حج؛ نمایش وحدت انسانی در قالب «امت» و به چالش کشیدن نظم «وستفالی»
در عصر جدید که تاکید بر سرزمینهای منفک از هم در قالب دولت-کشور است، هر ساله شاهد رویدادی هستیم که این ساختار را با چالش جدی روبهرو میکند؛ مسلمانان در حج با تمام تفاوتهای نژادی و فرهنگی به وحدتی میرسند که ذیل مفهوم امت قابل تعریف است.
خبرگزاری تسنیم- حجتالاسلام سید علیرضا طباطبایی؛ استاد حوزه و دانشگاه
قرآن کریم، همه مسلمانان را از هر نژاد و رنگ و با هر زبان و تاریخ وفرهنگ و در هر سرزمین که زندگى مى کنند، امت واحده مى خواند: «اِنَّ هذِهِ اُمَّتُکُمْ اُمَّةً واحِدَةً وَاَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ.« این امت شماست که واحد و متحد است و من خداى شمایم، پس همگى مرا پرستش کنید. از دیدگاه اسلام «امت» باارزشترین بنیاد تقسیمبندی جوامع بشری است.
با وضعیت موجود که متأثر از واقعیتهای عینی و گذشتۀ تاریخی کشورهای مسلمان است، بسیاری بر این باورند که متغیرهای متعدد ساختاری و رفتاری همواره مانع از شکلگیری همگرایی پویا در جهان اسلام شده و سخن از همگرایی کشورهای اسلامی و به طریقاولی تحت یک نظام درآوردن آنان، سخن از آرزوهاست و راهحلهای پیشنهادشده، کلیگویی و غیر علمیست. اما باید گفت امکان این نظام نه تنها در حد تئوریهای علمی است بلکه هر ساله نمونه فشردهای از آن در جهان اسلام به وقوع می پیوندد.
حج از بسترهایی است که هرساله ظرف اجتماعی از نخبگان امت اسلامی می شود و به دیگر بیان حج از نمادهای بروز و ظهور نظام امامت و امت است.
برای شرح این مطلب ذکر مقدمه ای لازم است:
در عصر جدید که ساختار نظام بینالمللیِ برآمده از نظم «وستفالی» به سبب انگیزههایی چون افزایش تجارت، نیل به منافع رفاهی، افزایش قدرت چانهزنی در مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و تأمین ملاحظات امنیتی، جای خود را به ساختارهای منطقهای، فرامنطقهای و جهانی میدهد، تأکید بر سرزمینهای اسلامی منفک از هم و در قالب دولت-کشور، افزون بر ناسازگاری با مبانی دینی، منافع دولت-کشورهای اسلامی را برنمیتابد و کمتحرکی در همافزایی، همگرایی و نظامسازی میان کشورهای مسلمان، زمینۀ استحالۀ آنان را در نظم نوین جهانی فراهم میسازد.
مفروض بسیاری از مطالعات معطوف به جهانیشدن، ورود همۀ کشورها به دوران جدید و قرائت دوباره از مفاهیم نظم وستفالی و نظام بینالمللِ دولتمحور است.
برخی از پژوهشها با تمسک به ایجاد تحول در روابط بینالملل و ظهور روابط فراملی و جهانی، پایان دولت- ملت در آیندۀ نزدیک را نوید دادهاند. زیرا مرزهای سرزمینی، اعتباری است و ماهیت ذاتی ندارد و ازآنجاکه مورد پذیرش دولتها قرار گرفته است، از اعتبار برخوردار شده است.
از سوی دیگر، وحدت عقیدتی مهمترین منبع نظامسازی و قدرت جهان اسلام است. گفتنی است حتی سیاستمداران غیرمسلمانان نیز به این عنصر بینظیر توجه داشتهاند.
«چرچیل» نخستین پیشنهاد دهندۀ اتحادیۀ اروپا بر اصول مسیحیت و اشتراکات فرهنگی بهعنوان اساس اتحادیه اروپا تأکید کرده است.
درک مفهوم نظام امامت-امت در پرتو بازشناسی مفردات آن، یعنی امت و امامت و مقایسۀ آن با مفاهیم مشابه حاصل میشود.
واژۀ «امت» مفهومی صرفاً عقیدتی و از ریشۀ «اَمَّ یَؤُمُّ» هممعنا با «قَصَدَ یَقْصُدُ» است. اطلاق «اُمّ» بر مادر نیز بدان جهت است که کودک در زمینۀ نیازمندیهای خود یا برای احساس آرامش، او را قصد میکند.
در واژۀ «اُمّ» مقصد و ملجأ بودن مادر نسبت به فرزند مطرح است. بر این اساس «امت» به مجموعهای از انسانها اطلاق میگردد که هدف و مقصد واحدی آنان را گرد هم آورده باشد.
مرز میان «امتها» مرزی عقیدتی است. همۀ اشخاصی که بر محور توحید، نبوت و معاد متمرکز گشتهاند، امت واحده اسلامی را تشکیل میدهند.
برای شناسایی دقیق امت -عنصر تشکیلدهنده جامعه سیاسی در اسلام- باید آن را از مفاهیم متناظر بازشناخت. ملت (Nation) یک واحد بزرگ انسانی است که یک فرهنگ و آگاهی مشترک عامل پیوند آن است. از این پیوند است که احساس تعلق به یکدیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید میآید.
از ویژگیهای هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک است و احساس دلبستگی به سرزمین معین. پیوند مستقیم مفهوم ملت با دولت، موضوع تازهای است که تاریخ آن از پیدایش ناسیونالیسم جدید فراتر نمیرود و مربوط به تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی اروپا در دو سدۀ اخیر است.
به همین دلیل واژۀ «ملت» در گذشته نیز معنای سیاسی امروزی را نداشته است.
اعلامیۀ جهانی حقوق بشر(1948) اعلام میدارد که «هر کس حق داشتن ملیتی را دارد» و «هیچکس را نمیتوان خودسرانه از حق ملیتش محروم کرد».
مفهوم ملت، محصول تحول و تطور تاریخی مغرب زمین است که پژوهشگران، پیدایش آن را از تکوین بورژوازی و شکافتن پوستۀ فدرالیسم، در نتیجه انقلاب صنعتی میدانند که سمبل حقوقی آن قرارداد وستفالیاست.
در واقع قرارداد وستفالیا نوید پایان امپراتوریهای «چندملیتی» و «چندقومیتی» و شکلگیری واحدهای سیاسی بر اساس ملیت و خصوصیات ملی را میداد. بدین ترتیب صورتبندی سیاسی دوران مدرن پس از قرون وسطی دولت–کشور است.
یعنی اگر شکل رایج حکومت در گذشته امپراتوری و تقسیمبندیهای عقیدتی و دینی بود، در عصر مدرن، دولتهای ملی محور است.
از تفاوتهای بنیادین نظام سیاسی اسلام با مکاتب سیاسی و حقوقی امروزین، مرزبندی موجود میان «ملت» و «امت» است.
اسلام از این جهت که آیینی جاودانی و جهانشمول است و جامعه بشری را مخاطب خویش میداند، بدون توجه به مرزهای سرزمینی و تفاوتهای نژادی، زبانی، ملی و فرهنگی از میان همۀ انسانها مخاطبان خود را بر میگزیند و نام «امت واحده» (مؤمنون،52) را بر پیروان خویش مینهد.
این مفهوم بهکلی با مفهوم شهروندی که افراد را به دولت حاکم در یک سرزمین معین مرتبط میسازد، متفاوت است.
طرح مسئله «امت» ارتباط مستقیمی با مسئله جهانشمولی دین اسلام دارد که در آیات فراوانی در قرآن بر آن تأکید شده است.
خطابات قرآنی عام (نساء، 174؛ بقره، 21) و هدف هدایت عمومی آن (آلعمران، 138؛ ابراهیم، 52؛ جاثیه،20) بر جهانشمولی اسلام گواه است؛ چنانکه اعلام رسالت جهانی پیامبر اعظم (اعراف، 157؛ سبا، 28، انبیا، آیه 107) و پیام جهانی اسلام (انعام، 90؛ قلم، 52) شاهد دیگری بر این جهانشمولی است. در این آیات «ناس» و «عالمین» مورد خطاباند.
چنانکه راجع به حج این تعبیر وجود دارد: «جَعَلَ اللهُ الکَعْبَةَ الْبَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ «خداوند کعبه و بیت خود را وسیله قوام عموم مردم قرار داده است.» موجودیت، استقلال، حرکت، حاکمیت، روى پاى خود ایستادن، عدم وابستگى، تشکل، وحدت، همسویى و مشارکت فعالانه، که ازعمده ترین مفاهیم سیاسى و از نیازهاى مبرم سیاسى ملل اسلامى است، همه و همه، یکجا در کلمه قیام نهفته است.
چنانکه مرجع و وسیله امن بودنِ بیت برای عالمیان حاکی از مفاهیم سیاسى و جهانشمول است: «وَاذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَاَمْناً»;«آن هنگام که بیت را نمونه و الگو براى همه مردم و وسیله امنیت آنان است»
در فرضیه بزرگ حج، شمار قابل توجهی از مسلمانان مستطیع وآنان که از نظر نیروى جسمانى و امکانات مالى و بالتبع عقلانى صاحب قدرت و ممتاز، همه ساله در مراسم حج تجلّى شکوه وحدت انسانها را مى بینند که حقیقت انسانیت به فطرت و ایمان و ارزشهاى والایى بستگى دارد که او کسب کرده است.
آنان در صحنه هاى عینى مناسک حج، درمىیابند که امتیازها و تبعیضها، که بر اساس مرزهای جغرافیایی، نژاد و رنگ پوست و زبان و محیط زیست و غیره بوده است، چه سان ظالمانه و ضد انسانى بوده است. آنان در یک دوره آموزش سیاسى مىآموزند که طرح امت و امامت اسلام، با وجود این همه عوامل تفرقه انگیز و جدایى، چگونه قابل عمل است.
همه مسلمانان مستطیع و قدرتمند در تمام عمر، حداقل یک بار با تحقّق عینى (بطور سمبلیک و نمادین) امت واحده و حرکت واحد و وحدت هدف و تشکّل و نمودارى از امامت آشنا مى شوند.
در حقیقت، اتّحاد جامعه بزرگ اسلامى که یکى از والاترین ارزشها و هدفهاى سیاسى ـ اجتماعى اسلام است، در مراسم بزرگ حج بطور عینى آموخته مى شود و راه حل مبارزه با عوامل تفرقه ارائه مى گردد; گویى همگى با لباس واحد و اعمال واحد و گفتار واحد و هدف واحد و شکل واحد، تمرین اتحاد در سراسر زندگى مى کنند.
پیوستگى و وحدت امت، به خاطر داشتن عقیده، نظام، آرمان و هدفهاى مشترکى است که همه مسلمانان در عمل آن را متجلّى مى سازند.
چنین پیوستگى و وحدتى، ناگزیر به هماهنگى و مرکزیت و رهبرى بسیار عمیق و وسیع و پیچیدهاى نیازمند است که با توجه به همه زمینه ها و استعدادها و امکانات بالقوه وبالفعل، حرکتها و جنبشها را در تمامى ابعاد حیات امت بر اساس عقیده و نظام اسلامى و در جهت آرمانهاى مردم مسلمان برنامهریزى و سازماندهى و رهبرى نماید.
حرکت با آهنگ واحد و تحت نظام و در خط واحد، آن هم ابعاد گسترده امت، نیاز به تمرین و عادت دارد.
اسلام چنین آموزشى را که بدون آن، نظام امّت و امامت تحقق نمى پذیرد، در عبادات دسته جمعى به شکل مؤثرى معمول داشته است.
برگزارى فرایض یومیه و نماز جمعه و عید به صورت اجتماعى و جماعت و همچنین مراسم حج، آموزشگاه بزرگ این تشکل و هماهنگى و حرکت در جهت هدفهاى مشترک است.
در حقیقت، حج یک دوره آموزشى براى انتقال فرهنگها و آشنایى با فرهنگ فطرى انسانى براى راهیابى به هویت مشترک فرهنگى اسلام است تا توده هاى میلیونىِ آموزش دیده در بازگشت به کشورهاى خود، پس از آن که دوباره لباس ها و شکلهاى اختصاصى و قومى و اقلیمى خود را باز مى یابند، هویت اسلامیشان و فرهنگ مشترک فطریشان به مثابه شجره طیبه ثابتى باشد که فرهنگهاى اختصاصى و هویتهاى قومى چون شاخه هاى پیوسته به تنه آن درخت، هر جا و هر زمان، میوه وحدت وسیادت و قدرت و تعالى ببار آورد.
تجارب تاریخى و توصیه هاى دینى به ما اطمینان مى دهد که در این روند تکاملى و فرهنگى که از حج به دست مىآوریم، هرگز موجودیت فرهنگها و میراثهاى اختصاصى ملتها على رغم هیاهو و تبلیغات و بدبینیهایى که استکبار جهانى و ایادیش در این زمینه به راه مى اندازند، به مخاطره نمى افتد بلکه تنها با انتقال به ارزشهاى مشترک و مشارکت واقعى فرهنگى و دستیابى به هویت مشترک اسلامى، به تدریج، آن بخش از ویژگیهاى فرهنگهاى ملى که ظرفیت پذیرش ارزشهاى اصیل فطرى و توحیدى مشترک را نداشته است از میان مىرود و به صورت میراث تاریخى، جایگاه خود را در روند تکاملى ملتها حفظ مىکند.
در جریان مناسک حج، فرهنگهاى جوشیده از عادتها و سنتهاى قومى و اقلیمى، از تنگناى قالبهاى هویتهاى ملى و ناسیونالیستى بیرون مىآید و در رسیدن به هویت جمعى اسلامى و فرهنگ فطرى انسانى به کار گرفته مىشود. و این به دلیل خاستگاه ثابتى است که فرهنگ فطرى در وجود انسان دارد.
در مراسم حج، انسانها از هر نژاد و اقلیم و ملتى که باشند، بدون آن که چیزى از ارزش فرهنگها و عادتها و رسوم اختصاصى خود را ـ که در زمینه مسائل مربوط به شکل زندگى دارند نه محتوى و برنامه ـ از دست بدهند، اصالت بخش زیر بنایى فرهنگ انسانى را، که همان فرهنگ توحید خالص ابراهیمى است، درک مى کنند و در طى مناسک، آن را جذب فکر و عقیده خویش مى نمایند.
انتهای پیام/