و عیب و هنر شعر بر صحیفهٔ خرد او منقش گردد تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند.» با عنایت به توصیه سرهنگان و پیشاهنگان این عرصه، لازمه موفقیت در عالم شعر و شاعری، پاک کردن این گزاره غلط از ذهن است که: شاعری طبع روان میخواهد نه معانی، نه بیان میخواهد.
علیرغم چنین تصوری، شاعر خوب و محبوب شدن علاوه بر طبع روان، محتاج «معانی و بیان» و هزار و یک فضیلت دیگر است که تنها و تنها به مدد آموزش، کوشش و عرق ریزان روحی و معنوی حاصل میشود.
شاعری خوب و خوشقریحه
عاطفه جوشقانیان که از شاعران خوب و خوش قریحه روزگار ماست، گواه صادقی بر راستی و درستی این ادعاست. چنان که خود در مصاحبهای با صراحت و صداقت گفته است: «اولین استاد من آقای سیدمهدی موسوی بودند که حدود ششهفت ماه از محضرشان استفاده کردم و به نظرم، آن دورانِ طلایی زبانِ شعر من بود. زبانِ شعرِ من را ایشان اصلاح کردند و فوق العاده روی زاویه دید شعر توجه داشتند. بعد از محضرِ استاد سید مهدی حسینی بهرهمند شدم و خدا را شکر هنوز هم این توفیق را دارم. استادان دیگری هم بودند، مثل آقای شرافت، یا استادان خارج از قم مانند استاد مؤدب و داودی که خیلی به گردن من و همه بچههای آفتابگردان حق دارند. اما من خودم را شاگرد آقای حسینی میدانم و افتخار میکنم به این قضیه...».
دلیل اصلی «جوان مرگی» ادبی
یکی از فعالیتهای هوشمندانه و تأثیرگذار نهادهای متولی شعر و ادبیات که میتواند راه رشد و تکامل ادبی نسل جوان را هموار کند، برگزاری اردوهای آموزشی با هدف «استعدادیابی» و برنامهریزی شایسته و پیوسته برای چاپ آثار شاعران جوان است. بسنده کردن به برگزاری جشنوارههای ادبی و رها کردن جوانان مستعد بعد از برگزاری جشنواره، یکی از دلایل اصلی «جوان مرگی» استعدادهای ادبی است؛ حال آن که بعد از استعدادیابی باید برای رشد و شکوفایی آنها برنامهریزی آموزشی کرد.
همچنان که پیش تر نیز گفتهام، «شهرستان ادب» یکی از نهادهایی است که در این حوزه کارنامه قابل قبول و درخشانی دارد؛ بهطوری که بسیاری از شاعران نوجوان و جوان بعد از شرکت در دورههای آموزشی این مؤسسه قد کشیده و به مقصد رسیدهاند. شاعرانی که امروز هر یک برای خود نام و آوازهای به هم زده و در شمار شاعران نام آشنای روزگار ما هستند.
چاپ مجموعه شعر ارزشمند «صبح تازه دم» اثر طبع زلال بانوی شاعر عاطفه جوشقانیان از دانش آموختگان شهرستان ادب توسط انتشارات این مؤسسه، دلیل روشن دیگری بر تداوم عنایت و حمایت این نهاد فرهنگی از شاعران جوان است. با عنایت به این نکته ظریف که کشف استعدادها و رها کردن آنها به حال خود، موجب و موجد «جوان مرگی» میشود، بهترین راهکار پیشگیری از «جوان مرگی» نسل شاعران جوان و تربیت ادیبانی دانشور و نوآور، گام نهادن در جاده «آموزش» و سرمایهگذاری بیش از پیش در این حوزه است؛ دقیقهای که در سیاستگذاریهای کلان فرهنگی هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد - اینچنین باد.
انتهای پیام/