علت سقوط انگلیس به پرتگاه رکود و فقر چیست؟
یک هفته نامه آلمانی در مطلبی به مسئله روزافزون فقر و رکود اقتصادی در انگلیس و دلایل آن پرداخت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم هفته نامه "اشپیگل" در مطلبی به مسئله فقر روزافزون در انگلیس پرداخته و نوشت: بریتانیا در حال رکود است و روز به روز افراد بیشتری در این کشور به کمک های غذایی موسسات خیریه وابسته می شوند. بیش از 3000 بانک به اصطلاح مواد غذایی در این کشور بین نیازمندان غذا توزیع می کنند. بانکهای کودک هم پوشک و شیرخشک رایگان به خانواده های نیازمند ارائه میدهند، بانکهای سوخت کوپنهایی را برای کنتورهای گاز و برق سکهای میدهند، و بسیاری از تسهیلات اجتماعی در زمستان گذشته در بانکهای گرم برای نیازمندان ایجاد شدند.
در لندن، ثروتمندان فوقالعاده ثروتمند میشوند، اما بقیه در این کشور کمتر و کمتر چیزی برای زندگی دارند و هیچکس در مقابل این مسئله نمی جنگد.
در ادامه این مطلب آمده است: البته خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ممکن است به عنوان یک شتاب دهنده این آتش عمل کند، اما علل سقوط وحشتناک بریتانیا در این پرتگاه در گذشته نهفته است. اصلاحات مارگارت تاچر کشور را در یک مسیر نئولیبرالی وارد کرد و جانشینان وی هم بدون توجه به اینکه چه حزبی را نمایندگی می کردند به همین منوال ادامه دادند.
"یورگ شیندلر"، خبرنگار و اقتصا دادن بریتانیایی اشپیگل در پادکست میگوید، اینطور نیست که تونی بلر، نخست وزیر اسبق انگلیس محافظهکاران را با یک دستور کار کاملاً چپگرا جایگزین کرده باشد. بلر در انتخابات پیروز شد زیرا او یک حزب نسبتاً چپگرای کارگر را بسیار به سمت راست سوق داد و مطمئناً برخی از برنامههای نئولیبرالی محافظهکاران را در دست گرفت و در نهایت برای چندین دهه هیچ چیز در این منطق نئولیبرالی تغییر نکرده است.
در ادامه این مطلب آمده است: پس از پیروزی محافظهکاران در انتخابات سال 2010، دیوید کامرون، نخست وزیر وقت این کشور و وزیر داراییاش جورج آزبورن، برنامه سختگیری ریاضتی را برای مبارزه با فلاکت اقتصادی کشور آغاز کردند. کامرون در خاطرات خود نوشت: اطمینان از اینکه بریتانیا به توانایی های خود عمل می کند برای تشویق تجارت به سرمایه گذاری و ایجاد اعتماد به مصرف کنندگان برای خرج کردن بسیار مهم بود.
پس از آن مزایای اجتماعی از هر نوع به شدت کاهش یافت. به عنوان مثال، برنامه ریاضت اقتصادی، بلکپول، شهری با 150000 نفر جمعیت را مجبور کرد تا یک میلیارد پوند صرفه جویی کند. اقتصاددانان برجسته در سال 2012 هشدار دادند که این برنامه روند صعودی اقتصاد را کند خواهد داد. سپس، در سال 2018، سازمان ملل گزارشی منتشر کرد که به این نتیجه رسید که برنامه ریاضت اقتصادی در این کشور البته از نظر اقتصادی کاملاً غیر ضروری است و باعث بدبختی بزرگی شده است . دیوید کامرون البته در بیوگرافی خود این برنامه را موفقیت آمیز توصیف می کند.
"یورگ شیندلر"، در این باره می گوید: و از این نظر البته بسیار کوته فکرانه است که بگوییم برگزیت این کشور را بیمار کرده است.
وی تاکید کرد: این کشور از قبل بیمار بود و به همین دلیل بود که در وهله اول اکثریت برای برگزیت وجود داشت، زیرا بخشهای بزرگی از این کشور قبلاً در چنین شرایط وحشتناکی زندگی کرده اند و به برگزیت دل بسته بودند، اما برگزیت هم اوضاع را بدتر کرد.
از اوایل سال 2020، بریتانیا دیگر عضو اتحادیه اروپا نیست. در حالی که بیش از سه سال از این رخداد مهم گذشته است، اما نتایج یک نظرسنجی نشان می دهد که اکثر شهروندان انگلیسی نتیجه مثبتی از این پروژه نمی گیرند.
با نگاهی به گذشته، تنها 31 درصد از بریتانیایی ها اکنون بر این باورند که تصمیم خروج از اتحادیه اروپا با همه پرسی در سال 2016 درست بوده است، در حالی که 56 درصد معتقدند که این تصمیم اشتباه بوده است.
بر اساس آخرین نظرسنجی ها، 59 درصد از بریتانیایی ها اکنون بر این باورند که وضعیت کشورشان نسبت به قبل از خروج از اتحادیه اروپا بدتر است.
البته این جای تعجب نیست، زیرا هیچ یک از وعدههای داده شده در کمپین برگزیت در سالهای اخیر محقق نشده است. دولتمردان به رای دهندگان قول داده بودند که کشورشان، رها شده از تمام قید و بندهای اتحادیه اروپا، یک رشد خارق العاده جدید و یک رونق ملی واقعی را تجربه خواهد کرد. قرار بود میلیاردها پوند به جای بروکسل، به سیستم مراقبتهای بهداشتی ملی انگلیس سرازیر شود. قرار بود توقف مهاجرت برای اروپایی ها منجر به دستمزد بالاتر برای بریتانیاییهای کمدرآمد شود و هزینه زندگی در بریتانیا پس از خروج از اتحادیه اروپا به میزان قابل توجهی کاهش یابد و دموکراسی در این جزیره با بازگشت به حاکمیت ملی بیشتر تقویت شود.
اما در عوض، انگلیسی ها از یک بحران به بحران دیگری وارد شدند. پنج نخست وزیر طی هفت سال از حزب محافظه کار بر سرکار آمدند و رفتند.
اعتماد به سیاست به طرز محسوسی کاهش یافته است و رشد اقتصادی در حال رکود است. بریتانیا در حال حاضر در میان کشورهای صنعتی جی 7 در جایگاه آخر قرار دارد. به طور کلی این کشور به جای یافتن نقش جدید باشکوهی که در دوران بوریس جانسون به مردم وعده داده شده بود، جایگاه خود را در صحنه بینالمللی از دست داد.
در این کشور سال ها کاهش دستمزدهای واقعی برای میلیون ها بریتانیایی شرایط وخیمی ایجاد کرده است. نرخ تورم بیشتر از بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا است. تعداد فقرا مدام در حال افزایش است. انجمن های رفاه اجتماعی و خیریه به سختی می توانند عدالت را در مورد هجوم نیازمندان ادا کنند. سیستم مراقبت های بهداشتی که قرار بود برگزیت آن را درمان کند در بحرانی است که قبلاً هرگز نبوده است.
علیرغم همه اینها، ریشی سوناک، نخست وزیر انگلیس اصرار دارد که برگزیت را به طور کلی پروژهای موفقیتآمیز اعلام کند و بر این باور است که فقط کمی زمان بیشتری برای درو کردن پاداشهای استقلال لازم است.
در اینجا این پرسش ها مطرح است که تاثیر بحران جاری بر مردم لندن و سایر نقاط کشور چقدر متفاوت است؟ چرا مدت هاست که مقاومت گستردهای در میان مردم و رسانه ها در برابر اقدامات ناکافی سیاسی صورت نگرفته است؟ و چه شانسی وجود دارد که دولت ریشی سوناک، نخست وزیر فعلی، وضعیت را تغییر دهد؟
انتهای پیام/