شبکه خارجی تلویزیون و کنشگری در فضای تغییر کریدورهای قدرت در جهان
شبکههای خارجی صداوسیمای ایران همچون هوسا تیوی از سه منظر نشان دادن توانمندیها و پیشرفتهای ایران، افشاگری و تولید برنامههای آگاهیبخش و تولید برنامههای عمیق و تحلیلی میتواند به توسعه قدرت نرم و نفوذ ایران در میان ملل آفریقایی کمک کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، افول هژمونی و قدرت جهانی آمریکا، یکی از موضوعات و مسائلی است که در سالهای اخیر، توجه ویژهای را از سوی نهادهای تحقیقاتی و اندیشکدهای چه در شرق و چه غرب عالم به خود معطوف کرده است.
در این راستا، ناظران و تحلیلگران زیادی با اشاره به متغیرهای اصلی قدرت در جهان که ریشه در حوزه های اقتصادی، فناوری، نظامی، فرهنگی و غیره دارند، اینطور میگویند که روندهای جاری در عرصه بینالمللی حاکی از این هستند که تا اواخر دهه حاضر و به صورت عینیتر تا سال 2050 میلادی، دیگر نمی توان از هژمونی و قدرت آمریکا و به طور کلی جهان غرب سخن گفت و تا آن زمان، شاهد جهانی چندقطبی خواهیم بود که در قالب آن، قدرتهای نوظهوری نظیر چین، روسیه، آفریقای جنوبی، هند و همچنین قدرتهای منطقهای همچون ایران، از فضای کنشگری قابل توجهی برخوردار خواهند بود.
البته که نتبیجه منطقی این تحلیل و تفسیرها نیز این است که آمریکا دیگر اهرم های سنتی قدرت خود که قدرت نظامی و یا هژمونی دلارند را همچون گذشته در اختیار نخواهد داشت و بایستی خود را با واقعیتهایی که چندان برای آن خوشایند نیستند، آماده کند.
با این همه، شاید یکی از محوریترین مسائلی که اغلب نهادهای تحقیقاتی و اندیشکدهای در اقصی نقاط جهان توجه ویژه ای را به آن معطوف کرده و میکنند این باشد که طیف گسترده کشورهای در حال توسعه، از قطبهای سنتی قدرت در نظام بین المللیِ غرب محور کنونی فاصله میگیرند و پیوندهای خود را با باشگاه قدرت های نوظهور جهان که البته رقیب و یا مخالفان نظم بینالمللیِ غربی هستند، بیش از پیش تحکیم و تقویت میکنند.
مسئلهای که البته نمودهای عینی خود را در شرایط کنونی در قالب اقبال قابل توجه ملتهای منطقه آمریکای لاتین یا آفریقا به سیاستمدران و احزاب مخالف با آمریکا و کشورهای اروپایی، به وضوح نشان میدهد و همین موضوع نگرانیهای جدّی را در راهروهای قدرتِ کشورهای غربی ایجاد کرده است.
حال در این فضا، اینطور به نظر میرسد که قدرتهای نوظهوری نظیر ایران که اتفاقاً گفتمان سیاسی آن ها در عرصه بینالملل حامل پیامهای مهم و معناداری نیز برای ملل آزادیخواه جهان است هم از ظرفیتهای قابل توجهی جهت توسعه روابط با طیف گسترده کشورهای در حال توسعه برخوردار باشند.
از این رو، باید توجه داشته باشیم که استفاده از ظرفیتهای رسانهای و فرهنگی در نوع خود از جایگاهی مهم و قابل توجه جهت تسهیل مراودات و روابط کشوری نظیر ایران با کشورهای در حال توسعه در فضایی که کریدورهای قدرت جهان در حال تغییر است، برخوردار است.
از این منظر، رسانههای برونمرزی کشورمان نظیر "هوسا تی وی" که جامعه هدفِ کشورهای آفریقایی را در دستورکار دارد، از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار هستند. به طور خاص شبکه هوسا تی وی از 3 منظر میتواند به توسعه قدرت نرم و نفوذ ایران در میان ملل آفریقایی کمک کنتد.
اولاً، هوسا تی وی با نشان دان توانمندیها و پیشرفتهای قابل ملاحظه ایران در حوزههای مختلف حکمرانی می تواند ایران را به مثابه یک الگوی موفق از کشوری که توانسته خود را از یوغِ امپریالیسم غرب نجات دهد و در عین حال، به پیشرفت نیز برسد معرفی کند. مسئلهای که حداقل برای کشورهای در حال توسعه آفریقایی، حامل معانی قابل توجهی است و میتواند جذابیت های زیادی را برای آن ها جهت توسعه روابط با ایران ایجاد کند.
البته که این نوعِ کنشگری هوسا تی وی می تواند برخوردی مؤثر در مقابله با جنگ تبلیغاتی و رسانه ای گسترده جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و متحدان منطقهای آنها علیه کشورمان در قاره آفریقا و تلاشهای آنها جهت برجستهسازی تصویری سیاه از کشورمان نیز باشد.
ثانیاً، شبکه هوسا تی وی با افشاگری و تولید برنامههای آگاهیبخش در مورد دستورکارهای پنهان جهان غرب و متحدان آن ها در قبال کشورهای آفریقایی میتواند زمینه را جهت تخریب و تضعیف سازوکارهای استعمارگرانه و فریبکارانه قدرتهای غربی در جهان غرب که هنوز به شیوه ای پنهان به بهرهکشی غرب از کشورهای آفریقایی دامن میزنند، فراهم کند و از این طریق روند تضعیف نظم جهانیِ غرب محور را بیش از پیش تسهیل کند. مسئلهای که در نوع خود می تواند زمینه های لازم جهت استقرار یک نظم عادلانهتر بینالمللی را نیز فراهم سازد.
ثالثاً، هوسا تی وی با تولید برنامههای تحلیلی و عمیق میتواند گزاره هایی که گفتمان های غربی سعی دارند به صورت اصولی مسلم به خوردِ کشورهای آفریقایی بدهند را مورد واکاوی قرار داده و حتی زیر سوال ببرد. به طور خاص در این زمینه جهان غرب باید پاسخگو باشد که چرا دهه ها استعمار و حضور فعال آن در آفریقا، به دستاوردهای ملموس و قابل تاملی برای ملل آفریقایی ختم نشده و نتوانسته رشد و توسعهای که غرب همواره ادعا کرده را برایب آفریقاییها به ارمغان بیاورد؟
آیا همین که مدل توسعه غربی و اساسا نگاه غربی ها به قاره آفریقا سال هاست که هیچ دستاورد موثری را برای ملل آفریقایی به همراه نداشته و حتی هنوز هم سیاستمداران غربی نظیر دونالد ترامپ نگاهی تحقیر آمیز و بعضا توام با توهین را در رابطه با کشورهای آفریقایی نمایندگی می کنند بدان معنا نیست که غرب به آفریقا جز یک نگاه بالادستی ندارد و صرفا آن را ابزار پیشبرد منافع و برنامههای کلان خود میبیند؟ در این چارچوب، جهان غرب به طور خاص باید پاسخ دهد که برای آفریقا چه کرده که اکنون وجود و حضورِ کنشگران و بازیگرانی نظیر ایران یا چین در قاره آفریقا را خطری برای ملل آفریقایی معرفی میکند؟
البته که کنش رسانهای شبکهای نظیر هوسا تی وی در این رابطه سبب شده تا دغدغههایی جدّی در غرب در این رابطه ایجاد شود و انتظار می رود که ادامه راه شاهد برخوردهای قهری و غیرقانونی از سوی امپریالیسم رسانهای و تبلیغاتی غرب با رسانههایی نظیر هوسا تی وی باشیم. کما اینکه همین حالا نیز در این زمینه فعالیتهای زیادی انجام گرفته و میگیرد.
انتهای پیام/